۱۷/شوّال/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۲/۰۷ جمعه

صبح قزوین برخورد با قندون جهیزیه در تاریخ سینمای ایران عجیب است
کد خبر: ۹۴۲۱۳ نویسنده: mamiri تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۶/۲۱ ساعت: ۰:۰ ↗ لینک کوتاه

برخورد با قندون جهیزیه در تاریخ سینمای ایران عجیب است

ملاقلی پور خاطرنشان کرد: اینگونه بود که به سوژه اولیه ساخت فیلم قندون جهیزیه رسیدم. به هر حال تقریبا ۳۰ فیلم را دستیار کارگردانی کردم و حتی با پدرم هم کار نکردم که بهم نگویند آقازاده سینمایی و پول دستیاری که سر سفره میبرم حرام نباشد و اینگونه شد که به سمت ساخت فیلم خودم رفتم. در این مسیر و در ابتدای راه نیز حوادث کمدی برای من رخ داد که برخی از آنها را در فیلم می بینید.

برخورد با قندون جهیزیه در تاریخ سینمای ایران عجیب است

به گزارش گروه فرهنگی « صبح قزوین » برنامه اکران و نقد و بررسي فيلم سينمايي "قندون جهيزيه" چهارشنبه 18 شهریور در محفل "سینماانقلاب" در تالار سوره مهر حوزه هنري و با حضور "سید ناصر هاشم زاده" فیلمنامه نویس و "علي ملاقلي پور" نویسنده وکارگردان، «سیدمحمدحسینی» مجری-کارشناس و با حضور علاقمندان به سينما برگزار شد.

 

هاشم زاده منتقد سینما و فیلمنامه نویس در ابتداي نشست نقد و بررسي فيلم "قندون جهیزیه" گفت: براي بار دوم است که این فيلم را مشاهد مي کنم. بر هين اساس وقتي براي اولين بار فيلم را ديدم انتظار مشاهده يک فيلم خوب را نداشتم. حتي انتظار ديدن يک فيلم متوسط به پايين را بر اساس شنيده ها و گفته هاي برخي ها داشتم. اما بعد از اينکه فيلم را ديدم يک احساس خوبي به من دست داد.

 

*قندون جهیزیه نگاهی درست و پرتلاش به زندگی دارد.

 

وي افزود: اين فيلم را بسيار بالاتر از يک فيلم متوسط ديدم. حتي مي توانم به آن عنوان يک فيلم خوب را هم بدهم. "قندون جهيزيه" فيلم خوبي بود و حال من را هم خوب کرد. در حقيقت احساس خوبي با ديدن فيلم به من دست داد. با همه نقدهايي که به فيلم دارم اين فيلم را شريف ديدم و فيلمي ديدم که از زندگي صحبت مي کند. اين فيلم در درون خود به مسائل زندگي، آدمهايي که ما آنها را مي شناسيم و آدمهايي که نوع رفتار و حرف زدن آنها براي ما آشناست پرداخته است.

 

اين منتقد سینما و فیلمنامه نویس ادامه داد: براي همين هم حس مي کنم با همه مشکلاتي که در موضوع فيلم در فيلمنامه وجود دارد در کل فيلم را قابل بحث و قابل تامل ديدم. در این سینمای بی حس و رمقی که داریم و مدت هاست که این سینما ما را آزار می دهد با فیلمی روبرو شدیم که نخستین ساخته آقای علی ملاقلی پور است و این نوید را به ما می دهد که جوانانی وارد سینما شدند که نگاهی درست تر، عمیق تر و پرتلاش تر نسبت به زندگی ما خواهند داشت.

 

هاشم زاده خاطرنشان کرد: فیلم شروع خوبی پایان خوبی دارد ولی پایان مقداری شعاری  شده است و در کل با آن شلوغی هایی که در وسط فیلم دارد و شاید کمی آزار دهنده باشد ولی در کل مفرح و برای بیننده جالب هم هست و مخاطب از دیدن آن خسته نمی شود.

 

بیشتر موضوعات سینمایی کلیشه هستند، اجرا و جایگذاری درست مهم است.

 

این منتقد سینما و فیلمنامه نویس عنوان کرد: من اعتقاد ندارم که در این فیلم شخصیتی ساخته و پرداخته نشده است. درست است که بسیاری از نشانه گذاری ها و بسیاری از حرکات که از شخصیت های زن و مرد فیلم می بینیم از همان اول نوع دیالوگ ها و نوع برخوردها را در فیلم های دیگر هم نظیر آن را زیاد دیده ایم. اما این دیدن ما نشان نمی دهد که تکرار همین مسئله است. حتی نشان از کلیشه شدن برخی از این حرکات و برخوردها نیست.

 

هاشم زاده افزود: اما وقتی پیرامون کلیشه صحبت می کنیم باید به­یاد بیاریم که کلیشه ها در سینما بد نیستند. در حقیقت زمانی که بد اجرا شوند بد می شوند.بیشتر موضوعات خوب در سینما، قصه نویسی و داستان نویسی داریم همه به نوعی کلیشه است. اما زمانی که درست اجرا می شود و سرجای خود قرار می گیرد زیبا هستند. اما این کلیشه به نوعی در سینمای ما جا افتاده و فیلمنامه نویسی را آسان کرده است.

 

وی ادامه داد: اما اینکه اینها چقدر درست و غلط است بحث دیگری است. اما آنچه که در فیلم وجود دارد این است که گویی یک نوعی جا افتاده و یک نوعی ما این شخصیت را قبول می کنیم. از ابتدای فیلم که فیلم ساز این شخصیت صابر ابر را به ما نشان می دهد تا نهایتی که آن سوءتفاهم های او را برطرف می کند ما احساس می کنیم که یک شخصیت شکل گرفته است

 

این منتقد سینما و فیلمنامه نویس خاطرنشان کرد: آن هم شخصیتی که دغدغه هایی و مشکلاتی در زندگی خود دارد. تناقض رفتاری در زندگی خود دارد. ما هم در فیلم این تناقض ها را می بینیم. حتی وقتی که زن او می گوید این پول حرام را به بچه ام نمی دهم بخورد و بزرگ شود مرد می گوید پول را به صاحب خانه برای اجاره خانه می دهیم. بر این اساس نوع نگاه او نشان می دهد که یک شخصیت در حال شکل گرفتن است. یعنی از همان نگاهی که همسر او را نقد می کند از همان نگاه او دوست داشتنی است. او در عین حال که جنس قلابی و چینی به مشتری می دهد. اما نمی توانیم او را زیاد محاکمه کنیم.

 

*نگار جواهریان قندون جهیزیه زنی ساده دل است

 

هاشم زاده اضافه کرد: بازی نگار جواهریان در حوض نقاشی و سایر فیلم هایی که بازی کرده با بازی او در فیلم "قندون جهیزیه" بسیار فرق می کند. حتی اگر در پلان های اول مخاطب فکر می کند با یک زن شیرین عقل روبرو می شود بعد متوجه می شود که خیر؛ او در این فیلم اینگونه نیست. بلکه مخاطب در می یابد که با یک انسان ساده دل روستایی روبرو است و این خیلی خوب است. این سادگی عین انسان بودن است. این زن شیرین عقل نیست زیرا حتی در فیلم به فکر چیزهایی که دارد از جمله قندون جهیزیه خودش است.

 

وی یادآور شد: یکی از عوارض سینما در ستاره ایجاد کردن این است که گاهی مخاطب در فیلم شخصیت های سینمایی را که بازیگر هستند به جای شخصیت های ثابت فیلم ها درنظر می گیرند. این نقش ها یکی از عوارض بد سینما است که مخاطب باید دائم آنها را از ذهن خود دور کند. من از این فیلم این نتیجه را می گیرم که خانم جواهریان را با آن گریم ساده و بازی ساده ای که داشت برای لحظاتی پسندیدم چرا که از آن نقش ها فاصله گرفته است.

 

این منتقد سینما و فیلمنامه نویس گفت: یکی از ظهورات شخصیت به غیر از اینکه به فردیت آن نزدیک می شویم دیالوگ، نوع رفتار و نوع عکس العمل در برابر افراد گوناگون است. من احساس نمی کنم آقای ملاقلی پور در تیپ سازی موفق بوده بلکه ایشان یک زوج را با تمام دغدغه های خود که در یک جامعه دارند به ما معرفی کردند.

 

هاشم زاده افزود: نقص وسط فیلم را این می دانم که درست به شخصیت زن که آرزوی او داشتن یه خونه خوب با وسائل خودش است پرداخت نشده است. به طور مثال خوب بود که یکی دو جا قندون نشان داده شود. همچنین یکی دو جا لازم بود وسائلی را که زن بر روی آن حساس است نشان داده شود.

 

*قندون جهیزیه نامی مناسب برای این فیلم است

 

وی ادامه داد: نکته دیگر اینکه خوب بود در یکی دو جا قندون نشان داده شود و یا وسائلی که زن روی آن حساسیت دارد نشان داده شود. در آن حالت بود که مسئله قندون را بهتر متوجه می شدیم. زیرا قندون جهیزیه اسم خوبی هم برای فیلم است. اما قبول دارم یکسری شلوغی ها در فیلم است که شباهت هایی به سایر فیلم ها دارد. ما به دلیل اینکه در فیلمنامه نویسی دچار مشکل هستیم این مشکلات از اینجاست که به شروع خوبی فکر می کنیم و به پایان خوبی هم می اندیشیم و فاصله بین آغاز و پایان را شلوغ می کنیم.

 

*فیلمنامه 90 دقیقه ای نداریم

 

این منتقد سینما و فیلمنامه نویس خاطرنشان کرد: بیشتر فیلمنامه های ایران اصولا برای 20 تا 25 دقیقه است. اکثر مشکلات ما در سینما این است که ما فیلمنامه 90 دقیقه ای نداریم. بر این اساس این فیمنامه 25 دقیقه داریم و بقیه آن را با داستان های دیگر پر می کنیم.

 

*عجب بلایی سر این خانواده آوردیم

 

در ادامه برنامه علی ملاقلی پور کارگردان فیلم "قندون جهیزیه" در سخنانی گفت: من در سینما سالها به عنوان دستیار کارگردان و برنامه ریز کار می کردم و گاهی از اوقات هم فیلم کوتاه می ساختم آدم عملیاتی سر صحنه ای هستم. یکبار سر صحنه یکی از فیلم های سینمایی بودم، دوربین به دست در خانه ای به عنوان دستیار کارگردان مشغول فیلم برداری بودم که در آن خانه زن و وشهری بودند که به همراه فرزند خود زندگی می کردند. آن خانه توسط زن خانه بسیار ریز و منظم و مرتب چیده شده بود و قشنگ مشخص بود ظاهر خانه محصول زحمت یک زن خانه دار است.

 

وی افزود: کاملا مشخص بود که در زن امید است و زندگی خود را دوست دارد و این حرف را همه خانه حتی اشیاء آن خانه میزد. پشت دوربین که در حال فیلم برداری بودم دیدم که آنها خیلی مشتاق هستند که بدانند بازیگران فیلم چه کسانی هستند و با خودم فکر می کردم که چقدر سطحی کار را نگاه می کردند و فکر نمی کردند که وقتی گروه فیلم برداری بیاید چه خبر می شود و خانه آنها خیلی بهم ریخته می شود.

 

این کارگردان ادامه داد: بعد از اینکه دو روز از فیلمبرداری ما گذشت یکی از همسایه های آن ساختمان به کار ما اعتراض کرد و به هر بهانه ای به ما و گروه کاری ما گیر میداد. جرقه­ای در ذهنم خورد که ما عجب بلایی سر این خانواده آوردیم. با خودم گفتم بهتر است که حالا از زاویه نگاه آنها و نه از زاویه نگاه گروه فیلمبرداری به این ماجرا نگاه کنم. سپس در مورد قصد و نیت آنها برای اجازه خانه به ما برای فیلمبرداری تخیل کردم و با خودم گفتم که حتما مشکل مالی دارند که اینها را تحمل می کنند.

 

*با پدرم کار نکردم که بهم نگویند آقازاده سینمایی

 

ملاقلی پور خاطرنشان کرد: اینگونه بود که به سوژه اولیه ساخت فیلم قندون جهیزیه رسیدم. به هر حال تقریبا 30 فیلم را دستیار کارگردانی کردم و حتی با پدرم هم کار نکردم که بهم نگویند آقازاده سینمایی و پول دستیاری که سر سفره میبرم حرام نباشد و اینگونه شد که به سمت ساخت فیلم خودم رفتم. در این مسیر و در ابتدای راه نیز حوادث کمدی برای من رخ داد که برخی از آنها را در فیلم می بینید.

 

برخورد با قندون جهیزیه در تاریخ سینمای ایران عجیب است

 

وی اضافه کرد: بالاخره با هزار جور بیم و امید به دل ساخت نخستین فیلم خودم زدم و در این راه هم با تهیه کننده ای از بخش خصوصی قرارداد بستم و فیلم را هم در نهایت ساختم و در چرخه اکران که قرار گرفتم دیدم که هفته اول بد نیست، در هفته دوم یک برابر و نیم رشد و هفته سوم گفتند ساکت باشم. ما این همه سال در سینما بودیم و هر فیلمی که خوب فروش می کند که با افزایش سانس نمایش هم روبرو می شود، اما سانس فیلم من را کم کردند. تاریخ سینمای ایران را نگاه کنید این اتفاق کمی عجیب و غریب است.

 

این کارگردان ادامه داد: برنامه اکران در سینماهای ایران اینگونه هست که دو هفته ای و یا چهار هفته است. به عبارتی بهتر سنگ محک است و می بینند که فیلم چقدر فروش می کند. اگر فیلم فروخت، تماشاچی پسند شد و مخاطب بیشتر شد زمان اکران ان بیشتر می شود. تازه یک مسئله دیگری و آن هم کف فروش بود که ما با آن هم خیلی فاصله داشتیم. حتی رشد هم داشتیم و در جهت صعودی در حوزه فروش شاهد رشد بودیم.

 

از فیلم دفاع کردم در مقابل مدیران، نه در مقابل فیلم محمد رسول الله (ص)

 

ملاقلی پور خاطرنشان کرد: من قصد داشتم که در این برنامه وارد حاشیه نشوم ولی حالا که شما می پرسی من جواب می دهم. ببینید خداوند گل را هم که می آفریند خار هم با او آفریده شده تا با آن از خود دفاع کند. وقتی حقی ضایع می شود خداوند هم در قرآن فرموده که واجب است که دفاع کنید. ما هم احساس کردیم که به مال ما حمله شده برای همین هم دفاع کردیم. نه خدایی ناکرده از طرف فیلم محمد رسول الله (ص) بلکه از طرف مدیران و دست اندرکارانی که این کار را کردند. وگرنه من ذاتا بچه مسلمون هستم.

 

وی گفت: ما چیزی داریم در سینما به عنوان باورپذیری و مخاطب در سینما عطا را بعد از مشاهده باور می کند. اینجا تعریفی که برای صابر ابر داریم فقط فردی عصبی نیست بلکه پشیمان هم می شود و برای حل مشکلات هم فقط دعوا راه نمی اندازد بلکه جایی برای حل مشکل دعوایی سوری راه می اندازد که نشان از زیرکی او دارد.

 

*صابر ابر قندون جهیزیه با سایر فیلم ها تفاوت دارد

 

این کارگردان افزود: صابر ابر در قندون جهزیه بر خلاف تمام فیلم های خود است. بسیار از منتقدین می گویند که صابر ابر در تمام فیلم های خود حالت بغض و گریه دارد ولی او در این فیلم اصلا بغض نکرد بلکه فقط در آخر فیلم بود که گریه کرد. او در این فیلم بچه زرنگی بود که با غیرت است و برای زندگی خود به شدت تلاش می کند.

 

ملاقلی پور تصریح کرد: در خصوص طراحی صحنه هم باید به این نکته اشاره کنم که تک تک اجزایی که در فیلم می بینیم ساعت ها برای آن وقت صرف شده است. به طور مثال لباس های زن خانه، پرده، قندون و روتختی، همه گل دارند. در حقیقت گل در فرهنگ ما نشانه طراوت و سرزندگی است. یک نکته دیگر هم که باید عرض کنم این است که این خانه از جنس زن خانه است. از طرف دیگر طراحی صحنه خانه هم باید باورپذیر باشد. چرا که این خانه را زن خانه چیدمان کرده است.

منبع: فرهنگی خبرگزاری دانشجو

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان