۱۶/ربيع الأول/۱۴۴۶

-

۱۴۰۳/۰۶/۲۹ پنج‌شنبه

صبح قزوین پدر شهیدم ضامن ازدواجمان شد
کد خبر: ۳۶۹۳۵۲ تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۶/۲۷ ساعت: ۱۰:۲۷ ↗ لینک کوتاه

همسر جانباز دفاع مقدس در مصاحبه با صبح قزوین:

پدر شهیدم ضامن ازدواجمان شد

همسر جانباز دفاع مقدس گفت: زیباترین تصمیم زندگی‌ام ازدواج با همسر جانبازم بود؛ با وجود مخالفت‌های خانواده برای این وصلت ولی پدر شهیدم روزی به خواب مادرم آمد و به نوعی ازدواجمان را تایید کردند.

پدر شهیدم ضامن ازدواجمان شد
به گزارش خبرنگار حوزه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «صبح قزوین»، جانبازان همان شهیدانی هستند که شاید بارها حسرت شهادت را می‌خورند و هر لحظه از زندگیشان را با سختی سپری می‌کنند و لحظه لحظه‌های تلخ و شیرینی دوران جنگ را در ذهنشان مرور می‌کنند. اما با همه مشکلات و سختی‌ها نشانی در خود دارند که یادگار گران‌بهای جنگی است که هم قدرت و شجاعت خودشان و هم اشتیاق، رغبت و شجاعت هم‌وطنان شهیدش را نشان می‌دهد و خوشا به حال جانبازانی که در کنارشان زن و فرزندی وجود دارد که همیشه یار و یاورشان بوده است.
 
حلیمه نجفی متولد ۱۳۵۶ در قزوین، فوق لیسانس مهندسی معماری و فرزند شهید سردار اصغر نجفی و همسر سیف‌الله آقاجانی جانباز ۷۰ درصد شیمیایی در عملیات «والفجر۱۰» حلبچه در سال ۶۷، است. او یکی از بانوان ایثارگری است که سال‌ها در کنار همسر جانبازش فداکارانه مشترک دارد و سعی کرده است در این راه الگویی برای زنان کشور خود باشد.
 
نجفی در گفتگو با خبرنگار حوزه ایثار و شهادت پایگاه خبری تحلیلی «صبح قزوین»، اظهار کرد: شهدا، جانبازان و ایثارگران عزیز، برای امنیت کشور و دفاع از ارزش‌ها و آرمان‌های اسلامی جان خود را فدا کردند و در همه عرصه‌های گوناگون به ویژه دفاع از کیان اسلامی پیشتاز بودند. 
 
وی افزود: زیباترین تصمیم زندگی‌ام ازدواج با همسر جانبازم بود و ثمره زندگی ما پسر ۱۹ ساله‌‌مان است که سعی کردم از همان کودکی فرهنگ ایثار و فداکاری را به فرزندم بیاموزم تا او هم بتواند در مواقع نیاز مانند پدر شجاعش از میهن محافظت کند.
 
همسر جانباز دفاع مقدس مطرح کرد: من از اینکه فرزند شهید و همسر جانباز هستم سرافراز و مفتخرم و خوشبختی کامل را در کنار همسرم احساس می‌کنم و هیچ‌گاه از تصمیمی که گرفته‌ام خسته نشدم، بلکه هر روز که می‌گذرد به همسرم بیش‌تر از گذشته افتخار می‌کنم. 

پدر شهیدم ضامن ازدواجمان شد

نجفی اذعان کرد: در ابتدای ازدواجم خانواده اصلا راضی نبودند و مخالفت‌های زیادی در این زمینه شد و یک سال از آشنایی تا ازدواج با همسرم طول کشید. مادرم یک شب خواب می‌بیند که مراسمی داریم و هنگامی که همسرم وارد مجلس می‌شود پدر شهیدم بلند می‌شود و دست ایشان را می‌گیرد و در کنار خودش می‌نشاند و این خواب یک حس درونی و رضایت را در دل مادرم ایجاد کرد.
 
وی ادامه داد: سال ۷۰ پیوند ازدواجمان صورت گرفت، در آن زمان من ۱۴ سال داشتم و همسرم ۲۱ ساله بودند، در آن زمان کلاس سوم راهنمایی بودم و چند سال بعد با تشویق‌های همسرم و مادرم ادامه تحصیل دادم و در حال حاضر به کار نظارت ساختمان و تدریس در هنرستان در رشته مهندسی معماری مشغول هستم.  
 
همسر جانباز دفاع مقدس خاطرنشان کرد: جانبازان روحیه‌ بسیار حساسی دارند و باید با شیوه‌ای خاص با آن‌ها رفتار کرد، آن‌ها دارای غرور خاصی هستند و شاید در برخی موارد احساس کنند به آن‌ها ترحم می‌شود، من به همسرم افتخار می‌کنم و از صمیم قلبم و در حد توانم از خدمت به او کوتاهی نمی‌کنم. 

قدمی کوچک برای ایرانی آباد 

نجفی یادآور شد: همسر یک جانباز بودن مسئولیت سنگینی به همراه دارد، اما من در زندگی حضرت فاطمه (س) را الگوی خودم قرار داده‌ام و سعی می‌کنم در این راه به درستی عمل کنم و به عنوان همسر جانباز دفاع مقدس بر خود و خانواده خودم واجب می‌دانم تا قدر این فداکاری‌ها را بدانیم و نگذاریم که خون شهدا و زحمات و شجاعت‌های ایثارگران عزیزمان پایمال شود.
 
همسر جانباز دفاع مقدس تاکید کرد: بارها از من این سوال شده که «چرا با یک جانباز ازدواج کردی؟، تو که خود مزه تلخ جنگ را با شهادت پدر در کودکی چشیده‌ای»، اما من معتقدم ما در قبال جسم و جان خود متعهد و مسئول هستیم و حتی جسم و روح ما امانتی است از جانب خدا و اینکه چند صباحی به ما این فرصت داده شده که توشه راهمان را پربارتر کنیم، پس چه انتخاب و افتخاری بهتر از اینکه عمر و زندگی‌ام را با یک جانباز عزیز که از شیرین‌ترین متاع خود گذشته است، تقسیم و به او خدمت کنم.
 
نجفی تصریح کرد: شهیدان، جانبازان و ایثارگران با قربانی کردن جان شیرین خویش برای حفظ آرامش و امنیت کشور، به ما درس ایثار و فداکاری آموختند. شهیدان رفته‌اند تا ما بمانیم، آنان با خون خود نهال انقلاب را بارور کردند و حالا این وظیفه ما است که با زنده نگه داشتن یادشان، با حفظ حجاب و قرار گرفتن در خط ولایت فقیه، از آرمان‌های انقلاب و شهدا دفاع کنیم.
 
وی در پایان با سرودن چند بیتی، صحبت‌هایش را خاتمه داد:

«دیدن روی شما کاش میسّر می‌شد/ شام هجران شما کاش که آخر می‌شد،/ بین ما فاصله‌ها فاصله انداخته‌اند/ کاش این فاصله با آمدنت سر می‌شد/ سپری می‌شود این ظلم و عدو می‌بازد/ می‌رسد آنکه خداوند به او می‌نازد/ باشد آن‌ روز ببینند همه خلق جهان در بقیع حضرت مهدی حرمی می‌سازد»
 
انتهای خبر/ ۲۰۰۵

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان