صبح قزوین:فصل اول
مجردی:سرکش، یله و رها مثل اسب های تو صحرا یک روز عاشق یه روز فارغ
درد: کفش کتانی، بازی بوندس لیگا
شغل: پرسه زدن تو خیابونا به اسم کاریابی
خوراک: پول داشتن، رستوران با رفقا، رستوران سنتی، نداشتن ساندویچ با نون اضافه
توقع: بیدارشون نکنی برن نون بخرن
میزان عزت: دردونه مامان، عزیز خونه، خل دیوونه
ورزش مورد علاقه: بوکس با برادران، فن زدن به در و دیوار، پیچاندن گیس خواهران
موسیقی مورد علاقه: دوبس دوبس
فصل دوم
عاشقی: اسیر و سر به دیوار، همش به دنبال یار
درد: یار چی می خواد براش بیاره آماده کنه
شغل: به دنبال محمل چنان زار و گریان
خوراک: آه
توقع: ب...........له
میزان عزت: هرچی یار بگه
ورزش مورد علاقه: کوبیدن سر به دیوار، فریاد زدن، پیاده روی دنبال یار
موسیقی مورد علاقه: لالالا، لالالای، لالالا، لالالای لالا لای
فصل سوم
متاهلی: اسیر، مثل اسب آسیاب به دنبال نان(از صبح تا شب)
شغل: صبح برو شب بیا
خوراک: ناچارا هرچی پیدا بشه(شور، شفته، سوخته)
توقع: آسایش
میزان عزت(1): دستخوش باد تحقیر
ورزش مورد علاقه: شستن فرش، بلند کردن مبلمان، بردن زباله به خارج منزل
موسیقی مورد علاقه: وایسا آی زمونه من می خوام پیاده شم
فصل چهارم
بازنشستگی: دوران تبعید به خارج خانه
شغل: نشستن در پارک، مسئول خرید خانه
خوراک: بی مزه وبی نمک
توقع: خودشون برن خرید
میزان عزت(2):
ورزش مورد علاقه: شطرنج آهسته، منچ و مار وپله
موسیقی مورد علاقه: هاهاهاهاهاها....
زیر نویس: 1 و 2 : بستگی به پول توی جیب داره.
انتهای پیام/2002/خ
دیدگاه ها