۰۹/رمضان/۱۴۴۵

-

۱۴۰۲/۱۲/۲۹ سه شنبه

صبح قزوین روزهای برزخی حضرت آیت الله به بهشت برین تبدیل شد
کد خبر: ۶۹۷۲ تاریخ انتشار: // ساعت: : ↗ لینک کوتاه

یادداشت روز؛

روزهای برزخی حضرت آیت الله به بهشت برین تبدیل شد

در واقع هاشمی رفسنجانی توانست گُلی را که در سال ۸۴ از احمدی نژاد خورده بود، بعد از گذشت ۸ سال با سرمایه گذاری از همه اعتبارش جبران کند و به جاست که بگوییم، حضرت آیت الله ریاست جمهوریت مبارک!

روزهای برزخی حضرت آیت الله به بهشت برین تبدیل شد
صبح قزوین: همان طور که فتنه سال 88 زمینه ای شد برای "یوم تبلی السرائر" بیشتر خواص و مسئولین مملکتی، انتخابات 24 خرداد امسال نیز معیاری برای سنجش قدرت طلبی افراد حاضر در صحنه  و افراد پشت صحنه، شد! مطمئنا حضور 72 درصد مشارکت مردمی در یک انتخابات، آن هم بعد از گذشت 34 سال از انقلاب و تحول یک نظام اسلامی مهر تائیدی است بر جمهوریت و استقرار محکم آن نظام در یک کشور، و مردم ایران اسلامی در این بُعد توانستند حق شان را به اسلام و کشورشان ادا کنند و بار دیگر مشت محکمی بر دهان یاوه گویان غرب نشین بکوبند، اما در این بین بعضی از سران مملکتی خواستند این جمهوریت نظام را به نام خود ثبت کنند و خود را پیرمیدان سیاست 80 ساله نشان دهند و الحق و انصاف که توانستند در این میدان قدرت طلبی سربلند بیرون آمده و اثبات کنند در میدان رجل سیاسی یکه تاز هستند.
بله! سر صحبت این قلم با رئیس تشخیص مصلحت نظام، یعنی آقای علی اکبر هاشمی رفسنجانی است! هدف این بود با گذشت هفته ای از داغی فضای انتخابات، قلم به دست گرفته و از حضرت آیت اللهی بگوییم که بعد از گذشت 8 سال برزخی برایش، حال زمان روزگار خوشی و قدرت نمائی اش رسیده و مطمئنا از این به بعد شاهد خنده های باصلابت بیشتری در صحنه سیاست، از وی خواهیم بود.
خنده های مسرورانه ای را که 8 سال دلتنگش بودیم و روز بعد از اعلام نتایج به نفع حجت الاسلام و المسلمین آقای حسن روحانی، ذوق زده مان کرد! حضرت آیت الله، بر کسی پوشیده نبود که این انتخابات مانند چند دور اخیر آن، به پیرمرد سیاست مدار و 80 ساله کشور گره خورده است و این نقش آفرینی یا باید با حضور خودتان تکمیل می شد؛ یا بدلی از جنس هاشمی! تحرکاتی که از سوی شما و حامیانتان صورت می گرفت، خبر از کاندید شدنتان می داد اما شما همچنان منتظر پهن شدن فرش قرمزی از سوی رهبری زیر پایتان بودید که حتی با همت فراوان هم محقق نشد و هاشمی شد مرد کاندید ساعت 5:30 پاستور! حال بماند که آمدنتان برای کسب صندلی پاستور به خاطر نیامدن خاتمی مرد شماره ی یک اصلاحات بود.
90 درصد مردم مطمئن بودند هاشمی را اگر به خاطر نقش آفرینی در فتنه 88 هم رد صلاحیت نکنند، اما به خاطر کهولت سن بهانه خوبی به دست شورای نگهبان داده است.
اما همه ی این آمدن ها و تمکین به قانون کردن و اعلام حضور در اولین ساعات رأی گیری در پای صندوق های رآی، از سوی رئیس تشخیص مصلحت نظام پیاده کردن سناریویی بود که کمتر کسی احتمال آن را می داد.
بله، باید هاشمی می آمد و احراز صلاحیت نمی شد و با تمکین به قانون (!!!) راه را برای پررنگ جلوه دادن بدل خود در میدان رقابت ریاست جمهوری باز می کرد! اگر غیر از این بود، پس تلاش های مکررش در متقاعد کردن خاتمی برای یکی کردن رأی شان به چه معناست؟ بله، اصلاح طلبانی که از طرفی در پس پرده سیاست و با ابزار ریش سفیدی به دنبال رسیدن به کاندیدائی واحد بودند و از طرفی دیگر نگران این که برای چندمین بار پیاپی قیافه انتخابات را به اصول گرایان واگذار نکنند، بنابراین مترصد ایجاد چند صدائی در اردوگاه حریف شدند تا در آتش آن بدمند، که البته در این سیر گوی میدان را ربودند و کاپ قهرمانی گرفتند.
اصلاح طلبان می خواستند با حضور نامزدهای متعدد اصولگرا که قطعا با توجه به سلیقه مردم هر کدام توانستند درصدی از آراء را کسب کنند، با نامزدی واحد به میدان آمده و کرسی ریاست جمهوری را بربایند.
از این رو رسانه های اصلاح طلب که در جریان انتخابات گذشته نیز نشان دادند راهبردشان دامن زدن به اختلافات اصولگرایان است، تلاش کردند تا با هر وسیله ای به جریان افتادن ایده ایجاد وحدت میان اصولگرایان را زیر سوال ببرند، که موفق شدند.
با همه ی این تفاسیر، مرد دقیقه ی 90 انتخابات توانست با سناریوئی کاملا حرفه ای با دور زدن تمام جریان های سیاسی و تحت سلطه قرار دادن آنها، پیروز میدان انتخابات یازدهم ریاست جمهوری باشد! در واقع هاشمی رفسنجانی توانست گُلی را که در سال 84 از احمدی نژاد خورده بود، بعد از گذشت 8 سال با سرمایه گذاری از همه اعتبارش جبران کند و به جاست که بگوییم، حضرت آیت الله ریاست جمهوریت مبارک! مردی برای تمام فصول میدان سیاست، برای ماندگاری بیشتر در صحنه ی تحولات داخلی و خارجی کشور نیاز به مهره ای داشت که یک تک فرمانده بیشتر نباشد و تحت نفوذ وی تصمیم گیری کند، در صورتی که مهره های اصلاح طلبان نمی توانست این عطش هاشمی را برطرف کنند، چون وامداری به جریان اصلاحات و خاتمی بودند.
برای همین تمام سرمایه و اعتبارش را بر روی آقای حسن روحانی کرد و با حضور در مستند دوم تلویزیونی رئیس جمهور منتخب، به مردم فهماند که اگر می خواهید وضعیتی که از آن به مشقت افتاده اید و تحت نفوذ و سلطه من حل خواهد شد، باید به کسی رأی بدهید که من رأی می دهم!!! این یعنی به برده کشیدن و دیکتاتوری محض از سوی کسی که فکر می کند برای خدمت به نظام و مردمش وارد صحنه شده و احساس تکلیفی بر دوش دارد! اما آقای هاشمی، همه می دانیم که رئیس جمهور منتخب با حمایت شما بالا آمد و همه معتقدند چون خود را فردی فراجناحی معرفی می کند، مدل شما ریاست جمهوری خواهد کرد، اما حجت الاسلام حسن روحانی همان طور که تاکید داشت رئیس جمهور همه ی مردم است و چون با رأی ملت بالا آمده است و با اعلام حمایت تمام سلایق مواجه شده، قرار نیست پیاده کننده افکار و سلایق شما در جامعه باشد و مردم و احزاب همچنین انتظاری از رئیس جمهور منتخب شان ندارند! بر همگان مبرهن است نیم قرن احساس تکلیف به سبک حضرت آیت الله، وسیله ای بود و هست برای حفظ قدرتی که شیرین است و ابزار پیش برد اهداف و میدانی است برای جولان دادن فرزندان و اطرافیانی که فقط عاملی هستند، برای پیاده کردن تفکرات غرب گرایانه در یک کشور اسلامی! آقای هاشمی، اطرافیانتان مخصوصا نماینده ی پارلمانی تان معتقد بودند وضعیت اقتصادی کشور دست ماست و اگر آیت الله ما در صحنه باشد وضع گرانی ها و نابسامانی های موجود حل می شود!!! واقعا خدا را خوش می آید برای کسب قدرتی که به جز برادری با شیطان، ثمره ای ندارد، این گونه آشفته بازار به راه انداخته و مشروعیت ها ومقبولیت ها را زیر سوال ببرید؟ مطمئنا همه ی مردم ایران با این سیاست های کثیف پشت صحنه ی خاندان هاشمی مخالفند و از رئیس جمهور منتخب شان انتظار دارند با کنار گذاشتن این مصلحت اندیشی های کاذب، دست یازی های خاندان هاشمی را از صحنه اداره کشور کوتاه کند.
حضرت آیت الله، شما برای تبریک تحقق حماسه سیاسی و روی کار آمدن ریاست رئیس جمهوری منتخب، پیامی  دادید که با این شعر شروع شد: هاتف آن روز به من مژده این دولت داد/ که در آن جور و جفا، صبر و ثباتم دادند این وظیفه ی شماست که همت مردم را قدر بدانید، اما چرا این مواضع و تعریف و تمجیدها را در 22 خرداد 88 نداشتید؟ چون احمدی نژاد که با 25 میلیون رأی سکاندار اجرائی کشور شد، باب میل شما نبود؟ یعنی اگر موسوی و کروبی رأی آور میدان می شدند؛ دولت صبر و ثبات شما شکل می گرفت و دیگر از جور و جفا خبری نبود؟ آن موقع این شعر حافظ را مرور نکرده بودید یا در حال حاضر فالنامه تان مزین به این دولت هاتفی شده است؟ چرا در خرداد 88 خود را در شادمانی سیاسی و شیرینی تحقق وعده های الهی، با مردم زمان شناس و فهیم آن دوره سهیم ندانستید؟ چرا انتخابات خرداد 88 را یک اتفاق فرهنگی و یک هشدار اقتصادی و یک همراهی اجتماعی برای اعلام انزجار از کله شقی، قانون گریزی و فراز و فرودهای افراط و تفریط و برگشت به راه اعتدال و عقلانیت ندانستید، که جان مایه رسالت نبوی و اساس تعالیم ائمه باشد؟ اگر شما در فتنه 88 سکوت نمی کردید و با همراهی خاندان مبارکتان در فواصلی مدیریت فتنه را نمی کردید و دوستانتان را به عقلانیت و قانون مداری دعوت می کردید، کشورشاهد 8 ماه آشوب و ضربه های غیرقابل جبران به نظام اسلامی نمی شد! خیلی برای مان جالب است که در پیام تبریک به رئیس جمهور منتخب و محترم ما، از مواردی توصیه و تاکید به میان آورده اید که در انتخابات 88 خود به آنها تمکین نکرده و عامل به آن نبودید! شما  انتخابات 92 را دموکرات ترین انتخابات دنیا معرفی کردید که هیچ شبهه های به آن وارد نیست، مطمئنا همین طور است، اما باید بگوییم چون فرد مورد حمایت وی صاحب منصب قوه ی اجرائی کشور شده، آقای هاشمی شبهه ای بر آن وارد نمی داند و حتی دشمنان را متهم به بی انصافی در خدشه وارد کردن به آن می کند، پس باید نتیجه بگیریم اگر یکی از نامزدهای اصولگرا رأی می آورد، حضرت آیت الله آن را دموکرات ترین انتخابات نمی دانست و مدعی برخی عملکردها می شد.
اگر بخواهیم مواضع شما را در این انتخابات به قلم بکشیم، مثنوی هفتاد من می شود! صحبت ما در انتها فقط ذکر این نکته است که، تمام حساب و کتاب ها و مسئولیت پاسخگویی عملکردتان از حق الناس و حق اللهی که بر گردن دارید، در نزد پروزدگار متعال محفوظ است؛ اما قدرت طلبی تا کی؟ تا کجا؟ 80 سال کافی نیست؟ می گویند انسان که پیر می شود، حریص تر و دنیا دوست تر خواهد شد، برای شما مصداق ندارد؟ انتهای پیام/2002/خ

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان