یک جریان سیاسی درون نظام است که برای فرار از گرداب ناتوانی در اجرای وعدههای بزرگ سیاسی و اقتصادی خود، «مذاکره» را تنها راهحل کشور در برون رفت از فشارهای اقتصادی، سیاسی و روانی دشمن میداند. این در حالی است که زیرساخت این تفکر هم چیزی جز «توهم» نیست
صبح قزوین؛______محمدرضا ذاکر.
هشت سال دفاع مقدس ملت ایران برابر جنگ تحمیلی و هجوم همهجانبه دشمنان انقلاب و نظام اسلامی حاوی رخدادها و حوادث آموزنده و عبرتانگیز است که تأمل و تعمق پیرامون آن میتواند کشور را با هوشمندی و درایت در بستر تاریخ و آوردگاههای حساس و سرنوشتساز آینده راهنمایی کند.
اقدام جنایتآمیز مرداد67 مجاهدین خلق، در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ زمینههای لازم برای پایان جنگ و عبور سرافرازانه ملت ایران از این فتنه فرامنطقهای را فراهم آورده بود از جمله رخدادهای مهم و عبرتآموز تاریخ انقلاب اسلامی به شمار میرود.
در روز ۸ مرداد ۱۳۶۷ عناصرانقلابی ارتش جمهوری اسلامی به فرماندهی سردار سرافراز اسلام شهید علی صیادشیرازی، بعد از سه روز نبرد بیامان و نابرابر، با پاکسازی منطقه اسلامآباد و کرند غرب از لوس وجود منافقین،که با حمایت مستقیم حزب بعث عراق و تحت عنوان «عملیات فروغ جاویدان» وارد خاک ایران شده بودند، «عملیات مرصاد» را به پیروزی رساندند.
عملیات مرصاد و عهدشکنی دشمن شکست خورده
برخلاف رسوم حاکم بر فضای سیاسی قراردادها و قطعنامه های سازمان ملل متحد و علیرغم اینکه عراق یکسال پیش تر از ایران قطعنامه 598 را پذیرفته و خواستار آتش بس میان دوکشور بود، عهدشکنی دشمن شکست خورده و ترغیب منافقین برای حمله ای همه جانبه به کشور عزیزمان از جمله نادرترین اقدامات در سطح بین الملل و نکات حائز اهمیت در تاریخ سیاسی و نظامی کشورمان است.
نکته دیگر درباره این عملیات، نزدیکی آن با تاریخ پذیرش قطعنامه بود به نحوی در کمتر از یک هفته از پس از پذیرش قطعنامه توسط امام خمینی(ره)، دشمن با طرح ریزی یک عملیات گسترده، سعی در براندازی نظام نوپا ولی آماده و انقلابی ایران داشت. اما یک بار دیگر، وجود رهبری حکیم و دوراندیش و سربازانی دلیر و انقلابی مانع از رسیدن منافقین به اهداف شوم و از پیش تعیین شده استکبار گردید.
اگر چه امام خمینی با پذیرش قطعنامه در ۲۷ تیر ۱۳۶۷، موقعیت نظام جمهوری اسلامی را در شرایط بوجود آمده حفظ کرد و پس از هشت سال مبارزه، دشمن را از اشغال حتی یک وجب خاک ایران ناامید کرد که در تاریخ جنگ ها بی سابقه است، لکن این تصمیم به منزله پایان مبارزه نبود! و بنظر می رسید برای ایران یک تغییر تاکتیکی و اتخاذ شیوه جدیدی از مبارزه و برای دشمن، فرصتی برای بازپروری و به نمایش گذاشتن اوج خباثت و رزالت بوده است.
شاهد مثال این ادعا، بیانات امام روح الله، پس از قبول قطعنامه است. آنجا که امام در جهت حفظ و استحکام نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران، خطاب به ملت ایران در رابطه با علت پذیرش قطعنامه اینگونه فرمودند: «اکیداً به ملت عزیز ایران سفارش می کنم که هوشیار و مراقب باشید! قبول قطعنامه از طرف جمهوری اسلامی ایران به معنای حل مسئله جنگ نیست! با اعلام این تصمیم، حربه تبلیغات جهانخواران علیه ما کند شده است؛ ولی دورنمای حوادث را نمی توان به طور قطع و جدی پیش بینی نمود. و هنوز دشمن از شرارتها دست برنداشته است! و چه بسا با بهانه جوییها به همان شیوه های تجاوزگرانه خود ادامه دهد».
«راهبرد مقاومت» تنها راه ایستادگی در برابر دشمنان
پیش بینی تلخ و تاریخی امام، تنها یک هفته دیگر جامه عمل پوشید و دشمن بدون ذره ای پایبندی به قطعنامههای بین المللی و مذاکرات سنگین و دوره ای دو کشور مبنی بر آتش بس نظامی، یک بار دیگر ثابت کرد که تنها راه ایستادگی در برابر زیاده خواهیها و دشمنیهای بدخواهان اسلام عزیز، «راهبرد مقاومت» است.
اکنون با گذشت سه دهه از پایان جنگ نظامی علیه کشورعزیزمان، روز به روز خباثتها و زیاده طلبیهای دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب رنگ و روی تازه ای به خود میگیرد و دنیای کفر درصدد است با شیوههای مختلف نظامی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی، قطار انقلاب را از ریل اصلی اش منحرف کند و مانع اثربخشی و پیش روندگی و پیش برندگی انقلاب اسلامی شود.
در این بین تکیه بر اصل ولایتمداری و اتخاذ راهبرد مقاومت و ایستادگی و پرهیز از ساده انگاریها و مصلحت اندیشی سیاسی و مرسوم در عرصه دیپلماتیک، یک روش آزموده و مدل موفق در تاریخ چهل ساله انقلاب اسلامی است.
خواستگاه پیش بینیهای امامین انقلاب درباره عدم خوشبینی به دشمن کجاست؟
پیش بینی امام روح الله درباره عدم پایبندی دشمن به قطعنامههای بین المللی و پیش بینیهای امام خامنه ای از عدم ثبات سیاسی در بین سران کشورهای غربی و آمریکای جنایتکار در قضیههای سالهای اخیر از جمله مذاکرات هسته ای موسوم به «برجام»، هر دو از یک جنس اند و موئد این مطلب اند که هرگاه ما چشم به بیگانه دوختیم و از توانمندیها و ظرفیتهای خود دریغ کردیم شکست خوردیم و در مقابل، هرجا با توکل برخدا و تکیه بر سلاح ایمان، در مقابل دشمنان ایستادگی کردیم، پیروزی و ظفرمندی نصیب ملت شریف ایران اسلامی شده است.
اما متأسفانه امروز در شرایط جنگ نابرابر اقتصادی، که به تعبیر تئورسین های اتاق جنگ دشمن «جنگ اقتصادی تنها راه شکست جمهوری اسلامی است»، برخی ساده لوحانه یا خائنانه تلاش میکنند پادزهر این جنگ را «مذاکره» معرفی نموده و بگویند برای اینکه درگیر جنگی ویرانگر نشویم، چارهای جز مذاکره نداریم و بر همین اساس منتقدان مذاکره را طرفدار جنگ معرفی مینمایند.
جالب است بزرگان همین طیف سیاسی در جریان نوشاندن جام زهر به امام، اصرار داشتند که به محض امضای توافق بین المللی و مذاکره با صدام، جنگ پایان می یابد و درگیر جنگ بزرگتری نمیشویم ولی دشمن با طرح ریزی و اجرای عملیات گسترده «فروغ جاویدان» نشان داد که مذاکره هرگز نمیتواند راه حل مطمئن و قابل اتکایی باشد.
توهمی به نام دوگانه«جنگ - مذاکره»!
لذا میتوان گفت اساساً دوگانه «جنگ - مذاکره» یک دوگانه توهمی است یعنی وجود خارجی ندارد. بلکه آنچه وجود دارد یک جریان سیاسی درون نظام است که برای فرار از گرداب ناتوانی در اجرای وعدههای بزرگ سیاسی و اقتصادی خود، «مذاکره» را تنها راهحل کشور در برون رفت از فشارهای اقتصادی، سیاسی و روانی دشمن میداند. این در حالی است که زیرساخت این تفکر هم چیزی جز «توهم» نیست و به طور واقعی، مذاکره در تجربه بشر، نه لزوماً مانع وقوع جنگ و نه راهحل قطع یا کاهش دشمنیهاست.
انتهای پیام/3000
دیدگاه ها