صبح قزوین ؛____ محمدمهدی افشار.
مدتی است که بحث FATF و تصویب آن در مجلس شورای اسلامی داغ شده است، در این راستا نگاهی کوتاه و گذرا نسبت به این قرارداد و حواشی آن میاندازیم.
FATF چیست؟
The Financial Action Task Force یا به صورت مخفف FATF یک مجموعه سیاستگذار پرنفوذ است که نکاتی در قالب توصیه در حوزه مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم ارائه میکند؛ این موارد اگرچه توصیه نامیده میشوند، اما در عمل رعایت آنها برای تمامی کشورها الزامی است.
هدف این نهاد ـ که هم اکنون حدود ۱۹۸ کشور به صورت مستقیم و یا از طریق گروههای منطقه ای در آن عضویت دارند و یا توصیههای این نهاد را به اجرا در آورده اند ـ تدوین استانداردها و ارتقای شیوه اجرای موثر اقدامات قانونی، مقرراتی و عملیاتی در موارد مرتبط با مبارزه با پولشویی، تامین مالی تروریسم و دیگر تهدیداتی است که قابلیت اعتماد به نظام مالی بین المللی را تهدید می کند.
FATF و ایران:
بعد از چند سالی، سرانجام اولین بار در کتاب مرجع سال 2009 FATF برای کشورها و ارزیابان، معیارهای نهایی بررسیهای FATF معرفی شد، اما از 9 سال قبل از آن، یعنی از سال 2000 میلادی، گروه ویژه اقدام مالی، در گزارشهای سالانهاش، یک «لیست سیاه» از کشور هایی که با معیار این نهاد، پرخطرترین کشورها برای سرمایهگذاری هستند قرارد داده بود. این لیست سیاه همان لیستی بود که از طرف « سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعهای» یا OECD نیز منتشر میشد و عنوان آن هنوز هم «کشورها و قدرتهای نامناسب برای همکاری» است.
این لیست شامل کشورهایی است که از نظر کارشناسان این سازمان، در مبارزه جهانی علیه پولشویی و تامین مالی تروریسم همکاری نمیکنند.
البته با وجود تمام انتقادهایی که به این لیست وارد بوده است، بعد از اجلاس « جی 20» در سال 2008 این نهاد تصمیم گرفت بررسیهایش را دقیقتر و معیارهایش را سختگیرانهتر بررسی کند.
در سال 2009 برای اولین بار، نام ایران در کنار نام پاکستان، ازبکستان، ترکمنستان وارد لیست سیاه پیشنهادهای سرمایهگذاری FATF شد.
در سالهای بعدی نیز گزارشها ادامه پیدا کرد و نام ایران در راس لیست سیاه به چشم میخورد، در حالی که FATF این حق را برای خودش محفوظ میدانست که در بررسیهای تازه نام بعضی کشورها را از لیست حذف و نام کشورهای دیگری را به آن اضافه کند، اما ایران در کنار کره شمالی، در جایگاهی حتی بدتر از «لیست سیاه» و در فهرست کشورهایی قرار میگرفت که توصیه میشد علیه آنها «اقدامات مقابلهای» انجام شود.
Action plan
دلیل برخی از موافقان تصویب FATF بین المللی بودن آن و عضویت سایر کشورهای دنیـا در ایـن مجمـوعه اسـت. اما جالـب است اگر بـدانید که نحـوه عملـکرد وبـرخـورد( (FATFباهر کشوری منحصر باآن کشوراست به عنوان مثال نحوه برخورد FATFبا ایران متفاوت ازنحوه برخوردآن با عربستان است.پس صرف خواندن تعهدات کشورهای دیگر به این مجموعه کفایت نمیکند وباید پیگیراین بود که FATFاز ایران چه میخواهد؟
جالب اینجاست که تعهداتی که ایران با پذیرفتن FATFبه آن متعهدمیشود بسیار سنگین تر از برجام است!پس قطعا نیازاست که تامل بیشتری در روند تحلیل وبررسی آن انجام شود.
امضای مخفیانه
نکته ای که خیلی به آن پرداخته نشده است این است که action planتوسط علی طیب نیادرزمان تصدی او بروزارت اقتصاد امضا شده است و ایران تعهداتی را نیز پذیرفته است سوال اینجاست که سندی به این مهمی چرا وچگونه بدون طی شدن مسیر نظارتی وقانونی آن امضا شده است و سوال دیگر اینکه ایران چه تعهداتی را در این سند پذیرفته است؟ این مساله از اهمیت بسیار بالایی برخورداراست و به سادگی نباید ازکنارآن گذشت.
آقای طیب نیا باید درابتدا به مراجع نظارتی وسپس به مردم گزارش بدهد که به چه دلیل این سند را مخفیانه امضا کرده است؟
چرا FATF و پذیرفتنش جدی شده است؟
دربرجام آمریکا این خواسته را از اروپا را دارد که درصورت انجام تراکنشهای مالی با موسسات ایرانی، این تراکنشها ارتباطی(مستقیم یاغیرمستقیم) با فهرست تحریمی آمریکا نداشته باشد.
اروپا از امریکا درخواست یک ذره بین دقیق برای تشخیص تراکنشها و ارتباط آنها با فهرست تحریمی آمریکا داشت، اینجا بود که قضیه FATFبه میان آمد، مادرصورت پذیرفتن action plan باید اطلاعات تراکنشهای داخلیمان را در اختیار FATF قرار دهیم.
برخی مسئولین دولتی خیال میکنند با تصویب FATFحجم تجارت و مبادلههای ما بالا خواهد رفت اما دقیقا قضیه خلاف این مطلب است، زیرا اگر یک طرف تراکنش حتی بهصورت اتفاقی با یکی از افراد وموسسات تحریمی آمریکا(با صدواسطه) ارتباط داشته باشد آن تراکنش از نظرFATF غیرقانونی است.
ضمنا همانطور که اشاره شد قسمتی از FATF توسط طیب نیا وزیر اقتصاد وقت پذیرفته شده است، پس باقی قسمتها ورای آن تعهدات هستند که باید دقیقا بررسی شوند.
تجربهی پاکستان پاکستان را میتوان بعنوان مثال خوبی از عملکرد سلیقه ای FATFبه نفع برخی کشورها دانست.
پاکستان پس از سه سال قرارگرفتن درلیست سیاه سرانجام درسال 2015 برای بهبود شرایط اقتصادی و افزایش مبادلات تجاری مسیر اعتمادسازی برایFATFرا درپیش گرفت و حتی تعهداتی ورای انتظارات FATFرا پذیرفت، سرانجام FATF نام پاکستان را از لیست سیاه پاک کرد.
اما درنهایت و در اقدامی غیرمنتظره FATF در سال2018 و به بهانه آزادی حافظ سعید رهبر یکی از گروههای پاکستانی آنها را دوباره در لیست سیاه خود قرار داد!
FATFدر قضیه پاکستان نشان داد علی رغم تمامی هزینهها کشورها در صورت انجام ندادن برخی خواستههای کشورهایی نظیر آمریکا، به راحتی به لیست سیاه بازخواهند گشت.
مشخص است که کشورهایی نظیر آمریکا و عربستان ورژیم صهیونیستی برای ما دل نخواهند سوزاند، امیدواریم مسئولین نیز ازاین قضیه درس گرفته و مانند برجام سرمایههای کشور را فدای وعده و وعید بیگانگان نکنند.
مجلس این بار با تجربهی برجام و بدعهدیهای متعدد امضا کنندگان آن به مصاف FATF میرود عقل سلیم حکم میکند که تجربهی FATF چیزی متمایز از برجام نخواهد بود.
انتهای پیام/2002
دیدگاه ها