به گزارش خبرنگار اجتماعی
صبح قزوین ؛ اعتیاد را میتوان اجبار به انجام کاری تعریف کرد که فرد از پیامدهای زیانبار آن آگاه است. حتي والدين، همسر و ديگر نزدیکان فرد معتاد به راحتي اين واقعيت كه اعتياد نوعي بيماری است را نميپذيرند؛ علت اين امر آن است كه اين افراد نيز از لحاظ احساسي درفرايند بيماری فرد معتاد درگير هستند.
با استناد به گزارش دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان قزوین اعتیاد زنان در قزوین به میزان ۱۰ درصد افزایش یافتهاست، برای دریافت اطلاعات بیشتر در این زمینه مصاحبهای با موسس اولین کمپ بانوان در استان قزوین داشتیم.
خانم فهیمه هوشمندی راد، متولد سال 57 و دارای مدرک کارشناسی روانشناسی بالینی است که 10 سال در مراکز درمانی قزوین مشاور بوده و در حال حاضر مسئول این کمپ است.
این کمپ در چه تاریخی تاسیس شد؟
کمپ بانوان قزوین در اسفند 94 بیمارپذیر شده و تحت نظر دانشگاه علوم پزشکی قزوین با 30 نفر ظرفیت در اقبالیه واقع شده است.
بیماران این کمپ به صورت دولتی معرفی میشوند یا خصوصی؟
این اجازه به ما داده شده است که هم بیماران خصوصی پذیرش شوند و هم بیمارانی که از طرف نیروی انتظامی به ما معرفی میشوند.
چه مدت بیماران در این کمپ اقامت دارند؟ و چه خدماتی ارائه میشود؟
در ابتدا دورههای سم زدایی بسته به نوع ماده مصرفی آغاز میشود و در روند درمان، این بیماران تحت نظر پزشک و روانشناس هستند و از افراد بهبودیافته نیز در سطح شهر جهت برگزاری جلسات استفاده میکنیم.
چه تعداد کمپ برای بانوان در استان قزوین وجود دارد؟
این کمپ تنها کمپ بانوان در سطح استان است؛ کمپ ما و یکی از کمپهای آقایان تحت نظر علوم پزشکی میباشد.
چه برنامههای جانبی برای این بیماران دارید؟
از آنجایی که این بیماران شرایط مطلوبی ندارند و غالبا به دلیل مصرف شیشه انرژی و حوصله انجام بسیاری از کارها را ندارند؛ اخیرا با هماهنگی فنی و حرفهای تصمیم به برگزاری کلاسهای خیاطی داشتیم اما استقبالی از سوی بیماران نداشتیم.
البته ما سعی کردیم در حد توان و حوصله این بیماران برای داشتن اوقات فراغتشان برنامهریزی کنیم.
آیا این کارها منبع درآمدی هم برای این افراد ایجاد میکند؟
به دلیل استقبال کم ،خیر؛ حتی بیماران رغبت و حوصلهای برای نظافت محیط که به صورت نوبیت است ندارند و در صورت اعتراض دچار تغییر در خلق و خوی میشون؛ این بیماران انسانهای شکننده و حساسیاند و نمیتوان هرکاری را به آنها واگذار نمود.
هزینه ها به چه شکل است؟
هزینههای افرادی که به صورت دولتی معرفی میشوند هر چند وقت یک بار بر اساس آمار ارائه شده از سوی دولت پرداخت میشود.
مبلغ مصوب ماهیانه 640 هزار تومان برای این بیماران در نظر گرفته شده است که اغلب این افراد و خانوادههایشان توان پرداخت آن را ندارند و بیشتر آنها پس از شنیدن هزینهها تلفن را قطع میکنند.
شرایط خاصی برای پرداخت هزینهها قائل هستید؟
همه هدف ما تلاش برای بهبودی این افراد است و با وجود محدودیتها و هزینههای موجود هزینهها را قسطبندی میکنیم.
حداقل و حداکثر زمان بستری این بیماری در کمپ چقدر است؟
حداقل و حداکثری برای این دورهها وجود ندارد؛ به طور مثال ممکن است بیماری در اولین روزهای بستری اصرار به مرخص شدن داشته باشد که ما تمام سعی خود را میکنیم تا پایان دوره درمان او را در این مرکز نگه داریم.
برخی بیماران این مرکز از سوی دولت معرفی میشوند و مدت بستری آنان مشخص نیست، این افراد معمولا بانوان متجاهر در سطح شهر هستند و به شکل اجباری در این مرکز حضور دارند.
همانطورکه مشاهده میکنید افرادی که سر چهارراهها گدایی میکردند یا اسپند دود میکردند کم شدند و چند نفر از آنها ترخیص شدند و ممکن است به دلایل مختلف مانند پاکی یا از ترس، دیگر کار نکنند.
این بیماران غالبا اهل کجا هستند؟
بیشتر این بیمارانی که در این مدت دیدیم اهل قزوین نبوده و مهاجر هستند و به ندرت فردی پیدا میشود که اصل قزوین بوده و کارتن خواب باشد؛ بعضی از افرادی که ترخیص میشوند به دیار خود باز میگردند.
از فواید داشتن این کمپ قزوین چیست؟
قزوین قبل از اینکه کمپ داشته باشد یک محل امنی برای مهاجرانی شامل کولیها بود ولی با وجود کمپ، کمی امنیت آنها از بین رفته به شکلی که زمانی که به کمپ منتقل میشوند میگویند شما که کمپ نداشتید.
استقبال به چه شکل است؟
با توجه به اینکه تا به امروز بیشتر به دنبال کارهای امنیتی کمپ بودیم و به دنبال تبلیغات نرفتهایم شرایط مرکز خوب است و از زنجان و تاکستان و ابهر مریض داریم و این موضوع به گوش اطرافیان هم رسیده است.
غالب این بیماران خصوصی هستند یا از طریق دولت معرفی میشوند؟
در حال حاضر 50 درصد بیماران ما دولتی و 50 درصد به صورت داوطلب حضور پیدا میکنند.
با چه مشکلاتی در کمپ بانوان مواجه هستید؟
همیشه اولین مشکل در هر مکانی مشکل مالی است؛ یکی از بزرگترین مشکلات ما کار با قشری است که درآمد ضعیفی دارند.
حتی فردی داشتیم که با وجود اینکه مادر از نظر شغلی کارمند جایی معتبر بود حاضر به پرداخت هزینه دخترش نبود.
افرادی که به اینجا میآیند در شرایطی هستند که خانواده از آنها به شدت ناراحت هستند.
چند مدت پیش فردی داشتیم که والدینش میگفتند اگر شناسنامه بیاوریم تا اسم این فرزند را از آن خط بزنی آن را قبول میکنی؟!این بچه من نیست.
هزینه نگهداری و راضی کردن آنها از یک سو و پس از درمان اصطلاحی وجود دارد که میگویند به ریزهخواری میفتند و خیلی دنبال خوردن هستند. ما تا حدی توانایی داریم و نمیتوانیم هرچه آنها میخواهند و به هر مقدار به آنها بدهیم.
اگر برای مریضهای دولتی هزینه روزی 10 هزار تومان را به 15 هزار تومان افزایش دهند ما آزادی عملی بیشتری برای تهیه مایحتاج این افراد خواهیم داشت.
مریضی که 4 ماه در این مکان حضور دارد و هنوز فردی به دیدنش نیامده به این معنی است که 4 ماه است یک نفر یک بیسکوییت هم برای این فرد نیاورده است و من مجبورم تا هر دو سه روزی از جیب خودم با اینکه وظیفه من نیست پول سیگار و هزینه آبمیوه و بیسکوییت آنها را بپردازم؛ این افزایش فشار مالی انگیزه را برای کار کاهش میدهد.
مشکل دیگر این است که من خودم مصرف کننده نبودم و خانمهایی که مصرف کننده بوده و پاکی دارند را نمیشناسم و برای برگزاری جلسات به مشکل میخوریم؛ باید به هزار نفر سفارش کنیم تا یک نفر را به ما معرفی کنند و معلوم نیست این فرد شرایط ما را بپذیرد و بتوانیم با هم کار کنیم یا نه.
از نظر مالی حمایت نمیشوید؟
شورای عالی مبارزه با مواد مخدر به ازای هر کارتن خواب روزانه مبلغ 10 هزار تومان میپردازد ولی حمایت مالی از جای خاصی نمیشویم.
علت افزایش اعتیاد بانوان را چه میدانید؟
واقعیت این است که خانم ها شکنندهتر و آسیبپذیرتر از آقایان هستند.
افرادی که زمینه های خانوادگی داشته و در بین اعضای خانواده مصرف کننده داشتند و مشکلات رفتاری و عقدههایی که بین آنها بوده و افرادی که زیاده خواه و لذت طلبند و یا حمایت خانواده از آنها زیاد بوده ولی نتوانستند این حمایت را ادامه دهند بیشتر گرفتار این بیماری میشوند.
مادری را میشناسم که میگفت به دلیل فوت همسرش هر آنچه را که فرزندش میخواسته در اختیارش قرار داده است؛ مگر مادر چقدر توان دارد تا بتواند هر آنچه را فرزندش میخواهد برای او فراهم کند بالاخره یک جایی میماند و یک جایی خرابکاری میشود.
دوستیهایی زودتر از موعد مقرر، دختر 12 سالهای که دوست پسر دارد مگر چقدر قدرت تجزیه و تحلیل دارد.
مهم ترین راهکار برای ترک اعتیاد؟
واقعیت این است که باید با یک زمینه و انگیزه خوبی با بیمار صحبت شود و به پای خود برای درمان بیاید و پس از درمان از این حلقه جدا نشود.
بعد از اتمام دوره نحوه برقراری ارتباط به چه شکل است؟
روزانه دو جلسه بهبودی و شکرگزاری در صبح و بعدازظهر برگزار میشود.
افرادی که ترخیص میشوند بعد از اطمینان از وضعیت بهبودی به آنها اجازه داده میشود در جلسات گروهی مشارکت داشته باشند.
خانم هایی میشناسیم که پاکیهای 2 یا 3 ساله دارند و در جلسات NA شرکت دارند موقع ترخیص شماره آنها را به عنوان راهنما میدهیم تا پس از خروج از این مکان از آنها کمک گرفته شود و توصیه میکنیم در جلساتی که بیرون از این مکان هست نیز شرکت کنند.
با اینکه در محدوده کاری من نیست اجباری وجود دارد که پس از گذراندن دوره و خروج از کمپ هر هفته باید به اینجا بیایند و آزمایش دهند.
فردی که هر هفته مراجعه میکند درواقع اعلام پاکی کرده و عدم مراجعه باقی افراد به معنی این است که خدایی ناکرده در بحرانی قرار گرفته است.
به دلیل اینکه خودم مشاور هستم کارهای مشاورهای آنها را انجام میدهم؛ رشته تحصیلی من روانشناسی بالینی است و پس از 10 سال کار در مراکز mmt قزوین متوجه شدم که متادون درمانی مشکل زنان ما را حل نمیکند و باید به دنبال چیزی بیشتر از متادون درمانی داشته باشیم.
سال 85 بیماری داشتم که 2 فرزند از 2 همسر مختلف داشت و سال 93 فرزندی دیگر از همسری دیگر داشت.
تلنگر احداث این کمپ از آنجایی خورده شد که فهمیدم وقتی مکان امنی برای خانمی با این شرایط وجود ندارد سبب تن دادن به چنین ازدواجهایی میشود.
چه امکاناتی بعد از ترک در اختیار آنها قرار میگیرد؟
با خانم سیدی مشاور سابق استاندار صحبت کردیم تا خانم هایی که پاکی آنها به یکسال میرسد بتوانند وامهای خود اشتغالی بگیرند و در واقع هدف از آزمایشهای هفتگی و پس از آن دو هفته و سپس هر چند هفته یکبار رسیدن به چنین هدفی است.
بهزیستی مخالف این کمپ بوده و هست و نظرشان این است که چون نزدیک تهران هستیم و اطراف ما پر از کمپ است میتوانیم از این کمپها استفاده کنیم.
من وقتی به کمپ شهریار رفتم گفتند که ما مریضهای زیادی از شهر قزوین داریم این افتخار نیست که کمپ شهریار پر از مریضهای قزوینی باشد.
به من میگفتند که ورشکسته میشوی و کمپ قبلی تنها با 8 مریض سر میکرد، در واقع من با این همه دلشوره کار میکنم و مجبورم هر روز حسابم را چک کنم تا سر ماه حقوق پرسنل، دکتر و قبض بدهم.
همیشه وقت نگاه کردن به قبوض لحظه ای مکث میکنم. هیچ ارگانی همکاری نمیکند و با اینکه من اعلام میکنم ما یک مرکز خدماتی هستیم از ما میخواهند که قبوض خود را تبدیل به مرکز تجاری کنیم.
ولی هنوز هم ظرفیت این یک کمپ کامل نیست. همدان، زنجان و اطراف کمپ ندارند و در واقع قزوین سر گردنه است و با توجه به این شرایط به دلیل اینکه هیچ تبلیغاتی صورت نپذیرفته است خانوادههای قزوینی به دلایل مختلف شامل اینکه خانواده های اصیل قزوینی دوست ندارند شناخته شود.
باوجود تمایل بهزیستی برای دادن مجوز و وجود پتانسیل علوم پزشکی توقفی ایجاد شده تا ظرفیت این کمپ به 30 نفر برسد با وجود اینکه ظرفیت 60 نفر را دارم.پالایش شوم و کارم بررسی شود تا ظرفیتم به 60 نفر برسد.
افراد مراجعه کننده در چه رده سنی قرار دارند؟
در ابتدا فکر میکردم افرادی که به کمپ ما مراجعه میکنند سنینی بالای 40 سال دارند ولی امروز افرادی که به ما مراجعه میکنند بیشتر بین 20 تا 30 ساله هستند.
و با اینکه جای تاسف دارد من مریض 12 ساله را نیز سم زدایی کردم و پس از آن به بهزیستی تحویل دادیم.
درواقع ما اجازه پذیرش بیماران زیر 17 سال را نداریم و این بیمار هم به دلیل اینکه با مادرش دست گیر شد با اجازه معاون دادستان در کمپ سم زدایی شد و پس از 15 روز به بهزیستی تحویل داده شد.
بیشترین موادی که مصرف میشود چیست؟
حشیش، شیشه و هروئین جزء3 مورد اول است؛ تمام بیماران ما با فشار خانواده مراجعه میکنند و اینطور نیست که از وضعیتشان خسته شده باشند.
حرف آخر؟
خواهش میکنم حالا که من وارد میدان شدم افرادی که میتوانند گرهی باز کنند با من پیش بیایند چه از نظر مالی و چه روحی روانی ما را حمایت کنند تا در حد خودمان گرهی بگشاییم.
همیشه به دوستانم میگفتم پشت میز نشینی مشکلی از ما حل نمیکند؛ 10 سال پشت میز نشستم و حقوق گرفته و زندگی ام را گذراندم ولی اکنون کفش آهنین به پا کردم و در اداره جات میدوم.
از تملام کسانی که کاری از آنها ساخته است خواهش میکنیم کمک کنند تا گام کوچکی در درمان این بیماران برداریم.
انتهای پیام/3009
دیدگاه ها