چرا علیرغم اقدامات دولت برای کاهش وابستگی به نفت، وعدههای انتخاباتی معاون اول رئیس جمهور در مصاحبه دی ماه سال ۹۴ با خبرگزاری ایرنا، مبنی بر (صفر شدن میزان اتکای بودجه کشور به نفت تا پایان دولت یازدهم)!!! فقط در حد یک شعار و شوی تبلیغاتی باقی ماند؟!
صبح قزوین؛________ محمدرضا ذاکر.
29اسفندماه، سالروز ملی شدن صنعت نفت، یادآور ایستادگی ملت قهرمان ایران در برابر زیاده خواهیها و جاه طلبیهایی استعمار پیر انگلستان است. اما اکنون در هفتادمین سالگرد کسب امتیاز حق کشف و حفرچاه نفت و اختیار کامل فروش و صرف هزینههای نفتی برای ایران، هنوز هم سایه شوم غربیها بر سر این سرمایه ملّی محسوس است و دولتها همواره بیم فروپاشی قیمت جهانی نفت و تحریمهای جدید نفتی را دارند!
در طول چند دهه گذشته، نفت تحولات شگرفی را هم در نظامهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و حتی نظامی برایمان به ارمغان آورده است، اما برکسی پوشیده نیست که طلای سیاه، تحرک و تبلور در رسیدن به دیگر قابلیتهای بالقوه کشور را از تحت تأثیر قرار داده است و عدم توسعه دیگر منابع کشور از جمله نانوتکنولوژی، انرژی هستهای و صنعت پتروشیمی را سبب شده است.
با پیروزی انقلاب اسلامی، علیرغم تغییر رویکرد بنیادین در عرصههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور در راستای تقویت نظام جمهوری اسلامی و رهایی از وابستگی به قدرتهای غرب و شرق عالم، هنوز اقتصاد بعنوان یکی از ارکان حکومت داری تحت تأثیر وابستگیهای شدید اقتصادی به غرب است و خام فروشی نفت در این وابستگی نقش بسزایی دارد، به نحوی که تغییرات در بازار جهانی نفت تأثیرمستقیم بر درآمد ملی و در نتیجه کاهش توان خرید مردم دارد.
گذشته از این، بازی با قیمت جهانی نفت و تحریمهای نفتی ایران، برگ برنده غربیها در همه سالهای گذشته بوده و سود و زیان ناشی از استخراج و فروش نفت ایران مستلزم جلب رضایت بیگانگان است. با این اوصاف گویا صنعت نفت ما هنوز هم ملّی نیست!!!
سالهاست که رهبر معظم انقلاب با ترسیم خط مشی کلی نظام و تبیین نقشه راه برون رفت از گرداب تحریمهای ظالمانه و یکجانبه گرایانه غرب و بخصوص امریکا، چیستی و چرایی قوی شدن و مصون ماندن از گردابهای فروپاشی اقتصادی را گوشزد میکنند اما براستی چرا هنوز بودجه کشور تا این اندازه به نفت وابسته است؟!
قوی شدن اگرچه همواره مطلوب است و حفظ داشتهها و توفیق در دستیابی به افقهای ترسیم شده، منوط به قوی شدن در ابعاد مادی و معنوی است و حکومتی بدون قدرت کافی نمیتواند کارویژههای حکمرانی خود را انجام دهد و «قدرت» پیش شرط حکمرانی است، اما مسأله مهم در این ارتباط، چگونگی محقق شدن این قدرت است! به عبارتی اگر قرار است قوی شویم، این اصل چگونه و بر اساس چه اقدامی باید صورت گیرد؟
با نگاهی به اندیشه و رهنمودها و تدابیر رهبر معظم انقلاب از جمله بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، آسیبهای متعددی متوجه روند حرکت انقلاب اسلامی در گام نخست است! در واقع علیرغم دستاوردها و برکات فراوانی که در گام اول انقلاب اسلامی حاصل شده است، آسیبهای جدی هم وجود دارد که یکی از شرایط توفیق در گام دوم انقلاب، تلاش برای حل و رفع این آسیبهاست.
یکی از مهمترین محورهای مورد تاکید رهبر انقلاب بعنوان آسیبهای موجود، عدم ثبات سیاستهای اجرایی اقتصاد و مشکلات مربوط به ساختار بودجه کشور است، از این رو رهبر انقلاب سالهاست با اشاره به مشکلات اقتصادی و معیشتی، سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی را ترسیم و ابلاغ کرده و حتی در انتخاب شعار و راهبرد هر سال، موضوع اقتصاد را مورد توجه قرار میدهند اما دولتها بعنوان قوه اجرایی کشور هنوز اهتمام جدی و ارادهای برای اجرای اصول آن ندارند!!!
قرار است در پایان برنامه ششم توسعه در سال 1400، وابستگی بودجه کشور به نفت به 20 درصد برسد. از طرفی، با تشدید تحریمهای اقتصادی و قطع خرید نفت ایران از سوی اتحادیه اروپا و کاهش شدید درآمدهای نفتی ایران، ناگزیر باید کاهش وابستگی به نفت در دستور کار قرار گرفته و منابع جدید درآمدی از جمله اصلاح و احیای ساختار نظام مالیاتی کشور اولویت اصلی دولت باشد، اما چرا علیرغم اقدامات دولت برای کاهش وابستگی به نفت، وعدههای انتخاباتی معاون اول رئیس جمهور در مصاحبه دی ماه سال 94 با خبرگزاری ایرنا، مبنی بر (صفر شدن میزان اتکای بودجه کشور به نفت تا پایان دولت یازدهم)!!! فقط در حد یک شعار و شوی تبلیغاتی باقی ماند؟!
چرا دولت تدبیر و امید، که قرار بود مردم را بی نیاز به دریافت یارانه نقدی کند، بی برنامه و لجام گسیخته، بیتوجه به این حقیقت که تنها راه پیشرفت کشور، در کنار دیگر فاکتورهای امنیت و قدرت نظامی و علم اندوزی، قوی شدن در حوزه اقتصاد و تکیه بر داشتههای درونی و اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی است، هنوز هم با ادبیات «ضرورت مذاکره» و «تعامل با غرب» و «لزوم پایبندی به برجام» با مردم سخن میگوید و امنیت روانی، معیشت و سفره مردم را به گروگان گرفته است؟!
در پایان سال «رونق تولید» اگر چه تولید کشور رونق نگرفت و بسیاری از واحدهای تولیدی نیز بر اثر بی تدبیری و عدم حمایت دولت از بخش تولید از کار افتاد و هزاران کارگر ایرانی بیکار شد و هر روز شاهد تحصن و اعتراض جمعی از کارگران بیکار شده واحدهای صنعتی در استان و کشور هستیم، اما تنها راه حل موجود و منطقی، همچنان فاصله گرفتن بودجه جاری کشور از درآمدهای خام فروشی نفت و اجرای اَحسن سیاستهای اقتصاد مقاومتی است.
اکنون در شرایطی که بههمت نیروهای مسلح و به پشتوانه کار جهادی و دستیابی به ابزار و بایستههای امنیت پایدار، کشور در بالاترین مرتبه از امنیت خود قرار دارد، شایسته است راه توسعه طرحهای عمرانی کشور را هم از وابستگی به نفت و انتظارات غیرواقع بینانه به درآمدهای نفتی وعده داده شده، رهاساخته و راه بهرهبرداری از دیگر منابع موجود کشور از جمله توسعه فناوریهای روز و تقویت تولید داخلی و حمایت از کارخانجات لوازم خانگی و محصولات صنعتی و مواد کشاورزی، توسعه صنعت گردشگری و سایر موارد، که گاهاً بکر و دست نخورده مانده است مورد توجه جدی دولت و مجلس قرار گیرد.
ماههای منتهی به اتمام عمر دولت دوازدهم، فرصت مغتنمی است تا دولت و شخص رئیس جمهور به بخشی از وعدههای شش سال گذشته خود جامه عمل پوشانده و به جای توسل به صندوق ذخیره ملی بعنوان سادهترین و راحتترین راه تامین کسری بودجه دولت! شرایط بهره گیری از توانمندیهای ذاتی کشور و مردم را تسهیل کند تا از قید وابستگی به درآمدهای نفتی رها شویم و راه ترقی و توسعه کشور را با تنظیم طرحها و برنامههای پیشرفته با بهرهگیری از توانمندیهای بالقوه متخصصین و صاحبان اندیشه، خلاق و کارآفرین و اتکاء به نیروی لایزال انسانی کاردان، جوان و کارآمد کشورمان برنامه ریزی نماییم.
البته نقش نخبگان و بخصوص وکلای ملت در مجلس شورای اسلامی در ترسیم و پیمودن این راه سعادتمند و نقش رسانهها در قامت مطالبه این مهم، حائز اهمیت است. امیدواریم روزی وابستگی کامل از درآمدهای نفتی، موازنه نامتعادل قوای کشورمان با کشورهای بیگانه را به تعادل برسانیم.
انتهای پیام/۵۰۰۰
دیدگاه ها