۱۴/شوّال/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۲/۰۴ سه شنبه

صبح قزوین سبک زندگی به روایت مادرانه
کد خبر: ۹۰۸۸ تاریخ انتشار: // ساعت: : ↗ لینک کوتاه

نقدی بر مجموعه تلویزیونی ماه مبارک رمضان؛

سبک زندگی به روایت مادرانه

در ماه رمضان امسال حتی در جدی ترین سریال این دوره به بحث ماه مبارک و معنویت، خیلی محدود در ابتدای سریال در حد یک دیالوگ از گل بانو، و در قسمت های انتهایی سریال که بیننده به عید روزه داری نزدیک می شود؛ سریال وارد فضای رمضان می شود!!

سبک زندگی به روایت مادرانه
صبح قزوین؛ چند سالی است که رسانه ملی با پخش سریال های متفاوت از شبکه های سیما مردم روزه دار را تا پاسی از شب با خود همراه کرده است.
تا به امسال نقدهای زیادی به مدیریت پخش و موضوعیت این سریال ها وارد بود که الحمدالله تا حدودی رفع شد.
به طور نمونه اکثر کارشناسان دینی به چیدمان پخش سریال ها که از اذان شروع و تا نیمه شب ادامه پیدا می کرد، اعتراض داشتند.
دلیل اعتراض شان را هم باقی نماندن وقت، حال و شور عبادت برای روزه داران ذکر می کردند.
چون تمام وقت بعد افطار پر می شد که امسال با حذف پخش سریال از شبکه 5 گام موثری در این راستا برداشته شد.
نقد دیگر که امسال رفع شده، این بود که چون ماه رمضان ماه معنویت است، کارگردانان در سال های گذشته سعی می کردند سریال هایی با مضامین ماورائی و روح، شیطان و قیامت بسازند که گاه با سهل انگاری و موضوعات تکراری مخاطب را خسته، بی اعتنا و عادت مآب نگه می داشتند.
البته امسال این مورد حذف و با پرداختن به ته مایه های طنز در 2 سریال به سمت تغییر و تحول در این زمینه سوق داده شدند؛ اما نه به آن شوری شور! نه به این بی نمکی!!! معمولا یکی از کارکردهای بزرگ صدا و سیما در این ماه باید پررنگ کردن معنویت دینی در زندگی مردم جامعه باشد و در این راستا افزایش برنامه های کارشناسی تنها یک بازوی اجرائی این امر می باشد، بازوی دیگر سریال های شبانه بعد از افطار است.
به این دلیل که در وقت افطار و شب هنگام اکثر روزه داران در منزل و کنار خانواده های شان حضور د ارند و بازوی تاثیر گذار سریال پر وزن تر خواهد بود.
اما مسئولین صدا و سیما در رمضان 92 را نتوانستند محقق کننده این امر باشند.
شاید سریال مادرانه برای هر زمان دیگری خوب بود جز ماه مبارک رمضان! در ماه رمضان امسال حتی در جدی ترین سریال این دوره به بحث ماه مبارک و معنویت، خیلی محدود در ابتدای سریال در حد یک دیالوگ از گل بانو که تاکید می کند چند روز دیگر ماه رمضان است و در قسمت های انتهایی سریال که بیننده به عید روزه داری نزدیک می شود؛ سریال وارد فضای رمضان می شود!! صحنه هایی که رسانه ملی نخواست از فضای معنوی این ماه در هدایت افراد بهره بگیرد و گویی از معنوی ترین ماه خدا در مجموعه هایی که ویژه رمضان بودن را با خود به یدک می کشند، خبری نیست! صدا وسیما امسال با سه سریال "دودکش، خروس و مادرانه" میهمان خانه های ایرانی بود.
در این مبحث نگارنده فقط قصد دارد به نقد سریال "مادرانه" ساخته سعید جواد افشاربپردازد.
سریالی که در طول 3 ماه کاری ساخته شد و به گفته دست اندرکارانش به دلیل تاکیدات رهبری بر توجه به سبک زندگی ایرانی- اسلامی تهیه شده است.
جای بسی خوشحالی دارد که سازندگان سریال ها این ضرورت را حس کرده اند که باید فیلم هایشان براساس ترویج و توجه به سبک صحیح زندگی باشد؛ اما اگر مسئولین این مجموعه چنین قصدی داشتند، لازم بود برای کیفی کردن سریال شان با بهره جستن از رهنمودهای کارشناسان خبره و اختصاص دادن زمان بیشتری برای خلق مادرانه، اثر جذاب تری را تحویل مخاطب خود می دانند.
در صدق نیت دست اندرکاران این مجموعه شکی نیست، اما بی کیفیت و آبکی کار شدن برخی صحنه ها که کم هم نیستند؛ مخاطب را نسبت به تاثیرپذیری از کل سریال بی میل می کند.
از نیمه سریال که عبور می کنیم به طور ملموس حس می شود که همه شرایط قرار است با هم جور شود برای ختم به خیر شدن زندگی اردلان! مرگ ناگهانی و بی مقدمه نائب و مثل همیشه حضور کمرنگ بی کیفیت، خشک و رسمی پلیس در تمام صحنه ها حتی تفتیش خانه نائب وقتی رها در آنجا مخفی شده است.
منجی نشان دادن نقش مریم و تصادف رها که به یکباره با از دست دادن حافظه اش از نقشی سیاه و پر دردسر به نقشی آرام و منطقی تبدیل می شود فقط برای ختم به خیر شدن داستان! یا برای نشان دادن محبت مادرانه ای که در طول کل داستان از نبودش دم زده می شود، در جبران این محبت از سوی مریم به عنوان مادر مکمل رها و ارسلان، به گونه ای افراط گونه پرداخت شده است و صحنه ای چون افتادن ارسلان در رودخانه و نجاتش توسط مریم، نمونه ای بی تدبیرترین این افراط ها بود.
از منظر دیگر که نگاه کنیم، نام فیلم مادرانه است و در کلیت داستان به مخاطب این گونه القا می شود که تمام تقصیرهای تربیت شایسته نداشتن فرزندان، رعنا می باشد که بچه هایش را رها کرده و به اتریش رفته است و پدر خانواده با نشان دادن ارزشی که برای آنها قائل می باشد و در اپیزودهایی به دوست داشتن و ابراز محبت بر آنها تاکید می کند؛ انسان بی تقصیر این معرکه است.
البته این از نکات مثبت و قوت سریال بود که ابراز محبت پدر به دخترش خوب نشان داده شد.
مانند نمایش جالب، آموزنده و احترام آمیز بین مریم و پدرش که جذب مخاطب داشت.
اما این سریال هم پدرانه کم داشت و هم مادرانه!!! اگر هم منظور از مادرانه رفتار مریم زمان بوده باشد که فقط افراط نشان داده شد! به همین علت اگر هدف پرداخت به توصیه رهبری معظم که فرموده بودند چرا روابط متقابل بین فرزندان و والدین ضعیف شده است؛ مورد توجه بود نباید نامگذاری و محوریت فیلم بر یک طرف متمرکز می شد.
در این سریال با نشانه داده شدن رعنا به عنوان مادری سنگدل و از طرفی نشان دادن مریم به حد افراط مهربان برای فرزندانی که فقط چند روز از احساس قرابت با آن ها می گذرد، نوعی نامتوازن بودن را به نمایش گذاشتند.
در صحنه هایی دیگر برای نشان دادند فضای مذهبی منزل حاج آقا ثانی به استفاده از یک رادیوی ترانزیستوری و سبز نشان دادن فضای اتاق ها پرداخته شده بود؛ که صحنه های جالبی نبود.
این عملکرد ها در دنیای امروز فیلم سازی قدیمی شده است.
آیا نمی توان متمکن بود و در رفاه زندگی کرد؛ اما انسانی مومن و مذهبی و اهل انفاق هم بود؟؟ چرا نخواسته ایم مذهبی بودن را با همراهی شخص با دنیای مدرن اطرافش، به یک جوان نشان دهیم؟ این از نقاط ضعف سریال سازی رسانه ما می باشد که در ایجاد تعامل بین قشر مذهبی و غیر مذهبی همیشه لنگیده است.
البته از حق نگذریم نقاط مثبت این سریال مواردی چون پرداختن به معضلات اجتماعی و روابط ناصحیح بین والدین و فرزندان، لزوم احترام به مادر و نشان دادن خانواده مریم زمان به عنوان الگویی از یک خانواده موفق، نشان دادن محبت های پدرانه به فرزندانش که این گونه ملموس در تلویزیون به آن پرداخته نشده بود، توانست کمی از نقاط ضعف آشکار این سریال را بپوشاند.
انتهای پیام/2002

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان