واقعیت این است که امریکای ترامپ و بایدن باهم فرقی ندارند و تامین منافع مالی امریکا بخصوص در حوزه انرژی، حفظ امنیت رژیم غاصب صهیونیستی و تلاش برای نابودی و مهار انقلاب اسلامی سه اصل غیرقابل تغییر دکترین امنیت ملی امریکاست که با عوض شدن رئیس جمهور امریکا از ترامپ به بایدن یا هرکس دیگر تقلیل نمییابد.
صبح قزوین؛ ------لیلا امیری
سهشنبه گذشته امام خامنهای (مدظلهالعالی) در گفتگوی تلویزیونی به مناسبت سالروز ولادت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم)، با اشاره به علّت دشمنی نظام سلطه با انقلاب اسلامی فرمودند: «این دشمنی ادامه خواهد داشت و تنها راه برطرف کردن آن، این است که طرف مقابل [امریکا] از این تصور که بتواند به ملت و دولت ایران ضربه اساسی وارد کند مأیوس شود و این مأیوس شدن منوط به قوی شدن و تقویت ابزارهای قدرت واقعی ما در سه بخش اقتصاد، امنیت و فرهنگ است».
منطق رهبر انقلاب در ترسیم نقشه راه ایستادگی موثر و منتج به نتیجه مقابل دشمن زورگوی ظالم، مبتنی بر آیات و روایات اسلامی و منطبق با عقل سلیم است. حداقل در طول ۴۰ سال عمر بابرکت انقلاب اسلامی، هرجا ما روی توانمندیها و ظرفیتهای داخلی خودمان اعم از نظامی، فرهنگی و اقتصادی تکیه کردیم ظفرمندی و پیروزی حاصل شد و هرجا دست رو به سوی دشمن و غرب دراز کردیم چیزی جز شکست و عقب ماندگی و ذلالت نصیب ما نشده است.
هزینه گزاف این تجربه را مردم پرداختهاند و نباید به سادگی از کنار آن گذشت. پیاده نظام داخلی دشمن، سعی دارد با بهرهگیری از فضای مجازی و به راه انداختن عملیات روانی و اجرای تکنیکهای تکرار و فریب، این بخش از حافظه تاریخی مردم عزیز کشورمان را مخدوش کند.
بزرگترین خیانت، پیوند زدن سرنوشت کشور به نتیجه انتخابات امریکاست
در روزهای اخیر، بزرگترین خیانتی که اصلاح طلبهای رادیکال و لیبرال مسلکهای داخلی مرتکب شدند، پیوند زدن سرنوشت کشور با نتیجه انتخابات امریکا بود. بطوریکه یک امید واهی و کاذب را در سطحی گسترده و عمیق در دل مردم ایجاد کردند که با پیروزی حزب دموکرات، بخشی از تحریمهای ظالمانه ایالات متحده علیه ایران کاسته میشود و باب مذاکره با امریکا مجدد باز شده و باید منتظر چیدن میوهها و ثمرات درخت برجام باشیم!
توهین به شعور مردم آنجایی رخ میدهد که در عصر ارتباطات و دنیای فوران اطلاعات، روزنامههای زنجیرهای و رسانههای برخط طرفدار جریان اصلاحات، با بَزَک کردن چهره شیطان بزرگ و ایجاد موج ترامپ هراسی، سعی دارند بین امریکای ترامپ و امریکای بایدن تفاوت قائل باشند و ذهن مخاطب را با دوگانه دروغین و نخ نمای (جنگ – مذاکره) کانالیزه کنند تا جاییکه برخی روزنامههای منتسب به جریان اصلاحات رسماً کاهش قیمتها و کنترل بازار آشفته ارز و طلا و خودرو را منوط به پیروزی نامزد حزب دموکرات در انتخابات امریکا میدانند!
حال آنکه به زعم بسیاری از کارشناسان سیاسی و اقتصادی مخالف و حتی موافق دولت، بخش قابل توجهی از گرانیها و معظلات اقتصادی موجود، ربطی به تحریمها ندارد و تنها نتیجه بیتدبیری و عدم مدیریت کارآمد و حاصل فقدان برنامه ریزی مدون و علمی است و راه حل آن را باید در داخل جُست.
واقعیت این است که امریکای ترامپ و بایدن باهم فرقی ندارند. یکی صاحب دستِ چُدَنی و دیگری مصداق دستکش مخملی است. (تامین منافع مالی امریکا بخصوص در حوزه انرژی، حفظ امنیت رژیم غاصب صهیونیستی و تلاش برای نابودی و مهار انقلاب اسلامی) سه اصل غیرقابل تغییر دکترین امنیت ملی امریکاست.
این اصول با عوض شدن رئیس جمهور امریکا از ترامپ به بایدن یا هرکس دیگر تقلیل نمییابد. فقط ممکن است تاکتیکهای اجرای آن کمی متفاوت و سرعت، شدت و سطح تقابل و رویارویی دو تمدن عدالتخواه اسلامی به پرچم داری ایران و لیبرال دموکراسی غرب به سرکردگی امریکای جنایتکار کمی دستخوش تغییر شود.
خوشبینی به احتمال تغییر سیاستهای امریکا در قبال ایران، سادهانگارانهترین تحلیل سیاسی است
حقیقت این است که هرکدام از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری امریکا موفق به تکیه زدن به صندلی ریاست کاخ سفید شوند میبایست مجری سیاستهای شورایعالی راهبردی امریکا و مدیر اجرای مو به موی استراتژی از پیش تعیین شده حاکمیت امریکا باشند.
اظهارات و موضع گیریهای جو بایدن نامزد دموکرات و باب میل اصلاحات و دولت روحانی، در خصوص «لزوم تمدید تحریمهای امریکا علیه ایران» و انتشار «بیانیه اظهار شادمانی از ترور سردار حاج قاسم سلیمانی» و دهها موضع گیری ضد ایرانی و ضد اسلامی و همچنین اعمال سختترین و تنگترین حلقه تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران در دوره حکومت باراک اوباما [رئیس جمهور منتسب به حزب دموکرات]، مؤید این مطلب است که رؤسای جمهور ادوار مختلف ایالات متحده درصدد حفظ منافع ملی امریکا و نیز مهار انقلاب اسلامی بعنوان جدیترین رقیب تمدن لیبرال دموکراسی غرب گام بر میدارند و خوشبینی به احتمال تغییر سیاستهای راهبردی آمریکا در قبال ایران، ساده انگارانه ترین تحلیل سیاسی است.
با این اوصاف، لازم است دولت و نخبگان سیاسی و اقتصادی، نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و ارکان مختلف اجرایی و نظارتی کشور، در جهت اتخاذ تدابیر لازم برای رفع مشکلات اقتصادی مردم بربیایند و با تکیه بر توان داخلی و استفاده از ظرفیتهای بیبدیلی همچون نیروی انسانی جوان و کارآمد، همچون عرصه نظامی و امنیتی، بایستههای عبور کشور از چالشهای اقتصادی و فرهنگی را فراهم کنند.
انتهای پیام/2002
دیدگاه ها