به گزارش حوزه فرهنگ و هنر پایگاه خبری تحلیلی «صبح قزوین»، از روزی که کار بررسی صلاحیت وزیران دولت چهاردهم در مجلس شروع شد، منتظر بودم ببینم نمایندگان مخالف و موافق درباره وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی که در دولت اسبق هم سابقه وزارت داشت، چه میگویند؟. کمیسیون فرهنگی مجلس که اعضایش چهره های دو آتشه انقلابی هستند، درباره ساحت مظلوم فرهنگ چه جملاتی و چه سخنانی بر زبان خواهند راند؟. اما با کمال تعجب، وقتی دیدم وزیر فرهنگ، هیچ مخالفی ندارد! و بالطبع آن مخالف هم حق صحبت نداشته است، فهمیدم فرهنگ در این مملکت و در نگاه آقایان، بچه سرراهی است. فهمیدم فاتحه اش خیلی وقت است که توسط اینطرفیها و آنطرفی ها خوانده شده و حکم آدم از اینجا رانده و از آنجا مانده را دارد.
اگر ذرهای تا به حال خوش بین بودم که لااقل جماعت نمایندگان انقلابی برای این بچه سرراهی نسخههایی خواهند پیچید، اما امروز به یقین رسیدم که اشتباه میکنم. باید برای فرهنگ اصیل این کشور فاتحه خواند!
کیست که بداند قصه حجاب، قصه پرغصهای که سالهاست بر سر آن در میان اینطرفی و آنطرفی محل کشمکش و دعواست، از آنِ میدان فرهنگ است و نیاز به یک ساماندهی جدی دارد تا برای همیشه حل و فصل بشود؟ مسئلهای که 32 دستگاه به طور مستقیم در آن مسئولیت دارند، اما دست آخر نیروی انتظامی است که در پیشانی کار قرار میگیرد و دیده میشود.
کیست که نداند رسانه و فضای مجازی، که سالهاست جولانگاه و عرصه تاخت و تاز تولید و نشر محتواهای بی در و پیکر و سند است و اذهان عمومی، بخصوص نوجوانان و جوانان را مدیریت میکند، متعلق به حوزه مظلوم فرهنگ است؟
کیست که بداند شبکه نمایش خانگی، که مدت مدیدی است تولیداتی را به روی دیدگان مردم باز کرده که آدمی فکر میکند زبانم لال حکومت عوض شده و دیگر حکومت دینی در این کشور وجود ندارد که چنین فیلمهای مبتذلی برای مخاطبین تولید میشود. مگر نه اینکه سینما و فیلم جزو لاینفکی از حوزه فرهنگ است؟
کیست که نداند موضوعاتی همچون فرهنگ عمومی، سبک زندگی، ادبیات، هنر، اخلاق و رفتار اجتماعی همه از آنِ حوزه فرهنگ است؟ باید کسی که پشت میز وزارت این وزارتخانه جلوس میکند، بداند که با حساسترین و مهمترین حوزه اداره کشور روبهروست، حالا از هر جناح و سلیقه سیاسی که میخواهد باشد، باشد.
مگر نه اینکه انقلاب اسلامی یک انقلاب فرهنگی است؟ مگر نه اینکه باید حوزه مسائل فرهنگی، تولیدی و خروجیاش فرهنگ دینی باشد؟ کو؟ کجا؟
مگر نه اینکه از لحظهای که دفاع مقدس در حوزه نظامی به پایان رسید، اتاقهای فکر دشمنان قسمخورده اسلام و انقلاب، با بررسی مقاومت درخشان و حماسی ملت سترگ ایران، به این نتیجه رسیدند که باید میدان نبرد را از میدان نظامی، گسترش داد و میدان تهاجم را به عرصه فرهنگ برد تا با به راه انداختن «براندازی خاموش» از طریق هزینهکرد میلیاردها دلار که به طور علنی آن را اعلام میکردند، با ترویج فساد اخلاقی و فحشاء، شبهات فکری و اعتقادی، تشکیک در اصل انقلاب و اسلام، اقدام به استحاله فکری و اعتقادی مردمان ایران زمین کرد؟
مگر نه اینکه وقتی از همان روزهایی که زمزمه تهاجم فرهنگی بر سر زبانها افتاد، در اثر بیخیالی و کمتوجهی حضرات مسئولان دولت وقت و دستگاههای ذیربط و مسئول دیگر، به دلیل عدم درک عمیق و استراتژیک از حوزه مسائل فرهنگی، کار به تجاوز و شبیخون فرهنگی رسید؟ و چقدر تلخ و دردناک که حضرات تساهلگر و تسامحکننده، در برابر هشدارها و فریادهای دلسوزان و در رأس آنها، رهبری مظلوم، تهاجم و تجاوز فرهنگی را توهم توطئه خواندند! و امروز شاهدیم که چه کسانی واقعاً در توهم به سر میبرند.
چرا هیچ کدام یک از نمایندگان مجلس، به خصوص نمایندگان عضو کمیسیون فرهنگی که هر کدامشان از چهرههای مدعی انقلابیگریاند، خیلی از این مخاطرات و تهدیدها را در برابر دیدگان ملت به آقای وزیر پیشنهادی فرهنگ تذکر ندادند؟. چه اینکه متأسفانه کار از تجاوز و شبیخون هم گذشته است. گویا نمایندگان انقلابی نمیخواهند این حوزه را جدی بگیرند. نه تنها نمایندگان که جبهه انقلابی هم نمیخواهد این حوزه خطیر را جدی بگیرد و همه چیز را واداده و رها کرده است. حوزهای که سالهاست دشمنان دارند به تدریج در آن پیشروی میکنند و ضربات دردناکی را بر پیکره مبانی اعتقادی و ایرانی مردمان مان فرود آوردهاند.
چرا کسی در حد یک بیانیه هم که شده، پشت تریبون خانه ملت نرفت و فریاد سر نداد که امروز بیش از پیش باید به داد این بچه سرراهی که به دلیل بیتوجهیها و عدم درک درست و عمیق از نیازها و مشکلات آن، هر آن امکان دارد از دست برود، رسید؟
چرا هیچ از نمایندگان ملت فریاد نزد که چه اتفاقی افتاده که رهبری مظلوم سالهاست از دستگاههای فرهنگی این کشور قطع امید کرده و به جوانان فرمان آتش به اختیار دادهاند؟ مگر نه اینکه دستگاههای پرطمطراق فرهنگی از خزانه بیتالمال تنها حکومت شیعه بر روی این کره خاکی، مواجب و بودجه میستانند؟ پس کو خروجیاش؟ کو تأثیرش بر مردمان و جوانان و نوجوانان؟
فرهنگ، اولویت مهم کشور است و حکم هوایی را دارد که لاجرم و لابد، همه در آن تنفس میکنیم، اگر خوب باشد، حال همه خوب است ولی اگر بد باشد، همه را بدحال خواهد کرد که برای در امان ماندن از هوای بد هیچ راه فراری وجود ندارد، مگر اینکه اسباب آلودگی را پیدا و برطرفش کرد. اما برای آقایان هر دو طرفی، حکم بچه سرراهی دارد تا جایی که اسم آن نیز برای حضرات مشمئزکننده است.
این دل پر درد، وقتی دردش به زخم و جراحت کاری و عمیق تبدیل میشود که مساجد را رهاشده و بیاستفاده میبیند. پایگاههای مهمی که آنقدر ظرفیت دارند تا بتوانند در مقابل سیل لجنآلودی که دشمن برای نابودی افکار و اعتقادات و به انحراف و تغییر کشاندن مبانی فکری درست و پاک مردم به راه انداخته، سدهایی بسازند در قالب تربیت نیروهای متعهد و دلسوز و با افکار صحیح اسلامی. چه اینکه مفاهیمی همچون تعهد، قناعت و برکت که ریشه در فرهنگ اصیل اسلامی و ایرانی دارد، در حال از بین رفتن است، ولی چه چاره که کسی نمیخواهد برای این دردها و زخمها و جراحتها مرهم شفابخشی بیابد.
دیدگاه ها