۱۸/رمضان/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۱/۰۹ پنجشنبه

صبح قزوین عربستان، اسرائیل‌ و‌ آمریکا هرگونه فرصتی را برای تغییر‌نظام داخلی‌ایران مغتنم می شمارند/ رؤیای سرنگونی‌ایران توسط دشمنانش‌محقق‌نخواهد شد
کد خبر: ۲۷۰۸۲۴ تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۱۰/۲۹ ساعت: ۱۶:۲۶ ↗ لینک کوتاه

رسانه خبری آمریکایی تحلیل کرد؛

عربستان، اسرائیل‌ و‌ آمریکا هرگونه فرصتی را برای تغییر‌نظام داخلی‌ایران مغتنم می شمارند/ رؤیای سرنگونی‌ایران توسط دشمنانش‌محقق‌نخواهد شد

مسائل اقتصادی ایران بسیار واقعی هستند، اما رؤیای سرنگونی ایران توسط عربستان سعودی، اسرائیل و واشنگتن محقق نخواهد شد زیرا فاقد همدست قدرتمند داخلی هستند.

عربستان، اسرائیل‌ و‌ آمریکا هرگونه فرصتی را برای تغییر‌نظام داخلی‌ایران مغتنم می شمارند/ رؤیای سرنگونی‌ایران توسط دشمنانش‌محقق‌نخواهد شد
به گزارش سرویس سیاسی  صبح قزوین ، رسانه خبری آمریکای شمالی globalresearchنوشت: اعتراضات در ایران در سال‌های 2017 تا 2018، هم به لحاظ دینامیک (پویایی) داخلی و هم از نظر مداخلات دشمنان خارجی ایران، شباهت زیادی با سوریه در اوایل سال 2011 دارد. در عین حال، تفاوت های مهمی نیز در این زمینه وجود دارد.
 
اعتراضات گسترده در ایران در 28 دسامبر 2017 (7 دی ماه 1396)، از مشهد آغاز شد. مشکلات اقتصادی خاص پشت پرده این اعتراضات بوده است. اعتراضات تهران و مشهد در ماه‌های ژانویه و نوامبر سال 2017، به خاطر ورشکستگی نهادهای مالی در یک رسوایی به عنوان "تحدید حدود دریای خزر" (کاهش سهم ایران از دریای خزر) به وقوع پیوست. بسیاری از سرمایه گذاران کوچک، اندوخته خود را از دست دادند.
 
در پایان سال گذشته، میزانی از شکایات دیگر نیز از جمله افزایش قیمت ها، کاهش شغل و افزایش بیکاری اضافه شد. البته باید ناامیدی حاصل از توافقنامه برجام که منجر به کاهش تحریم ها و فروش بیشتر نفت شد و هنوز به مزایای اقتصادی قابل توجهی برای مردم عادی تبدیل نشده است، را به این نارضایتی ها اضافه کنیم.
 
گسترش این اعتراضات شهرهای دیگر، گروه‌های سیاسی کوچکی که اکثریت آنها از سوی بیگانه حمایت می شدند را جذب خود کرد تا هدف خودشان یعنی تغییر نظام را به این اعتراضات بیافزایند. این هدف توسط حامیان خارجی آنها تقویت می شد. بزرگترین سازماندهی در در راستای اعمال تغییرات در نظام ایران، سلطنت‌طلبان و گروه تروریستی ممنوعه مجاهدین خلق بودند. مجاهدین خلق به عنوان یک جنبش چپ ملی آغاز به فعالیت کرد اما سپس توسط صدام حسین و بسیاری از دشمنان خارجی ایران خریداری شد.
 
ما باید به خاطر داشته باشیم که در ماه های اخیر، تجاوز علیه ایران، علنا و مکررا از سوی رهبران عربستان سعودی، اسرائیل و آمریکا، رسما بیان شده است. حملات تروریستی داعش به تهران در ماه ژوئن سال 2017 (خرداد ماه سال 1396)، چند هفته قبل و پیش از تهدید مستقیم شاهزاده محمد بن سلمان رخ داد.
 
وی گفته بود: "جنگ را به داخل مرزهای ایران می کشانیم."
 
در هفته های آخر سال 2017، واشنگتن و اسرائیل تهدیدات مشترکی علیه ایران صادر کردند و اظهار داشتند که آنها بر اهداف مشخصی علیه ملت مستقل ایران کار می کنند. شکی نیست که این سه دشمن هرگونه فرصتی را برای طرفداری از عوامل تغییر نظام داخلی مغتنم می شمارند، اما آنها هیچ شریکِ داخلی قابل توجهی ندارند.
 
در پاسخ و واکنش به سیاسی شدن این اعتراضات، تعداد زیادی از مخالفان اغتشاشات، تظاهرات کردند که حجم اغتشاشات را کاهش داد.
 
بسیاری از بخش های رسانه های دولتی و شرکت های غربی، ویدئویی از تظاهرات مخالفان اغتشاشات را نشان داده و گفتند که آنها تظاهرات اعتراضی بودند. حتی ویدئویی از اعتراضات بزرگ سال 2011 در بحرین را به عنوان اعتراضات در ایران ترویج دادند. در اکثر این فیلم ها، تصاویر رهبر ایران، بسیاری از روحانیون و پلاکاردهای ضد اسرائیل و ضد ترامپ دیده می شد. به نظر می رسد، بسیاری از ساختارهای رسانه ای جنگ علیه سوریه اینگونه رفتاری های عاری از حس مسئولیت و انتشار اطلاعات نادرست را عادی کرده اند.
 
مفسر سیاسی در یک نظرسنجی آنلاین، با مشاهده عکس ها و فیلم های اعتراضات گفت که سیاسی شدن این تجمعات بسیاری را از پیوستن به آن منصرف کرد.
 
وی افزود: "این اتفاق، الهام بخش این بود که گروه‌های تهاجمی و فرصت طلب، شروع به سازماندهی گروه‌های حاشیه ای کرده اند."
 
وی برآورد کرد؛ در حالی که اعتراضات از 500 تا 1000 نفر در تعدادی از شهرهای ایران وجود داشته، هیچ تظاهراتی در تهران بیشتر از 300 نفر وجود نداشته است. او گفت که برخلاف اغتشاشات سیاسی در سال 2009 (1388)، در این اغتشاشات هیچ پویایی واضح، تقاضای یکپارچه و رهبری وجود نداشت و شاهد حضور بسیار کمرنگی در پایتخت بودیم.
 
شباهت ها و تفاوت های اعتراضات ایران در سال 2018 و سوریه در سال 2011
 
اکثر کشورهای غربی و شرکت های رسانه ای بزرگ شعارهای آزادی، ضد حکومتی و ارتجاعی را به طور گسترده ای گزارش دادند.
 
طبق گزارشات، پسر محمدرضا پهلوی شاه سابق ایران (پادشاه دهه 1950 که توسط واشنگتن به ایران تحمیل شد) از تغییر نظام و درخواست "مرگ بر دیکتاتور" حمایت کرد. مریم رجوی رهبر مجاهدین خلق نیز از درخواست "مرگ بر دیکتاتور" پشتیبانی کرد.
 
دست کم در بیش از دو هفته 400 نفر بازداشت و 25 نفر کشته شدند، هیچکدام از این افراد توسط نیروهای امنیتی کشته نشده اند. ضمنا، شش نفر در اصفهان در پی تلاش برای سرقت کردن اسلحه از ایستگاه پلیس، کشته شدند. کانال تلگرامی آمدنیوز به خاطر ترویج خشونت بسته شد.
 
شباهت ها با سوریه در اوایل سال 2011 این است که در هر دو مورد، اعتراضات با نگرانی های واقعی در مورد مسائل داخلی آغاز شد، اما گروه‌های کوچک افراطی که اکثریت از حمایت دشمن برخوردار بودند، به بطن این اعتراضات نفوذ کردند. در ایران تمرکز اعتراضات به نارضایتی گسترده بر مدیریت اقتصادی بود. در سوریه، اعتراضات برای اصلاح قانون اساسی سوریه بود.
 
در هر دو مورد، رسانه های غربی، سیستم گزارش دهی نادرست و اشتباه از حوادث را راه اندازی کردند. در سوریه، گروه‌های متکی بر آمریکا مانند دیده بان حقوق بشر در شش ماه اول ادعا کردند که خشونت از سوی نیروهای امنیتی علیه اعتراضات مسالمت آمیز رخ داده است. در حقیقت، از همان روزهای نخست، جهادی های فرقه ای، نیروهای امنیتی را کشته و سپس آن را به دولت نسبت دادند. در مورد ایران، تظاهرات بزرگ مخالفین اغتشاشات بارها به عنوان تظاهرات اعتراضی علیه دولت ایران، در رسانه های غربی نشان داده شد.
 
مشاهده تفاوت های اعتراضات در ایران و سوریه نیز مهم است. ایران یک کشور مستقل، بزرگ و انعطاف پذیر با رقابت سیاسی قابل توجه بین دو جناح لیبرال ها و اصول‌گرایان است (که در آمریکا، تندرو نامیده می شود). سایر گروه های مخالف، بسیار کوچک هستند.
 
در سوریه متحد اصلی واشنگتن برای تغییر نظام، اخوان المسلمین سوریه بود که از سوی گروه بین المللی جهادی القاعده پشتیبانی می شد. ناظر انتخابات مستقل ترکیه (TESEV) دریافت که پس از یک سال از درگیری در سوریه، 5 درصد، از حملات خشونت آمیز به دولت حمایت کردند. این رقم به نظر کوچک است، اما به بیش از یک میلیون نفر (عمدتا طرفداران اخوان المسلمین) نشان داد که ممکن است با مبارزان جهادی همدردی کنند یا به آنها کمک کنند. هر چند جهادی های فرقه ای در سوریه، پس از سال اول، وابسته به پشتیبانی گسترده خارجی و جنگجویان بیگانه شدند، اما در چندین منطقه از کشور، پایگاه اجتماعی را حفظ کردند.
 
ایران همچون سوریه، پایگاه مشابهی برای مخالفت خشونت آمیز ندارد. در حال حاضر، یک پویایی سیاسی قابل توجهی در داخل ایران از جمله پویایی برای اصلاحات اجتماعی وجود دارد. حال آنکه باقی مانده ی سلطنت‌طلبان و احتمالا تمایلات ضد روحانیت قابل توجه از سوی احزاب تندرو (مانند مجاهدین خلق و داعش) کوچک و وابسته به کمک خارجی هستند. به طور مشابه، جوامع هدف گیری شده توسط دست نشانده های سعودی در مقابل داعش بسیار کوچک هستند.
 
مسائل اقتصادی ایران  بسیار واقعی هستند، اما رؤیای سرنگونی ایران توسط عربستان سعودی، اسرائیل و واشنگتن محقق نخواهد شد زیرا فاقد همدست قدرتمند داخلی هستند. شاید به همین دلیل سید حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان، بدون نگرانی گفت: "آنچه در ایران رخ داده، به خوبی تحت کنترل است."
 
 
 
انتهای پیام/1404

منبع: دانا

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان