به گزارش سرویس ورزشی
صبح قزوین به نقل از
دانا؛ سال گذشته بود که در غلفت متولیان ورزش ایران، سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) در یک اقدام مناقشه برانگیز "فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانهای" به نام جمهوری آذربایجان در فهرست میراث ناملموس بشری ثبت کرد. رشته ای که البته پیش از این به نام ایران ثبت شده بود اما در غفلت و بی اعتنایی ایران، آذربایجانی ها این رشته را به نام خود سند زدند.
این اتفاق در حالی رخ داده که 12 سال پیش فدراسیون وقت ورزش زورخانه ای این رشته در یونسکو به ثبت رسانده بود اما در سالهای اخیر روسای فدراسیون به این دستاورد مهم بی اعتنایی کردند تا سرانجام آذربایجان از این غفلت تاریخی استفاده کرده و این میراث گرانبها را به نام خود سند بزند. این در حالیست که این رشته، در آذربایجان هیچ خاستگاهی ندارد و حتی یک گود زورخانه در این کشور وجود ندارد!
ایران پرونده ورزشهای باستانی و زورخانهای را در ۲۵ آبانماه سال ۱۳۸۹ درحالی در یونسکو به نام خود ثبت کرد که به گفته رئیس وقت فدراسیون ورزشهای پهلوانی و زورخانهای، برای تهیه و ثبت جهانی این میراث ناملموس حدود ۴ سال تلاش بیوقفه وجود داشت. جمهوری آذربایجان به جای آنکه به این پرونده بپیوندد، پروندهای مجزا به یونسکو ارایه کرد تا «فرهنگ پهلوانی» را به نام خود ثبت کند.
این در حالیست که در آذربایجان رشته ورزش زورخانه ای به هیچ عنوان شناخته شده نیست و در فرهنگ عمومی این کشور جایگاهی ندارد در حالیکه این رشته، نخستین رشته ورزشی در ایران بوده که ریشه در فرهنگ و سنت ایرانی دارد اما آذربایجانی ها 4 نوامبر 2021 با سندسازی درخواست ثبت این رشته به عنوان میراث فرهنگی این کشور کرده و در غفلت و بی اعتنایی ایران نیز این رشته به نام آنها مصادره و ثبت شد.
با توجه به برخورداری کشورمان از ظرفیتهای بسیار غنی در بحث فرهنگ پهلوانی و زورخانهای، این ثبت توسط یونسکو واکنشهای منفی بسیاری از کارشناسان فرهنگی و ورزشی ایران را علیه این سازمان جهانی و دولت آذربایجان برانگیخت؛ تا جایی که این ثبت به عنوان یک سرقت ناملموس فرهنگی نامیده شده است.
عجیب اینکه این رشته در ایران برخلاف سایر رشته های ورزشی دو متولی دارد! فدراسیون ملی و فدراسیون خلق الساعه و بی هویت بین المللی و عجیب تر اینکه هر دو تنها تماشاگر این سرقت فرهنگی بودند تا کشوری که هیچ عقبه و خاستگاهی در این رشته ندارد، ورزش باستانی را از آن خود کند.
آذربایجانیها تا چند سال پیش اصلاً فدراسیون ورزشهای زورخانهای نداشتهاند، فقط برای به ثبت جهانی رساندن این ورزشی بومی ایرانی با تأسیس فدراسیونی به این نام موافقت کردهاند و ظرف مدتی کوتاه هم توانستهاند با وجود ثبت سال ۲۰۱۰ به نام ایران، همان ورزش را به نامی دیگر به کام خود به ثبت برسانند. نکته جالب در جمهوری آذربایجان اما اینجاست که این کشور در حالی به عنوان یک کشور مدعی در بحث ورزش زورخانهای به تأیید یونسکو رسیده که حتی یک زورخانه هم در این کشور نیست و همان معدود ورزشکارانی که در این رشته فعالیت میکنند، در واقع باستانیکارانی هستند که در ایران یا تحت نظر اساتید ایرانی مورد آموزش قرار گرفتهاند.
سرقتی که فراموش شد
پس از این اتفاق تلخ همانند همیشه بازی نخ نماشده و کلیشه ای «کی بود، کی بود، من نبودم» به راه افتاد و فدراسیون ملی و فدراسیون بین المللی در این غفلت و خسران تاریخی یکیدیگر را متهم کردند. از طرفی وزارت ورزش و جوانان به عنوان متولی ورزش ایران، تقصیرات را به گردن سازمان میزاث فرهنگی انداخت و قصور را متوجه آنها دانست. بازار انداختن تقصیرات به گردن دیگری تا مدتها ادامه داشت و ماجرا داغ بود، اما آرام آرام همانند تمامی پرونده های دیگر به فرمواشی سپرده شد.
با این وجود یک اتفاق عجیب سبب شد تا این پرونده دوباره بازگشایی شود.
هفته گذشته، وزیر ورزش و جوانان برای شرکت در اجلاس وزرای ورزش کشورهای عضو یونسکو به باکو پایتخت آذربایجان سفر کرد. همان آذربایجانی که ورزش زورخانه ای و آیین کهن پهلوانی ایران را توسط یونسکو در سال گذشته به نام خود ثبت کرد و مسئولان کشورمان با انداختن تقصیر به گردن یکدیگر، سعی در پاک کردن صورت مساله داشتند.
همزمان با این اجلاس، فیلمی از یک شوی مستهجن در باکو منتشر شده که یک خواننده زن میان ورزشکاران زورخانه ای آذربایجانی روی استیج به اجرای زنده مشغول است و این به اصطلاح پهلوانان با بدن های برهنه برای تصاحب این زن به رقابت می پردازند! آنچه در تضاد کامل با معنا و مفعوم ورزش پهلوانی و ارزش های والای آن است.
بدتر اینکه این به اصطلاح پهلوانان، بازیگر و غیرورزشکار نبودند بلکه دست پرورده فدراسیون بین المللی ورزش های زورخانه ای و در راسشان میاندار تیم آذربایجان، خیام اروجف آذربایجانی، رابط و رفیق همزبان رییس مادام العمر این فدراسیون به اصطلاح بین المللی ورزش های زورخانه ای بوده. این فرد چند ماه قبل در دوره آموزشی فدراسیون بین المللی به میزبانی فدراسیون ایران در آکادمی ملی المپیک با کمک و هزینه کمک کمیته هم شرکت داشت و مدرک هم گرفت تا چند ماه بعد اینگونه در گود زورخانه سرقتی توسط آذربایجانی ها هنرهای خود را رو کرده و تمامی ارزش های والای ورزش باستانی را با یک شوی مهوع به سخره بگیرد. این اتفاق تلخ نشان می دهد در این دوره های آموزشی، آداب و فرهنگ پهلوانی جایگاه کمی و کیفی ویژه ای ندارند و طبق مستندات و نمونه های مختلف بیش از 20 سال است که حساسیت فرهنگی هم در روند بین المللی کردن این ورزش اصیل ایرانی وجود نداشته.
آنچه در یونسکو تحت عنوان آیین های پهلوانی و زورخانه ای ایران در ۲۰۱۰ میلادی ثبت شد، شاخص های مرام پهلوانی اعم از ایمان و شرم و حیا و پاکدامنی را در بر می گیرد اما محتوایی که امروزه توسط آذربایجان ارائه می شود، همان مرام و فرهنگ است؟!
از حمید سجادی، وزیر کنونی ورزش و جوانان ایران که پیش از این، قائم مقام دبیرکل فدراسیون بین المللی ورزش های زورخانه ای بوده، چند انتظار داشتیم:
اول اینکه وزیر از فرصت اجلاس در جهت منافع ملی بهره برداری کند و در سخنرانی رسمی و دیدارهای جانبی با برخوردی دیپلماتیک، رسما به ثبت ورزش زورخانه ای به نام آذربایجان اعتراض نماید و خواستار تجدید نظر در این مصوبه شود.
دوم اینکه به عنوان مرجع و مولد این ورزش و فرهنگ اصیل ایرانی، این گونه ارائه و خوانش از آیین کهن پهلوانی توسط کشور آذربایجان را تقبیح و تحریف مرام پهلوانی اعلام کند. چون یکی از وظایف صاحب ثبت، پاسداری از آیین ثبت شده و ایران موظف به مراقبت از تحریف آیین است.
در این میان انفعال فدراسیون های ایران نیز در قبال این اتفاق تاسف بار است. متاسفانه در این موضوع کما فی السابق فدراسیون بین المللی ورزش های زورخانه ای با رئیس مادام العمرش و همچنین فدراسیون ملی ورزش های زورخانه ای و کشتی پهلوانی ایران خواب بودند و هیچ عکس العملی در واکنش به این رفتار شنیع نداشتند! در حالیکه کمترین انتظار این دو فدراسیون با بودجه های گزاف دولتی این بود که طی نامه رسمی، ۲ موارد فوق الذکر را از وزیر ورزش می خواستند و طی نامه هایی در تقبیح این بی عفتی مواضع رسمی می گرفتند و ورزشکاران خاطی آذربایجان به ویژه میاندار تیم توسط فدراسیون بین المللی محروم می شدند. به نظر می رسد انفعال در قبال این سرقت آذربایجانی ها و رفتارهای غیرعرف و غیراخلاقی آنها در قبال این میراث ایرانیان ادامه دارد و برای مسئولین ورزش ایران این ماجرا کاملا فراموش شده و جایگاهی ندارد. ظاهرا آنها هم پذیرفته اند که این ورزش متعلق به آذربایجان بوده و ما هیچ سهم و جایگاهی از آن نداریم و همسایه ایران مجاز است با هر کیفیت و با هر شکلی این ورزش بومی و ملی ما را به سخره بگیرد.
جالبتر اینکه چند ماه پیش، رئیس مادام العمر فدراسیون بین المللی با حضور در هیات اجرایی وقت کمیته ملی المپیک، درخواست بودجه کرده و این درخواست تصویب هم شده تا دوستان پاداش این همه انفعال و قصور تاریخی خود را به نحو احسن گرفته باشند!
انتهای پیام/1404
دیدگاه ها