به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر
صبح قزوین؛ هفته هنر انقلاب اسلامی میتواند فرصتی ارزشمند برای تشریح و معرفی شاخصهای هنر انقلاب و همچنین معرفی تولیدات ارزشمند هنرمندان در این عرصه باشد.
در شرایط کنونی، هنر باید در راستای تبیین و ترویج اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی به کار گرفته شود و در واقع زبان گویای فراز و نشیبها و دستاوردهای انقلاب باشد.
محسن نجفی از هنرمندان و نویسندگان استان قزوین است که با قلم شیوای خود و با پرداختن به زندگینامه و سیره شهدا به دنبال دمیدن روح تعهد در کالبد انسانها و حرکت به سمت تعالی است.
این نویسنده قزوینی که دانشجوی کارشناسی ارشد در رشته پژوهشگری علوم اجتماعی است، تاکنون چهار کتاب به نامهای: «معلم شهر» درباره معلم شهید قدرتاله چگینی، «مصطفای خوبیها» در رابطه با زندگی نامه «شهید مهندس مصطفی حقشناس» از شهدای شاخص ترور، «روزهای عین خوش» خاطرات جانباز علی نجفی و «لبخندماه» با موضوع زندگینامه شهید مدافع حرم «الیاس چگینی»؛ در حوزه ادبیات پایداری و در راستای هنر اسلامی به تحریر درآورده است.
محسن نجفی در گفتگو با خبرنگار فرهنگوهنر
صبح قزوین؛ اظهار کرد: کار نویسندگی را به طور جدی از سال ۱۳۸۳ آغاز کردم، البته از نوجوانی به فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی علاقه بسیاری داشته و وصیتنامههای شهدا را مطالعه و در برنامههای مربوط به بزرگداشت شهیدان شرکت میکردم.
وی ادامه داد: در سال 1383 دوسال بعد از آشناییام با آقای میثم رشیدی از نویسندگان حوزه دفاع مقدس و شهدا و با همکاری و دوستی که بین ما شکل گرفت با حمایت بنیاد شهید قزوین وارد کار نگارش کتابی در خصوص زندگی شهید «قدرتالله چگینی»شدیم که این اولین قدم من برای نویسندگی بود.
نجفی خاطرنشان کرد: آقای رشیدی نکات لازم را به بنده آموزش داده و برای اولین بار به صورت جدی وارد کار نگارش شدم که ماحصل آن کتاب «معلم شهر» بود که در سال 1392 منتشر شد که متاسفانه شکل کار خیلی مناسب نبود و از نتیجه کار رضایت کافی نداشتم.
این نویسنده قزوینی تصریح کرد: از این رو بنده سفری به الیگودرز داشته و در آنجا با دیگر دوستان شهید چگینی و همرزمانشان مصاحبه کردم و در سال 1395 کتابی کاملتر به نام «خیابان تبریز» منتشر شد و خود آقای رشیدی نگارش آن را بر عهده گرفت و انتشارات مجنون به چاپ رساند.
نجفی یادآور شد: پس از کتابی که با محوریت شهید «قدرتالله چگینی» نوشتم، انگیزه جدیتری برای فعالیت در حوزه ادبیات پایداری در من به وجود آمد؛ از این رو حس کردم شهید «مصطفی حقشناس» جزو شهدایی است که در رابطه با روند زندگی و فعالیتهای وی کاری صورت نگرفته است که به سراغ این سوژه رفته و در نهایت «مصطفای خوبیها» در سال 1396 منتشر شد و بعد از آن کتاب «روزهای عین خوش» که خاطرات جانباز علی نجفی است، را به تحریر در آوردم.
این نویسنده حوزه ادبیات پایداری با اشاره به نیت قلبی خود در رابطه با اهدای کتابهایش به یکی از ائمه معصومین(ع) بیان کرد: از ابتدا نیت کردم هر اثری را که در رابطه با زندگی شهدا نگارش میکنم، آن را به یکی از حضرات 14 معصوم تقدیم نمایم، و کتاب «مصطفی خوبیها» به دلیل تطابق اسمی و ویژگیهای خلقی شهید حق شناس، به ساحت مقدس پیامبر اسلام (ص) تقدیم کردم.
وی گفت: بعداز آن نیت کرده بودم که به موضوع شهدای جاویدالاثر که پیکرشان به کشور بازنگشته است بپردازم، آن زمان هنوز پیکر مطهر برخی شهدای مدافع حرم قزوین، همچون شهید زکریای شیری و الیاس چگینی بازنگشته بود که با مشورت دوستان نگارش زندگینامه در مورد شهید الیاس چگینی را در دست گرفتم.
نجفی با اشاره به عنایت خاص شهید چگینی و فراز و فرودهایی که در زمان نگارش کتاب لبخندماه با آن مواجه بوده، اظهار کرد: قصه کتاب«لبخند ماه» که در بهمن ماه سال گذشته چاپ شده است یک قصه عجیبیست، شروع کار در تابستان سال 97 بود که یک ارتباطی با خانواده شهید و برادر ایشان گرفتم و مصاحبه ضمنی با خانواده ایشان انجام دادم.
وی ادامه داد: در آن برهه به دلیل مشکلات شخصی و شرایطی که با آن مواجه بودم، داروهای زیادی را باید مصرف میکردم؛ این شرایط سخت زندگی و مصرف داروهای زیاد خستهام کرده بود و حال خوبی نداشتم که یکباره تصمیم گرفتم داروها را کنار بگذارم که ترک آن برای بنده عوارضی بسیاری داشت.
این نویسنده جوان قزوینی عنوان کرد: در 6 الی 7 ماه دست و پنجه نرم کردن با بیماری به طور کلی نگارش کتاب را فراموش کرده بودم تا اینکه نوروز سال 98 با خانواده به پابوس امام رضا (ع) رفتیم؛ یک شب به تنهایی به رواق دارالحجه، جایی که نزدیکترین نقطه به مضجع شریف امام رضا(ع) است، رفتم و در میان دعاها و توسلم به حضرت، نام شهید الیاس چگینی را برده و از حضرت خواستم به واسطه آبروی این شهید گره کار زندگی من را باز کند.
نجفی افزود: وقتی به قزوین برگشتم، به صورت اتفاقی فهمیدم دوست و برادر عزیزم مرحوم علی اکبر حدادزادگان در زمینه طب اسلامی فعالیت می کند و با کمک ایشان حال و روز بهتری پیدا کردم و کار نگارش و مصاحبه را دوباره ادامه دادم، وقتی برای مصاحبه مجدد به همسر شهید مراجعه کردم، ایشان تعریف کرد که شهید الیاس به خواب نزدیکانش آمده و گفته هرکس با من کار دارد به رواق دارالحجه درحرم امام رضا(ع) بیاید که من آنجا هستم.
وی خاطرنشان کرد: از آن پس احساس کردم این شهید بزرگوار بنده را مورد لطف خود قرار داده است.
نجفی ادامه داد: حدود یکسال کار مصاحبه و تحقیق طول کشید و در نیمه شعبان سال 99 طرح اولیه را نوشتم، کتاب را در قالب داستان نگارش کردم چرا که دریافتم داستان، مناسبترین قالب برای انتقال مفاهیم و معرفی افراد است و روایت صِرف چندان تاثیری ندارد.
این نویسنده حوزه ادبیات پایداری بیان کرد: طرح اولیه را با نگارش چند صفحه آغاز کرده و آن را به انتشارات روایت فتح ارسال کردم که زیاد مورد استقبال قرار نگرفت، ایراداتی گرفته شد و متن را پس فرستادند، بعد از آن گویی ذهنم نمیکشید و نمیدانستم چگونه باید بنویسم، تا اینکه در صبح روز میلاد امام رضا(ع) پسرم برایم گفت که خواب شهید الیاس چگینی را دیده است.
وی افزود: پسرم گفت من خواب دیدم که در منزل شهیدچگینی هستم و ایشان و شهید حمید سیاهکلی مرادی درکنار هم نشسته و شهید الیاس چگینی به من گفت: «پسرم به بابات سلام منو برسون و بگو که نوشتن کتابم را شروع کند».
نجفی اظهار کرد: پس از آن وقتی خاطرات را یکبار دیگر مرور جدی کردم، به ایده ها و فضاهای جدیدی رسیدم و کار نگارش کتاب را به طور جدی و با اطمینان قلبی ادامه دادم که منجر به انتشار کتاب لبخند ماه شد.
این نویسنده قزوینی ادامه داد: این شهید بزرگوار حتی نسبت به قرار قلبی من جهت هدیه کتابها به ساحت ائمه اطهار(ع) آگاه بوده و در خواب برگهای را نشانم دادند که در آن نوشته بود این کتاب را به پنج انوار الهی؛ حضرت زهرا(س)، امام حسین (ع)، حضرت زینب (س)، امام رضا (ع) و امام زمان (ع) تقدیم کن و من نیز چنین کردم.
وی با بیان اینکه فعالیت نویسندگی ام به همین جا ختم نشده و ادامه خواهد داشت، تصریح کرد: باتوجه به شروع فعالیتم در مرکز حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان قزوین به دنبال نگارش احوالات و زندگی نامه دیگر شهدای عزیز قزوینی هستم که امیدوارم بتوانم در این راه پابرجا بمانم.
این هنرمند قزوینی بیان کرد: از همه عزیزانی که دستی بر قلم دارند دعوت می نمایم در این کار قدم بگذارند و با همتی مضاعف نسبت به گذشته به خلق آثارهنری به معرفی قهرمانان شهید استان در دفاع مقدس و مقاومت بپردازند که شرایط جامعه و فرامین رهبری و نقشههای دشمنان، بیش از پیش این امور را مهم جلوه می نماید.
نجفی مشکل اصلی و ریشهای در تمام حوزههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را نبود انسانهای تربیت شده و حرفهای برای اداره اجتماع دانست و افزود: ما در هر حوزهای نیاز به افرادی داریم که علاوهبر تخصص، مبانی فکری صحیح و درستی داشته باشند، مانند شهید بزرگوار سید مرتضی آوینی که وقتی به زندگی بعد از انقلاب ایشان نگاه میکنیم یک سیر و تحول باطنی داشتهاند که ایشان را به یک انسان موثر و قوی در حوزه هنرهای اسلامی تبدیل کرده است.
این نویسنده جوان بیان کرد: شهید آوینی ساختمان مبانی فکری که یک زمانی بر اساس مبانی غربی ساخته بود را فرو ریخت و یک ساختمان فکری مطابق با مبانی اسلام واقعی در ذهن خود ایجاد کرد که براساس این مبنای فکری وارد میدان دفاع از آرمانهای اسلام و انقلاب شد و در این راه سختیها و زخم زبانهای فراوانی را تحمل نمود.
وی تاکید کرد: امروز اگر شاهد هستیم که آثار بسیاری در حوزه ادبیات پایداری تولید میشود اما آن اثرگذاری لازم را ندارد، به دلیل نبود آدمهایی از جنس شهید آوینی است.
نجفی گفت: بعد از مبنای فکری درست نیاز به کسب مهارت و تقویت تخصص است؛ همان گونه که شهید آوینی، نماد هنر متعهد و تلفیق تعهد و تخصص بوده است، چرا که اگر انسان متعهد باشد به دنبال تخصص واقعی هم خواهد رفت.
وی ادامه داد: شهید آوینی به عنوان الگوی هنر انقلاب اسلامی توجه ویژهای به مسائل خودسازی و تزکیه نفس داشتند که نوشتههای ایشان موید این امر است و این خلوص نیت در اثر خودسازی و حضور در میدان جنگ و جبهه در کنار رزمندگان اسلام موجب بروز تراوشات صحیح ذهنی برروی کاغذ و تصویر گردیده است که آن را در آثار بینظیر او مشاهده میکنیم.
این نویسنده ادبیات پایداری اظهار کرد: اگر به دنبال این هستیم که اثری قابل توجه در حوزه ادبیات پایداری ارائه دهیم و در راه شهدا قدم برداریم باید این خصوصیات شهید آوینی را سر لوحه خود قرار داده که اگر کوتاهی کنیم بدون شک کارمان ابتر و ناقص خواهد بود و نمیتوانیم این بار را بر دوش بگیریم.
وی با بیان اینکه یک نویسنده ابتدا باید باطن خود را با شاخصه تفکر اسلامی صحیح تطبیق دهد، افزود: هنر ذات پاکی دارد و صیقلدهنده جان و روح آدمی است، بنابراین اگر به دنبال خلق اثرهنری تاثیرگذارهستیم، ابتدا باید باطن خود را با شاخصه اسلام اصیل تطبیق داده و به خودسازی برسیم که در این صورت بدون اینکه ما بخواهیم خود به خود اثر را بر جامعه خواهد گذاشت.
نجفی با اشاره به وضعیت ادبیات پایداری در استان قزوین یادآور شد: در حوزه نویسندگی ادبیات پایداری در استان وضعیت مطلوبی نداریم، جسته و گریخته کارهایی انجام میشود و افراد شاخصی که در این حوزه اثر مطلوبی را عرضه میکنند بسیار اندک بوده و از تعداد انگشتان یک دست هم کمتر هستند.
وی ادامه داد: متاسفانه اشکالات فراوانی در حوزه کتاب شهدا، رزمندگان، جانبازان و آزادگان وجود دارد و دستگاههای مسئول که مسئولیت این امور را بر عهده داشتند در این زمینه بسیار کم کاری کردند و اکنون ما با خطر از بین رفتن منابع در این حوزه مواجه هستیم.
نویسنده کتاب لبخند ماه اظهار کرد: طی این سالها برای شهدای شاخص استان کار مطلوبی صورت نگرفته است؛ حتی نتوانستیم شخصیتها و انسانهای خوب تاریخ این سرزمین را به درستی به مردم معرفی کنیم و در این عرصه تنها تعداد کمی آثار تأثیرگذار وجود دارد.
نجفی تاکید کرد: دستگاههای فرهنگی با وجود زحماتی که تا به امروز کشیدهاند، متأسفانه هنوز نتوانستهاند گام مؤثری در حوزه ادبیات پایداری بردارند، چون دستگاههای متولی هنوز به طور جدی به این نتیجه نرسیدهاند که در این مسیر باید با یکدیگر اتفاق نظر داشته و وحدت رویه منظم و با برنامهای را دنبال کنند تا خروجیهای خوبی را تحویل جامعه دهند؛ لذا تا این اتحاد و اتفاق نظر نباشد و هرکسی به صورت جزیرهای عمل کند هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
وی تصریح کرد: دشمن تمام تلاش خود را میکند تا با خم کردن کمر نسل جوان در زیر بار مشکلات اقتصادی آنان را از مفاهیم ناب اسلامی و فرهنگی دور کند، از طرفی متولیان فرهنگ هم کار شاخصی برای جذب جوانان و برونرفت از این شرایط نمیکنند، و در نتیجه این شرایط جریان جامعه را بهگونهای به پیش میبرد که باب میل دشمن بوده و همت کافی برای خلق آثار ارزشمند وجود نداشته باشد.
این هنرمند قزوینی افزود: فرهنگ در جامعه مظلومترین حوزه است، مقولهای که باید به عنوان اصلیترین و زیربناییترین حوزه در ساختن و پرداختن مبانی فکری انسان قرار بگیرد، متاسفانه مورد غفلت قرار گرفته است.
نجفی در پایان با اشاره به این جمله شهید آوینی که میگوید: «اگر انسانهایی که مامور به ایجاد تحول در تاریخ هستند از معیارهای عصر خویش تبعیت کنند، دیگر تحولی در تاریخ اتفاق نخواهد افتاد»، گفت: این جمله را زمانی شهید سیدمرتضی آوینی نوشته بود که انسان انقلاب اسلامی و انسانشناسی انقلاب تبدیل به مسئلهاش شده بود و درباره آن فکر و تأمل میکرد.
انتهای پیام/2001
دیدگاه ها