۱۹/رمضان/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۱/۱۰ جمعه

صبح قزوین بلای سیاست زدگی و تقلیل هنر در جریان برگزاری کنسرت‌های موسیقی
کد خبر: ۱۰۷۹۶۳ نویسنده: علی تقوایی تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۷/۵ ساعت: ۲۱:۴۵ ↗ لینک کوتاه

یادداشت روز؛

بلای سیاست زدگی و تقلیل هنر در جریان برگزاری کنسرت‌های موسیقی

در نگاه منتقدین به بحث کنسرت، بحث "ایستادن در برابر هنر"، مطرح نیست؛ بلکه بحث اصلی "احتمال انحراف در هنر" و ایستادن در برابر این انحراف است.

بلای سیاست زدگی و تقلیل هنر در جریان برگزاری کنسرت‌های موسیقی
صبح قزوین ؛
کش و قوس جریان کنسرت‌ها و فرافکنی‌هایی که همیشه پیرامون آنها وجود داشته، پیامدهای مخرب زیادی را متوجه فرهنگ استان قزوین کرده است.
پیامدهایی که گذشته از گروه موافقان و منتقدان، بیش تر از جانب گروه سومی که در این بین همیشه در پی چیزی فراتر از ارزش هنر و حرمت شرع بوده اند، ایجاد شده است.
از میان این سه گروه، موافقان برگزاری کنسرت ها معتقدند همانگونه که باید حساب هنر و ابتذال را از یکدیگر جدا دانست، حساب افراد فرصت طلب و جویندگان واقعی هنر نیز باید از هم جدا شود و از طرفی هم در قیاس با شرایط تهران و حق برگزاری کنسرت‌های متعدد در این شهر، قزوین نباید تافته جدابافته‌ای از این روند باشد، چرا که تمام کشور تابع قانون یکسانی است و اگر کنسرتی در تهران حلال است نباید برگزاری آن را در قزوین حرام اعلام کرد.
اما دسته دوم در این میان منتقدین برگزاری کنسرت ها هستند.
منتقدینی که بیش از آنکه با نفس برگزاری کنسرت مشکل داشته باشند، بیش تر در رابطه با کیفیت برگزاری آن دغدغه‌هایی دارند.
در رویه دسته منتقدین، بحث "ایستادن در برابر هنر"، مطرح نیست؛ بلکه بحث اصلی "احتمال انحراف در هنر" و ایستادن در برابر این انحراف است.
بنابراین برخلاف فضای جنجال گونه و سیاست زده‌ای که در رابطه با برگزاری کنسرت‌ها در شهر قزوین و در میان جریانات دخیل ایجاد شده است، دستکم میان دو گروه منتقدین و موافقین برگزاری کنسرت اختلافات عمیق و لاینحلی وجود ندارد.
البته باید پذیرفت که این دو گروه با یکدیگر هم عقیده نیستند با این حال هرگز دیوارهای آهنینی نیز میان آنها وجود نداشته کما اینکه پیش تر نیز کنسرت‌های متعددی در این شهر بدون حاشیه و نگرانی برگزار شده است.
به عبارتی می‌توان رابطه میان این دو دسته را بیش تر در قالب نگرانی و گلایه تعریف کرد تا خصومت و تقابل‌های سیاسی.
اما دسته سومی که همواره آتش بیار این معرکه بوده‌اند و با مبهم و مغشوش کردن فضا، مانع از انتقال نظرات دو گروه فوق الذکر به یکدیگر شده‌اند، آمیزه‌ای هستند از دو گروه موافقان و مخالفان البته منهای منطق و دغدغه‌های فرهنگی و دینی.
افرادی که برگزاری معدود کنسرت‌های مبتذل را بهانه‌ای مناسب برای یکسر فاسد قلمداد کردن موسیقی، سینما، تئاتر، شعر و همه هنرها می‌یابند و باز هم بدون برخورداری از اندک سواد فقاهی، بی توجه به نظریات رهبر انقلاب و اندیشمندانی چون علامه جعفری –که به اندازه کافی در رابطه با نسبت اسلام و هنر از جمله موسیقی نظریه پردازی کرده اند- در مقام مراجع تقلید می‌نشینند و حکم صادر می‌کنند.
از سویی نیز افرادی که با نماد سازی و البته سیاسی کاری، تمام انواع هنری کشور و استان اعم از تئاتر، سینما، شعر، موسیقی، معماری، نقاشی و... را در قالب برگزاری کنسرت‌های حاشیه ساز خلاصه می کنند نیز در این دسته می‌گنجند.
براساس نوع رفتار این گروه برگزار شدن کنسرت‌های حاشیه ساز و امثالهم یعنی اعتلای هنر و برگزار نشدن آن یعنی مرگ و سرکوب موسیقی، سینما، تئاتر، شعر و در نهایت هنر.
برهمین اساس می‌توان بخش اعظمی از تخریب‌های مستقیم و غیرمستقیم علیه امام جمعه قزوین و حمله و فشار به اهالی فرهنگ و هنر استان را در رویکرد همین دسته تحلیل کرد.
بنابراین دسته سوم آمیزه‌ای است از تحجّر و ارتجاع و در پی آن تقدس¬مآبی و تجدد¬مآبی افراطی که در نهایت نه برخاسته از دغدغه‌های فرهنگی و دینی که بیش تر برخاسته از اغراض سیاسی است.
درست در همین جاست که آن خطر مهلک در فضای قزوین – و در سحطی گسترده تر در فضای کشور در ابعاد گوناگون سیاسی، اجتماعی و ...- بروز می‌یابد.
دسته سوم -یعنی همان سیاست زده¬ها و آتش بیاران معرکه- میدان داران این عرصه و سخنگوی ناخواسته این جریان می‌شوند بنابراین تمام هنر و سطوح آن را در برگزار شدن و یا نشدن کنسرت‌های مشکل دار خلاصه می‌کند که از سویی یا باید چماقی بر سر هنر باشد و یا چماقی بر سر هنرمندان و متشرعین جامعه و لاغیر.
بنابراین آن رویه‌ای که پیش تر ناظر بر گلایه‌ها و دغدغه‌های موقتی، ساده و قابل حل میان دو دسته موافقیان و منتقدین بود از رهگذر آتش افروزی این دسته، تبدیل به تخاصم‌ها و تخریب‌های دامنه دار، لاینحل و پیچیده می‌شود که در این بین هیچ سود و ثمری نخواهد داشت جز شبه¬جنگی فرسایشی میان دو گروه دلسوزان فرهنگ، هنر و مذهب این استان و البته مردم قزوین.
با این حال یقینا دو گروه موافقان کنسرت و دلسوزان هنر و ارزش‌های دینی استان می‌توانند با پرهیز از اقدامات دسته سوم و سیاسی¬کاری‌های آنان با برقراری گفتگو و اعتماد متقابل، معضل حاشیه سازی برای کنسرت ها را برای همیشه رفع کنند.
اما به عنوان آخرین نکته استفتائات صریح و سخنان عمیق و قابل تامل رهبری در رابطه با برگزاری کنسرت و ارزش والای هنر موسیقی می‌تواند گره گشای بسیاری از اختلافات و نکات مبهم در این جریان باشد.
ایشان در استفتائی صریح در رابطه با برگزاری کنسرت می‌فرمایند: «اگر اجراى کنسرت به ‌صورت ترجيع مطرب-غنا- نباشد و موسيقى هم که نواخته مى‏شود از نوع لهوى حرام نباشد، اين امر فى‏نفسه اشکال ندارد».
همچنین ایشان در سخنانی بی سابقه و بسیار ارزشمند در سال 1375 در رابطه با ارزش والای هنر موسیقی در بازديد از صدا و سيما و سخنراني در جمع اهالي موسيقي فرموده اند: «... هنر موسیقی، تلفیقی از دانش، اندیشه و فطرت خدادادی است ... درست است که در غرب، موسیقی رقص و لهو و سایر موسیقی‌های منحط وجود دارد، اما در همان نقطه از جهان، از دیرباز موسیقی‌های آموزنده و معنادار هم بوده است؛ موسیقی‌ که برای گوش سپردن به آن، انسان عارف واقف خردمند، می‌تواند بلیط تهیه کند، در سالن اجرای کنسرت بنشیند و ساعتی از آن لذت ببرد».
و در ادامه با اشاره به تاثیرات و جریانات سازنده ای که موسیقی‌دانان بزرگی چون «علی اف»- خواننده آذربایجانی الاصل- در شوروی ایجاد کرد، بیان می‌دارند: «در غرب موسیقی‌هایی که گاهی یک ملت را نجات داده و گاهی یک مجموعه فکری را به سمت صحیحی هدایت کرده، کم نبوده است. غرب برخوردار از چنین ویژگی‌ای نیز بوده و هست. در شرقی که راجع به آن گفتم متأسفانه موسیقی از چنین اعتبار و جایگاهی برخوردار نبوده است. موسیقی در اینجا عبارت از آهنگ‌ها و آلات و ادوات لهو بوده؛ که فقها از آن به"موسیقی لهوی حرام" تعبیر کرده‌اند. حرف من با موسیقی‌دان‌ها این است که موسیقی را به سمت معنا و هدف‌های متعالی ببرید...».
"علی تقوایی"
انتهای پیام/2002

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان