سینما در دامان بنی اسرائیل و یهودیت شیر خورد و رشد کرد

به گزارش صبح قزوین، اسماعیل شفیعی سروستانی تحلیلگر مسائل مهدویت و صهیونیست در همایش " رسانه و صهیونیست" در دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره)، اظهار داشت: نقش و عمل در حوزه سینما به عنوان اولین و موثرترین رسانه، در ایران آن گونه که شایسته است، مورد توجه قرار نمی گیرد.
در صورتی که آگاهان به این حوزه به نقش پر رنگش در جامعه امروز واقف هستند.

در ایران سینما و سینما رفتن جنبه تفریحش بر جوانب دیگر غالب بوده است.
 حدود 18 سال پیش در سفری به سوریه، وضعیت سینمای سوریه را مورد ارزیابی قرار دادم.
بی شباهت به سینمای قبل انقلاب ایران نبود.
بحرین وهندوستان هم همین وضعیت را دارد.
شروع دیدن فیلم در سینما در کشورهای شرق عموما با تفنن و سرگرمی همراه بود.

مدیر مسئول ماهنامه موعود گفت: اما واقع امر این است که شروع سینما و سیر فیلم سازی در مراکز عمده غرب و اروپا براساس سرگرمی بنا نشده است.
بنای سینما و سینما داری و تماشای فیلم بر اساس دست های پشت پرده می باشد.

چیزی قریب به 120سال از عمر سینما می گذرد، طلوع این حضور در آمریکا است و آرام آرام امروز به عنوان پر قدرت ترین مرکز در صحنه سیاسی- اجتماعی جهان حضور پیدا کرده است.

 امروز رسانه ها به عنوان یکی از مهمترین ارکان قدرت قابل شناسایی هستند.
اگر سیاست و قدرت نظامی یک رکن اقتدار در جهان به حساب می آیند؛ سینما نیز یکی دیگر از ارکان این اقتدار در جهان است.

وی با اشاره به این که ضلع چهارم این قدرت، بانکداری است، اذعان داشت: در گذشته نظامی گری رکن اصلی بوده، اما امروز نیست.
بلکه رسانه ها رکن اصلی است و به عبارتی اطلاعات و رسانه به صورت رکنی بالاتر از بقیه در جهان شناخته شده و حتی بالاتراز اقتصاد، قابل شناسایی است.

در حال حاضر سیاستمداران به دنبال جریانی که رسانه ها می سازند، هستند.
مردان نظامی به دنبال جریانی که رسانه می سازند، در میدان حضور پیدا می کنند.
در واقع رسانه ها مهمترین و تاثیر گذارترین ابزار در مناسبات اجتماعی، سیاسی، در جامعه امروز است.

حال ببینید ما آن را وسیله سرگرمی می دانیم، در کشور ما سینما از این وجه تعطیل است! فاقد احساس مسئولیت برای حضور در صحنه های  سیاسی، اجتماعی کشور است .

سروستانی با انتقاد از نقش ضعیف سینما و رسانه ها در ایران بیان داشت: متاسفانه سینما در ایران همان وظیفه ای که شهر فرنگ در قدیم ، عهده دار بود، انجام می دهد.
اگر سینما ما غائب نبود وضعیت ما بهتر از این بود.
غیبت رسانه ی پر قدرت، صدمات بزرگی را بر جای می گذارد.

قبل از تولد سینمای هالیوود که به عنوان مهمترین پایگاه برای انتشار افکار قرار بگیرد،  سینمای نیویورک عهده دار این مسائل بود.
بعد از آن هالیوود در کالیفرنیا، به خاطر سازمان های بزرگ فیلم سازی در مکان دیگری شهرت پیدا کرد،  تا اینکه جماعتی از یهودیان اروپای شرقی و اروپای مرکزی به آمریکا و نیویورک مهاجرت کردند.

یهودیان عموما در اروپا مورد آزار قرار می گرفتند وبه دنبال شغلی بودند.
با ثروت رفتند در غالب سینمای نیویورک و بعد در کالیفرنیا  در یک منطقه کشاورزی بزرگ، اولین آجرهای اسرائیلی فیلم سازی را بنا نهادند.
لذا سینما در دامن بنی اسرائیل شیر خورد و دوران طفولیت، نوجوانی، جوانی، و بزرگسالی اش را در بنی اسرائیل رشد کرد.

این تحلیل گر مسائل رسانه در ادامه با بیان این که سینما هیچ گاه از بنی اسرائیل جدا نبوده وهیچ گاه بی رویکرد بنی اسرائیل نباید به سینما نگاه کرد، افزود: از طرفی هیچ گاه سینما خنثی، بی تفاوت و تنها وسیله تفریح نبوده است.
هالیوود حاوی فیلم های جادوئی است که نیاتی پشت این فیلم ها قرار دارد، که در رسانه ی ملی ما هم فقط نمایش دهنده شعبده بازی، جادو گری است.
در عرصه تکوینی از سینما به عنوان جعبه جادویی یاد شده است.

نویسنده و متفکر آمریکایی می گوید: مغول های هالیوود(اشاره به یهودیان دارد) کودکان بد تربیت شده ای بودند که خیلی اتفاقی با انگیزه های مادی، مدیریت مهمترین رسانه آمریکا را در دست گرفتند و اخلاق ذاتی شان را که  زن بارگی، خشونت و شراب خواری و.
.
.
بود، به بخشی از فرهنگ آمریکایی تبدیل کردند.

وی اذعان داشت: وقتی سینما وارد آمریکا شد، این صفات زشت را وارد جامعه شان کرد و بعد آن را در حال تبدیل کردن به فرهنگ عمومی جهانی است.

آنها می خواهند یهودیانه فیلم ببینیم، یهودیانه در غنیمت دان باشیم.
 یهودیانه با تزویر در مناسبات مردم رخنه کنند.
آنها آرام آرام مردم را به سمتی بردند که زمین را بچسبند و آسمان را ترک کنند.
وقت بر اصالت بخشیدن به دنیا کنند، یعنی اخلاق و ارزش های اخلاقی از بین رفت و ضد ارزش های اخلاقی  آمد.

شفیعی سروستانی تاکید کرد: در هر سالنی اگر آنها بیایند برای سخنرانی، شما قراربگیرید، برای هر بر نامه ای ما بی تفاوت نیستیم.
 اما در مقابل دیدن فیلم بی وزن و رها  شده می نشینیم، جبهه نمی گیریم و تحت تأثیر تفکر فیلم قرار می گیریم.
از نظر روائی، ذهن  در همین زمان ناخود آگاه فعال و تحت تاثیر است.

یعنی ما در همه جا گزینشی عمل می کنیم، اما در برابر فیلم این کار را نمی کنیم.
 ما بچه هایمان از4 الی 5 سالگی خوراک هالیوود را می بلعند و این تأثیر گذاری ها در تمام جوانب زندگی ما اثر می گذارد و گمان مان این است، ما انتخاب می کنیم.
در صورتی که سینما اجازه ی انتخاب به کسی نمی دهد.
نقش آفرینان سینما هستند که امور و مسائل زندگی ما را انتخاب می  کنند.

 این تحلیلگر مسائل صهیونیست عنوان کرد: هالیوود، به عنوان نظام مدیریتی و اتاق فکر حاکم بر سینما، بلکه  نقش امپراطوری برای جهان است.
تمامی سینما های جهان در حوزه هالیوود هستند، ما سینمای مستقل نداریم.
تمام فیلم سازان جهان بر اساس الگوی فیلم نامه نویسی هالیوود کار می کنند.
الان در سینما ی ما هم همینطور است.
تمام سوژه های هالیوود را می گیرند و در تکنیک های فیلم برداری، گریم ها، فیلم نامه، دست پرورد ه های هالیوود است.

برای نقش آفرینی و استراتژیکی هالیوود نقش مهمی دارد.
در ارائه سبک ویژه ای برای عموم مردم، زمینه سازی برای اجرای استراتژیکی منطقه ای غرب(آمریکا در منطقه اگر بخواهد کاری انجام دهد توسط سینما بارهای منفی اش، در منطقه یا کشور خود می گیرد.
)، عنصر دشمنی (شرقی ها زود فراموش می کنند در حالی که در ایران و اسلامی اطلاعات کمی در مورد طرح های غربی گفت و گو می شود)،اما غربی ها در فیلم سازی شان این عنصر زنده و حماسه سازی می کنند.

از تاریخ خودشان  وایدئولوژی قرن 21 را در این تاریخ، پیاده می کنند.
اگرهالیوود نبود، غرب بیش از این ها زوال پیدا می کرد.

شفیعی سروستانی گفت: در مورد آخر الزمان 300 فیلم در آمریکا ساخته شده است، در حالی که ما مسلمانان در این زمینه چه کرده ایم؟

با فیلم هایی چون بدون دخترم هرگز، سنگسارثریا، تلاش کردند به صورت مشخص و صریح ایران را به عنوان خطرناک ترین و خشن ترین مرکز جهان نشان دهند و از سال  1950 به بعد با ساخت فیلم هایی نشان دادند، هیچ گاه هالیوود از سر مسلمانان دست بر نداشته است.

وی در پایان اظهار داشت: ما باید از این رسانه درست استفاده کنیم، تا بتوانیم با حفاظت از منابع اسلامی مان از غیبت سینما در مناسبت های اجتماعی جلوگیری کنیم.
غرب با مجموعه سوابقی نشان داده است:

1-سینما وسیله ای دست صهیونیست است.

2- هیچ گاه بی وضع و موضع گیری نبوده است.

3- به عنوان یکی از ارکان های قدرت در حوزه اقتصاد و سیاست به غرب برای سلطه استقرار بخشی فعال می باشد.

با این تفاسیر مسئولین سینمائی ما باید برای عقب نماندن از این سیطره ی جهانی خود را مجهز به علم جهانی کنند.

انتهای پیام/2002/خ