۱۷/شوّال/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۲/۰۷ جمعه

صبح قزوین بازخوانی مهمترین عوامل «شکست شاهانه» در سالروز فرار محمدرضا پهلوی
کد خبر: ۳۴۷۴۸۱ نویسنده: محمدرضا ذاکر تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۱۰/۲۶ ساعت: ۱۲:۱۵ ↗ لینک کوتاه

به بهانه ۲۶ دی ماه؛

بازخوانی مهمترین عوامل «شکست شاهانه» در سالروز فرار محمدرضا پهلوی

شاید خودبزرگ پنداری شاه و اشتباه محاسباتی او از میزان و سطح حمایت آمریکایی‌ها و نیز عدم اشراف و پیش بینی او از قدرت بسیج کنندگی حضرت امام(ره)، مهمترین عوامل سرعت بخشیدن به انقلابی بود که بعدها بزرگترین رویداد قرن نام گرفت.

بازخوانی مهمترین عوامل «شکست شاهانه» در سالروز فرار محمدرضا پهلوی

صبح قزوین؛-------- محمدرضا ذاکر.

همه ساله در آستانه سالگرد 26 دي 1357 و خروج محمدرضا پهلوي از ايران، مروري كلي بر اين حادثه تاريخ‌ساز می‌شود و عمدتا وقايع آن روز خاص مورد بررسی قرار مي‌گيرد.

اما بنظر می‌رسد آنچه ضرورت دارد بازخوانی عوامل یا پيش‌زمينه‌هاي اين «شكست شاهانه» است كه منجر به اين رخداد سرنوشت‌ساز در تاریخ معاصر ایران شد.

در يك دوره طولاني و به خصوص در دهه پاياني، حكومت شاه تلاش داشت تا مردم را نسبت به مسائل ملي، نادان و كر و كور تربيت كرده تا فقط جنبه‌هاي مثبت عملكرد حكومت او را ببينند و تاييد كنند. ولي اين روش به تدريج و در سال‌هاي پاياني كاركرد خود را از دست داد و به جاي مردم، شاه و حكومت او به عارضه ناداني و نابينايي دچار شدند.ن

نگاه مستکبرانه محمدرضا و دستگاه حکومت پهلوی به مردم از طرفی و دراز بودن دائمی دست شاه ایران مقابل بیگانگان بخصوص آمریکا بعنوان پشتوانه و حامی ابدی او، شاه ایران را دچار این خطای استراتژیک کرد که سرکوب و خفقان می‌تواند در مقابل موج انقلابیون کارساز باشد تا جاییکه در سال‌های منتهی به انقلاب شکوهمند اسلامی، شاه به حرف‌ها و تحلیل‌ها و پیش بینی‌ها و هشدارهای اطرافیان و دلسوزان و نزدیکانش هم گوش نمی‌داد.


سال‌های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ خورشیدی در ایران از پرماجراترین و پرآشوب‌ترین سال‌های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بود، بسیاری از احزاب با انگیزه‌های مختلف و متفاوت دست به تجدید فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی خود زدند و تظاهرات پراکنده به صورت علنی علیه رژیم پهلوی را آغاز کردند.

این تظاهرات روز به روز گسترش یافت. با افزایش سطح نارضایتی‌ها در داخل ایران دیگر قابل پیش بینی بود که جناح مذهبی به رهبری امام روح الله پرچمدار تظاهرات ضد رژیم در ایران است و به خوبی توانسته است تا در مدت کوتاهی همه گروه‌های مخالف رژیم پهلوی را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.

در چنین شرایطی انتصاب امیرعباس هویدا و بعدها جمشید آموزگار به پست نخست وزیری هم نتوانست کارساز شود و حتی شرایط بدتر از دیروز و علایم بحران در رژیم شاهنشاهی پدیدار می‌شد.

پس از آموزگار، انتخاب شاپور بختيار به نخست‌وزيري با اعمال فشار لابي بريتانيا و برخي اطرافيان داخلي شاه و برخلاف ميل شاه صورت گرفت اما او هم قادر به كنترل اوضاع نشد.

در واقع بختيار حتي از حمايت واقعي شخص شاه و رهبري جبهه ملي و ديگر جناح‌هاي ناسيوناليست برخوردار نبود و باوجود اعلام حمايت توامان امريكا و بريتانيا نتوانست كاري از پيش ببرد و نتوانست موج انقلاب و سقوط سلطنت را متوقف كند. 

پس از سفر کارتر به ایران در ۱۰ دی ۱۳۵۶خورشیدی، پهلوی دوم چنین می پنداشت که از حمایت کامل آمریکا برخوردار است.

از این رو و با هدف یکسره کردن کار جناح مذهبی، مقاله توهین آمیزی در خصوص حضرت امام خمینی(ره) در روزنامه اطلاعات درج شد. 26 دي 1357، اگرچه به‌طور نمادين روز خروج هميشگي محمدرضا شاه از ايران است، ولي اين خروج و تغيير شرايط از سال‌ها قبل آغاز شده بود. ديگران عوامل منجر به اين سقوط را ديده بودند، ولي شخص شاه هیچ وقت نه دید و نه شنید!

شاید خودبزرگ پنداری شاه و اشتباه محاسباتی او از میزان و سطح حمایت آمریکایی‌ها [در هر شرایطی] و نیز عدم اشراف و پیش بینی او از قدرت بسیج کنندگی حضرت امام(ره)، مهمترین عوامل سرعت بخشیدن به انقلابی بود که بعدها بزرگترین رویداد قرن نام گرفت و سرآغاز گشودن راهی دشوار اما امیدبخش برای تحقق تمدن اسلامی و هموارکردن جاده ظهور شد.


پشت کردن به مردم و سرنوشت کشور و دل بستن به حمایت‌های شرطی آمریکایی‌ها، شاه ایران را از تصمیم مبتنی بر عقلانیت و صلاحدید ملت ایران باز داشت و راهی جز سرکوب و امنیتی کردن فضای کشور و برخورد قهری با منتقدین باقی نماند.

از این رو چرایی استیصال آخرین پادشاه ایران و فرار تاریخی او را باید در چرایی شکل گرفتن فضای بسته سیاسی کشور و ریشه‌های بروز بحران‌های مختلف اجتماعی و فرهنگی جستجو کرد.

اما امروز در طلیعه چهل و دومین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی توانسته است علیرغم همه کارشکنی‌ها و دشمنی‌های آشکار دنیای غرب و در راس آنها آمریکای جنایتکار، نظام سیاسی خود را به بهترین شکل ممکن حفظ کرده و مرزهای ایدئولوژیک خود را گسترش دهد و این پیام را به دنیا مخابره کند که رمز بقای نظام اسلامی، نه در تبعیت و دنباله روی کورکورانه از غربی‌ها که در سایه ایستادگی و مقاومت و پافشاری بر ارزش‌های اسلامی و انسانی و برانگیختن انگیزه‌های کار و تلاش و خودباوری در داخل کشور عزیزمان ایران است.


پیروزی‌های بی سابقه در میدان‌های جنگ سخت و دفاع از کیان جمهوری اسلامی و مرزهای کشور و دفاع از سرزمین های اسلامی دیگر، فائق آمدن بر فشارهای سیاسی و فتنه‌های داخلی و خارجی، فتح قله‌های بلند علم و تکنولوژی و سنگربندی‌های هوشمندانه انقلابیون در برابر جنگ تمام عیار اقتصادی، نمونه‌های مثال زدنی از ثمرات این خودباوری است که امید است بیش از پیش در کالبد زخم خورده این سرزمین دمیده شود و شاهد به ثمر رسیدن درخت خودباوری باشیم.
انتهای پیام/2002

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان