۱۶/شوّال/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۲/۰۶ پنجشنبه

صبح قزوین پیشینه‌ای از سمنوپزان در قزوین/ باورهای کهنی که به سمنوپزان تقدس می‌بخشد
کد خبر: ۳۴۰۹۰۳ نویسنده: علی‌اصفر یوسف گمرگ‌چی تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۱۲/۲۹ ساعت: ۱۲:۲۷ ↗ لینک کوتاه

در مصاحبه‌ای جذاب با پژوهشگر قزوینی می‌خوانید؛

پیشینه‌ای از سمنوپزان در قزوین/ باورهای کهنی که به سمنوپزان تقدس می‌بخشد

پژوهشگر قزوینی گفت: در گذشته در شهر قزوین برای آغاز سال جدید و استقبال از نوروز کارهای بسیاری انجام می‌شد که یکی از آن، استقبال از نوروز با تهیه اقلام هفت‌سین و در راس آنها سمنو بود.

پیشینه‌ای از سمنوپزان در قزوین/ باورهای کهنی که به سمنوپزان تقدس می‌بخشد

به گزارش خبرنگار فرهنگ‌وهنر صبح قزوین؛ سمنو یکی از ارکان مهم سفره‌ی هفت‌سین و یکی از محبوب‌ترین خوردنی‌های کشور است که با شیرینی طعم خود می‌تواند تلخی روزگار را از بین ببرد، از سوی دیگر این خوردنی شیرین یکی از پرخاصیت‌ترین خوراکی‌های موجود است که برای پیشگیری و درمان بسیاری از بیماری‌ها استفاده می‌شود.

سمنو در سفره‌ی هفت‌سین نماد قدرت و سنبل خیر و برکت است و از آنجایی که این غذای مغذی سرشار از ویتامین بوده به آن غذای مردآفرین هم می‌گویند و آن را به عنوان نماینده‌ای از صبر، عدالت، مقاومت و قدرت بر سر سفره‌ی هفت‌سین می‌نشانند.

پخت سمنو در هر استان و منطقه شرایط و آیین خاص خود را دارد، اگرچه این روزها مردم خرید سمنوی آماده را به مراحل سخت پخت و پز آن ترجیح می‌دهند اما اگر سری به گذشته‌های استان قزوین بزنیم خواهیم دید که استقبال مردم قزوینی برای پخت این غذای مغذی خالی از لطف و آیین نبوده‌ است.

علی‌اصفر یوسف گمرگ‌چی در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگ‌و هنر صبح قزوین؛ درباره‌ی آیین پخت سمنو در قزوین اظهار می‌کند: در گذشته در شهر قزوین برای آغاز سال جدید و استقبال از نوروز کارهای بسیاری انجام می‌شد که یکی از آن، استقبال از نوروز با تهیه اقلام هفت‌سین و در راس آنها سمنو بود.

وی اضافه می‌کند: برای پختن سمنو در شهر قزوین رسومات خاصی وجود داشت و در هر محله یک نفر به عنوان بانی از همسایگان، فامیل و اقوام برای مشارکت در پخت سمنو دعوت می‌کرد و اهل محل بنا به نیاز خود گندم می‌آوردند.

پژوهشگر فرهنگ عامه استان قزوین اذعان می‌کند: گندم که برای پخت سمنو استفاده می‌شد با سایر گندم‌ها فرق داشت و اصطلاحا به آن کوزل کو ( کوزل در لهجه‌ی قزوینی به معنای خوشه‌ی گندم بوده و کو هم مخفف واژه‌ی کوب است) می‌گفتند.

وی می‌گوید: در گذشته برای خرمن‌کوبی از وسیله‌ی چوبی بنام جنجل استفاده می‌شد و این وسیله در روی خرمن حرکت می‌کرد و گندم را از کاه و خوشه جدا می‌کرد برخی از گندم‌ها به دلایل مختلفی مانند اینکه هنوز به خوبی خشک نشده بودند از خوشه جدا نمی‌شدند.

این پژوهشگر ابراز می‌کند: مردم این خوشه‌های خشک نشده را دور نمی‌ریختند، بلکه آنها را برای زمستان خشک می‌کردند و روی تخته به آرامی طوری که گندم از خوشه جدا و یا خورد نشود می‌کوبیدند.

گمرکچی ابراز می‌کند: دلیل اینکه مردم از گندم خرد شده برای سمنو استفاده نمی‌کردند این بود که گندم خرد شده سبز نمی‌شد و بعد از مدتی حالت مطبوع خود را از دست می‌داد و این مسئله از کیفیت سمنو کم می‌کرد.

وی با همان لهجه‌ی شیرین قزوینی ادامه می‌دهد: گندم آماده شده خیس می‌خورد و بعد از یک روز از آب خارج می‌شد و در ظرفی یا سطحی پهن می‌شد سپس پارچه‌ای روی آن قرار می‌گرفت و هر از چندگاهی پارچه معطر می‌شد تا گندم‌ها جوانه بزند که قزوین‌ها به اصلاح می‌گفتند که گندم "شوش" بزند.

این محقق فرهنگ عامه بیان می‌کند: بعد از اینکه جوانه‌ها به اندازه کافی می‌رسیدند مردم با هاون یا هونگ جوانه‌ها را می‌کوبیدند البته وسیله‌ی دیگری به نام "کویین" هم برای کوبیدن وجود داشت.

کمرکچی ادامه می‌دهد: این وسیله تنه‌ی درختی با قطر ۴۰ و ارتفاع ۵۰ سانتیمتر بود که قسمت بالای آن را به صورت کاسه‌ای خالی می‌کردند و با دسته هونگ، گندم‌های جوانه زده را می‌کوبیدند.

وی می‌گوید: گندم‌ها را می‌فشارند و آب آن را داخل دیگ مسی بسیار بزرگ به نام "تیان" می‌ریختند سپس تیان را در گوشه‌ای از حیاط روی اجاقی که با آجر ساخته می‌شد، قرار می‌دادند و پختن سمنو در واقع از بعدازظهر روزی که گندم‌ها کوبیده شده بود آغاز می‌شد.

گمرکچی با اشاره به آیین مقدس اسدام زدن اضافه می‌کند: با جوش آمدن آب داخل تیان کار اصلی یعنی اسدام زدن (بیلچه‌ی آهنی کوچک با دسته‌ی بلند برای هم‌زدن سمنو) آغاز می‌شد.

پژوهشگر فرهنگ عامه استان قزوین بیان می‌کند: اسدام زدن در آیین سمنو پزان یک عمل مقدس محسوب می‌شد و افرادی که حاجتی داشتند نذر می‌کردند تا در این شب اسدام بزنند حتی اگر در پخت سمنو مشارکتی نداشته باشند.

وی تصریح می‌کند: کار اسدام زدن تا اذان صبح ادامه داشت بعد از اقامه‌ی نماز صبح سمنو را دم می‌گذاشتند یعنی درب تیان را می‌گذاشتند و آتش زیر اجاق را کم می‌کردند.

این قزوین شناس درباره‌ی فال گرفتن عدس پای دیگ سمنو عنوان می‌کند: یک الی دو ساعت بعد از طلوع آفتاب و دم گذاشتن سمنو در برخی خانواده‌ها گرفتن فال عدس مرسوم بود، برای گرفتن فال عدس، نیت می‌کردند و عدس را زیر زبان خود می‌گذاشتند و تا لحظه‌ی برداشتن درب تیان سمنو حرف نمی‌زدند.

وی‌ می‌گوید: درب تیان را با سلام و صلوات بر می‌داشتند و عدس‌ها را از دهان خارج می‌کردند اگر عدس‌ها جوانه زده بود تعبیر آن فال نیک بود.

این قزوین شناس با اشاره به اعتقاد مردم درخصوص حضرت زهرا(س) پای تیان سمنو ابراز می‌کند: قزوینی‌ها بر این باور بودند که سمنو تا پیش از دم گذاشتن شیرین نیست و بعد از دوساعت دم گذاشتن شیرین می‌شود و اعتقاد داشتند که شیرینی سمنو به این علت است که حضرت زهرا(س) در این زمان به سمنو دست می‌زند و سمنو شیرین می‌شود.

وی اضافه می‌کند: بعد از برداشتن درب سمنو ابتدا سهم فقرا و سپس سهم سادات و در ادامه سهم همسایگانی را که در سمنو پزان مشارکت نداشتند را جدا می‌کردند و برای هرکدام یک کاسه یا پیاله سمنو کنار می‌گذاشتند.

پژوهشگر فرهنگ عامه استان قزوین در پایان می‌گوید: در پایان مراسم هرکس به اندازه‌ گندم و مواد اولیه‌ی که آورده بود سهم سمنوی خود را بر می‌داشت و اگر تیان کرایه‌ای بود هزینه‌ی کرایه‌ی تیان، هیزم و سایر اقلام به نسبت بین مشارکت کنندگان تقسیم می‌شد و هرکس سهم خود را پرداخت می‌کرد.
انتهای پیام/3003

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان