به گزارش خبرنگار دانشگاه
صبح قزوین ؛ تشكل انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه بين المللي امام خميني (ره) قزوین درباره "شهید حججی" بیانیه ای به شرح زیر منتشر کرد.
"پس از حمد خدا، جهاد درى است از درهاى بهشت، كه خداوند آن را به روى اولياء خاصّ خود گشوده، جهاد جامه پرهيزگارى، زره استوار و سپر مطمئن خداست ... بدانيد كه من شب و روز و نهان و آشكار ، شما را به جنگ اين قوم دعوت كردم، به شما گفتم كه با اينان بجنگيد پيش از اينكه با شما بجنگند، به خدا قسم هيچ ملّتى در خانهاش مورد حمله قرار نگرفت مگر اينكه ذليل شد ..."
"بخشي از كلام اميرالمؤمنين علي (ع) در خطبه 27 نهج البلاغه"
در این بیاینه آمده است: چند سالی است که بار دیگر همچون دوران دفاع مقدس، درب شهادت باز شده و خیل کثیری از مشتاقان را به سوی خود میکشاند، بسیاری از پیشکسوتان دفاع مقدس و جاماندگان قافله عشق که قریب به سه دهه، همچون شمع در حسرت وصال سوخته اند، فرصت را غنیمت شمرده و بار دیگر پای در عرصه جان نثاری نهاده اند تا هم از کیان اسلام ناب دفاع نموده و هم امنیت ملّی ایران اسلامی را از فرسنگها دورتر از مرزهای کشور تأمین کنند.
اما در این میان آنچه که بسیار حائز اهمیت است همانا درخشیدن نسلهای جدید انقلاب و رزمندگان جوان جبهه اسلام در کنار پیشکسوتان عرصه جهاد و شهادت و بسيجيان آنروز خميني و ژنرالهای امروز خامنه اي همچون حاج قاسم سليماني است.
جوانانی که هر از چند گاهی خبر شهادتشان به گوش میرسد و تشییع پیکرهای گلگون کفنشان، همچون ستاره ای درخشان، کوچه پس کوچههای ظلمت زده شهر را به نور بصیرت، منور میسازد.
در ادامه این بیانیه میافزاید: اما چند روزی است که فضای کشور به گونه ای دیگر عطر شهادت به خود گرفته است و شاید بدون اغراق بتوان گفت که نظیر چنین فضایی در یک دهه اخیر فقط یک بار مشاهده شد و آن تلألؤ 175 شهید غواص دوران دفاع مقدس با "بشارتهای تردید ناپذیر" بود.
آری، سخن از شهادت فرزند ایران ، محسن حججی است که با شهادت غریبانه و صد البته عزتمندانه خویش، قلب ملتی را آکنده از غم اندوه توأم با عزت و افتخار نمود.
درست در روزهایی که عده ای سست عنصر و کوته اندیش، بر سر سِلفی حقارت با یکدیگر رقابت مینمودند و با رفتارهای دون شأن جایگاه خویش، چوب حراج بر آبروی ملت میزدند، درست در روزهایی که عده ای بی غیرت "به خاطر یک مشت دلار" با دشمنان دیرینه ایران و اسلام، هم بازی شده بودند و موجبات غبارآلود شدن فضا و ایجاد شک و تردید در جامعه ایرانی را فراهم مینمودند، این محسن حججی بود که به یک باره همچون خورشید تابان، تابیدن نمود و پهنه شب سیاه جاهلیت را به روز روشن بدل ساخت و خیل کثیری از غفلت زدگان را به نور حقیقت آگاه نمود.
به راستی جا دارد که پیام رهبر فرزانه انقلاب درباره 175 شهید غواص را این بار به مناسبت شهادت محسن عزیز بازخوانی کنیم:
"... سلام بر شما که بار دیگر فضای زندگی را معطّر و جان زندگان را سیراب کردید؛ و سپاس بی پایان پروردگار حکیم و مهربان را که در لحظههای نیاز این ملّت خداجوی و خداباور، بشارتهای تردید ناپذیر را بر دلهای بیدار نازل میفرماید و غبارها را میزداید ..."
این بیانیه ادامه میدهد: صرف نظر از واکنشهای حماسی و احساسی که طی روزهای اخیر از سوی طیف های گسترده ای از مردم و مسئولین به ویژه کاربران فضای مجازی صورت گرفته که در جای خود بسیار ارزشمند و حائز اهمیت است؛ اما لازم است ابعاد دیگری از این ماجرا را مورد ارزیابی قرار دهیم.
نکته ای که طی روزهای اخیر کمتر به آن توجه شد، علت اصلی اسارت و شهادت محسن حججی و شرایط میدانی نبرد در آن حوزه عملیاتی بود که اگر این موارد نیز مورد واکاوی قرار گیرد، نگرش به تحولات منطقه به میزان قابل توجهی عمیق تر خواهد شد. در این راستا اشاره به یک مقدمه نسبتاً کوتاه، خالی از لطف نیست.
اكنون كه بيش از 6 سال از آغاز بحران سوريه ميگذرد چه كسي است كه نداند اين بحران نه در راستاي اعتراضات مدني و مطالبات به حق مردم سوريه نسبت به نظام حاكم بلكه به منظور شكستن محور مقاومت و تأمين امنيت اسرائيل آغاز شده است؟!! به راستي چه كسي بيش از رژيم صهيونيستي از وقوع بحران در سوريه و عراق نفع ميبرد؟!!
كفار صهيونيست كه در جنگ 33 روزه لبنان در تابستان 1385 و جنگ 22 روزه غزه در زمستان 1387 شكست سنگيني را از محور مقاومت متحمل شدند به يك نتيجه جالب توجه رسيدند و آن اينكه محور مقاومت را به يك اژدها تشبيه نموده كه سر اين اژدها ايران است، كمر اين اژدها سوريه و دُم اين اژدها را به حزب الله لبنان و مقاومت غزه تشبيه نمودند و پس از شكست در جنگ هاي 33 روزه و 22 روزه به اين نتيجه رسيدند كه توانايي مقابله با دُم اين اژدها را ندارند و از طرفي از سال 2002 به اين طرف و پس از بررسي نتايج غير منتظره رزمايش چالش هزاره (Millennium Challenge) در خليج فارس كه به منظور تمرين رويارويي مستقیم با ايران صورت گرفته بود به اين نتيجه رسيده اند كه اساساً توانايي رويارويي مستقيم با سر اين اژدها كه به تعبير آنها ايران مي باشد را نيز ندارند بنابر اين به گفته خودشان تصميم گرفتند كمر اين اژدها را بشكنند و اين شد كه از بهمن ماه 1389 به پشتوانه دلارهاي نفتي سعودي و قطري و حمايت اطلاعاتي سرويسهاي جاسوسي غربي و منطقه اي از جمله CIA ، MI6 ، MOSSAD ، MIT و ... بحران سوريه را به راه انداخته و پس از كشاندن بحران به عراق در صدد ايجاد ديوار حائل بين ايران و حزب الله لبنان توسط گروههای تروریستی تکفیری نظیر داعش و جبهه النصره برآمدند تا پس از به خيال باطل خود، نابود كردن حزب الله و مقاومت غزه، امنيت اسرائيل را براي هميشه تضمين كنند.
ایجاد این دیوار حائل و قطع ارتباط زمینی بین ایران و محور مقاومت آنقدر برای اسرائیل اهمیت دارد که تیم های پزشکی اسرائیلی مستقیماً مجروحان گروهک تروریستی تکفیری جبهه النصره را از میدان نبرد با ارتش سوریه به بیمارستانهای اسرائیل منتقل کرده و مورد مداوا قرار می دهند و حفظ این عناصر وحشی به قدری برای سران رژیم صهیونیستی حیاتی است که شخص نتانیاهو به صورت آشکار از این مجروحان عیادت کرده و هیچ ابایی از انتشار فیلم آن در رسانههای جهان ندارد.
این بیانیه تصریح میکند: همانطور که اشاره شد هدف اصلی آمریکا و اسرائیل از پدید آوردن گروههای تروریستی نظیر داعش و جبهه النصره، به کنترل درآوردن بخشهایی از خاک عراق و سوریه به منظور قطع ارتباط زمینی ایران با دیگر اعضای محور مقاومت و به عبارت بهتر قطع کریدور زمینی تهران، بغداد، دمشق، بیروت است.
اگرچه با حمله داعش به استان نینوی و الانبار عراق در سال 2014 که هم مرز با سوریه است، سردمداران آمریکا و اسرائیل تا حد زیادی توانستند به این مقصود خود دست یابد اما با مجاهدت نیروهای محور مقاومت از جمله نیروهای مردمی عراق (حشد الشعبی) و ارتش سوریه و همچنین حضور رزمندگان ایرانی مدافع حرم، به تدریج عرصه بر تکفیری ها تنگ شد و مواضع داعش یکی پس از دیگری فتح گردید.
در این میان آمریکاییها که شاهد اضمحلال سگ های دست پرورده خود بودند و از طرفی نیروهای محور مقاومت را مشاهده می کردند که _ چه از سمت عراق و چه از سمت سوریه _ روز به روز به مرز مشترک عراق و سوریه نزدیک تر میشدند اقدام به طراحی یک استراتژی جدید برای جبران ناکامی داعش در ایجاد شکاف جغرافیایی بین محور مقاومت برآمدند. ارتش آمریکا در راستای تحقق این استراتژی، اقدام به ایجاد یک پایگاه نظامی در منطقه فوق استراتژیک" التنف " واقع در جنوب سوریه و نزدیک مثلث مرزی عراق، سوریه و اردن نمود.
تسلط بر منطقه التنف و مثلث مرزی از این حیث برای آمریکاییها حائز اهمیت است که امتداد این مثلث به سمت غرب و در راستای مرز اردن به بلندیهای جولان سوریه میرسد، بلندیهایی که اگر به تصرف محور مقاومت درآید، میلیونها اسرائیلی از جمله ساکنان شهرهای تل آویو و حیفا، هر لحظه باید منتظر فرود شهاب سنگهای آتشین از آسمان باشند.
این بیانیه عنوان میکند: اما آمریکاییها در راستای استراتژی جدید خود بنا داشته و دارند از مبدأ مثلث مرزی عراق، سوریه و اردن در منطقه التنف و گذرگاه مرزی الولید به سمت شرق تا منطقه ابوکمال و رود فرات، اقدام به ایجاد پایگاههای متعدد نظامی نموده و بدین وسیله مستقیماً اقدام به کنترل بخش وسیعی از مرز مشترک عراق و سوریه که اکنون دیگر داعش توان حفظ آن را ندارد، بنمایند تا بدین وسیله کریدور زمینی، تهران، بغداد، دمشق، بیروت را قطع کنند.
تسلط بر مثلث مرزی و منطقه التنف سوریه به قدری برای آمریکایی ها حیاتی بوده و هست که اوایل خرداد ماه گذشته، هنگامی که نیروهای محور مقاومت هم زمان از دو جبهه عراق و سوریه در حال تار و مار کردن داعش و رسیدن به مرز مشترک و پایگاه آمریکایی التنف بودند، هواپیماهای آمریکایی اقدام به ریختن تراکت های هشدارآمیز بر سر نیروهای ارتش سوریه و همپیمانانش نمودند که بر روی آنها نوشته شده بود: " این مرکز را الان ترک کنید، به ایستگاه ظاظا بازگردید".
آمریکاییها محدوده 55 کیلومتری از پایگاه نظامی التنف حوالی مثلث مرزی عراق، سوریه و اردن و گذرگاه مرزی الولید را به عنوان خط قرمز خود در نظر گرفته بودند و نیروهای محور مقاومت را تهدید کردند که اگر از این خط قرمز رد شوید، به شما حمله خواهیم کرد.
دلیل اصلی آمریکاییها نه حفاظت از پایگاه نظامی خود بلکه منصرف نمودن نیروهای سوری و عراقی از عقب راندن داعش و رسیدن به مرز مشترک بود. اما محور مقاومت بدون توجه به تهدیدهای جانبدارانه آمریکا در حمایت از داعش، اقدام به دور زدن نیروهای آمریکایی از سمت شرق مثلث مرزی نموده و پس از انجام عملیات گازنبری در دو سوی مرز و به هلاکت رساندن تعداد زیادی از عناصر داعش، اواخر خرداد ماه 1396 پنجاه کیلومتر بالاتر از مثلث مرزی، به مرز مشترک سوریه و عراق رسیدند.
این اقدام شجاعانه محور مقاومت نه تنها استراتژی آمریکایی ها برای به کنترل درآوردن مرز مشترک سوریه و عراق _ از مثلث مرزی تا منطقه ابوکمال و رود فرات و پروژه قطع کریدور ارتباطی محور مقاومت _ را با شکست جدی مواجه ساخت بلکه عملاً خود نیروهای آمریکایی مستقر در پایگاه نظامی التنف از سه جهت در محاصره نیروهای ارتش سوریه و حشد الشعبی عراق قرار گرفتند.
این بیانیه اذعان میکند: اینجا بود که جیغ کفتارها بلند شد و ملک عبدالله، پادشاه اردن، بیان داشت: " خطر سپاه پاسداران ایران و متحدانش به مرزهای اردن رسیده است. نیروهای مسلح اردن آمادگی های بسیاری کسب کرده اند تا جلوی هرگونه تهاجم شبه نظامیان و پاسداران را بگیرند" (زهی خیال باطل)
و اما بازگردیم به حادثه اسارت و شهادت رزمنده مدافع حرم محسن حججی. همانطور که پیشتر نیز در خبرها منتشر شد، محل اسارت شهید محسن حججی، منطقه التنف سوریه بوده است. در طی این مدت به قدری واکنشهای حماسی و احساسی نسبت به شهادت مظلومانه این شهید عزیز صورت گرفت که علل اصلی و مسببان واقعی این جنایت فجیع، خیلی مورد توجه واقع نشدند.
ماجرا از آنجایی آغاز شد که روز دوشنبه 7 مرداد 1396، نیروهای آمریکایی علیه گردان سیدالشهداء، از گردانهای حشد الشعبی عراق که در حومه شمال شرقی مثلث مرزی و گذرگاه الولید مستقر بودند حمله گسترده ای را آغاز نمودند.
نیروی هوایی و یگانهای توپخانه ارتش آمریکا در این حمله از پیشرفته ترین فناوریها استفاده کردند بدین ترتیب که در ساعات اولیه حمله، پهپادهای آمریکایی اقدام به گشت زنی هوایی و شناسایی نیروهای گردان سیدالشهداء نموده و بلافاصله پس از آن کلیه ارتباطات بی سیمی و موبایلی به مدت چهار ساعت مختل گردید به طوری که نیروهای مستقر در این مقر امکان اعلام موقعیت و درخواست کمک نداشته باشند.
بعد از قطع ارتباطات رادیویی، نیروی هوایی و یگانهای توپخانه ارتش آمریکا با بمبهای پیشرفته و هوشمند لیزری مواضع گردان سید الشهداء را مورد هدف قرار دادند و نکته مهم اینجاست که سایت رسمی ارتش آمریکا در ساعات اولیه با انتشار بیانیه ای رسمی اعلام کرد که ارتش آمریکا با توپخانه، مواضعی را در نزدیکی مرزهای عراق و سوریه هدف قرار داده است.
در این حمله تمامی ماشین آلات جنگی و خودروهای گردان سید الشهداء با بمب های هوشمند لیزری هدف گرفته شد و پس از این حمله و در شرایطی که عملاً قدرت نظامی نیروهای مقاومت، فلج شده بود و امکان پشتیبانی از سایر یگانهای مستقر در منطقه وجود نداشت ، عناصر داعشی که اکنون آسوده خاطر شده بودند و از قبل هماهنگیهای لازم از سوی ارتش آمریکا با آنان صورت گرفته بود و اطلاعات لازم را دریافت نموده بودند به محل استقرار یگان شهید محسن حججی یورش برده و در نهایت رزمنده دلاور مدافع حرم، محسن حججی پس از مقاومت جانانه حدوداً دو ساعته به اسارت تروریستهای داعشی در آمد و دو روز بعد به طرز غریبانه ای به شهادت رسید.
خاطرنشان میسازد در حمله مشترک و هماهنگ ارتش آمریکا و داعش به رزمندگان محور مقاومت ، تعداد 43 نفر از مدافعان حرم از جمله محسن حججی به شهادت رسیدند.
این بیانیه تاکید میکند: تا اینجای کار معلوم شد که قاتلین اصلی شهید محسن حججی، نه سگهای داعشی بلکه سگ آموزان آمریکایی بوده اند. نقش آمریکاییها در اسارت و شهادت محسن حججی مقوله ای است که طی روزهای اخیر توسط رسانههای رسمی و غیر رسمی از جمله صدا و سیما، کمتر بدان پرداخته شد و بیشتر از عناصر داعشی و انتقام سخت از داعش سخن به میان آمده است.
اگرچه تار و مار کردن داعش امری بسیار ضروری است اما مادامی که عناصر داعش پرور در منطقه حضور داشته باشند و با گستاخی تمام و آسودگی خاطر به نیروهای محور مقاومت بدون اینکه کسی متعرّض آنان شود حمله کنند، باید هر روز منتظر ظهور و بروز یک داعش جدید با نامی جدید در منطقه باشیم.
در این میان توجه به اظهار نظر اخیر "هنری کسینجر" مغز متفکر سیاست خارجی آمریکا و استراتژیست برجسته آمریکایی خالی از لطف نیست که در توصیه به ترامپ گفته است: " نباید با نابود کردن داعش، زمینه را برای توسعه قدرت ایران در منطقه فراهم کرد ؛ زیرا با سلطه تهران و نیروهای متحدش بر اراضی آزاد شده از چنگال داعش، یک امپراتوری رادیکال ایرانی شکل خواهد گرفت."
صرف نظر از رویکردهای غربگرایانه جریانِ لیبرالِ داخلی _ که با نجواهای خائنانه ای از قبیل "روی موشک شعار نوشتند و شهر زیرزمینی نشان دادند که برجام را به هم بزنند"، بر چهره حافظان امنیت کشور ، پنجه کشیدند و با این اظهارات در اصل برای آمریکا و اسرائیل پالس فرستادند و موجب گستاخی بیش از پیش آنان شدند که نتیجه آن حمله ارتش آمریکا به نیروهای محور مقاومت و در نهایت، اسارت و شهادت محسن حججی بود _ باید افکار عمومی را به سمت صحیح هدایت نمود و برای ایجاد یک مطالبه عمومی به منظور انتقام سخت از قاتلین اصلی شهید غریب محسن حججی، تلاش نمود.
این بیانیه در پایان میافزاید: سردمداران آمریکایی برای یک بار هم که شده باید تاوان سنگینی برای جنایات خود علیه فرزندان اسلام و پارههای تن ایران بپردازند و در این راستا پایگاه نظامیان آمریکایی در منطقه التنف سوریه، همان پایگاهی که حمله منجر به اسارت و شهادت محسن حججی از آنجا کلید خورد، بهترین هدف برای آغاز پروژه انتقام است و اگر بنا به ملاحظات سیاسی و بین المللی و صد البته از پشت خنجر زدن های جریان لیبرال داخلی، امکان حمله مستقیم ایران به نظامیان آمریکایی وجود ندارد _ علیرغم اینکه نیروهای آمریکایی مستقیماً به نیروهای ایرانی حمله کرده اند _ شیرمردان حشدالشعبی عراق و سایر گروههای مقاومت، آماده یک اشاره از سوی ایران برای به خاکستر تبدیل نمودن پایگاه مذکور و دیگر پایگاههای مستقر در منطقه است.
در هر حال جنبش دانشجویی و امت حزب الله منتظر آغاز شمارش معکوس برای انتقام سخت از قاتلین واقعی و مسببان اصلی اسارت و شهادت محسن عزیز است.
وَسَيَعلَمُ الَّذينَ ظَلَموا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبونَ
تشكل انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه بين المللي امام خميني (ره) قزوین
انتهای پیام/2002
دیدگاه ها