صبح قزوین ؛_____ جابر خرم نیا.
به نظرم در رسانههای استان دو مشکل بنیادین وجود دارد، فقدان آموزشهای تخصصی و فقدان دانش یا سواد رسانهای در اصحاب رسانه؛ وجود این دو مشکل را اساسی و جدی میبینم و متأسفانه جدی هم گرفته نمیشود.
در هرحال پیشتر بسیار در مورد وضعیت رسانهها در استان قزوین سخن گفتم و یادداشت نوشتم. اما یک نقد دیگر هم دارم، رسانههای ما هنوز حدود نقد را به درستی نمیشناسند و فراتر از آن انگیزهی طنز و تفاوت آن با هجو و به سخره گرفتن دیگران را هم نمیدانند. این از جایی هویدا میشود که روی عنوان تمسخرمان «طنز» بگذاریم و روی عنوان بهانهگیریمان «سوتی» گرفتن!
چندوقتی است ستونی با هدف محتوای طنز و گرفتن سوتی در روزنامهی ولایت قزوین منتشر میشود. از همان روز اول این ستون خودش را اینگونه معرفی میکند: «همهی سوتیها را که نباید مدیران بدهند.
سوتی است دیگه، گاهی از دست درمیرود. حالا این میتواند از دست عوام، مدیر، رسانه، قلم و هر جانداری هم باشد. مهم این است که سوتی، سوتی است و با گفتنش شاید تلنگری باشد برای ندادن. آن هم سوتی! البته این سوتیها، سوتیهای کوچکی است که ما بهش سوتیک میگیم؛ اما شما هم میتوانید هر سوتیای را که به نظرتان سوتی است-حتی سوتیک-برایمان ارسال کنید؛ منتظریم!».
سوتی چیست؟
نگاهی به معنای واژۀ سوتی نشان میدهد این واژه یعنی خطا و اشتباه. در واقع در واژگان مترادف و متضاد تألیف فرجالله خداپرستی به معنای اشتباه و خطای لفظی و رفتاری آمده است، در گویش و لهجه مازنی به معنای آلوی سیاه و نیز به معنای سوختگی آمده، در لهجه تهرانی هم به معنای اشتباه فاحش و خطای مضحک آمده است و همچنین در فرهنگ عامه و آزاد هم به معنای اشتباه گفتن و یا اشتباه نوشتن بهکار میرود.
در هر حال به نظر میرسد مخاطبان روزنامهی ولایت باید منتظر بررسی سوتیها از سوی عوام و رسانهها باشند، اما در عمل اینگونه نمیشود. دو اشکال عمده در همان اول کار جلب توجه میکند.
برای خالی نبودن عریضه
نخست اینکه سوتیک به هیچوجه هیچ خطا و یا اشتباهی را پیدا نمیکند تا بخواهد به آن اشکال بگیرد و یا شاید هم خطا و اشتباهات رخداده مدیران و رسانهها مطلوب و در راستای اهدافش نبوده که بخواهد ذکر کند؛ بجای آنچه گفته شد، ستون نویس ولایت شروع به بهانهگیری و یا بهقول عامه گیردادنهای ناشیانه به هردلیل و دستاویزی میکند تا عریضهاش خالی نماند.
برای نمونه ضرورت مناسبسازی شهر برای معلولان، ادعای بالا رفتن سن امید به زندگی، وضعیت شپش در مدارس، جمع آوری بازارچه هنرمندان در دولتخانه، دخالت و نفوذ در تصمیمگیریهای استان، آغاز عملیات احداث بیمارستان ۷۰۰ تختخوابی، ادعاهای قرهیاضی در همایش زیست فناوری در مورد مواد تراریخته، رونمایی از پوستر یک جشنواره در حاشیه یک برنامه یا همایش و امثالهم نمونهی اخباری هستند که نویسندهی ولایت تلاش میکند با بهانهگیری از قبل آنها چیزی به دست بیاورد. در نتیجهی بهانهگیریهای این ستون حتی منوچهر مهرام رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان قزوین هم در فضای مجازی واکنش نشان میدهد و از مضحکه و تمسخر بجای نقد گلایه میکند و میپرسد در آغاز پروژهی بیمارستان ۷۰۰ تختخوابی چه اشتباه با گفتار غلطی وجود داشته که دستمایه تمسخر قرار گرفته است.
کدام طنز؟ کدام نقد؟
اما خیلی زود ستون سوتیک ماهیت خود را نشان میدهد. در واقع هدف قرارگرفتن بخشی از اخبار مربوط به نفوذ در تصمیمگیریهای مدیران استان، تمسخر اظهارنظرهای سیدمرتضی حسینی، فاطمه محمدبیگی، حامد کبودوند، محمدحسین شفیعیها و افرادی از این دست نشان میدهد که ستون ولایت نه تنها به دنبال سوتی نیست، بلکه به دنبال نقد هم نیست و صرفاً قرار است سوژهای باشد جهت مضحکه قراردادن اظهارات فعالان سیاسی و رسانهای منتقد دولت.
اما ماجرا زمانی جذابتر میشود که سوتیک تلاش میکند بهشکلی خزنده به نماینده ولی فقیه در استان قزوین هم حمله کند. برای مثال رونمایی از یک پوستر در حاشیهی یک برنامه و همایش توسط نماینده ولی فقیه در استان را دستمایهی مضحکهی خود قرار میدهد و در حالی که بزرگترین برنامهی تاریخ استان با نمایشگاههای جذاب حاشیهاش با عنوان کنگره ملی سه هزار شهید استان قزوین را ندیده است، علت این امر را نبود برنامهی با نشاط در قزوین عنوان میکند.
و خندهدارتر اینکه سوتیک در بهانهگیری خود دچار جابجایی تاریخ هم میشود و مجبور میگردد تا جهت ایراد بهانه به خانهی مطبوعات به خبری که بیش از یک سال قبل منتشر شده بود متوسل شود و حتی در یک شماره به موضعگیری آیتالله علی اسلامی که کاملاً منطبق با اندیشههای متعالی امام خمینی(ره) بود نیز ایراد میگیرد و پرواضح است که نگارنده حتی یک بار هم وصیتنامه امام خمینی(ره) را مطالعه نکرده است.
همهی اینها در کنار هم یعنی سوتیک نه قرار است نقد کند و نه قرار است همان اشتباهات فاحش یا لفظی و رفتاری را ببیند.
در واقع این ستون مأمور شده تا دستمایهی تمسخر و هجو را برای چهرههای سیاسی منتقد دولت و صدالبته غیراصلاحطلب آماده کند، حتی اگر این بهانهها بهانههای مناسبی هم نباشد. در واقع مهم نیست بهانه چیست، مهم این است که حتی برای خالی نبودن عریضه سوتیک بهانهای بنیاسرائیلی بتراشد و نیشخندش کند.
این همه غلط و ابهام و اشکال در دوخط متن؟
اما اشکال دوم رهاشدگی عجیب محتوا و عدم ویراست مطالب نویسنده است. در واقع در متن منتشر شده، در هر شماره ایرادهایی به چشم میخورد که برای یک ستون چندخطی که عمدتاً تنها کپشن تصاویر شات گرفته شده از خبر هستند عجیب به نظر میرسد.
روزنامهی ولایت به نظر تمایلی به ویراستاری، تصحیح غلطها و اصلاح نویسهها ندارد. برای مثال بکاربردن محاوره و واژههایی مانند «چی»، «قربون»، «بزارید»، «دلیلش اینه»، «میشه بفرمایید» و قس علی هذا در میان متن فارسی معیار یکی از مواردی است که نشان میدهد نگارنده چندان تقیدی به رعایت آیین نگارش زبان فارسی ندارد و ولایت نیز نمیخواهد متن ویراست شود.
البته در این میان باید به اشتباهات فاحش در علامتگذاری و بکاربردن علائم سجاوندی هم اشاره کنیم که نشان میدهد متنها خیلی فوری و بدون دقت نظر نوشته میشوند به نحوی که گاهی زحمت یک بار مطالعهی متن و کپشن هم کشیده نشده و همینطور به چاپ رسیده چراکه نامفهوم بودن و نارسا بودن جمله کاملاً آشکار است. برای مثال در ارتباط با یک خبر سوتیک چنین سوتی داده است: «فعلا بذارید مردم با برنامههای متنوعی کهدر راستای شاد شدن مردم برداشتهمیشود، فعلا مردم شاد باشند، اگر پولی باقیماند چشم!». این تنها یک نمونه از چندین نمونه سوتی است که سوتیک در محضر خوانندگان روزنامهی ولایت داشته است.
در هرحال بهانهگیری، تمسخر، مضحکه، هجو، نقد یا حتی سوتیک، هدف این ستون هرچه که باشد چه از جهت محتوا و چه از جهت قالب آنقدر با معیارهای کار حرفهای و فاخر فاصله دارد که از روزنامهی ولایت بعید بود دست به چنین کاری بزند و چنین محتوایی را مستمر منتشر کند، جز آنکه تصور کنیم این ستون سفارشی است و مأموریت خاصی دارد که برای آن قرار است ملاکهای حرفهای روزنامه هم نادیده گرفته شود.
انتهای پیام/2002
دیدگاه ها