نهم دی ماه روز بصیرت و میثاق امت با ولایت نامگذاری شده و اگر به تاریخ بنگریم، نمونههای متعددی از مدیریت رهبری و ولایت در فتنهها را خواهیم یافت؛ لذا برای آگاهی بیشتر دربارهی نقش ولایت در مواجهه با فتنهها به سراغ سه تن از اساتید دانشگاه در رشتههای متفاوت رفتیم.
به گزارش خبرنگار سیاسی صبح قزوین، نهم دی ماه روز بصیرت و میثاق امت با ولایت نامگذاری شده و اگر به تاریخ بنگریم، نمونههای متعددی از مدیریت رهبری و ولایت در فتنهها را خواهیم یافت که از نمونههای متاخر آن میتوان فتنهی 88، حوادث سال 96 و 98 را نام برد.
از این رو برای آگاهی بیشتر دربارهی نقش ولایت در مواجهه با فتنهها به سراغ سه تن از اساتید دانشگاه در رشتههای متفاوت رفتیم تا موضوع ولایت را از ابعاد مختلفی بررسی کنیم، میزگرد «بررسی برون رفت از فتنهها در نظام ولایی» با حضور دکتر مهدی نوریان عضو هیئت علمی گروه فقه و حقوق اسلامی، دکتر بهنام سرخیل عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی و دکتر حسین محمدی عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) قزوین برگزار شد.
در آغاز گفتوگو از دکتر محمدی دربارهی مبانی دینی ولایت میپرسیم و وی در پاسخ توضیح میدهد: برای اینکه ولایت را در فضای محیطهای اجتماعی و مواجهه با فتنهها بفهمیم و به تبع بتوانیم عملکرد رهبری را ارزیابی کنیم، باید نظام فکری و الگوی حاکم بر ساختار ذهنی ولایت را استخراج و مصادیق را با آن تطبیق دهیم.
حفظ اتحاد، نخستین شاخص الگوی ذهنی ولایت
وی اضافه میکند: در مبانی دینی و آیات قرآن، ولایت یک امر دوطرفه و مستلزم پیوستگی و اتصال بین طرفین و معنای اولیهی ولایت، ارتباط است. این ارتباط و پیوستگی در سطوح مختلفی قابل بحث است؛ سطح نخست میان مومنین جامعه است که در آیهی «المُؤمِنونَ وَالمُؤمِناتُ بَعضُهُم أَولِياءُ بَعضٍ » به آن اشاره شده است. سطح دوم ولایت، میان ولی و بدنهی جامعهی مسلمان است و در این گفتمان میتوانیم ولایتمداری را بفهمیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) تصریح میکند: حال اگر بخواهیم شاخصههای الگوی ذهنی رهبری را برشماریم؛ نخستین مورد شناخت ولایت از این اتحاد و پیوستگی و حفظ آن است، ولی به هیچ عنوان از این اصل عدول نمیکند، حتی اگر سایرین این عملکرد او را تخطئه کنند.
این استاد دانشگاه با اشاره به رفتار امیرالمومنین (ع) پس از رحلت رسول خدا و در زمان خلفا توضیح میدهد: رفتار آن حضرت را باید در همین چارچوب فهم کرد، به عنوان مثال در دولت خلیفهی سوم رانت و ویژهخواری اتفاق افتاد و همین امتیازدهی به بنیامیه منتهی به حاکمیت بنی امیه و اظهار وجود معاویه پس از مرگ عثمان شد.
محمدی ادامه میدهد: در آن زمان مردم علیه عثمان اعتراضات جدی داشتند که حتی به قتل عثمان انجامید، با این وجود امیرالمومنین به عنوان ولی جامعه از حاکمیت دفاع میکنند، حمایت ایشان از عثمان به گونهای است که خود در نهجالبلاغه میفرمایند: « به خدا قسم آنقدر از عثمان دفاع کردم که میترسم گناهکار باشم»
حفظ نظام اوجب واجبات است
وی با بیان اینکه شاید برخی تصور میکردند حضرت امیر(ع) از رانتخواری عثمان حمایت میکند، ابراز میکند: با فهم چارچوب ذهنی ولی درمییابیم دفاع حضرت از خلیفهی سوم به همان حفظ وحدت باز میگردد، زیرا اگر امیرالمومنین در مقام مبارزه با رانت خواری قرار میگرفتند، بنیان جامعهی اسلامی از هم گسسته میشد.
این استاد معارف اسلامی با اشاره به سیرهی امام خمینی(ره) در این باره تصریح میکند: امام(ره) فرمودهاند؛ «حفظ نظام اوجب واجبات است» بنابراین اگر مبارزه با فساد و رانت واجب است، حفظ نظام واجب بالاتری است که باید آن را در نظر داشت. امروز این موضوع در برخی جریانهای عدالتخواه درک نمیشود، زیرا کلیت نظام در راه عدالتخواهی مصداقی زیر سوال میرود که اگر منجر به تضعیف نظام شود خود بی عدالتی است؛ چنین افرادی نمیتوانند رفتار ولی را درک کنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) قزوین گریزی به ماجرای گرانی بنزین میزند و اظهار میکند: در این اتفاق رهبری میتوانستند به چند طریق موضعگری کنند؛ نخست سکوت بود، دوم مخالفت و سوم حمایت از تصمیم کارشناسی سران قوا و دفاع از ساختار، اگر ایشان مخالفت میکردند، دوگانگی در حاکمیت القا میشد و به افتراق، گسست اجتماعی و گسست در بدنهی تصمیم گیری دامن میزد که با وحدت به عنوان یکی از شاخصههای الگوی ذهنی ولی و پیوستگی که در مبانی ولایت گفتیم ناسازگاری داشت.
گسست فتنهی 88 با مدیریت رهبری به همگرایی تبدیل شد
محمدی میافزاید: با توجه به فضای غبارآلود فتنهها که میتواند منجر به گسست اجتماعی شود، حضور پررنگ ولی جامعه میتواند جلوی گسست را بگیرد. در فتنهی 88 نیز این گسست صرفا با مدیریت رهبری تبدیل به همگرایی شد و همهی افراد در ایستگاهی به نام 9 دی جمع شدند.
وی در پایان این بخش از صحبتها تشریح میکند: شاخصهی دوم الگوی ذهنی ولی، حقمداری است. ولی حق را اظهار میکند، حتی اگر علیه شخص خود باشد. رهبری در موضوع بنزین میتوانستند سکوت کرده و کنار بکشند، اما چون حقمدار بوده و دنبال نفع شخصی نبودند، علیرغم اطلاع از واکنشها و انتقادات احتمالی که حتی از سوی برخی بدنهی ولایتمدار نیز وجود داشت، مطابق حق عمل کردند. در ادامهی گفتوگو به دیگر شاخصههای الگوی ذهنی ولی اشاره خواهم کرد.
اساس نظام ولایی، محبت میان اجزای اجتماع است
در ادامهی میزگرد دکتر نوریان در بیان تفاوتهای نظام ولایی با دیگر نظامهای حکومتی اظهار میکند: در نظامهای به اصطلاح دموکرات، مردم به عنوان شهروند صرف در جامعه مورد تحلیل قرار میگیرند، اما مردم در نظام ولایی اگرچه حیات و زیست شهروندی دارند، اما یک نگاه مسئولانهای هم در آن وجود دارد؛ روایتی وجود دارد که «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته».
وی ادامه میدهد: در نظام ولایی اگرچه همهی شهروندان جامعه حیات شهروندی دارند، اما جایگاه آنها با ادبیات شهروندی مطرح در جامعهی مدنی متفاوت است، مردم در نظام ولایی زندگی تکلیفمحورانهای در عین برخورداری از حقوق دارند و آنچه آنان را به این ساختار پیوند می دهد بیش از آنکه الزامات قانونی باشد، ارادت قلبی و محبت عمیقی است که در این ساختار مشاهده میکنند و به آن دلبستگی دارند.
نوریان ابراز میکند: لذا فقدان چنین علقهای آسیب جدی و سهمگینی را متوجه نظام میکند و البته دشمنان هم تمرکز اصلیشان را بر همین موضوع علقه امام و امت قرار دادهاند و نشانه گیری آنها نیز بر همین محبت موجود میان مردم و رهبری است.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه نظام ولایی بر اساس محبت است، تصریح میکند: اجزای نظام جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام ولایی، نه صرفا بر اساس انجام وظیفه و رابطهی قانونی حاکم و شهروند، بلکه بر اساس محبت میان اجزای اجتماع برقرارند و حلقهی وصل افراد به یکدیگر ایمان و اعتقاد است.
دعوت به صبر، استراتژی اصلی رهبری در سال 88
عضو هیئت علمی گروه فقه و حقوق دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) قزوین اذعان میکند: اگر این محبت برقرار باشد، حلقههای متصل اجتماع مانند زنجیرههایی به هم پیوسته عمل نموده و از هم گسسته نمیشوند و همین به منزلهی وجود انسجام اجتماعی میان شهروندان در چنین جامعهای است.
وی در ادامه به آیهای در وصف امیرالمومنین(ع) که سرچشمهی ولایت به آن باز میگردد اشاره و توضیح میدهد: آیهی «انَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ » انحصارا درباره حضرت امیر است و در مفهوم نمیتوانیم آن را به دیگران تسری دهیم، اما مفهوم ولایت که در قرآن مورد بحث قرار گرفته و نقطهی اعلای نظام ولایی که ولایت امیرالمومنین(ع) است، را معرفی میکند.
نوریان تاکید میکند: این آیه معانی متعددی را دربرمیگیرد که از جمله مهمترین آنها اشاره به مبنای محبت است، حالا اگر بخواهیم کارکرد نظام ولایی در برون رفت از شرایط فتنهگون را بسنجیم یکی از بهترین زوایای قابل بحث همین زاویه انسجام بخشی ولایت براساس محبت طرفینی خواهد بود.
این استاد فقه و حقوق اسلامی میافزاید: اگر به فتنه به معنای فضای غبارآلودی که حق را نمیتوان از باطل تشخیص داد و منافق در آن میتواند حیات داشته باشد، بنگریم؛ درمییابیم اگر نظام ولایی به معنای تام خود برقرار و محبت میان اعضای جامعه وجود داشته باشد، این انسجام موجب از میان رفتن فضای غبار آلود به واسطهی همین محبت اصیل و الهی میشود.
نوریان با بیان مدیریت رهبری در سال 88 میگوید: در آن زمان با فرمان رهبر انقلاب که صبر را به عنوان استراتژی اصلی برخورد با مسائل سال 88 توصیه کردند، شهروندان بر اساس محبت ایمانی به یکدیگر آستانهی صبر و تحمل خود را افزایش داده و به تدریج پردههای پوشاننده کنار رفت و ماهیت اصلی قضایا روشن شد، سر منشا خروج از فضای فتنهانگیز هم جلوهای از محبت و ولایت یعنی قیام عاشورا بود که مردم مطابق محبتی که به ولایت اهل بیت(ع) داشتند، در صحنه حضور یافتند و آبی بر آتش افروختهی دشمنان اسلام ریختند.
چرا ایران موقعیت حساسی دارد؟
در ادامه دکتر سرخیل با اشاره به اهمیت نقش و جایگاه مدیریت و رهبری که موجب شده این موضوع به صورت تخصصی در رشتههای مختلف دانشگاهی از جمله مدیریت، جامعهشناسی و علوم سیاسی بررسی شود، اظهار میکند: به دلیل سابقهی فرهنگی تاریخی ایران و همچنین تاثیر و نفوذ گسترده دین و به ویژه اسلام در ایران، رهبری در ایران از اهمیت مضاعفی برخوردار بوده و مراجع و علمای دین همواره نقش بیبدیلی داشتهاند که شاید یکی از معروفترین نمونههای تاریخی به جنبش تنباکو مربوط باشد که طی آن رهبری جامعه ورای ساختار حکومتداری با علما بوده و علما نقش رهبری خود را ایفا کردند.
وی میافزاید: در بررسی سیر تاریخی جایگاه رهبری ملاحظه میکنیم با تدابیر عمیقی که حضرت امام خمینی(ره) اندیشیدند، جایگاه رهبری دینی در قالب بخش اصلی از حکومت، تاثیرگذاری مستقیم در عرصهی حکومت یافته و مجال حضور بیشتر در لایههای مختلف حکومت داشته، به طوری که اصل ولایت فقیه به نظام مشروعیت دینی داده است.
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) قزوین تصریح میکند: بحث دیگر که در تحلیل مسائل باید به آن توجه شود، موضوع قرار گرفتن ایران در منطقهای خاص در عرصهی بینالمللی است که به تعبیر ما غرب آسیا یا همان خاورمیانه است. این موقعیت ژئواستراتژیک ویژگیهایی را به کنشگران و بازیگران درون منطقه از جمله بازیگران مهمی مثل ایران تحمیل میکند و بنا به تعبیر بازیگران خارجی، ایران را جزو کنشگران اصلی و قطعی در معادلات قرار میدهد.
این استاد دانشگاه با اشاره به شاخصها و پارامترهای اصلی این منطقه در عرصه بین المللی توضیح میدهد: بخشی از وضعیت خاص غرب آسیا به دلیل انرژی است که بخش مهمی از تبادلات انرژی دنیا از این منطقه صورت میپذیرد و برای نمونه بر اساس برخی آمارها ایران دومین کشور دارای منابع عظیم گاز جهان است که این موضوع بر استمرار اهمیت این کشور در معادلات آتی انرژی میافزاید.
وی ادامه میدهد: مساله مهم دیگر حضور چالشبرانگیز و بحرانزای رژیم صهیونیستی در منطقه است که با توجه به اینکه بافت اجتماعی و فرهنگی این منطقه به شدت تحت تاثیر جهان اسلام بوده، طبیعتا موجب بروز حساسیتهای بین المللی میشود و اگرچه ممکن است برخی دولتهای منطقه سعی در عادی سازی و رسمیت دادن به این رژیم باشند و آن را بپذیرند، اما جوامع اسلامی با وجود طرحهایی مثل خاورمیانهی جدید، خاورمیانهی بزرگ و معاملهی غرب همچنان آن را نپذیرفتهاند.
نمونههایی از مدیریت دقیق رهبری در مسائل منطقهای
سرخیل با بیان دلیل دیگر اهمیت منطقهی غرب آسیا عنوان میکند: این منطقه از جهت بازار مصرف نیز اهمیت خاصی دارد، طوریکه برای مثال حجم عمدهی اسلحهی دنیا در این منطقه و توسط کشورهایی چون عربستان، امارات، قطر و کویت خریداری میشود. لذا این چند نمونه موجب حساسیت ویژه این منطقه در معادلات کلان بین المللی میشود که در نهایت میتوان گفت ایران در یک محیط امنیتی سیال و چند لایه قرار گرفته و نیاز به کلاننگری در عرصههای داخلی و خارجی است.
عضو هیئت علمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) قزوین در ادامه به نمونههایی از نقشآفرینی رهبری اشاره و تصریح میکند: میتوان به حملهی عراق به کویت در سال 1990 و در پی آن حملهی امریکا به عراق اشاره کرد؛ فرض بسیاری از تحلیلگران آن زمان این بود که ایران به دلیل مخالفت با امریکا از صدام حمایت میکند؛ خود صدام هم همین تصور را داشت. اما این تحلیل نادرست بود و شناخت دقیق رهبری از مسائل موجب عدم ورود ایران به این جریان شد، در حالی که بسیاری از تحلیلگران ما میگفتند اکنون وقت خوبی برای مقابله با آمریکاست.
این استاد دانشگاه اضافه میکند: نمونهی دیگر مربوط به اشغالگری طالبان در افغانستان و به تبع آن حمله به کنسولگری ایران در مزار شریف است که طی آن برخی دیپلماتها و خبرنگار ما از جمله شهید صارمی به شهادت رسیدند، برخی تحلیلها در آن زمان بر این بود که طالبان گروه کوچکی است که برای رفع بحران باید آن را از بین ببریم.
وی ابراز میکند: این گروه شناخت دقیقی از شرایط و طالبان نداشتند، حتی بخشی از نیروهای نظامی ایران نزدیک مرز افغانستان مستقر شدند و یک مانور نظامی هم در مرز ایران و افغانستان انجام دادیم. در حالی که رهبری با توجه به شناخت نفوذ دین در جامعه و فهم ماهیت طالبان به عنوان یک گروه افراطگرای دینی از اعمال این سیاست جلوگیری کردند.
شرایط خاص کشور در سال 88 و نیاز به آرامش و ثبات
سرخیل با بیان اینکه انسجام اجتماعی و ثبات داخلی مقوم و پیشبرندهی سیاست خارجی است، میگوید: از این جهت میتوان گفت «سیاست خارجی امتداد سیاست داخلی است.» مسئولان و دستاندرکاران سیاست خارجی نیز میگویند هر زمان پشتوانهی مردمی و انسجام اجتماعی وجود داشته و دشمن از این موضوع مطلع بوده، خیلی راحت پشت میز مذاکره نشستهایم. هرجا هم دشمن در ما احساس چنددستگی کرده، به فکر امتیازگیری بیشتر افتاده است.
این استاد علوم سیاسی با اشاره به شرایط خاص امنیتی در داخل و خارج از کشور در سال 88 ابراز میکند: اوج اقدامات تروریستی گروه عبدالمالک ریگی در سال 88 بود که اتفاقا اسفند همان سال نیروهای امنیتی ریگی را در آسمان ایران دستگیر کردند. در همین زمان مسائل منطقه مانند تحولات عراق به سمتی میرفت که پس از آمدن اوباما و دیگر شرایط داخلی عراق، بحث خروج امریکا از عراق شدت گرفت و منجر به اعلام خروج از عراق شد. در این شرایط متشنج منطقهای، اجماع ملی حکم میکند به سمت وحدت و آرامش داخلی برویم؛ چراکه هر اندازه ایران به ثبات و آرامش بیشتری برسد، در سیاست خارجی امکان نقشآفرینی بهتری خواهد داشت. لذا رهبری نیز همواره کشور را به همین سمت هدایت کردهاند.
عضو هیئت علمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) قزوین تاکید میکند: اگر از منظر سیاست خارجی به فتنهی 88 نگاه کنیم، رهبری در بازهی سال 88 تا 89 مدام به چند کلیدواژه اصلی اشاره میکنند؛ یکی از آنها صبر و مدارا و دیگری شناخت راه از بیراهه در فضای غبارآلود فتنه است، از وظایف مهم رهبری در این جریانات شناسایی، تعریف و تبیین مسیر است، حال ایشان بر اساس چه رویکردی این کار را کردند؟ طبیعتا بخش مهمی از پاسخ به ویژگیهای ممتاز رهبری نسبت به سایر شخصیتها مربوط بوده که به نگاه فراجناحی ایشان باز میگردد که در برگیرندهی منافع ملی و رویکرد وحدتبخش است.
انتهای پیام/ 5001
دیدگاه ها