۱۱/شوّال/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۲/۰۱ شنبه

صبح قزوین " آقای سلیمان! می شود من بخوابم؟"
کد خبر: ۷۴۹۰ تاریخ انتشار: // ساعت: : ↗ لینک کوتاه

کتابی از اولین روحانی رمان نویس ایران؛

" آقای سلیمان! می شود من بخوابم؟"

" آقای سلیمان! می شود من بخوابم؟" اولین رمان یک روحانی است و سید محمدرضا واحدی هم، اولین روحانی رمان نویس.

" آقای سلیمان! می شود من بخوابم؟"
عشق دختر مسلمان و پسر ارمنی صبح قزوین: " آقای سلیمان! می شود من بخوابم؟" اولین رمان یک روحانی است و سید محمدرضا واحدی هم، اولین روحانی رمان نویس.
رمان این روحانی وقتی عجیب تر می شود که بدانیم رمان در بستر عاشقانه ای آرام شکل می گیرد و در فضای عشقی ممنوع شاخ و برگ می یابد و در تقابلی دیالکتیک به اوج می رسد و در شکوهی اساطیری گره گشایی می کند.
رمان، قصه نغمه ای است عاشق که ورود به حوزه عشق ممنوع را تجربه می کند.
اختلاف در دین مانع است برای به هم رسیدن.
نغمه دختری مسلمان و فرزند جانبازی است که پسری ارمنی را دوست دارد و این بحران می شود گره در اماتیک رمان.
این دوست داشتن های عفیف و در کنارش طلب پسر برای بیشتر دانستن از اسلام، قصه را پیش می برد تا اوجی دیالکتیک، تلاش برای وصل، و وصل منجر می شود به جدایی.
آنجا که فکر می کنیم همه موانع یکی پس از دیگری کنار گذاشته شده اند، و وصل حاصل شده، آغازی دیگر است برای قهرمانان "آقای سلیمان!.
.
.
" سید محمدرضا واحدی تمام تجربیاتش را از ارتباط با جوانان در این اثر بکار بسته، دغدغه هایشان را شناخته و لطیف و ظریف با پاسخ ها و راهکارها به تار و پود رمان گره زده.
شبهات جدی و عمیق جوانان پیرامون دین و جهان بینی توحیدی و پاسخ به آنها، دریافت اثر آنچنان مینیاتوری کار شده، که مخاطب در پایان اثر، چگونگی حل مسائلش را درنمی یابد.
شاید بتوان گفت که فصل "عمره نغمه" کتاب را مستقلا می توان به بسیارها توصیه کرد، برای شناخت خدایی بسیار نزدیک و البته مهربان و نه دست یافتنی.
واحدی قالب روانی هم برای رمانش انتخاب کرده.
یک خطی کلاسیک نرم و در نهایت فلاش بکی کلی و روایتی دوباره.
زبان اثر هم ساده و بی آلایش است و به دام بازی های فرمی و زبانی نیفتاده.
نکته دیگری که از برجستگی های اثر به شمار می رود، توصیف و تبیین فضاهایی است که نویسنده به آنها ورود پیدا کرده و باورپذیرشان جلوه داده، مانند سنت های ارامنه، فضاهای دانشجویی، رسوم شله زرد پزان، آیین حج دانشجویی و .
.
.
و آخر این که "آقای سلیمان! می شود من بخوابم" را می توان از آن دست رمان های بی ادعا؛ ولی پرمخاطب دانست، که نرم بر دل خواننده اش می نشیند و بی تکلیف حرف هایش را می زند.
منبع: مجله خیمه انتهای پیام/2002/خ  

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان