"شاه با فرحش در رفت"، جمله ای که این روزها با شنیدنش، انقلابی درونی در هر ایرانی ایجاد می شود و به یاد پایین کشیدن مجسمه های شاه خائن به ملت، آنان که در جریان رویدادها بودند، حالا دیگر خاطره هایشان را یکی یکی برای نسل پس از انقلاب بازگو می کنند.
در روز 26 دی ماه پس از فرار شاه از ایران، به یک باره فضای انقلاب دگرگون شد و موضوعی که در تسریع در پیروزی آن نقش بزرگی داشت، "شاه با فرحش در رفت"، شاه که از ترس و از روشنگری های امام(ره) دستپاچه شده بود با بالگردی از کاخ نایوران که با ریخته شدن خون های انقلابیون آن را سخته بود، به فرودگاه مهرآباد رفت تا با فرارش در نهایت به مصر برود، خبر خروج شاه در اخبار ساعت 14 اعلام شد و به دنبالش شادی و نشاط عمومی سراسر کشور را فرا گرفت.
تیتر بزرگ و بیسابقه تمامصفحه اول روزنامههای کشور تنها دو کلمه بود «شاه رفت». پس از اعلام و انتشار خبر خروج شاه از ایران توسط اخبار ساعت 14 رادیو و روزنامهها، مردم ایران به هر وسیلهای که میتوانستند شادی خود را ابراز میکردند چراکه پس از تحمل سختیهای سالهای گذشته و ریخته شدن خون مردان و زنان و جوانان انقلابی میوه مقاومت را چیده و نتیجه شیرینی برداشت کرده بودند.
میدان رضا شاه (شریعتی فعلی) تصویر ذیل
میدان پهلوی(امام خمینی (ره) فعلی) تصویر ذیل
و اما همدانی ها در روز فرار شاه چه کردند؟
همدانی ها هم پس از شنیدن اخباری مبنی بر فرار شاه، به دنبال آن بودند تا هرآنچه نشانه از شاه و خاندانش است را از بین ببرند، از این رو تصمیم به پایین کشیدن مجسمه شاه در میدان پهلوی یعنی میدان جهاد فعلی داشتند،
که گفته می شود، با دلیل نبود وسایل و با ورود نیروهای رژیم شاه،، این اقدام را به صبح روز بعد موکول کردند.
مأموران شاه در همدان خودشان مجسمه شاه را پایین کشیدند!
اما شب 27 دی ماه کم کم که هوا رو به تاریکی رفت و در نیمه های شب مأموران شاهنشاهی از ترس آن که مبادا روز بعد در گیر و دار پایین کشیدن مجسمه شاه فراری درگیری به وجود آید،
با گذشتن نیمی از شب و حوالی یک نیمه شب مأموران انتظامی و ارتش از بیم اینکه مبادا هنگام پائین آوردن مجسمه درگیری ایجاد شود، اقدام به این کار کردند.
ابوالفتح مومن نویسنده کتاب "ناقلاب اسلامی در همدان" از زبان حاج محمود دادفرما در کتاب خود آورده است که "شهربانی و ارتش با همکاری آیتالله مدنی و به منظور جلوگیری از درگیری مردم با مأموران، شبانه مجسمههای محمدرضاشاه را پائین کشیده و به پادگان همدان منتقل کردند."
گرچه در آن روزها بودند نیروهای ستم شاهی چه خود و چه با اجیر کردن چماق به دستان می خواستند با ایجاد ترس در انقلابیون همدانی مانعی برای فعالیت هایشان شوند، اما انقلاب دیگر مسیر خود را در هر شهر و دیاری شناخته بود و پیش می رفت و کسی یارای مقابله با آن را نداشت.
«جواد بیات» از انقلابیون آن زمان روایت پایین کشیدن مجسمه شاه در همدان را تدبیری اندیشیده شده از سوی شهید آیتالله مدنی می داند و عنوان کرده که در آن روزها مأموران رژیم ستم شاهی از مجسمه محافظت می کردند، و حتی سیم هایی نیم در اطراف مجسمه کشیده بودند تا مردم به آن دست نزدند!
وی اظهار کرد که این خبر به آیت الله مدنی می رسد، و او در پیغامی از مردم می خواهد که اقدامی در حال حاضر انجام ندهند تا خود مأموران مجسمه را پایین بکشاند و بدین ترتیب بدون درگیری با دریات شهید مدنی مجسمه شاه فراری به پایین کشیده شده و کم کم زمینه های فروریختن خاندان چهلوی رقم خورد تا انقلاب اسلامی با آمدن امام خمینی(ره) در دوازدهم بهمن 57 و به دنبالش راهپیمایی های سراسری در سطح کشور در 22 بهمن همان سال به پیروزی برسد.
انتهای پیام/1404
منبع: دانا
دیدگاه ها