۱۸/رمضان/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۱/۰۹ پنجشنبه

صبح قزوین معلمی از جنس عطوفت و ایثار
کد خبر: ۳۵۷۴۳۰ تاریخ انتشار: ۱۴۰۱/۲/۱۲ ساعت: ۹:۲۰ ↗ لینک کوتاه

روایتی از آموزگار فداکار قزوینی؛

معلمی از جنس عطوفت و ایثار/ آموزگاری که هزینه عمل دانش‌آموزش را پرداخت کرد

طاهره احمدی یکی از معلمان دلسوز و فداکار دیار مینودری است که در یک عمل خداپسندانه وقتی متوجه مشکل شنوایی دانش‌آموز و عدم استطاعت مالی خانواده جهت پرداخت هزینه عمل جراحی فرزندشان می‌شود با خدا معامله کرده و هزینه عمل وی را پرداخت می‌کند.

معلمی از جنس عطوفت و ایثار
به گزارش خبرنگار اجتماعی صبح قزوین؛ معلمان اصلی‌ترین ارکان نظام تعلیم و تربیت بوده که در جامعه از آنان به عنوان یک الگو و چراغ راه هدایت یاد می‌شود و پیامبرگونه برای راهنمایی دانش‌آموزان به سوی قله پیشرفت و تعالی تلاش می‌کنند.

روز معلم یادآور تلاش ستودنی این قشر از جامعه در سنگر علم و دانش است که همچون پدر و مادرانی دلسوز برای دانش‌آموزان زحمت می‌کشند و سرمشقی برای درس عشق و ادب و معرفت هستند.

طاهره احمدی یکی از معلمان دلسوز و فداکار دیار مینودری است که ۴۰ سال داشته و اکنون آموزگار پایه چهارم ابتدایی مدرسه عماریاسر واقع در منطقه ایران گاز قزوین است.

وی در یک عمل خداپسندانه وقتی متوجه مشکل شنوایی دانش‌آموز و عدم استطاعت مالی خانواده جهت پرداخت هزینه عمل جراحی فرزندشان می‌شود با خدا معامله کرده و هزینه عمل وی را پرداخت می‌کند.

به مناسبت روز معلم با این معلم فداکار به گفتگو نشستیم.

انگیزه شما از انتخاب شغل معلمی چه بود؟ اگر به گذشته بازگردید باز هم معلم می‌شوید؟

من از کودکی عاشق شغل معلمی بودم و خوشبختانه به آرزویم رسیده‌ام؛ به طوریکه اگر به گذشته بازگردم دوباره این راه را انتخاب می‌کنم زیرا معلمی عشق است و دیگر هیچ؛ با وجود حقوق پایین و سختی کار معلمی، هرگز و هرگز از شغل خود پشیمان نیستم و نخواهم بود.


مطالعه و تحقیق را تا چه اندازه برای معلمان لازم و ضروری می‌دانید؟

نه فقط معلم‌ها بلکه تمام انسان‌ها نیاز دارند که همواره با پیشرفت علم و تکنولوژی خود را بروزرسانی کنند. ما معلم‌ها که با نسل جدید سروکار داریم حتما باید از اطلاعات جدید اطلاع داشته باشیم تا چنانچه دانش‌آموزی سوالی پرسید در مقابل سوالش جوابی داشته باشیم.

مؤثّرترین معلم در زندگی شما چه کسی بود؟

تاثیرگذارترین معلم زندگی‌‌ام، خانم رضاییان معلم ریاضی کلاس هفتمم بود که البته در آن زمان دوم راهنمایی گفته می‌شد. علاقه خاصی به او داشتم و به دلیل این علاقه‌ ناخودآگاه به درس ریاضی هم علاقمند شدم چراکه ریاضی را به زبان ساده شیرین و باحوصله تدریس می‌کرد. با وجود گذشت سال‌ها هنوز خاطرات این معلم فرزانه در ذهنم زنده بوده و امیدوارم در صحت و سلامتی باشد.

لطفا در مورد کار خیرخواهانه‌ای که برای دانش‌آموزتان داشتید برای ما تعریف کنید.

در حال حاضر ۱۹ دانش‌آموز دارم که ۷ نفر از آنها اتباع هستند؛ یکی از این دانش‌آموزان که بچه کار هم هست شنوایی ضعیفی داشت. در ابتدا گمان می‌کردم زبانم را متوجه نمی‌شود ولی به دلیل اینکه خوب فارسی صحبت می‌کرد با خود فکر کردم که باید یک مشکل دیگری داشته باشد بنابراین به مربی بهداشت مدرسه ارجاع دادم که در نهایت متوجه شدیم گوش وی دچار عفونت شدید است.

مدیر مدرسه با خانواده دانش‌آموز تماس گرفت و از آنها خواست که به مدرسه بیایند. زمانی که پدرش به مدرسه مراجعه کرد از او خواستیم که فرزندش را حتما نزد یک متخصص گوش ببرد، بعد از یک هفته دوباره پیگیری کرده و متوجه شدیم پزشک عنوان کرده که باید هر چه سریع‌تر گوش دانش‌آموز جراحی بشود؛ در غیر این صورت ممکن است عفونت به مغز بچه آسیب بزند.

از آنجا که خانواده این دانش‌آموز توانایی مالی برای انجام عمل جراحی نداشتند به مدیر مدرسه پیشنهاد دادم که خودم هزینه عمل را پرداخت کنم؛ البته ناگفته نماند که آقای بهرامی مدیر مدرسه هم تلاش زیادی برای تسهیل این امر کرد و توانست از بیمارستان بابت هزینه عمل تخفیف بگیرد.

خوشبختانه دانش‌آموز مذکور آبان ماه سال گذشته تحت عمل جراحی قرار گرفت و اکنون حالش خوب بوده و نسبت به قبل وضعیت تحصیلی‌اش بهتر شده است.

برای ما از حس و حالتان هنگام انجام این اقدام انسان دوستانه بگویید.

این اقدام خیرخواهانه یک کار دلی بین من و خدایم بود و دوست نداشتم رسانه‌ای شود اما مدیر مدرسه رسانه‌ای کرد. کم نیستند معلمان دلسوزی که صادقانه و بی‌ادعا برای پیشرفت کشور کار می‌کنند و من فقط قطره‌ای ناچیز از این دریای بیکران هستم.

چرا گفته می شود معلمی شغل انبیاء است؟

معلمی شغل انبیاء است و ما در مدارس و کلاس درس با تعدادی کودکان پاک و معصوم سروکار داریم که اگر خوش‌اخلاق، صادق و دلسوز باشیم همه این خصوصیات اخلاقی را به دانش‌آموزانمان منتقل خواهیم کرد و چنانچه خدای ناکرده خلاف آن باشیم بچه‌ها را به گمراهی می‌کشانیم.

از خاطرات دوران تدریس خود بگویید.

تلخ‌ترین خاطره‌ام این بود که در یکی از روزهای سرد زمستان دانش‌آموزم با لباس خانه به مدرسه آمد و خسته هم به نظر می‌آمد. کاملا مشخص بود که صبح زود برای جمع کردن ضایعات بیدار شده بود و پس از آن تا ساعت ۸ خود را به مدرسه رسانده بود.

وقتی زنگ کلاس خورد و همه به بیرون از کلاس رفتند، علت نارختی او را پرسیدم که در پاسخ گفت: "سردم است". شنیدن این حرف بسیار مرا متاثر ساخت و فردای آن روز ژاکت و شلوار به او هدیه دادم و به بچه‌ها گفتم که این جایزه پیشرفت درسی اوست.

همچنین اسفند سال گذشته به ۵ نفر از دانش‌آموزان نیازمند لباس و شلوار برای عید نوروز هدیه دادم. شاید با خود فکر کنید که حتما وضع مالی خوبی دارم که چنین کارهایی را انجام می‌دهم اما این گونه نیست و زندگی من هم مثل اکثر مردم در حد متوسط است ولی دغدغه من دانش‌آموزانم هستند و همیشه تلاش می‌کنم تا در حد توانم کمکی کنم.

به عنوان یک معلم از مسئولین چه توقعی دارید؟

از مسئولین توقع دارم که زحمات معلمان دلسوز را نادیده نگیرند و به فکر برطرف کردن مشکلات و پاسخگویی به مطالبات آنان باشند. معلمان با وجود مشکلات زندگی، گرانی و سختی‌ها باعشق به کار خود ادامه می‌دهند و هنگام ورود به کلاس همه آن را پشت درب گذاشته و تلاش می‌کنند با رویی گشاده و با‌انگیزه با دانش‌آموزان مواجه شوند.

معلم‌ها قشر زحمتکش و مهم جامعه هستند که با کمترین حقوق و بالاترین علاقه و پشتکار به کار خود ادامه می‌دهند و همیشه شاهد ایثار و فداکاری معلمان هستیم به طور مثال امسال معلمی داشتیم که کلیه خود را بی‌هیچ چشمداشتی به دانش‌آموز بیمار خود هدیه کرده است.

در شرایط کرونا ما معلم‌ها سختی‌های زیادی را به جان خریدیم و برای آموزش دانش‌آموزان نقش‌های زیادی را از انیمیشن‌ساز و حتی کارآگاه را بازی کردیم و در هر موقع از شبانه‌روز پاسخگوی دانش‌آموزانمان بودیم ولی باز مورد کم‌لطفی دیگران قرار گرفتیم.

از تجریه کار در دوران کرونا و غیرمجازی شدن کلاس‌ها بگویید.

کرونا به همه آموخت که اگر حضور معلم‌ها کم‌رنگ و آموزش‌ها غیرحضوری باشد، دانش‌آموزان دچار افت تحصیلی خواهند شد. متاسفانه ضعف علمی بچه‌ها کاملا مشهود است و نسبت به سال‌های قبل از شیوع کرونا از بار علمی کمتری برخوردار هستند.

امیدوارم دوباره به شرایط عادی برگردیم و بچه‌ها را بدون ماسک ببینیم و از دیدن روی زیبای و خنده‌ای آنها لذت ببریم.

و اما سخن پایانی؛

"دست به دست هم دهیم به مهر و میهن خویش را کنیم آباد".

آرزویم سلامتی همه مردم عزیز کشورم و ریشه‌کن شدن بیماری کروناست‌.

انتهای پیام/7003

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان