گویی بلایی مشترک بر تمام نقاط جهان نازل شده تا میزان باورپذیری ادعاهای سردمداران رهبری جهان را مشخص کند، در این آزمون غیر از تبعات و محدودیتهای پزشکی و اقتصادی کرونا ویروس، فرصتها و تهدیدات اجتماعی عجیبی در هر یک از جوامع رخ داد.
صبح قزوین؛____رضا خلیل پور.
سالهاست تضاد دیرینهی سردمداران تمدن سازی امروزِ جهان، تقابل و جنگی تمام عیار، اما نرم را برای همراه کردن اندیشههای مختلف به راه انداخته است، این تقابل همواره ریشه در تضاد مبانی معرفتی، شناختی و تضاد ارزشها در حاکمیت و رهبری جامعه داشته است.
سالهای مدیدی است قدرت تبلیغاتی غرب، با پرچم جهانی سازی و یکپارچهسازی فرهنگی، مسیر خود را بزرگترین رسالت تاریخی و تنها راه سعادت بشر معرفی کرده و به دنبال تهدید، تحریم و سرکوب نظرات مخالف در بخشهای مختلف بوده است، از سوی دیگر تمدن نوین اسلامی با محوریت ایران نسخهای پویا و بر پایهی احیای ارزشها و مسائل انسانی ارائه کرده که توانسته در ابعاد مختلف فردی و اجتماعی تفکر انسانمحوری که در حال جهانی سازی است را به چالش بکشد و نگاه تمدنی خویش را تا قلب قاره عمو سام گسترش دهد.
شاید به دلیل هژمونی رسانهای سنگین غرب، تشخیص تمدن برتر تا چندی پیش برای اهالی تعقل جهان کار دشواری بود؛ اما انگار در بزنگاه تاریخی کرونا به عنوان سختترین امتحان مشترک بین تمدنها، نمرهی رد و یا قبول هر یک در عمل مشخص شد.
گویی بلایی مشترک بر تمام نقاط جهان نازل شده تا میزان باورپذیری ادعاهای سردمداران رهبری جهان را مشخص کند، در این آزمون غیر از تبعات و محدودیتهای پزشکی و اقتصادی کرونا ویروس، فرصتها و تهدیدات اجتماعی عجیبی در هر یک از جوامع رخ داد.
در دورانی که چرخ کار و تولید از حرکت ایستاد و تمام مردم برای حفظ جان خود مجبور به قرنطینه خانگی شدند، فقر و ناتوانی در برابر افراد ضعیف قدرتی مضاعف پیدا و فشار بیشتری بر آنان وارد کرد، در سمت دیگر ماجرا نیز آرامشی عمیق قسمت متمولینی شد که با مرگ و میرها جهان را در حال پاکسازی و کاهش جمعیت میدیدند.
باید در تاریخ برای آیندگان ثبت کرد که در سال 2020 «کووید 19» توانست بار دیگر غرب وحشی را در مهد جهانیسازی زنده کند، جامعه اقتصاد محوری که نشان داد برای سالمندان، معلولان و آنان که منافع کمتری برای جامعه دارند، اهمیتی قائل نیست و در تنگناها به راحتی آنها را قربانی میکند.
اقیانوس سیاهی از وحشت درونی و ترس از هلاک شدن، مردمانی را برای غارت فروشگاهها و تشکیل دوباره صفهای خرید اسلحه در این جامعه فردمحور به خیابان آورد. این بار قدرت اسطورهای دانش و تکنولوژی غرب که سالها به واسطه هالیوود مایه مفاخره و برتری شهروندان درجه یک دنیا شده بود، با عدم توانایی در مدیریت بحران رنگ باخت و کیسههای زبالهای که پرستاران این دیار در بیمارستانهایشان پوشیدند، توانایی واقعی غرب را در برابر معضل کرونا بسیار شکننده و رو به افول نشان داد.
از سوی دیگر زمان شکوفایی «سبک زندگی مومنانه» فرا رسیده بود؛ مردمی که حتی از تامین زندگی عادی خود باز مانده بودند، در رزمایشی عجیب و داوطلبانه مبانی دگرخواهی، مواسات و همدلی را در رفع نیازهای ضروری مستضعفین معنا کردند، اعتماد و همگرایی مردم و مدیریت ارزشمحور مسئولان در آن شرایط خطیر، روزنههایی از امید در دلها تاباند و آینده روشن توسط مردم به صورت کاملی قابل تصور بود.
در روزهای سختی که تمام قوای کشور دست در دست هم سعی در غلبه بر مشکلات داشتند، الگویی مناسب برای جهانیان ترسیم شد که نشان داد عبور معقول و کمضررتر از بدترین بحرانها نیز ممکن است.
در نهایت میتوان گفت خروج از این تابع مشترک برای تمدن اسلامی موجب بروز جلوههایی اصیل از فرهنگ اسلامی، انقلابی و امید به آینده شد و برای کدخدای پوشالی جهان مرگ کارآمدی و افول اتحاد اروپایی، آمریکایی را رقم زد، به عقیده نگارنده با توجه به شکست اخلاقی تمدن غرب در بحران کرونا، در دوران پساکرونا شاهد رغبت بسیار زیاد مردم جهان برای پیوستن به سبک زندگی اسلامی خواهیم بود.
انتهای پیام/2002
دیدگاه ها