دلخوشی به مذاکرات و تعهدات چهار ساله ایران سبب شد که برجام در نهایت بی فرجام شود و عملاً میتوان گفت که هیچ دستاوردی برای ایران نداشته است. نتیجه آن در نهایت این بود که صنعت هستهای را چندین سال از پیشرفت دورتر کرد که شاید ضرر آن قابل جبران نباشد.
به گزارش صبح قزوین؛____ گزارشگر حیدر ولیزاده.
نزدیک به چهار سال از توافق برجام یا همان برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام (Joint Comprehensive Plan of Action) میگذرد. در 23 تیر سال 1394 بود که توافق نهایی بین ایران، اتحادیه اروپا و 5+1 حاصل شد و برجام رسمیت یافت.
برجام حاصل یکی از طولانیترین مذاکرات بین ایران و کشورهای دیگر خصوصاً 5+1 بود که طبق این توافق در برابر تعطیلی برخی از فعالیتهای مرتبط با انرژی هستهای، کشورهای 5+1 و اتحادیه اروپا متعهد میشد که تحریمهای اعمال شده به واسطه برنامه ی هستهای در سالهای گذشته را تعلیق و لغو کند.
پیشینه مذاکرات منتهی به برجام
مذاکرات ایران با کشورهای اروپایی و غربی در مورد انرژی هستهای به 29 مهرماه 1382 بازمیگردد، اولین مذاکره که به "بیانیه سعد آباد" نیز مشهور است، بین ایران و سه کشور اروپایی (فرانسه، بریتانیا و آلمان) در زمان دولت اصلاحات انجام گرفت و ریاست هیئت ایرانی مذاکره کننده با حسن روحانی و کمال خرازی بود.
پس از این، مذاکرات دیگری نیز در دولت اصلاحات با کشورهای اروپایی انجام شد که به "توافق بروکسل" و "توافق پاریس" ختم شد، طی این توافقها ایران متعهد میشد که به صورت داوطلبانه فعالیتهای هستهای خود را تعطیل کند. در اواخر دولت اصلاحات به دلیل ضررهای زیاد وارد شده از تعطیلی فعالیتهای هستهای، دولت وقت تصمیم میگیرد که فعالیتهای هستهای را مجدداً آغاز کند.
در بهمن 1384 ایران، در حضور بازرسان آژانس بینالمللی انرژی هستهای، تأسیسات هستهای نطنز را فک پلمب کرد، با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد فعالیتهای هستهای با سرعت بیشتری به کار خود ادامه داد و ایران به کشورهای عضو باشگاه اتمی پیوست.
با افزایش فعالیتهای هسته ای ایران، گروه 5+1 نیز با تصویب قطعنامههای مختلف در شورای امنیت تحریمهای گوناگونی را علیه ایران اعمال کرد و در همین حین نیز مذاکرات مختلفی با 5+1 برای حل مناقشات در شهرهای ژنو، بغداد، استانبول، مسکو و آلماتی شکل میگیرد که با توجه به زیاده خواهی کشورهای غربی و کوتاه نیامدن ایران از تعلیق فعالیتهای هستهای در دولت احمدی نژاد، توافقی حاصل نشد.
با روی کار آمدن دولت روحانی، غربیها که از تیم مذاکره کننده قبلی ناامید شده بودند، برای دستیابی به یک توافق و ایجاد محدودیت در فعالیتهای هستهای ایران امیدوار شدند، البته دولت حسن روحانی نیز برای دستیابی به یک توافق و پایان مناقشات ده ساله ایران با غرب بی میل نبود و وعدههایی را نیز داده بود.
روحانی در یکی از سخنرانیهای انتخاباتی خود در سال 92 در مورد تحریمها گفت: «امروز دشمن پرونده هستهای ایران به شورای امنیت برده که ما باید پرونده را از شورای امنیت خارج کنیم، باید تلاش کنیم تا تحریمهای ظالمانه برداشته شود، زیرا این سلطهطلبی آمریکاست و ظلم شورای امنیت سازمان ملل به ملت ایران را نشان میدهد».
وی همچنین تاکیده کرده بود که «حق هستهای حق مسلم مردم ماست البته در کنار آن توسعه کشور نیز حق مسلم مردم است. ایستادگی در برابر تحریم و رفع آنان و رابطه خوب با دنیا داشتن نیز حق مسلم مردم ماست. برنامه هستهای برای توسعه و عظمت کشور است و دولت من با کمترین هزینه این حق را تثبیت میکند.»
با چراغ سبز روحانی دور جدیدی از مذاکرات ایران با اتحادیه اروپا و 5+1 آغاز شد، این بار نقش آمریکا پر رنگتر از گذشته شده بود. در این بین مذاکراتی در نیویورک، ژنو (4، 5 و 6) و لوزان انجام شد و در مجموع 22 ماه طول کشید.
مذاکرات نهایی وین و توافق برجام
مذاکرات هستهای ایران با اتحادیه اروپا و گروه 5+1 در دولت روحانی پس از گذشت دو سال از عمر دولت روحانی و مذاکرات در سطوح مختلف سرانجام در وین اتریش با توافقی به پایان رسید. در ۲۳ تیر ۱۳۹۴ محمد جواد ظریف و فدریکا موگرینی با حضور در مقابل رسانههای بین المللی دستیابی به توافق نهایی را که از آن پس "برجام" نامیده شد را اعلام کردند.
براساس برجام، ایران محدودیتهای اعمال شده در زمینه فعالیت هستهای از جمله کاهش تعداد سانتریفیوژها، نظارت دائمی و منظم آژانس بین المللی انرژی هستهای، نداشتن اجازه ساخت نیروگاه هستهای به مدت پانزده سال، تعطیلی مرکز فردو در زمینه غنی سازی اورانیوم به مدت پانزده سال، کاهش ذخیره اورانیوم، کاهش تولید پلوتونیم در اراک، خروج سوخت هستهای از ایران را پذیرفت.
براساس برجام، گروه 5+1 نیز متعهد میشود که شورای امنیت سازمان ملل متحد، طی جلسهای برجام را تأیید خواهد نمود و تمام مفاد قطعنامههای قبلی خود در خصوص موضوع هستهای ایران شامل ۱۶۹۶ (۲۰۰۶)، ۱۷۳۷ (۲۰۰۶)، ۱۷۴۷ (۲۰۰۷)، ۱۸۰۳ (۲۰۰۸)، ۱۸۳۵ (۲۰۰۸)، ۱۹۲۹ (۲۰۱۰) و ۲۲۲۴ (۲۰۱۵) را همزمان با اجرای اقداماتِ توافق شده ی مرتبط با هستهای توسط ایران که توسط آژانس راستیآزمایی میشوند، لغو خواهد کرد.
طبق پیوست دوم این توافق، تحریمهای اتحادیه اروپایی و ایالات متحده در روز اجرایی شدن برجام لغو میشوند، این تحریمها در حوزههای مالی، بانکی، بیمه، نفت، گاز، پتروشیمی، کشتیرانی، کشتیسازی، ترابری، طلا و فلزات گرانبها، اسکناس، سکه، موارد مجاز هستهای، فلزات، نرمافزار و تسلیحات میباشند. همچنین نام برخی از شرکتها و اشخاص حقیقی ایرانی مرتبط با برنامه هستهای ایران طبق این پیوست از تحریم درآمد.
سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا هیچگونه تحریم یا اقدامات سختگیرانه دیگری در زمینه انرژی هستهای علیه ایران وضع نخواهند کرد.
ایالات متحده امریکا و اتحادیه اروپا تحریمهای مربوط به انرژی هستهای ایران (به گونهای که در ضمیمه ۲ توافقنامه آمده) را پس از آن که آژانس بینالمللی انرژی هستهای تأیید کرد که ایران گامهای مؤثری برداشته، لغو خواهند نمود.
شروط 9 گانه رهبر انقلاب و اجرای برجام
با تأیید شورای امنیت سازمان ملل، حمایت اتحادیه اروپا، امضا باراک اوباما و تأیید مجلس شورای اسلامی ایران در 19 مهر 1394 برجام جنبه رسمی یافت و موانع اجرای آن رفع شد.
در این میان مقام معظم رهبری نیز شروط نه گانه ای را برای اجرای برجام تعیین کردند که بر اساس آن دولت حسن روحانی با عبرت گیری از تاریخ و سابقه بدعهدیهای غرب، با رعایت شروط نه گانه میتوانست برای اجرای برجام گام بردارد.
این شروط شامل موارد زیر بودند:
طبق مفاد برجام با تأیید آژانس انرژی اتمی، در صورت انجام تعهدات مقدماتی از سوی ایران، تعهدات کشورهای غربی نیز باید اجرایی میشد. با تأیید انجام تعهدات ایران در ۲۶ دی ۱۳۹۴ در ساعت اولیه روز ۲۷ دی ۱۳۹۴ (۱۷ ژانویهٔ ۲۰۱۶)، بیانیه ی اجرایی شدن برجام و لغو همه تحریمهای اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا و همه قطعنامههای تحریمی شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران، در مقر آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین، توسط فدریکا موگرینی، نماینده عالی اتحادیه اروپا در سیاست خارجی و امور امنیتی و محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران قرائت شده و به موجب آن برنامهٔ جامع اقدام مشترک اجرایی شد که به موجب آن بلافاصله کلیه ی تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای ایران از هشت سال گذشته برچیده شد، هر چند طرفهای مقابل چندان به وعدههای خود عمل نکردند.
خروج امریکا از برجام و امیدواری دولت ایران
برجام که یک توافقنامه بین المللی بود و مورد پذیرش جامعه جهانی قرار گرفته بود، با روی کار آمدن دولت ترامپ بیش از پیش به صورت جدی مورد تهدید قرار گرفت، طوری که ترامپ قبل و بعد از روی کار آمدن بارها تاکید کرده بود که برجام را لغو خواهد کرد.
متعهد بودن ایران به مفاد برجام، کار را برای ترامپ به منظور خروج از این توافق بین المللی سخت میکرد، بالاخره در 18 اردیبهشت 97 دولت ترامپ رسماً خروج خود را از برجام اعلام کرد.
با وجود خروج امریکا از برجام دولت ایران همچنان برای اجرای آن متعهد بود و در این مدت نیز با کشورهای اروپایی برای ارائه راهکارهای جایگزین به منظور خروج امریکا و عواقب آن مذاکراتی انجام شد ولی این مذاکرات نیز سرانجامی نداشت و حتی کشورهای اروپایی به تعهدات خود نیز عمل نکردند.
کاهش تعهدات ایران و به تکاپو افتادن غرب
ناامیدی دولت ایران از غرب و متعهد نبودن آنها به برجام سبب شد که در 18 اردیبهشت 98 شورای عالی امنیت ملی با صدور بیانیهای اعلام کرد که اجرای برخی از تعهدات در برجام را توقف خواهد کرد.
در بیانیه شورایعالی امنیت ملی به کشورهای باقی مانده در برجام شصت روز فرصت داده شده تا تعهدات خود به ویژه در حوزههای بانکی و نفتی را عملیاتی نمایند؛ در غیر این صورت در گام بعدی، جمهوری اسلامی ایران رعایت محدودیتهای مربوط به سطح غنی سازی اورانیوم و اقدامات مربوط به مدرن سازی رآکتور آب سنگین اراک را نیز متوقف خواهد کرد.
با کاهش تعهدات ایران و با گذشت نزدیک به چهل روز از فرصت ایران برای کشورهای اروپایی و ناامید شدن امریکا از مذاکره با ایران، کشورهای غربی از آغاز مجدد فعالیتهای هستهای ایران به تکاپو افتادند.
وزیر خارجه آلمان برای گفت و گو با مقامات ایرانی وارد تهران شد، نخست وزیر ژاپن نیز بعد از چهل سال به منظور رایزنی وارد ایران شد و با مقامات ایران دیداریهایی را انجام داد و انتظار میرود که با مقاومت بیشتر ایران، تکاپو در جبهه غرب بیشتر شود.
مذاکرهای که بی سرانجام بود
از سال 92 تا به امروز و در دو دولت حسن روحانی بیشترین تمرکز دولت بر روی مذاکره به طور عام و برجام به طور خاص بوده است. تاکید بیش از حد دولت روحانی بر این که مذاکره و در ادامه رفع تحریمها، تنها راه حل نجات کشور است سبب شد که دولت روحانی در زمینه مذاکرات به صورت عجولانه عمل کند و بر ظرفیتهای داخلی تاکید نداشته باشد.
با وجود اینکه رهبر انقلاب قبل از مذاکره، در حین مذاکره و پس از توافق و حتی خروج امریکا، به دولت روحانی هشدارهای اساسی داده بودند و رعایت آنها میتوانست امنیت بالایی را به مذاکرت ببخشد، اما هیچکدام از هشدارها مورد توجه جدی واقع نشد و دولت در مواقع بسیاری با خوشبینی از خط قرمزهای تعیین شده خارج شد.
دلخوشی به مذاکرات و تعهدات چهار ساله ایران سبب شد که برجام در نهایت بی فرجام شود و عملاً میتوان گفت که هیچ دستاوردی برای ایران نداشته است. نتیجه آن در نهایت این بود که صنعت هستهای را چندین سال از پیشرفت دورتر کرد که شاید ضرر آن قابل جبران نباشد.
مقاومت گزینه قطعی
امروز در شرایطی که امریکا به دنبال سلطه بیشتر بر ایران است و اروپا حتی حاضر نیست که تعهدات برجامی خود را اجرایی کند، عملاً "مذاکره" به بن بست رسیده است و تنها با"مقاومت" میتوان از بحرانها خارج شد.
امروز " گزینه قطعی ملت ایران مقاومت است " ، بر این اساس باید توجه به ظرفیتهای داخلی در اولویت باشد که توجه نکردن به این ظرفیتها مهمترین حلقه گم شده دولت روحانی بوده است که سبب بروز بسیاری از مشکلات و نابه سامانیهای اقتصادی در دولت دوم وی شد.
انتهای پیام/2002
دیدگاه ها