تعاملات اقتصادی با دیگر کشورها و نفوذ اقتصادی منطقهای و جهانی ایران باید در راستای حل و فصل چالشهای اقتصادی و منطبق با سیاستهای کلان نظام و بر پایه دوراندیشی و مصلحت اندیشی ملی صورت پذیرد تا شاهد گشایش و فتح الفتوح اقتصادی باشیم.
به گزارش خبرنگار اقتصادی صبح قزوین، در نظام اقتصاد جهان شمول امروز، دغدغه حکومتها علاوه بر مسائل امنیتی و سیاسی، بطور قابل توجهی به مسائل اقتصادی و مشخصاً فتح بازارهای جهانی بوده و کارکرد آنها از دیپلماسی سنتی، به دیپلماسی مدرن سیاسی- اقتصادی به عنوان ابزار نوین و کارآمد تعامل اقتصادی و توسعه گرایی تغییر یافته است.
ایران بهعنوان کشوری که ازیکسو با چالشهای درونساختاری اقتصادی بهگونهای تاریخی مواجه است و از رهگذر آن از عدم انطباق ساختاری با نظام اقتصاد جهانی رنج میبرد و ازسوی دیگر دهههاست که با سیاستهای ظالمانه تحریمی و نفوذ اقتصادی غرب به عنوان یکی از حربههای دشمن در جنگ اقتصادی تحمیلی علیه جمهوری اسلامی ایران دستوپنجه نرم میکند، ضرورتهایی پیرامون توسعه اقتصادی و اصلاح سیاستهای دیپلماسی اقتصادی، فراروی خود دارد.
دشمن در جنگ اقتصادی با توجه به نقاط ضعف اقتصاد ایران و سرمایهگذاری در این زمینهها، در تلاش است تا در کوتاهمدت با ایجاد اختلال در فضای اقتصادی و در بلندمدت با ایجاد وابستگی، نبض اقتصاد ایران و تحولات آن را در اختیار داشته باشد. برای این منظور و با توجه به مشکلات اقتصاد ایران، نفوذ اقتصادی در عرصۀ اجرایی، گاهی با ایجاد اختلال در بازارهایی نظیر بازار ارز، بازار سکه و بازار مسکن اتفاق میافتد.
رهبر معظم انقلاب در اولین روز از سال ۹۴ در جمع هزاران نفر از مجاوران حرم قدس رضوی، درباره ریشه جنگ اقتصادی علیه کشور فرمودند: «دشمنان ما این را صریحاً میگویند که میخواهیم فشار اقتصادی بیاوریم تا وضعیت مردم سخت بشود و مردم وادار به اعتراض بشوند در مقابل دولت و در مقابل نظام اسلامی».
حال این سوال اساسی پیش میآید که با این حجم از تحریمها و فشارهای بینالمللی علیه اقتصاد ما، چه آیندهای برای ایران باید متصور بود؟
تحریمهای اقتصادی باعث شکوفایی اقتصاد ایران خواهد شد
سید یاسر جبراییلی، کارشناس اقتصاد سیاسی در صفحه شخصی خود در رابطه با آینده اقتصاد ایران بعد از تحریمهای غرب نوشت: امریکاییها خوب میدانند که در میان مدت، تحریم اقتصادی باعث شکوفایی اقتصاد ایران خواهد شد، چنانکه تحریم نظامی باعث شکوفایی صنعت نظامی ما شد؛ اما این سوال پیش میآید که چرا واشنگتن با علم به این موضوع، اقتصاد ایران را تحریم کرده است؟ پاسخ کاملا روشن است، اگر دقت کنیم، شباهت زیادی میان دوران دفاع مقدس و این ایام، همچنین میان آن جنگ نظامی و این جنگ اقتصادی خواهیم یافت.
صنعت دفاعی ایران پیش از انقلاب اسلامی، یک صنعت کاملا وابسته به واردات بود. در محاسبات دشمن، معنی این وابستگی این بود که اگر یک جنگ به ایران تحمیل شود و همزمان، جلوی صادرات سلاح به ایران گرفته شود، کار جمهوری اسلامی تمام است. اما انقلاب ملت ایران، نه تنها در آن جنگ شکست نخورد، بلکه همین جنگ فرصتی شد که جهاد خودکفایی نظامی کلید بخورد و ایران طی چند دهه، تبدیل به یک قدرت بزرگ نظامی شود.
تحریمهای اقتصادی نیز در همین چارچوب محاسباتی قرار دارند. تصور دشمن این است که الگوی مصرفی جامعه ایران، یک الگوی وابسته به واردات است و اگر با تحریم، این الگوی مصرفی دچار اخلال شود، یک بحران اجتماعی ایجاد خواهد شد و به تقابل مردم و حاکمیت دامن خواهد زد و کار جمهوری اسلامی تمام خواهد شد؛ تا سلطه امریکا بر ایران که در دوره پهلوی برقرار بود، احیا شود.
در دوره جنگ اقتصادی، دقیقا مانند دوران جنگ نظامی، پیاده نظام دشمن در داخل وظیفه القای ناامیدی و ما نمیتوانیم و تجویز مذاکره و عقبنشینی را دارد اما راه پیروزی نیز، همان راه دفاع مقدس است.
اولا باید بدانیم دقیقا مانند جنگ نظامی که ما را تبدیل به قدرت نظامی کرد، این جنگ اقتصادی نیز ما را به قدرت اقتصادی تبدیل خواهد کرد. ثانیا فریب جریان لیبرال را نخوریم و اسیر القائات و تجویزهایش برای عقبنشینی و مذاکره نشویم. ثالثا دقیقا مانند دفاع مقدس، همه برای این پیروزی بسیج شویم. رابعا یادمان نرود رمز پیروزی در دفاع مقدس، عبور از مدیریت لیبرالی به مدیریت انقلابی بود. این مورد اخیر، کاملا در حوزه اختیار ما مردم است.
یک اندیشکده امریکایی:
منافع اقتصادی منطقهای ایران در اولویت بالاتری نسبت به گذشته قرار گرفتهاند
اندیشکده شورای آتلانتیک یک پژوهشکده امریکایی است که طی گزارشی تحت عنوان «ریشهها و تحول استراتژی منطقهای ایران» به قلم سوزان مالونی نایبرئیس بخش سیاست خارجی و عضو ارشد مرکز سیاست خاورمیانه در اندیشکده مؤسسه بروکینگز، عوامل تأثیرگذار بر سیاست منطقهای و نفوذ بینالمللی ایران بخصوص در حوزه اقتصادی را به طور موشکافانهای بررسی کرده است.
سوزان مالونی در این گزارش تصریح میکند که بر خلاف تصور بسیاری از افراد در واشنگتن، افزایش نفوذ منطقهای ایران نتیجه غیرمستقیم توافق هستهای موسوم به برجام نیست، بلکه پیامد دخالتهای نظامی و بی نتیجه امریکا در عراق و حوادث بیداری اسلامی است که موجب شده تا جای پای ایران در منطقه محکمتر شود.
در بخشهایی از این گزارش آمده است: عوامل متعددی بر قدرت و نفوذ منطقهای ایران تأثیرگذار هستند و در نتیجه فراهم شدن این عوامل، اکنون منافع اقتصادی منطقهای ایران در اولویت بالاتری نسبت به گذشته قرار گرفتهاند.
ایران اکنون میتواند در عراق و افغانستان (بدون حضور صدام و طالبان) با استفاده از مزیتهایی نظیر قرابت جغرافیایی، آشنایی منطقهای و تاریخی و روابط نزدیک مردمی، منافع اقتصادی خود را تأمین کند؛ منافعی که تعیین مناطق آزاد تجاری در شهرهای مرزی ایران، گامهای ابتدایی برای دستیابی به آنها هستند.
اما در این بین، سیاست درهای باز که بعد از «توافق برجام» بطور قابل توجهی در کشور حاکم شده است، اگر به درستی مدیریت نشود منجر به واردات گسترده و بیش از پیش انواع کالاها و تحمیل قراردادهای یکطرفه خواهد شد که نتیجه آن افزایش بیکاری، نابودی تولید داخلی، وابستگی کشور به خارج و آسیب پذیر شدن اقتصاد ایران است که در تضاد با سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی است.
استقلال اقتصادی موضوعی است که همواره در منویات رهبر انقلاب از آن یاد شده است چنانکه ایشان با صراحت میفرمایند: «استقلال سیاسی و فرهنگی منوط به استقلال اقتصادی است»، لذا هیجان زدگی بخشهای مختلف فعال در اقتصاد کشور و تغییر آنی روابط استراتژیک اقتصادی، بدون در نظر گرفتن ملاحظات فنی آن، میتواند منجر به وابستگی شدید به فناوریهای غربی و باز کردن درهای کشور به بهانه انتقال این تکنولوژیها و رفتن زیر قراردادهایی است که در بطن خود، نوعی وابستگی را به کشور تحمیل میکنند.
سهم ضعیف صادرات کالاهای ایرانی در بازار منطقه
محمدرضا مودودی سرپرست سازمان توسعه تجارت ایران در مصاحبه با ایسنا گفت: برای آنکه بازار کالاهای صادراتی ایران، تضمین شود باید از تمام ابزارها استفاده کنیم و یکی از بهترین گزینهها در این زمینه، استفاده از ظرفیت بازار کشورهای همسایه است.
مودودی بیان کرد: جدیدترین آمارهای تجاری ایران نشان میدهد چین، عراق و ترکیه اصلیترین شرکای تجاری ما هستند. آمارهای تجاری حاکی از آن است تراز تجاری ایران در تجارت با بسیاری از کشورهای همسایه، مثبت بوده و میزان صادرات کشور به آنها از واردات بیشتر بوده است.
این در حالی است که سهم کالاهای ایرانی در بازار منطقه، تنها سه درصد از کل واردات همسایهها را تشکیل میدهد و لازم است برای در دست گرفتن بازار مصرف همسایگان و هم پیمانان سیاسی ما فکری شود.
این آمار نشان میدهد ما در زمینه جلب بازارهای کشورهای منطقه بخصوص کشورهای نقش آفرین در محور مقاومت، آنچنان که باید اقدام نکردهایم. این تغافل شاید از نگاه غرب گرایانه دستگاه دیپلماسی دولت نشأت گرفته است ولی بر کسی پوشیده نیست که در دوران تحریمهای ریز و درشت غرب علیه کشورمان، باید برای برون رفت از بحرانهای اقتصادی موجود، ضروری است نسبت به اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی و تغییرنگرش در دستگاه دیپلماسی اقتصادی وزارت امورخارجه اقدامی عاجل و در خور داشته باشیم.
در مجموع، آنچه برای پاسخگویی و رفع مشکلات اساسی اقتصاد ایران به نظر میرسد عبارت است از "یک نظام اقتصادی مقاوم در برابر نفوذ و جنگ اقتصادی دشمن!" بر همین اساس، اقتصاد مقاومتی که نسخهی شفابخش برای بهبود شرایط کنونی اقتصاد ایران است، بر اصل نگاه به درون و ظرفیتهای ملی و مردمگرایی استوار است.
لذا تعاملات اقتصادی با دیگر کشورها و نفوذ اقتصادی منطقهای و جهانی ایران باید با در نظر گرفتن این ارکان و در راستای حل و فصل چالشهای اقتصادی و منطبق با سیاستهای کلان نظام و بر پایه دوراندیشی و مصلحت اندیشی ملی صورت پذیرد تا شاهد گشایش و فتح الفتوح اقتصادی باشیم.
انتهای پیام/۵۰۰۰
دیدگاه ها