۱۵/شوّال/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۲/۰۵ چهارشنبه

صبح قزوین خاورمیانه، محل تلاقی قدرتها/ غرب حامی خشونت و نسل کشی در غزه
کد خبر: ۳۴۴۷۲ تاریخ انتشار: // ساعت: : ↗ لینک کوتاه

مروری بر شکل گیری دولت اسرائیل و تحولات غزه؛

خاورمیانه، محل تلاقی قدرتها/ غرب حامی خشونت و نسل کشی در غزه

موضوع اصلی و استراتژیک منطقه خاورمیانه فلسطین می باشد که آمریکا در راستای حفظ منافع استراتژیک و اقتصادی خود و حفظ امنیت اسرائیل در خاورمیانه، کارگردانی تحولات خاورمیانه و سناریوی انتقام از ملت‌ها و نظام‌های سیاسی منطقه را به عهده گرفته است.

خاورمیانه، محل تلاقی قدرتها/ غرب حامی خشونت و نسل کشی در غزه
صبح قزوین؛ خاورمیانه همواره به عنوان یکی از بحث انگیزترین نقاط جغرافیایی جهان، در نظام بین الملل مطرح بوده است به طوری که فراز و نشیب های فراوانی به خود دیده است.
خاورمیانه از دیرباز به دلیل موقعیت اقتصادی و تجاری که دارا بوده حضور قدرتهای مختلفی را به خویش دیده است و هر کس به قدر توانش از این خرمن چیده است.
حمله آمریکا به افغانستان، عراق، مسئله فلسطین و روند صلح که دارای سابقه تاریخی است، انقلاب اسلامی ایران و در فاصله ای دورتر جنگ های اعراب و اسرائیل مسائلی هستند که در طول چند دهه گذشته این منطقه را به کانون توجه بین المللی تبدیل کرده اند.
 

تصاویر هولناکی از کشتار بی‌رحمانه کودکان فلسطینی

منطقه خاورمیانه، منطقه ای استراتژیک و محل ظهور سه قدرت بزرگ و ارتباط اروپا، آفریقا و آسیا می باشد و علاوه بر این محل فروش تسلیحات و تولیدات غربی است و با توجه به نیروی ارزان و منابع طبیعی منطقه استعمارگران غربی همیشه به دنبال سلطه در این منطقه بوده اند.
کشورهای سرزمین میانی(خاورمیانه) به رغم پتانسیل های فراوان هنوز جزو کشورهای جهان سوم محسوب می شوند و هر روز بر فاصله آنها با جهان مترقی و همچنین بردامنه وسعت تنشها و تشنجات این منطقه افزوده می شود و به دلیل عدم توانمندی حکومت های کشورهای منطقه جهت حل و برطرف کردن این مسائل، حکومتها و کشورهای فرا منطقه ای به خود اجازه می دهند که به بهانه حل این مسائل به دخالت در این منطقه، ارائه طرح های اصلاحی و حتی اجرا و اعمال آن بپردازند.
در واقع می توان گفت ساختاربین الملل از یک طرف متاثر از مسائل خاورمیانه است و از طرف دیگر ساختار بین الملل می تواند بر روی مسائل منطقه خاورمیانه اثر داشته باشد.
 

81238655-5825077

اکنون موضوع اصلی و استراتژیک منطقه خاورمیانه فلسطین می باشد که آمریکا در راستای حفظ منافع استراتژیک و اقتصادی خود و حفظ امنیت اسرائیل در خاورمیانه، کارگردانی تحولات خاورمیانه و سناریوی انتقام از ملت‌ها و نظام‌های سیاسی منطقه را به عهده گرفته است.
در ادامه مروری بر شکل گیری کشور اسرائیل و تحولات چند سال اخیر خاورمیانه تا کنون می اندازیم.
تشکيل کشور اسرائيل: فلسطين سرزمين مقدس اديان آسماني بوده و مورد توجه و منازعه يهوديان، مسلمانان و مسيحيان است.
به خاطر فلسطين جنگهای مشهور صليبي بين مسيحيان و مسلمانان در سال 1095 ميلادی در گرفت و ساليان درازی پيروان اين دو دين آسماني بروی هم شمشير کشيدند.
در همين سرزمين است که حضرت عيسي (ع) و خيلي از پيامبران خدا به دنيا آمدند.
يهوديان ادعا دارند که در فلسطين و مناطق اطراف آن که شامل مصر، اردن، لبنان و سوريه مي شود يهوديان زندگی می کردند.
فلسطين سرزمين باستاني و مقدس است و جای تاسف است که چنين مکان مقدسي ميدان خشونت، کشتار، ظلم و نفرت شده است.
 

13910612000275_PhotoL

در تشکيل کشور يهود و برسميت شناختن دولت اسرائيل و ادامه خشونتها قدرتهای استعماری جهان نقش اساسي داشته اند.
قيامهای ملت فلسطين مهاجرتهای گسترده و روز افزون گروههای يهودی به فلسطين با مقاومت مردم مسلمان فلسطين رو برو شد و اعتراضات گسترده ساکنان آن سرزمين را بر انگيخت.
اين در حالي بود که امپراتوری عثماني سقوط کرده بود و به جای آن جمهوری دموکراتيک ترکيه تحت رهبری مصطفي کمال "اتاتورک" به سرزمين کوچکي تبديل شده بود و اکثريت سرزمينهای اسلامي در زير سلطه کامل کشورهای اروپايي بخصوص بريتانيا قرار داشت و اين امپراتوری برای تشکيل دولت يهود در فلسطين عزم راسخ داشت.
در سالهای 1936 تا 1939 اوج انقلاب مردم فلسطين بود که احزاب و گروههای متعدد فلسطيني عليه اشغالگران بريتانيايي و مهاجران يهودی مي جنگيدند.
    article5 در مقابل دولت بريتانيا در فلسطين بين 6هزار تا 14هزار پليس يهودی را آموزش و تجهيز نمود تا در برابر قيام فلسطينيان در کنار ارتش بريتانيا بجنگند.
در طي اين سالها بود که هزاران فلسطيني کشته و زخمي شدند و صدها هزار ديگر آواره گرديدند.
تأسيس دولت اسرائيل و جنگ استقلال سر انجام در سال 1947 پس از تقسيم هند به دو کشور هند و پاکستان، سازمان ملل متحد اين راه حل را برای فلسطين نيز موثر دانست و در 29 نوامبر 1947 مجمع عمومي سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه 181 تاسيس دو دولت مستقل عرب و يهود را در فلسطين با 33 رای موافق بر 13 رای مخالف و 10 رای ممتنع قانونيت بخشيد.
طبق اين قطعنامه، 56درصد از اراضي تحت کنترل اداره فلسطيني بريتانيا به يهوديان با جمعيت حدود 80درصد يهودی تعلق مي گرفت.
در اين قطعنامه بيت المقدس شهر فاصل بين دو دولت عرب و يهود تحت اداره سازمان ملل متحد ذکر شده است.
اين موضوع در آن زمان از سوی اکثريت يهوديان پذيرفته شد، اما از سوی اکثريت فلسطينيان مسلمان و دولتهای عرب رد شد.
 

142045_175

کشورهای عربي خواستار ارجاع اين موضوع به محکمه بين المللي شدند و تاسيس دولت يهود را نپذيرفتند.
اسرائيل دولت مستقل خود را در سال 1947 که شامل اکثريت اراضي فلسطينيان مي شد اعلان داشت و با اين وجود اعراب جنگ را عليه دولت اسرائيل آغاز نمود و اين در حالي بود که بريتانيا توانسته بود همراه با ساير متحدين خود در جنگ جهاني دوم جبهه مخالف خود را شکست دهد که شامل ترکيه نيز مي شد.
با اين وجود بريتانيا که نقش اساسي در ايجاد کشور يهود داشت پس از جنگ جهاني دوم نيز يک ابر قدرت قوی مانند گذشته بود، اما در عوض کشورهای اسلامي يا زير سلطه غربيها بودند و يا بسيار پراکنده و اوضاع نا بسامان و ضعيف داشتند.
جنگ يکساله (1949-1948) اعراب و اسرائيل نه تنها که دولت اسرائيل را سقوط نداد، بلکه حاکميت ظالمانه آنرا با شکست اعراب بر سراسر فلسطين گسترش داد.
  غزه3   دولت بريتانيا نه تنها که در ايجاد کشور ملي يهود در فلسطين نقش يک پدر دلسوز را بازی نمود، بلکه در برسميت شناختن دولت اسرائيل نيز نقش اساسي داشت، طوريکه پس از ختم جنگ جهاني دوم حزب کارگر بريتانيا برنده انتخابات شد و اين حزب از سالها بحث تاسيس دولت يهود را طرح مي کرد و پس از پيروزی از ايجاد و برسميت شناختن دولت اسرائيل حمايت کرد.
در سال 1948 که دولت يهود به رهبری دويد بن گوريون تاسيس شد، آخرين سربازان بريتانيا از فلسطين خارج شدند گويا که ديگر به ماموريتي که داشتند نايل آمدند.
تاسيس دولت اسرائيل در همان آغاز در سال 1947 از سوی دو دولت بزرگ جهان يعني دولت امريکا به رياست جمهوری هری ترومن و اتحاديه جماهير شوروی برهبری جوزف استالين برسميت شناخته شد.
پروسه تحکيم پايه های حکومت اسرائيل همچنان ادامه يافت و نزاع اعراب و فلسطين بطور لاينحل باقي ماند تا اينکه در سال 1967 جنگ مشهور" 6 روزه اعراب و اسرائيل" 11 با پلان از پيش طرح شده ای قدرتهای ذينفع به وقوع پيوست و در اين جنگ اسرائيل موفق شد اراضي بيشتری از اعراب را تحت تصرف خود در آورد و کشورهای عربي را شکست دهد.
 

85879627508331070851442767917

جنگهای ديگر اعراب و اسرائيل چون جنگ 1974- 1973 و 1982 نيز به پيروزی اعراب منجر نشد.
دولتهای عربي که اغلب اميد به حمايت اتحاد جماهير شوروی داشتند چندان حمايتي از آن اتحاديه نديدند.
آنها بدون توجه به اينکه استالين رهبر شوروی، تاسيس دولت اسرائيل را در سال 1947 برسميت شناخت و از طرف ديگر حزب کارگری بريتانيا به عنوان يک حزب چپ نقش مهمي در تاسيس دولت اسرائيل بازی کرد و بعد از ختم جنگ جهاني دوم وقتي در انتخابات به پيروزی رسيد از تشکيل دولت اسرائيل حمايت کرد.
اين ساده لوحي اعراب بود که عليه برادران مسلمان خود يعني بر ضد خلافت اسلامي عثماني با همکاری بريتانيا جنگيدند و سر انجام بريتانيا اين کشورها را مستعمره خود ساخت و فلسطين را به يهوديان بخشيد.
از جانب ديگر اعراب دست کمک به سوی شوروی دراز کرد و اغلب گروههای مبارز فلسطيني به خاطر نجات فلسطين به گرايشهای چپي و مارکيسستي روی آوردند و در نهايت ديده شد که اتحاد شوروی به جز شعار و فروختن اسلحه خود و تامين منافع ملي اش هيچ کمکي به اعراب و به ويژه به خلق مظلوم فلسطين نکرد.
در حقيقت فلسطين نمونه خوبي از خيانتها و معامله ها بين شرق و غرب و کشورهای عربي است که هنوز هم به عنوان يک نقطه بحراني و قابل انفجار نگه داشته شده است.
ميليونها فلسطيني در کشورهای ديگر در مهاجرت بسر مي برند، اما هر روز يهوديان جديدی به اسرائيل انتقال داده مي شوند و در اراضي فلسطينيان با زور اسلحه در انظار جامعه جامعه جهاني و سازمان ملل متحد و سازمانهای حقوق بشر اسکان داده ميشوند و بر عکس مردم فلسطين نسل کشي مي شوند.
 

Supporters of Egyptian President Mohamed Mursi and anti-Mursi protesters clash in Sedy Gaber in Alexandria

در هر حال امروزه دولت اسرائيل از قدرت سياسي، اقتصادی، نطامي قوی بر خور دار است.
جايگاه يهوديان در اقتصاد جهاني چشمگير است.
اسرائيل دارای قوای مسلح آزموده و اسلحه اتمي مي باشد و هيچ نظارتي هم بر تسليحات هسته ای اين کشور نيست.
اکثر کشورهای قوی جهان جانب اسرائيل است.
اين کشور دارای نظام دموکراتيک است و با 163 کشور جهان روابط ديلماتيک دارد که شامل بعضي کشورهای اسلامي نيز مي شود.
حتي با چند کشور عربي مانند مصر و اردن و امارات متحده عربي (امارات متحده عربي تنها روابط اقتصادی دارد) ارتباطات ديپلماتيک دارد.
در سازمان ملل، کشورهای قدرتمند چون امريکا قاطعانه از منافع اسرائيل حمايت مي کند و تا کنون دهها قطعنامه آن سازمان را با حق "وتو" اش خنثي کرده است.
در مقابل کشورهای عربي که دارای اقتصاد غني اند، اما در قضيه فلسطين باهم متحد نيستند و هر يک در جستجوی منافع کشور خود است.
اختلافات گروههای فلسطيني در انتخابات پارلماني 1996 گروه تندرو اسلامي حماس توانست حمايت اکثريت مردم فلسطين را که از ستم اسرائيل به تنگ آمده اند با بدست آوردن 76 کرسي از مجموع 132 کرسي برنده انتخابات شود و رقيب خود سازمان الفتح را شکست سختي دهد.
 

139304281731107843243754

گروه الفتح تنها برنده 43 چوکي بود.
سازمان حماس که گويا از حمايت سوريه و ايران بر خور دار است حاضر نشده است اسرائيل را برسميت بشناسد و با اينکه بطور دموکراتيک برنده انتخابات شد، اما مورد حمايت جامعه جهاني خصوصا" ممالک غربي قرار نگرفت.
با اين وجود ديری نگذشت که دو گروه سر سخت رقيب فلسطيني يعني سازمان الفتح و حماس بر سر قدرت با هم درگيرشدند و ماهها بروی هم آتش گشودند که سر انجام غزه که پر جمعيت ترين شهر فلسطين است از سال 2007 در کنترل سازمان حماس بيافتد و اداره آن تاکنون در اختيار اين گروه است.
اسرائيل توانست از ضعفهای اين دو گروه قدرتمند استفاده کند و آنها را به جان هم اندازد.
تحولات اخیر خاورمیانه دولت آمریکا با همه روسای دموکرات و جمهوریخواهش در منطقه خاورمیانه براساس دو اصل ثابت رفتار کرده‌ است: اولی حفظ منافع استراتژیک و اقتصادی آمریکا و دومی حفظ امنیت اسرائیل در خاورمیانه.
تحولات سه ساله اخیر خاورمیانه و به خصوص پس از عقب نشینی ارتش آمریکا از عراق در سال 2011 نیز در راستای همین معادله بوده است.
فرق سیاست خارجی آمریکا از سال 2003 تا 2011 آن است که در خاورمیانه آن سالها آمریکا میلیاردها دلار صرف استقرار امنیت و آرامش در عراق کرده و حدود 5 هزار از سربازان وافسران ارتش خود را در باتلاق عراق قربانی کرد اما در سال 2014 آمریکا به کناری نشسته و بدون صرف حتی یک دلار و بدون ریزیش حتی یک قطره خون از دماغ سربازانش کارگردانی تحولات خاورمیانه و سناریوی انتقام از ملت‌ها و نظام‌های سیاسی منطقه را به عهده گرفته است.

article-3

اکنون معادله رعب و وحشت بین مقاومت فلسطین و ارتش اسرائیل معادله‌ای واقعی و حقیقی است که حتی با کشتار شهروندان عادی فلسطینی نیز این معادله بر هم نخواهد خورد.
برای ارتش اسرائیل پیروزی زمانی شکل می‌گیرد که آخرین موشکهای مقاومت برچیده و همه پایگاه‌های پرتاب موشک از نوار غزه به تسخیر ارتش اسرائیل درآید اما پیروزی مقاومت به رغم تعداد زیاد شهداء زمانی است که ارتش اسرائیل به این هدف خویش دست نیابد.
این در حالی است که پایگاه مردمی مقاومت پذیرش شهداء و مجروحان خویش را در راستای وصول به اهداف اعلام شده مقاومت داشته باشند و این پایگاه و ظرفیت‌های مردمی برای مقاومت فلسطین هم چنان پابرجا است همچنانکه در جنگ سی و سه روزه مقاومت اسلامی لبنان در برابر ارتش اسرائیل پابرجا بود.
از همین رو است که طرفی که اکنون به آتش بس نیاز دارد اسرائیل است و نه مقاومت به خصوص آن که نه اسرائیل و نه هیچ طرف دیگری نمی‌داند که ذخایر استراتژیک مقاومت از موشک‌های میانبرد تا چه حدی است.
فقط تصور این که فرودگاه تل آویو به دلیل شلیک‌های مقاومت بسته و شهرهای قدس غربی، تل آویو، حیفاء و بسیاری از شهرک‌های یهودی نشین در طول 24 ساعت به شکل دایمی با شنیدن صدای آژیر خطر در حالت رعب و وحشت به سر می‌برند کوهی از بحران و یاس برای نتانیاهو و دولت او ایجاد می‌کند، از همین رو به رغم حملات کور به مناطق مسکونی غزه از خدا می‌خواهند یک منجی تحت عنوان واسطه گفتگوهای آتش بس پا پیش بگذارد و آنها را از این کابوس بزرگ رهایی دهد.
  139304201325466653181684 اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها این بار پیامی مهم را در خاورمیانه از غزه دریافت کرده‌اند و آن این که آتشی را که در خاورمیانه از عراق تا سوریه و از مصر تا لیبی راه انداخته‌اند هر لحظه ممکن است دامن آنها را بگیرد و به رغم سیاست 10 ساله آمریکا در سایه خاورمیانه جدید برای حفظ امنیت اسرائیل اما این سیاست هر آن در سایه شعله ور شدن جنبش مسلحانه و این بار موشکی مقاومت فلسطین می‌تواند دودمان خاورمیانه جدید آنها را بر باد دهد.
نوار غزه و مقاومت مسلحانه و برخورداری از سلاح استراتژیک موشک‌های کوتاه برد و میان برد معادله‌های حفظ امنیت اسرائیل در خاورمیانه را برهم زده است و بار دیگر موضوع اصلی و استراتژیک خاورمیانه یعنی فلسطین را به میان کشیده است و این در حالی است که آمریکا در سه سال اخیر با برنامه ریزی به منظور حاکمیت جریان‌های تکفیری در عراق، سوریه و لبنان تلاش کرده است تا با کاشتن بذر فتنه طایفی و برخوردهای مسلحانه مذهبی و قومی، موضوع فلسطین را از رده اهمیت در خاورمیانه برچیده و به جای آن نزاع‌های منطقه‌ای در سایه فتنه مذهبی شیعه و سنی را جایگزین آن کند.
 

bH1406001003

اکنون بی دلیل نیست که جان کری سراسیمه عازم قاهره می‌شود تا به سرعت راهی برای برقراری آتش بس در جنگ غزه پیدا کند زیرا او به خوبی و بهتر از هر کسی دیگر می‌داند که گنبد آهنین امریکایی که به منظور خنثی سازی شلیک موشک بر فراز شهرهای اسرائیل نیز نتوانسته و نخواهد توانست امنیت داخلی اسرائیل را تامین کند و این می‌تواند یک رسوایی بزرگ امنیتی – نظامی و پدافندی برای آمریکا باشد چرا که اگر اسرائیل در سایه این گنبد آهنین نمی‌تواند امنیت خود را از سوی غزه و پرتاپ موشک‌های تقریبا ابتدایی تامین کند آنگاه که جنگی سراسری در خاورمیانه برقرار و در یک روز هزاران موشک به سوی اسرائیل روانه شود آنگاه محدوده جغرافیایی رژیم صهیونیستی با چه مصیبتی دست به گریبان می شود.
انتهای پیام/3007/خ

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان