صبح قزوین در ادامه نقد به مضمون انیمیشن های غربی،پس از یادداشتی با عنوان "انیمیشین های غربی پایگاه تحریف قرآن" اینک به دومین یادداشت از این طیف می پردازد.
قلعه که با عنوان هتل ترنسیلوانیا در داستان معرفی می شود، به جهت 400 هکتار جنگل پر از اشباح در اطرافش به خوبی مخفی شده است. دست هیچ انسانی به جهت محدوده وحشتناکش به آن نمی رسد. معمار این بنا که یک هیولای زشت چهره است تنها تاکید می کند که باید دور آتش و آتش بازی را خط کشید.
در نهایت لولو خان برای آن که دخترش را متوجه خطر انسان ها در بیرون از هتل کند نقشه ای راطراحی می کند. او ظاهرا موافقت می کند که دخترش از قلعه بیرون رود اما در حقیقت دهکده ای قلابی از انسان ها درست می کند که با ایجاد رعب و وحشت، دختر را از رفتن منصرف می کند و او به هتل برمی گردد.
اما لولو خان نکته ای را در نظر نگرفته است و آن این روشن کردن آتش توسط انسان های قلابی؛ پای یک انسان واقعی را به هتل باز می کند و ادامه ماجرا...
تغییر حالت شخصیت اصلی از خفاش به انسان،فعلی که فقط از جنیان بر می آید
در صحنه اول انیمیشین یک خفاش تبدیل به یک خون آشام می شود. خون آشامی که شخصیت اصلی این انیمیشن است، در واقع همان لولو خان!
در صحبت های مادر بزرگ و یا پدر بزرگ هایمان در مورد مشاهده اجنه شنیده ایم که آن ها می توانند تغییر شکل بدهند نکته ای که در منابع دینی ما نیز بدان اشاره شده است:
«شیطان که در قرآن هم به آن اشاره شده و ابلیس، آن اولین شیطانی که در زمان خلقت آدم مورد بحث قرار گرفت که وجودش حقیقی است. بر بعضیها میآمده، برای وسوسهکردن، به اشکال مختلف هم میآمده، به هر شکلی، به شکل حیوانات، به شکل انسانها، به صورتهای مختلف، به اشکال مختلف، هم شیطان و هم جن درمیآید. و وجودش هم وجودی است که قابل حس کردن است بر آن کسی که ظاهر میشود.
وجود شیطان و جن یک وجود مثالی است. مثل آن حالتی که انسان در حالت خواب دارد. شما گاهی میخوابید و خواب میبینید که به یک جایی رفتید. آن بدنی که با آن به آن شهر سفر کردید، بدن مثالی شماست. هم مزهها را حس می کنید، لمس میکنید، هم حضور فیزیکی در آن مکان دارید، بعد که شما را بیدار میکنند یکباره از خواب بیدار میشوید. »
بنا براین شخصیت اصلی داستان یعنی خون آشامی که با نام لولو خان معرفی می شود در واقع یک جن است چرا که واجد تمامی ویژگی های آن است.دختر لولو خان نیز دائم به خفاش تبدیل می شود و او نیز از همین طایفه است.
چشم های سرخ لولو خان دقیقا از ویژگی های شیطان
حتی به نظر می رسد که کاراکتر اصلی از طایفه ای از اجنه به نام شیطان باشد؛چرا که در برخی از صحنه های اصلی که به ماهیت اصلی خود برمی گردد،چشمانش مانند مس افروخته سرخ می شود،که دقیقا یکی از ویژگی های ظاهری شیطان است؛ که در روایات آمده است.
عمر طولانی دختر لولو خان همچون عمر طولانی اجنه
نکته دیگر که تایید کننده این مطلب است، عمر زیاد این شخصیت هااست.به عنوان مثال دختر لولو خان که ظاهر یک نوجوان را دارد 118 ساله است!که این بار دیگر بر اجنه بودن این شخصیت ها تاکید می کند:
« جن هم عمر میکند، زندگی میکند، عمر آنها حداقل 1500 سال است. کما اینکه این ظفر جنی که در زمان قیام امام حسین(ع)، رفت به کربلا ، کمک کند به امام، کمکش را قبول نکردند، در زمان مرحوم آیتالله بروجردی ایشان فوت کرد، ایشان هم دستور دادند در مساجد برایش مجلس ترحیم بگیرند. جن عمر دارد، عمر جن هم طولانی است. حداقل 1500 سال- 1600 سال، عمر این موجودات است. »
دیگر نکته آن است که در لابی هتل ترنسیلوانیا هیولاهای مختلفی دیده می شود. موجوداتی که در دنیای مادی همچون آن ها را نه در دریا دیده ایم و نه در خشکی.
شاید تنها موجودی که در لابی هتل مشاهده می شود، که در دنیای مادی هم دیده می شود،گرگ ها باشند.که در روایات یک از اشکال ذکر شده برای شیطان گرگ است.
اما در مورد سایر موجودات به نظر می رسد که طوایف مختلف اجنه باشد.شاهدی بر این مدعا یکی از هیولاهاست که به شکل دجال بوده و یک چشم است.
«جن به عنوان یک موجود حقیقی، دارای دستهبندی مختلفی است. یعنی یک بخش از آنها که قرآن به انها اشاره میکند، عفریتٌ من الجن است در داستان سلیمان. جنساش عفریت است.یک شاخهای از اجنه عفاریت هستند. یک شاخهای از اجنه شیاطین هستند، شیطان کان من الجن. یک شاخهی دیگری از اجنه هستند که اجنهی معمولی هستند، نه مثل عفریتها، دیوصفت هستند و غلیظ، نه مثل ابالسه؟؟؟آن ها دستهبندهای مختلفی دارند.»
اگر نگاهی به کتاب «امیر المومنین؛معجزه ها،قضاوت هاو ...» انداخته باشید، سفری در آن مطرح شده که امیر المومنین ذیل آن،طایفه ای از این موجودات(یاجوج و ماجوج) را به جناب سلمان نشان می هند.در یک از روایات در همین کتاب نیز توصیفی راجع به یکی از اجنه شده است که بی شباهت به این موجودات کریه المنظر در لابی هتل نیست.روایت حکایت از پیرمردی دارد که در وسط سینه اش چشم دارد و از اجنه می باشد.این نکته نیز شاهدی بر این مدعاست.
هیولاهایی که ما از بچگی از آن ها می ترسیدیم، برای بچه های امروزی خنده دار می شود
نکته کلیدی در این دست انیمشین ها آن است که سعی دارد هیولاها و موجودات ترسناک داستان های قدیمی را در لوای شوخی و خنده؛ برای کودکان امروز دوست داشتنی کند.خون آشام کارتون های گذشته، که کودکان از آن وحشت داشتند،امروز لولو خانی می شود که بچه باید به آن بخندند.
به راستی چه رازی در این مسئله نهفته است!
این نکته ای است که حتی دیوید اسپاد، صدا پیشه نقش مرد نامرئی به آن اذعان می کند: هیولاهایی که ما از بچگی از آن ها می ترسیدیم، برای بچه های امروزی خنده دار است.نمی دانم این چه گذر و تحولی است ...؟!
پرده برداری از این راز، موضوع نقد بعدی است که در هفته آینده انشاء الله در صفحه فرهنگ و هنر در همین سایت قابل مشاهد خواهد بود. انتهای پیام/
دیدگاه ها