۲۱/محرّم/۱۴۴۶

-

۱۴۰۳/۰۵/۰۶ شنبه

صبح قزوین وظیفه پخش اعلامیه‌های امام(ره) را در قزوین برعهده داشتم/با آتش سیگار و پیک‌نیک شکنجه شدم
کد خبر: ۳۵۵۵۷۷ تاریخ انتشار: ۱۴۰۰/۱۱/۱۹ ساعت: ۲۰:۳۰ ↗ لینک کوتاه

گفت‌وگویی خواندنی با مبارز انقلابی قزوین؛

وظیفه پخش اعلامیه‌های امام(ره) را در قزوین برعهده داشتم/با آتش سیگار و پیک‌نیک شکنجه شدم

حاج محمدکاظم شکوهی یکی از جوانان پرشور مبارز قزوینی در دوران ستمشاهی بوده است که از او و دوستانش به عنوان پیک امام(ره) یاد می‌شود.

وظیفه پخش اعلامیه‌های امام(ره) را در قزوین برعهده داشتم/با آتش سیگار و پیک‌نیک شکنجه شدم
به گزارش خبرنگار سیاسی صبح قزوین؛ وقتی حرف از به ثمر نشاندن انقلاب اسلامی ایران می‌شود، باید دانست که به اندازه تک تک آدم‌های کوچه و محله‌های ایران پهناور برایش زحمت کشیده شده و خون‌های پاکی ریخته شده است.

مردان و زنان غیوری که برای اعتلای پرچم ایران اسلامی از هیچ تلاش و زحمتی فروگذار نبوده و در راه مبارزه با رژیم مستکبرانه پهلوی از جان و مال خود گذشته‌اند.

حاج محمدکاظم شکوهی یکی از جوانان پرشور مبارز قزوینی در دوران ستمشاهی بوده است که از او و دوستانش به عنوان پیک امام(ره) یاد می‌شود.

او که در سال 1317 در خانواده‌ای با گرایشات عمیق مذهبی به دنیا آمده و پای درس و منبر بزرگانی چون علامه رفیعی قد کشیده و در عنفوان جوانی از سال 39 مبارزات سیاسی خود را آغاز و در این راه شکنجه‌های فراوان دیده است.

حاج کاظم شکوهی در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی صبح قزوین؛ در مورد دوران مبارزاتی خود اظهار کرد: علاوه بر سابقه مبارزاتی که از دوران مشروطه در خانواده ما وجود داشت که عموی بنده کربلایی غلام شکوهی از مشروطه خواهان بود، اما رشد یافتن در محیط مذهبی خانواده و نشستن پای منبر روحانیون در مساجد و هیئت‌ها در ایجاد روحیه انقلابی بنده نقش موثری داشت.

وی ادامه داد: ما همیشه در مسجد پای صحبت روحانیان آن زمان می‌نشستیم و تحلیل‌های آن‌‌ها را در رابطه با مسائل روز کشور گوش می‌دادیم، روزهای شنبه پای صحبت علامه رفیعی می‌نشستیم، بعد از مدتی پای من به تهران باز شد و هر هفته دوشنبه‌ها مسجد میرزا ابوالفتح می‌رفتم که پایگاه جمعیت فداییان اسلام بود و نواب صفوی صحبت می‌کرد و حتی در مراسم ختم شهید نواب صفوی حضور داشتم.


این مبارز قزوینی بیان کرد: ما هر هفته در منزل پدری جلسه قرائت قرآن داشتیم و بعدها که هیئت قائمیه قزوین تاسیس شد، پاتوق مذهبی من آنجا بود و در قالب همین مجالس بعد از دعای ندبه‌های هیئت؛ سخنرانانی را از قم برای آگاهی مردم می‌آوردیم که چند باری سر همین قضیه ما را دستگیر کردند.

شکوهی با بیان اینکه اولین جرقه‌های انقلابی مردم قزوین همزمان با انقلاب سفید شاه زده شد، افزود: همزمان با انقلاب سفید شاه، امام(ره) اعلامیه‌ای را نوشتند و آن اعلامیه در بازار تهران پخش شد آن روز من در تهران بودم و اعلامیه به دستم رسید و آن را به قزوین آوردم.

این مبارز افزود: بعد از پخش این اعلامیه، آوازه شهرت امام به عنوان یک شخص روحانی مبارز در سراسر ایران پیچید، من به اتفاق مرحوم حاج یوسف درافشانی در قم به دیدار امام‌(ره) رفتیم و نامه‌ای را که از طرف علمای شهر قزوین به منزله پشتیبانی از ایشان نوشته شده بود به خدمت امام(ره) بردیم.

وی ادامه داد: اعلامیه‌ها عموما توسط ما به قزوین می‌رسید و یک سری هم داخل خود حوزه علمیه قزوین نوشته می‌شد که وظیفه تکثیر و پخش اعلامیه‌ها با ما بود، زمانی که امام در نجف بودند و رساله کاشف الغطا را نوشتند این کتاب از راه بصره به ایران و قم و بعد تهران و سپس به قزوین رسید، بنده به همراه حاج یوسف درافشانی و حاج جعفر چایچی، حاج محمود مهرداد و برخی جوانان هیئت قائمیه وظیفه پخش این رساله و اعلامیه‌ها را به عهده داشتیم.

حاج کاظم با بیان اینکه در طی این مبارزات بارها توسط نیروهای شاه دستگیر شدم و بعد از شکنجه آزاد می‌شدم، تصریح کرد: در سال 1351 بار دیگر دستگیر شدم و بعد از 37 روز که در شهربانی قزوین زندانی بودم بنده را به زندان قزل قلعه و بعدها به اوین منتقل کردند که حدود یک سال اندی زندانی بودم.

شکوهی ادامه داد: زمانی که در شهربانی قزوین زندانی بودم ماه رمضان بود و این 37 روز همراه بود با شکنجه و بازجویی، البته بعد از منتقل شدن به تهران شکنجه‌ها خیلی سخت‌تر شد، زندانی‌ها را به تخت می‌بستند و کف پاها را با کابل می‌زدند تا جایی که خون بیاید و بعد مجبور می‌کردند که راه بروی و کف پایت را زمین بگذاری، در زندان اوین تهران شکنجه‌ها به مراتب سنگین‌تر بود.

این مبارز قزوینی تصریح کرد: ماموران زندان سر و صورت و دیگر اعضای بدن را با سیگار می‌سوزاندند، افراد را روی صندلی می‌نشاندند و پاهایشان را می‌بستند و بعد پیک نیک را زیر پاها روشن می‌کردند، یا زندانی‌ها را به گودال شیشه می‌انداختند.


شکوهی با اشاره به ادامه مبارزاتش تا سال 1356 تاکید کرد: در سال 56 توسط رژیم شاه حکومت نظامی اعلام شده بود و هیات و مجالس مذهبی را تعطیل کرده بودند، در این زمان رؤسای صنف بازار از جمله حاج ناصر همافر دستور به اعتصاب و بسته شدن بازار را صادر کردند، در 5 یا 6 ماه آخر قبل انقلاب، تقریبا می‌شود گفت که بازار قزوین هر روز تعطیل بود.

وی افزود: در آن زمان تبریز و قم و دیگر شهرها ایران شلوغ شده بودند که کم کم مردم قزوین هم با هدایت علمایی چون سیدعباس ابوترابی، آیت الله صامت، آیت الله مظفری، امام جمعه شهیدی و آقا سید جلیل زرآبادی به صف مبارزان انقلابی پیوسته بودند.

شکوهی ادامه داد: آیت الله هادی باریک بین، آقای مهدوی از دیگر روحانیونی بودند که در آگاه کردن مردم در سال 1357 نقش بسزایی داشتند، به طوری که هر روز در جلسات مردم را به مبارزه دعوت می‌کردند، بازار قزوین قریب به شش ماه بسته شده بود و در این زمان مردم خیلی پشت همدیگر بودند، مثلا هر روز ما شاهد بودیم که از روستاها نان می‌پختند و به شهر می‌آوردند و رایگان پخش می‌کردند حتی به خیلی از افراد که به علت اعتصابات روزی خودشان را از دست داده بودند برنج رایگان داده می‌شد.

این مبارز قزوینی تصریح کرد: در دی ماه 1357 هرروز در مسجدالنبی سخنرانی از قم و تهران می‌آمدند، آقایان ربانی شیرازی، امامی کاشانی، فاکر و... و یا اساتیدی از دانشگاه و در اکثر روزها هم آسید عباس ابوترابی منبر می‌رفت، بعد از سخنرانی هم راهپیمایی آغاز می‌گردید که از مسجد النبی شروع می‌شد تا میدان ولیعصر.


وی افزود: در همین دی ماه روز ششم و هفتم درگیری‌های زیادی در قزوین شکل گرفت، روز 7 دی ماه که مراسم تشییع شهیدان محمودیان برگزار می‌شد، عباس بالو و محمد رضا عباسی و ابوالقاسم گروسی به شهادت رسیدند، در همین روز در خیابان پادگان چند پسر بچه که به همراه پدرانشان در صف نفت بودند به طور عمد توسط یک ماشین نظامی زیر گرفته شدند و به شهادت رسیدند.

شکوهی تصریح کرد: این حوادث در ماه‌های آخر حکومت شاه خون مردم قزوین را به جوش آورده بود و مردم، هیئتی‌ها، بازاریان صبح و شام در کوچه و محله‌ها تظاهرات می‌کردند، تا اینکه در 26 دی ماه شاه از ایران فرار کرد و مردم امیدوار شدند که دیگر پایه‌های حکومت شاه متزلزل شده است که بحمدالله امام در 12 بهمن به ایران بازگشتند و بعد از ده روز انقلاب ایران با کمک مردم و هدایت امام خمینی (ره) به پیروزی رسید.

وی در پایان گفت: این انقلاب نعمتی است که ثمره تلاش‌ها و هدایت علمای دین از زمان مشروطه چون شیخ مرتضی خیابانی و شیخ فضل الله نوری و تا زمان انقلاب به رهبری امام خمینی(ره) و دیگر علمای بزرگ در شهرها بوده است، که پرچم اسلام را بالا نگه داشته تا انشالله به دست صاحب اصلی‌اش امام زمان (عج) برسد، پس باید قدردان آن باشیم.

انتهای پیام/ 2001

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان