۱۴/شوّال/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۲/۰۴ سه شنبه

صبح قزوین عمو خسرو اینجا دل همه برایت تنگ شده است...
کد خبر: ۳۴۲۱۰ تاریخ انتشار: // ساعت: : ↗ لینک کوتاه

به مناسبت سالگرد درگذشت خسرو شکیبایی

عمو خسرو اینجا دل همه برایت تنگ شده است...

تو می خواهی من اونی باشم که واقعا تو می خوای من باشم؟ اگه من اونی باشم که تو می خوای، پس دیگه من، من نیست، یعنی من خودم نیستم.

عمو خسرو اینجا دل همه برایت تنگ شده است...
صبح قزوین: کجایی تا بگویی از آدم ها بت نسازیم، این خیانت است هم به خودمان هم به خودشان.
.
.
چرا که خدایی میشوند که خدایی کردن نمی دانند و شما در آخر می شوید سرتا پا کافر خدای خود ساخته.
.
.
حال ما باید هامون شویم و برای رفتنت از تو بپرسیم پس همه اون زندگیا، زمزمه ها، عشقا.
.
.
دروغ بود؟ اما می دانیم که خودت دوباره هامون خواهی شد و بهمان میگویی : تو می خوای من اونی باشم که واقعا تو می خوای من باشم؟ اگه من اونی باشم که تو می خوای، پس دیگه من، من نیست، یعنی من خودم نیستم.
هممون میدونیم که تو باید میرفتی.
.
یعنی دیگه نمی شد بمونی چون خودت یک بار خواب دیدی و گفتی: انسان از آن چیزی که بسیار دوست می دارد خود را جدا می سازد.
در اوج خواستن نمی خواهد.
.
.
در اوج تمنا نمی خواهد.
دوست می دارد اما در عین حال می خواهد که متنفر باشد.
امیدوار است، اما امیدواراست امیدوار نباشد.
همواره بیاد می آورد اما می خواهد که فراموش کند.
ما همیشه به یادت هستیم، وقتی دلمان برای صدایت تنگ می شود دکلمه هایت را گوش میدهیم و به تو می گوییم حالمان خوب است، اما تو باور نکن.
.
.
عمو خسرو یادت هست که می گفتی: مردم منو می دیدن میگفتن مخش تکون خورده .
ولی من به مامانم می گفتم من دلم تکون خورده نه مخم .
مادرم می گفت گور باباشون مخ تو دلت، قد صدتا مخ می ارزه ، به خدا گفت ، به همین زمین قسم گفت .
.
.
حال ما ماندیم و دل تو، می دانیم تو و دلت همینجا هستین یعنی همیشه هستی پیش ما، برای همین بود که گفتی: مادرا که از آدم چیزی نمی پرسن .
همه چیو خودشون می دونن .
.
.
عمو خسرو تو هیچ وقت خداحافظی نمی کردی همیشه می گفتی سلام، حتی موقع خداحافظی هم می گفتی سلام، وقتی داشتی می رفتی هم گفتی سلام و دست تکون دادی، همه می دانیم که تو هنوز هم اینجایی چون همه بیادت هستیم، اینجا کسی تو را فراموش نکرده است.
حالا ما هم به تو می گوییم سلام.
.
.
خسرو شکیبایی 7 فروردین ماه 1323 در تهران به خورشید سلام کرد و مرد ماندگار سینمای ایران شد.
وی فرزند پدری ارتشی بود که بر اثر بیماری خسرو را در سن 14 سالگی برای همیشه تنها گذاشت.
شکیبایی قبل از ورود به تئاتر شغل های مختلفی مثل خیاطی، کانال سازی، آسانسور سازی را تجربه کرد و سرانجام در سال 1342 و درسن 19 سالگی بر روی صحنه تئاتر رفت و فعالیت هنری خود را آغاز نمود.
وی فارق التحصیل رشته بازیگری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود و تا پیش از انقلاب فقط در عرصه تئاتر فعالیت داشت و کار حرفه ای خود را در سینما با بازی در فیلم "خط قرمز" در سال 1361 به کارگردانی مسعود کیمیایی آغاز کرد.
شکیبایی یکی از ماندگارترین نقش هایش یعنی"حمید هامون" را در فیلم "هامون" ساخته داریوش مهرجویی، به اجرا گذاشت و نامش بر سر زبان ها افتاد و در هشتمین جشنواره فیلم فجر تحسین منتقدان و مردم را برانگیخت و سیمرغ بلورین دریافت کرد.
وی در 40 فیلم سینمایی ایفای نقش کرد و حتی حرفه دوبلوری را هم به هنرهایش افزود از جمله نمایش‌هایی که شکیبایی در آنها ایفای نقش نموده‌است؛ می‌توان به سنگ و سرنا، همه پسران من، شب بیست و یکم و بیا تا گل بر افشانیم اشاره کرد.
شکیبایی برای بازی در فیلم "کیمیا" احمد رضا درویش در سال 1373 برای بار دیگر موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول از سیزدهمین جشنواره فیلم فجر شد.
او سومین سیمرغ خود را هم را برای بازی در نقش عادل مشرقی  در فیلم "سالاد فصل" فریدون جیرانی گرفت.
از آخرین افتخارات وی دیپلم افتخار برای فیلم "اتوبوس شب" کیومرث پوراحمد بود.
شکیبایی آخرین جایزه‌اش را از ششمین جشن ماهنامه «دنیای تصویر» برای بازی در فیلم "کاغذ بی خط" دریافت کرد.
وی در ۹ تیرماه ۱۳۸۷ در دومین جشن منتقدان سینمایی، جایزه یکی از برترین بازیگران سی سال سینمای پس از انقلاب را گرفت و همچنین در بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر، بازیگر و گوینده تیزر جشنواره بود.
شکیبایی در سال ۱۳۵۴، یعنی یک سال بعد از اولین حضور خود در تلویزیون در فیلم کوتاه "کتیبه"، به دعوت محمدرضا اصلانی در سریال "سمک عیار" ایفای نقش کرد و پس از آن در سریال‌هایی چون لحظه، کوچک جنگلی، مدرس، روزی روزگاری، خانه سبز، کاکتوس، آواز مه، تفنگ سر پر و در کنار هم بازی نمود.
فیلم آخرین نقش‌آفرینی این هنرمند در فیلم تلویزیونی "پیوند"سعید عالم‌زاده و آخرین نمایش فیلمش، "آشیانه‌ای برای زندگی" حمید طالقانی بود که به مناسبت روز پدر از تلویزیون پخش شد.
خسرو شکیبایی برخی از سروده‌های فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، سید علی صالحی و محمدرضا عبدالملکیان را به صورت دکلمه اجرا کرد.
مرد ماندگار سینمای ایران در ساعت ۴ صبح جمعه ۲۸ تیرماه ۱۳۸۷ در سن ۶۴ سالگی در اثر بیماری عارضه قلبی این بار به غروب زندگی اش سلام کرد و برای همیشه رفت اما یاد و خاطر او هماره در ذهن مردم ایران برقرار است.
در پی این رویداد، محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق ایران، غلامعلی حداد عادل رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس  سابق و عزت‌الله ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیما پیام تسلیت صادر کردند، همچنین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، پیام تسلیت محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهور سابق ایران را در مراسم تشییع پیکر «خسرو شکیبایی» اعلام داشت.
حنانه تاج احمدی انتهای پیام/8002

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان