به گزارش خبرنگار اجتماعی
صبح قزوین؛ هرروز صبح وقتی برای رفتن به محل کار از مقابل میدان سرداران قزوین عبور میکنم، گروههای مختلفی از مردانی را میبینم که برای کارگری در کنار میدان ایستادهاند و در هنگام بازگشت هم گروه دیگری از آنها را میبینم که در میدان مادر شهر قزوین نشستهاند و در انتظار کار هستند.
این افراد که جزو دسته کارگران فصلی و روزمزد هستند هرروز صبح برای به دست آوردن رزق یک روز خود باید در این محلها حضور داشته باشند و در غیر این صورت شغلی برای آنها وجود ندارد و حتی گاهی انتظار چندساعته آنها در طول روز با بیکاری و با امید برای کسب روزی حلال در روزهای دیگر به پایان میرسد.
صبح یک روز بهاری در 7اردیبهشتماه سال جاری برای انجام مصاحبهای با کارگران فصلی به میدان سرداران میروم، در این روز پیدا کردن کارگران روزمزد در میان خیل انبوهی از مردم که با شنیدن خبر حضور رئیس جمهور در مقابل درب استانداری ایستادهاند سخت است چون عمدتا قشر کارگر خود را به استانداری رساندهاند تا نامههای پر از درد و رنج خود را به دست رئیس جمهور برسانند.
کمی دورتر از استانداری مردی را میبینیم که روی زمین نشسته و به جمعیت نگاه میکند، جلوتر میروم و سر صحبت را با او باز میکنم.
احمد شتابی نزدیک 50 سال دارد، از او درباره شغلاش میپرسم و میگوید: کارگران روزمزد از پس همه نوع کار که با توان دست انجام شود، برمیآیند و من هم با اینکه پا به سن گذاشتهام دست رد به سینه هیچ کاری نمیزنم.
کارگران فصلی همواره نگران بیکاری هستند
او ادامه میدهد: کار کردن را دوست دارم اما انتظاری که هرروز و در این محل برای یافتن کار میکشم بسیار سخت است زیرا همیشه استرس بیکاری برای کارگران فصلی وجود دارد.
این کارگر با نارضایتی از وضعیت شغلی خود توضیح میدهد: اغلب کارگران روزمزد که برای کار در میادین سطح شهر حاضر میشوند متاهل هستند و با وجود این گرانی و تورم که در جامعه مواجه هستیم متاسفانه در برابر خانوادههای خود و تامین هزینههای زندگی بار شرمندگی را بر دوش میکشند.
احمد به موضوع بیمه کارگران اشاره میکند و بیان میکند: برای کارگران فصلی و روزمزد که شاید چندماه از سال را مشغول کار باشند پرداخت بیمه امکان پذیر نیست و باتوجه به کارهای سنگینی که اغلب انجام میدهند در نهایت ازکارافتادگی آنها با بازنشستگی اجباری همراه خواهد شد.
از او میخواهم در آستانه هفته کارگر خواسته خود را بیان کند که میگوید: کارگران فصلی حتی جزو آن دسته از کارگران که هر روز به امید وعده مسئولین در محل کار خود حاضر میشوند هم نیستند و امیدوارم که مسئولین ما را هم در ردیف کارگران معمولی قرار دهند تا کمی از این شرایط دور شویم.
به سراغ یکی دیگر از کارگران که از جمعیت حاضر در مقابل استانداری جدا شده است میورم و با او درباره حرفهاش صحبت میکنم.
مسئولین باید نیاز کارگران را ببینند
اسدالله یارمحمدی از بیتوجهی مسئولین به کارگران گله دارد و میگوید: همه نوع کار انجام دادهام و در بعضی از شغلها مانند باغبانی مهارت دارم اما بیپولی باعث شده که هیچوقت نتوانم شغل خودم را داشته باشم و در این میان مسئولین هم با دید توانمند کردن کارگران روزمزد قدم برنمیدارند.
او ادامه میدهد: اگرچه جامعه به کارگر نیاز دارد اما متقابلا نیاز کارگران نیز باید دیده شود تا در آینده مشکلی در تامین نیروی کارگر به وجود نیاید.
یارمحمدی با اشاره به تاثیر گرانی بر روی زندگی قشر کارگر تصریح میکند: کارگران روزمزد باید تمام دستمزد یک روز خود را که بین 250 تا 450 هزارتومان است برای خرید یک کیلو گوشت و مرغ بپردازند.
او با بیان اینکه بسیاری از کارگران روزمزد توان پرداخت حق بیمه خود را ندارند، شرح میدهد: برخی از افراد تحت پوشش بیمه کارگران ساختمانی هستند و با هر سختی باید بیمه خود را پرداخت کنند اما کارگرانی که توان پرداخت بیمه را ندارند از مزایای داشتن بیمه محروم میشوند.
این کارگر در پایان بیان میکند: امیدوارم مسئولین در هفته کارگر سری به میدان مادر و میدان سرداران قزوین که پاتوق بیشتر کارگران روزمزد است، بزنند تا از رنج این قشر باخبر شوند.
کارگران روزمزد و فصلی در هفته کارگر دیده نمیشوند
در ادامه یکی دیگر از کارگران میخواهد که درباره مشکلاتش صحبت کند، با او به گفتوگو مینشینم و میگوید: فکر میکنم ما جزئی از جامعه نیستیم که حتی در هفته کارگر هم مسئولین صرفا به بازدید از کارخانهها میپردازند و رسانهها هم فقط حقوق کارگران شرکتی را مطالبه میکنند و در این میان کسی به سراغ ما نمیآید.
سجاد اکرادی تصریح میکند: حتی کارفرمایان هم تا زمانی که کارگران اتباع با دستمزدهای حداقلی وجود دارند علاقهای به بکارگیری کارگران ایرانی ندارند.
او به سختیهای کار خود اشاره میکند و ادامه میدهد: با وجود اینکه آسیبهای فیزیکی در فعالیتهای شغلی کارگران رزمزد و فصلی نسبت به شرکتیها بیشتر است اما از امنیت شغلی کمتری برخوردار هستند.
این کارگر با بیان اینکه زندگی برای کارگران فصلی در دوران کرونا سختتر شد؛ یادآور میشود: شیوع کرونا باعث رونق بعضی از مشاغل و کسادی بازار بعضی دیگر از مشاغل شد اما دوران قرنطینه برای کارگران رزومزد که هیچ امکاناتی برای گذران زندگی نداشتند بلایی بود که آثار آن تا به امروز باقی مانده است.
اکرادی در پایان بیان میکند: کارگری شغلی پرزحمت و نان آن حلال است اما دوست ندارم کارگر باشم زیرا تمام تلاش من برای پسانداز پول و رفع نیازهای خانوادهام، با یک هزینه کوچک برای زندگی یا مشکلاتی از قبیل یک بیماری جزیی از بین میرود.
به گزارش
صبح قزوین؛ اگرچه مسئولین در آغاز سال جدید یا هفته کارگر وعدههایی برای بهبود شرایط این قشر زحمتکش میدهند اما بدون راه رفتن با کفشهای کارگران نمیتوان حال آنها و وضعیتی که در آن قرار دارند را درک کرد؛ بنابراین نیاز است که مسئولین از نزدیک با دردهای این افرد آشنا شوند تا با تصمیمات درست در راه بهتر شدن کیفیت زندگی آنها قدم بردارند.
انتهای پیام/3003
دیدگاه ها