صبح قزوین ؛______حیدر ولی زاده.
«دانشگاه، مبدأ همه تحولات است» سخنی کوتاه اما پر از معنا که کافی است نقش دانشگاه در کشورهای مختلف و خصوصا در کشور خودمان بررسی شود و به اهمیت این موضوع پی برده شود، دانشگاه تنها یک نهاد نیست، بلکه محلی است که در آنجا اندیشه.های مختلف به سبب کسب آگاهی و تبادل اطلاعات رشد میکند و به بلوغ میرسد و هریک از این اندیشهها در صورتی که در مسیر خود قرار بگیرند مبدا تحولات بسیاری در جامعه خواهند شد.
بدون شک دانشجو مهم ترین عنصر یک دانشگاه به حساب میآید و بدون وجود دانشجو، دانشگاه معنا ندارد این دو مقوله طوری در هم تنیده اند که میتوان در بسیاری از تحولات معنای واحدی را برای آنها در نظر گرفت.
این دانشجو است که از امکانات و ظرفیتهای دانشگاه استفاده میکند و در نهایت منشا بسیاری از تحولات میشود که تحولات ممکن است که در جهت بهتر شدن و یا بدتر شدن وضع جامعه باشد.
در کشورمان ایران دانشگاه و دانشجو در تمامی دوران بر روند تحولات کشور تاثیر بسیاری داشته است شاید نمونه برجسته آن را بتوان در 16 آذر 1332 دید که دانشجویان در اقدامی ماندگار علیه استبداد و استعمار شوریدند و نام خود را برای همیشه در تاریخ ایران ثبت کردند و از آنجا که این اقدام نمایشی از یکدلی و منطق و عقلانیت دانشجویی بود باعث شد که در دهههای بعد بسیاری از فعالیتهای دانشجویی تحت تاثیر آن قرار بگیرد و تا به امروز نیز ادامه داشته باشد.
با توجه به این اهمیت دانشگاه و دانشجویان در تحولات و به دلیل اینکه «دانشجوها ذخایر این ملت هستند، مقدرات مملکت ما در آینده به دست دانشجویان امروز است.» 2 و «از دانشگاه [است که] باید سرنوشت یک ملت تعیین بشود.»3 ضروری است که مهم ترین عنصر دانشگاه، یعنی دانشجو از تمامی ظرفیتهای دانشگاه در جهت بهبود اوضاع کشور استفاده کند در این راه آشنایی با آسیبهای دوران دانشجویی نیز میتواند مهم ترین عامل در جهت موفقیت باشد.
ظرفیتهایی که دانشگاه برای دانشجویان در جهت تاثیرگذاری بر تحولات و روندها دارد قابل توجه است، دانشجو در این محیط این فرصت را دارد که بر آگاهی خود بواسطه مطالعه، تبادل اطلاعات، بحث و ماظره اضافه کند.
با فعالیتها در تشکلها و کانونها این امکان وجود خواهد داشت که استعدادهای دانشجویان شکوفا شود و در نهایت مسیر روشنی را در آینده برای وی ترسیم خواهد کرد.
دانشگاه همچنین این فرصت را فراهم خواهد کرد که دانشجو در برهههای حساس کشور با رسالت دانشجویی خود تاثیر مثبتی بر تحولات داشته باشد و در نهایت تحولات، تصمیمات و اقدامات مسئولان به نفع مردم تمام شود.
اما شاید بتوان دانشگاه را برای دانشجو در اصطلاحی دقیق تر به عنوان یک "تیغ دو لبه" تشبیه کرد هر چند این تیغ میتواند برای وی بسیار سودمند باشد، اما اگر از آن درست استفاده نشود ممکن است که تاثیر سوء و حتی جبران ناپذیری نیز به همراه داشته باشد در کنار ظرفیتهای دانشگاه برای دانشجویان شاهد آسیبهای آن نیز خواهیم بود.
یکی از مهم ترین آسیبهایی که دانشجویان را تهدید میکند "انفعال" آنهاست، بسیاری از دانشجویان هستند که محیط دانشگاه برای آنها تفاوت چندانی با محیط دانش آموزی ندارد و انتظار آنها از دانشگاه همان انتظار از دبیرستان است که چند سال تعدادی واحد را گذارنیده و مدرک خود را بگیرند. به تعبیر مقام معظم رهبری؛ «در محیط دانشگاه، بعضیها حوصلهٔ حرکت ندارند؛ میگویند بگذار کارها را بکنیم، درسمان را بخوانیم، زودتر این ورقپاره را بگیریم و مثلاً دنبال کاری برویم... اینها مشمول... بیداری، خیزش و حرکتی که عنوان دانشجویی دارد، نیستند.»
و در واقع این طیف از دانشجویان به دلیل اینکه رسالت دانشجویی را به پایین ترین سطح تنزل میدهند، عملکردی خنثی دارند که هیچ تاثیری در تحولات کنونی و آینده نخواهند داشت و بعید است که در فردای دانشگاه نیز بتوانند انتظارات را بر آورده کنند.
یکی دیگر از آسیبهایی که در دانشگاهها معمولا وجود دارد این است که محیط دانشجویی تبدیل به عرصه رقابت جریانهای سیاسی میشود و در واقع دانشگاه و دانشجو به ابزاری در دست احزابها و جریانها تبدیل میشود که فقط در جهت خواستههای آنها عمل میکند، زمانی که دانشگاه و دانشجو به این سرنوشت دچار میشود نه تنها شاهد پیشرفت دانشگاه نخواهیم بود بلکه درجا زدن و پسرفت آن نیز دور از انتظار نیست.
به عبارت دقیق تر میتوان گفت «معنای سیاسی شدن دانشگاه یا حضور سیاست در دانشگاه را نباید اشتباه کرد. معنایش این نیست که دانشگاه بشود یک جائی برای اینکه جریانهای سیاسی، گروههای سیاسی، عناصر سیاسی برای اغراض سیاسی بیایند از این استفاده کنند؛ این نباید باشد؛ این را باید مانع شد. یعنی این دیگر یک چیزی است که باید مدیریت کرد، باید شماها اعمال قدرت کنید؛ نگذارید اینطور بشود. اگر این بشود، دانشجو از دستتان رفته و یک سوءاستفادهکنی میآید کار خود را دنبال می کند. »5
از دیگر آسیبهای که میتواند در ارتباط مستقیم با عامل دومی باشد "سیاست زدگی" دانشگاه و خصوصا دانشجویان است، زمانی که دانشجویان از بینش کافی در زمینه تشخیص اهداف جریانها برخوردار نباشند و جریانهای بیرون از دانشگاه با همراهی عوامل خود در دانشگاه سعی در ابزارسازی دانشجویان داشته باشند و از آنها در جهت اهداف خود استفاده کنند دانشجو دچار سیاست زدگی میشود سیاست زدگی نه تنها برای دانشگاه بلکه برای جامعه نیز مضر است در سیاست زدگی "هیجانات" جای "عقلانیت و منطق" را میگیرد و در نتیجه بسیاری از حوادثی در دانشگاه و خارج از آن رخ میدهد که به ضرر مردم و کشور است و برعکس در جهت منافع جریانهای داخلی و حتی خارجی معاند نیز خواهد بود.
آخرین آسیبی که در دانشگاهها و در فضای دانشجویی به آن میتوان اشاره کرد "تفرقه" است، این آسیب در ارتباط بسیار نزدیک با دو عامل دیگری قرار دارد زمانی که دانشگاه و فضای دانشجویی محل ابراز قدرت چندین جریان سیاسی میشود و همچنین دانشجویان دچار سیاست زدگی میشوند نباید انتظار داشت که صدای واحدی از دانشگاه شنیده شود، البته در این بین برخی از مسئولان دانشگاه نیز به سبب سیاستهای اشتباه سبب تفرقه میشوند که نتیجه آن نیز چیزی جز دور افتادن دانشگاه از اهداف اصلی و بروز اتفاقات ناگوار در دانشگاه و جامعه نخواهد بود.
در نهایت پس از اشاره به ظرفیت و آسیبهای دانشگاه و فضای دانشجویی میتوان گفت که اولا باید دانشجو برای خود رسالتی دانشجویی قائل شود که فراتر از کسب نمره و مدرک است و از انفعال به دوربماند، دوما ضروری است که محیط دانشگاه و فضای دانشجویی به ابزاری در دست جریانات داخلی و خارجی تبدیل نشود و این هم نیازمند این است که دانشجویان خود وارد عمل شوند و با کسب عقلانیت و بینش و جدایی از سیاست زدگی، دانشگاه را از قدرت نمایی جریان های سیاسی حفظ کنند، سوما این که هر چند داشتن اختلاف نظر و عقیده در همه مسائل امری طبیعی است ولی به منظور تاثیرگذاری مثبت در تحولات و روندهای کشور ضروری است که صدای واحدی از دانشگاه شنیده شود و این صدای واحد نه به معنای این است که همه به یک عقیده و نظر باشند بلکه به معنای این است که تمام فعالیتها و تلاشها در نهایت در جهت پیشرفت کشور و مردم ایران باشد.
شاید بتوان گفت که پیام 16 آذر نیز در این راستا است و بر دانشجویان ضروری است که به منظور رسیدن به تحولات مثبت از انفعال، سیاست زدگی و تفرقه بپرهیزند و به قدرت تحلیل سیاسی برسند چرا که «قدرتِ تحلیل سیاسی، خیلی مهم است. ما غالباً چوب این را خوردهایم؛ نه ما، بلکه ملتهای دیگر هم بر اثر خطاها و خبطهایی در فهم سیاسیشان، گاهی مشکلات بزرگی را از سر گذراندهاند. این، یک مسئله مهم است.»
1.صحیفه امام، ج8، ص64
2.همان، ج3، ص249
3.همان، ج8، ص61
4.بیانات آیت الله خامنه ای در پاسخ به پرسشهای دانشجویان در دانشگاه صنعتی شریف(1/9/1378)
5.بیانات در دیدار با وزیر علوم و اساتید دانشگاه تهران(13/11/1388)
6.بیانات در دیدار با دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکلهای مختلف دانشجویی(25/7/1385)
انتهای پیام/2005
دیدگاه ها