۲۵/شوّال/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۲/۱۵ شنبه

صبح قزوین حواشی پررنگ‌تر از متن ازدواج/ جشن‌های عروسی با خرج‌های لاکچری
کد خبر: ۳۳۸۹۹۳ نویسنده: مطهره میرزایی تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۹/۲۰ ساعت: ۸:۵۲ ↗ لینک کوتاه

حواشی پررنگ‌تر از متن ازدواج/ جشن‌های عروسی با خرج‌های لاکچری

امروزه رنگ بوی سنتی و سادگی از اکثر جشن‌های ازدواج رنگ باخته‌ و با چشم و هم‌چشمی جای خود را بیشتر به حال و هوای لاکچری و تجملی داده است و همین نیز به چالشی بزرگ برای زوج‌های جوانی بدل گشته که می‌خواهند روزهای نخست زندگی خود را جشن بگیرند.

حواشی پررنگ‌تر از متن ازدواج/ جشن‌های عروسی با خرج‌های لاکچری

به گزارش خبرنگار اجتماعی صبح قزوین؛ این ‌روزها عروسی‌ها رنگ بوی سنتی و سادگی را از دست داده‌ و بیشتر حال و هوای لاکچری و تجملی به خود گرفته ‌است و زوج‌های جوان را ترغیب می‌کند تا ساعات اولیه‌ی زندگی خود را با رنگ ‌و لعاب‌های تشریفات آغاز کنند.

آنچه که این روزها در مراسمات عروسی بیشتر به چشم می‌آید ساخت و پخش کلیپ از زوج‌های جوان در مراسم روز عروسی است که از مناظر بسیار زیبا و طبیعت در زوایای مختلف تهیه می‌شود.

یکی از دوستان برای مراسم ازدواجش چند ماهی در جست و جوی بهترین تالارها و آتلیه و مزون‌های استان بود و از سر زدن به هیچ مکان تشریفاتی اجتناب نمی‌کرد، اما در نهایت مراسم عروسی او برخلاف تصورات همگان برگزار شد.

در مراسم عروسی‌ خبری از کلیپ سرمجلسی نبود؛ حتی در عکس تمام قدی که در مجلس کنار عروس و داماد قرار داشت خبری از یک ژست عاشقانه در طبیعت بکر نبود. بعد از عروسی غیرمستقیم دلیل را جویا شدم و جملاتی که از او شنیدم باعث شد تا دیدم نسبت به زیبایی تغییر کند.

دوستم گفت که بیشتر پرسنل آتلیه‌ها در تصویربرداری از آقایان تشکیل شده و باغ هم مختص به یک زوج نبود به همین علت او در ثبت قشنگ‌ترین اتفاق زندگی‌اش به مشکل برخورده بود.

این ماجرا مرا واداشت تا این بار برای مطلع شدن از ماجرا، خودم به عنوان سوژه وارد کار شوم؛ لذا همراه یکی از دوستان به بهانه مشاهده نمونه کار مراسمات عروسی در یکی از آتلیه‌های قزوین حاضر شدیم.

روی کاناپه‌ای نشستیم و مشغول تماشای کلیپی از نمونه کارهای آتلیه شدیم تصویر برداری از مناظر بکر با ژست‌های فوق‌العاده نگاهمان را خیره کرد؛ در قسمتی از کلیپ‌ها حدود یک دقیقه‌ای به تصویر برداری از پشت صحنه اختصاص داشت که این پشت صحنه شامل حضور ساقدوشان و تصویربرداران خانم و آقا بود و در این میان تصاویری از عروس بدون پوشش مناسب در کنار پرسنل آقا پخش شد.

از منشی راجب مراحل کار جویا شدم که او با صراحت گفت: بخش فیلمبرداری با حضور یک خانم و آقا در مجلس انجام می‌شود و برای عکسبرداری نیز همین منوال وجود دارد؛ اما با این تفاوت که علاوه بر حضور شما، تعداد بسیاری از زوجین نیز حضور دارند.

وی ادامه داد: استان قزوین بطور اختصاصی باغی برای عکسبرداری و فیلمبرداری ندارد و بیشتر عروس و دامادها در کنار هم برای عکسبرداری حضور دارند چراکه اگر زوجی بخواهد باغ اختصاصی برای عکاسی داشته باشد باید هزینه نزدیک به یک میلیون یعنی حدود شش برابر هزینه‌ی معمول را پرداخت کند.

این منشی در ادامه گفت: برای تهیه‌ی کلیپ می‌توان از فضای کنار دریای مناطق شمال استفاده کرد که با این اوصاف، منطقه‌ی محدودی برای حضور عروس با لباس عروس وجود ندارد و از طرفی برای پخش کلیپ در مراسم هزینه‌ی اضافی دریافت می‌شود.

از او جویای قیمت مراسم یک روزه عروسی شدم که او هزینه‌ای بالغ بر پنج میلیون را مطرح کرد و در پایان کارت ویزیت آتلیه را برای دیدن نمونه کارها به دستم داد که در کنار آن، کارت معرفی چند مزون لباس عروس و آرایشگاه هم بود.

آتلیه‌های مشهور استان را یک به یک زیر پا گذاشتیم. دیدن تصاویر عروس و دامادها در کنار جمعی از عکاسان آقا و خانم و عکس‌هایی از آن‌ها که پیش روی دیدِ همگان به عنوان نمونه کار قرار می‌گرفت، حال هر انسانی را منقلب می‌کرد.

هزینه‌های تصویر‌برداری آتلیه‌ها با یکدیگر متفاوت بود به طوریکه این رقم در برخی آتلیه‌ها به هشت میلیون برای یک شب هم می‌رسید.

در میان مجموعه‌ای از کارت‌ ویزیت‌های تبلیغاتی آتلیه، چند کارت معرفی مزون لباس و آرایشگاه هم وجود داشت که تصمیم گرفتم به آن‌ها هم سری بزنم.

آرایشگاه‌های مجلل که اکثرشان به نام مدیریت آرایشگاه به ثبت رسیده بود و ما شاهد حضور تعدادی عروس با عنوان شوی عروس در آرایشگاه‌ها بودیم که نمای دیگری از چالش‌های زوجین را نشان می‌داد زیرا هزینه‌ی آرایش یک شب عروس تا سقف پنج میلیون تومان هم رسیده بود.

بیشتر آرایشگر‌ها با دادن کارت ویزیت از ما خواستند تا برای دیدن نمونه‌ کارهای بیشتری سری به صفحات شخصیشان بزنیم. آرایشگاه‌ها را با اعداد و ارقام بالا و چهره‌های اروپایی و غربی برای عروس‌های شرقی پشت سر گذاشتیم.

نوبت به مزون‌های لباس عروس رسید که آن‌جا هم اوضاع قیمت‌ها چندان خوب نبود. برآورد هزینه به چهار میلیون برای یک روز هم رسیده بود اما چیزی که در یکی از مزون‌های مشهور نگاه مرا به خود جلب کرد حضور منشی آقا برای ارائه نمونه کارها بود.

آقایی 40ساله که پشت صفحه‌ی مانیتور نشسته بود و تصاویری از عروس خانم‌ها با همان لباس مجلسی، مو و آرایش را نمایش می‌داد و درباره‌ی هر لباس توضیحی مختصری ارائه می‌داد که او را حدود سه الی چهار دقیقه روی هر تصویر از عروس خانم‌ها متوقف می‌کرد.

مزون‌های دیگر هم اوضاع خوبی نداشتند و برآورد هزینه‌ی یک شب عروسی در سه مرحله مزون لباس، آرایشگاه و آتلیه در حد اعلی، چیزی حدود 15میلیون آب می‌خورد.

این خرج‌های لاکچری اگر با چاشنی چشم و هم‌چشمی خانواده هم ترکیب می‌شد زوج‌های جوان را از همان ابتدای زندگی قربانی بدهی و اقساط می‌‌کرد البته که این هزینه‌ها؛ چه بسا موجب اجتناب بسیاری از مجردها برای ازدواج هم شود.

به خانه که رسیدم کارت ویزیت‌ها را یک به یک پیش رویم گذاشتم تا نمونه کارهای مزون‌ها، آتلیه و آرایشگاه‌ها را ببینم، با وارد کردن آدرس صفحات مجازی انگار ماجرای جدیدی برایم آغاز شد.

صفحات مزون‌ها لبریز بود از عکس‌ عروس‌‌های جوان با لباس‌های رنگارنگ که در بعضی از آن‌ها برای اینکه هویت اشخاص مشخص نشود؛ فقط چهره‌ها شطرنجی شده‌ ‎‌بود. 

در بیشتر صفحات و پست‌‌ها نام آتلیه‌ها و آرایشگاه‌ها منشن شده ‌بود که تعریف بسیاری از آن‌ها را برای دیدن نمونه کارهایشان شنیده بودم. سری به صفحات آتلیه‌ها زدم در آن‌جا نیز تصاویر عروس‌ و دامادهایی که قربانی نگاه‌های همگان شده ‌بودند؛ وجود داشت.

در یکی از صفحات چشمم به تصویر مرد جوان عکاسی افتاد که از عکس‌های نامتعارف پوشش تازه عروس‌ها در صفحه‌ی شخصی خود به عنوان نمونه کار استفاده کرده بود تا مهارت حرفه‌ی خود را به نمایش بگذارد.

تک تک چهره‌ها از پیش چشمانم می‌گذشت، صفحات قفل نشده‌ی آرایشگاه‌ها که ریز جزئیات زیبایی زن را در پست‌های خود ثبت کرده‌ بودند و زنانی که احتمالا خودشان هم نمی‌دانستند حالا قربانی نگاه عام شده‌اند؛ نگران کننده‌ بود.

خیلی از چهره‌های به نمایش گذاشته شده، شاید همان‌هایی بودند که در مجالس عروسی خود با خیال آسوده از زیبایی خود لذت می‌بردند؛ بدون آنکه بدانند حالا جمعیت عظیمی از مردم از زیبایی آن‌ها لذت می‌برند.

اینجا گویا تصور مردم تغییر یافته ‌است، واژه‌ی حریم، امنیت و آرامش برداشته‌ شده است و تجملات و تشریفات لاکچری، جای خوشی‌های کوچک اما زیبا را گرفته ‌است و چه ساده ما این‌روزها، خودمان را در نزدیکی خود گم‌ کرده‌ایم.

انتهای پیام/3003

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان