طلبه جهادی گفت: باتوجه به فرمان رهبر معظم انقلاب مبنی بر حضور دوباره گروههای جهادی و جهادگران در میدان مبارزه با کرونا، تصمیم گرفتم که به عنوان همیار بیماران کرونایی در بیمارستان حاضر شوم.
در چنین شرایطی گروههای طلاب حوزه علمیه به صورت جهادی و خودجوش آمادگی خود را برای حضور در بیمارستانها جهت رفع کاستیها اعلام کردند.
تعداد زیادی از جهادگران و به ویژه طلاب قزوین در کنار فعالیتهایی همچون ضدعفونی کردن معابر و اماکن عمومی، تهیه و توزیع بستههای معیشتی، تهیه و توزیع اقلام بهداشتی و با حضور داوطلبانه در بیمارستانها به کمک کادر درمان و بیماران مبتلا به کرونا پرداختند.
پوران بقایی یکی از طلاب فعال در این عرصه است که این روزها در کنار سایر جهادگران، به میدان مبارزه با کرونا آمده و در حال خدمت رسانی به مبتلایان این ویروس منحوس است.
این طلبه جهادگر در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی صبح قزوین؛ با بیان اینکه در سطح دو حوزه علمیه حضرت فاطمه زهرا(س) در حال تحصیل است، اظهار کرد: قبل از اینکه تحصیلاتم را در حوزه آغاز کنم در دادگستری آبیک مشغول به کار بودم اما به دلیل بیماری پسرم بازخرید کردم تا بیشتر در منزل بمانم و از فرزندم مراقبت کنم.
بقایی افزود: زمانی که در منزل بودم سعی میکردم در دوران فراغت، بیشتر مشغول کتاب خواندن شوم لذا باتوجه به سوالاتی که در ذهنم نقش میبست تصمیم گرفتم برای پیدا کردن جواب سوالاتم وارد حوزه شوم.
وی با بیان اینکه از سال 95 وارد حوزه علمیه شده است، گفت: باتوجه به فرمان رهبر معظم انقلاب مبنی بر حضور دوباره گروههای جهادی و جهادگران در میدان مبارزه با کرونا، تصمیم گرفتم که به عنوان همیار بیماران کرونایی در بیمارستان حاضر شوم.
فرزند بیمارم هم مانع از خدمت به مردم نشد
این طلبه جهادگر ادامه داد: اوایل کمی برای خانوادهام سخت بود که این موضوع را بپذیرند چون فرزندم بیمار است و به دلیل امکان سرایت ویروس، مخالفت کردند اما با توجه به انگیزه و ارادهای که داشتم و دلایلی که برایشان مطرح کردم قانع شدند؛ باتوجه به اینکه فرزندم بیمار است، نیاز به مراقبت دارد و باید تحت نظر باشد لذا زمانی که میخواهم به بیمارستان بروم فرزندانم را به منزل مادرم می برم.
بقایی با اشاره به اینکه از اولین مرحله اوج شیوع کرونا در طرح همیاری شرکت کرده است، تشریح کرد: واقعا روزهای اول سختی زیادی وجود داشت و حضور طلاب موجب دلگرمی پزشکان و گروههای درمانی شد و وقتی طلاب به صورت جهادی به صحنه رفتند ترس بسیاری از افراد فعال در حوزه درمان از بین رفت.
این طلبه جهادگر اذعان داشت: حس اینکه بیماری که روی تخت است شاید یکی از نزدیکترین عزیزانم باشد و این موضوع که عمر همه ما دست خداوند است و اگر صلاح باشد ممکن است در این راه تقدیرمان رقم بخورد، برایم آرام بخش است؛ ما به عنوان همیار بیمار در بیمارستان حضور پیدا میکنیم و با توجه به اینکه بیماران همراه ندارند ممکن است نتوانند کارهای شخصی خود را انجام دهند لذا در واقع تمام کارهایی را که یک همراه بیمار انجام میدهد را بر عهده داریم.
وی ابراز کرد: سعی میکنیم از نظر معنوی با خواندن دعا و زیارتها بیمار را به آرامش دعوت کنیم به ویژه زمانی که برخی از همتختیهایشان بر اثر این بیماری منحوس جانشان را از دست میدهند و این موجب از دست دادن روحیه بیمار میشود.
طلبه قزوینی بیان کرد: حفظ روحیه برای شکست دادن این بیماری الزامی است چه بسا بیماران جوانی مبتلا میشوند که با از دست دادن امید ممکن است روند درمانشان طولانیتر شده و یا فوت کنند و در مقابل بیماران سالمندی هستند که به دلیل نداشتن استرس و امید به زندگی زودتر سلامتی خود را به دست میآوردند.
بقایی افزود: باتوجه به اعلام نیاز کادر درمان و اوج ویروس کرونا، مرحله اول 14 روز، مرحله دوم 10 روز و مرحله سوم که طرح جدید آغاز میشود نیز در بیمارستان حضور پیدا میکنم، واقعا کادر درمان خسته شدهاند چراکه ما جهادگران مدتی در بیمارستان میمانیم و بعد از آن با رعایت شرایط قرنطینه و پروتکلها به آغوش خانواده و فرزندانمان باز میگردیم اما کادر درمان به صورت شبانهروز در بیمارستان هستند و اینکه برخی از مردم نسبت به این موضوع بیتوجه هستند برای آنان زجرآور است.
حضور طلاب موجب دلگرمی پزشکان و گروههای درمانی شد
این طلبه جهادگر عنوان کرد: زمانی که کادر درمان را به عنوان خانوادههایمان بدانیم و در جریان سختیهای آن ها باشیم قطعا پروتکلهای بهداشتی را رعایت خواهیم کرد و سعی میکنیم در تجمعات حضور پیدا نکنیم؛ متاسفانه ما مادرانی به همراه فرزندان کوچکشان را بدون استفاده از ماسک و عدم رعایت پروتکلها در خیابانها میبینیم و این رفتار باتوجه به شرایط بحرانی و تاکیدات فراوان بر ماندن در منزل، برای کادر درمان زجرآور است.
وی افزود: امیدوارم که خانوادهها این مدت زمانی را که به عنوان طرح اعمال محدودیت در نظر گرفته شده در خانه بمانند؛ شاید اگر در روزهای ابتدایی شرایط وخیم و بد بیماران کرونایی منعکس میشد نیز مردم مراعات میکردند و تاکنون به کنترل این بیماری رسیده بودیم؛ اما امروز هم مردم میتوانند در کنار دولت با رعایت پروتکلهای بهداشتی، عدم حضور در تجمعها، مراسمات و مجالس در کنترل این بیماری موثر و کمک کننده باشند.
بقایی ادامه داد: کسانی که با بیتوجهی به مسافرت میروند مدیون کسانی هستند که در بیمارستان زجر میکشند؛ چراکه متاسفانه ما هر روز شاهد قربانی شدن بسیاری از عزیزانمان توسط این ویروس هستیم؛ هرکس طی این مدتی که اعمال محدودیت اعلام شده رعایت نکند حق الناس مرتکب شده و ما که ادعای شیعه بودن را داریم باید در این مسیر با کادر درمان همراهی کنیم.
این طلبه جهادی ابراز کرد: متاسفانه کرونا و حضورمان در بیمارستانها به ما درسهای ناگواری هم داده؛ چه بسا که فرزندانی هستند که هیچ محبتی به والدین سالمند خود ندارند و طی مدت زمانی که پدرومادرشان در بیمارستان حضور دارند حتی با آنها تماس هم برقرار نمیکنند.
بقایی با اشاره به یکی از حوادث تلخ در مدت حضورش در بیمارستان بیان کرد: خانم سالمندی که دو فرزند پسر داشت در روز آخر قبل از فوتش نیز چشم انتظار دیدار خانوادهاش بود، زمانی که بیتابیش را دیدم ار آنجایی که تلفن همراه نداشت، با فرزند بزرگترش تماس گرفتم و از او خواستم که اگر امکان دارد تماس تصویری برقرار کنیم تا در لحظات آخر مادرش او را ببیند اما متاسفانه او در کمال تعجب گفت که فعلا فرصتش را ندارد و اگر قسمت شد همدیگر را خواهند دید که متاسفانه آن خانم سالمند عمرش باقی نبود و یک ساعت بعد از آن تماس تلفنی جانش را از دست داد.
مشاهده زحمات کادر درمان مانع از ابراز خستگی ما میشود
این طلبه جهادگر اضافه کرد: متاسفانه بیشتر افرادی که بیماری زمینهای نظیر دیابت دارند به این بیماری مبتلا میشوند لذا در گروه جهادی طلاب تصمیم گرفتیم یک دستگاه آبمیوهگیر تهیه کنیم تا با کمک خیرین بتوانیم آب میوه سیب را برای بیماران بگیریم چون آب میوههای صنعتی حاوی قند است اما متاسفانه از این طرح حمایت نشد.
وی بیان کرد: دو بیمار سالمند خانم و آقا داشتیم که دقیقا 22 روز در بیمارستان بستری بودند و چون کادر درمان به مصرف آبمیوه توصیه میکردند اما آنها آب میوهای نداشتند لذا فقط شیری که در بیمارستان داده میشد به عنوان مایعات آنها بود؛ هرچه با خانوادهشان تماس میگرفتیم که فرزندانشان برایشان میوه یا آبمیوه بیاورد یا پاسخ نمیدادند یا سوال میکردند که مگر هنوز زندهاند؟! این اتفاقات برایم زجرآورترین خاطرات است.
بقایی با اشاره به یکی از اتفاقات جالب در بیمارستان یادآور شد: یکی از بیماران، خانم سالمند روستایی بود که یک روز یکی از بستگانش به اشتباه در تماس با خانوادهاش، خبر مرگ مادر را به فرزندانش داده بود که برای تحویل جنازه به بیمارستان بیایید و فرزندانش تمام اهالی روستا را بابت فوت مادرشان به صرف نهار آبگوشت دعوت کرده بودند اما طی یک تماس تلفنی، بیمار متوجه اشتباه فرزندانش شده بود.
طلبه جهادی ادامه داد: زمانی که وارد اتاق شدم، دیدم که این خانم سالمند از شدت عصبانیت من را مقصر میخواند اما بعد از اینکه متوجه اشتباهش شد باز هم ناراحت و گریان بود و زمانی که دلیلش را پرسیدم در پاسخ گفت؛ از این موضوع ناراحتم که من در مراسم فوت پدرشان با غذای کباب از میهمانان پذیرایی کردم اما این از خدا بیخبرها برای مراسم من آبگوشت گذاشتند! که این خاطره هم شیرین و جالب بود.
بقایی تصریح کرد: کادر درمان از شدت خستگی و دوری از خانوادههایشان درمانده شدهاند و از طرفی کمبود تعداد پرسنل و تعداد فوتیها موجب میشود که خستگیشان چند برابر شود؛ از مردم خواهش میکنم این مدت را در منزل بمانند و توصیهها را جدی بگیرند اگرچه ممکن است شرایط سختی باشد اما باید رعایت کنیم تا شاید حداقل بتوانیم مقداری شدت آن را کنترل کنیم.
انتهای پیام/ 1003
دیدگاه ها