۰۹/رمضان/۱۴۴۵

-

۱۴۰۲/۱۲/۲۹ سه شنبه

صبح قزوین سید محمد خاتمی، مهره ای سوخته برای انتخابات!
کد خبر: ۴۸۰۴ تاریخ انتشار: // ساعت: : ↗ لینک کوتاه

یادداشت؛

سید محمد خاتمی، مهره ای سوخته برای انتخابات!

ارزش گذاری ها برای مردم که به فرموده رهبری معظم، ولی نعمت های ما هستند، در دوران شما به گونه ای بود که، رجب علی مزروعی- نماینده ی اصلاح طلب مجلس ششم- می گفت:" در این مملکت اگر مرگ موش هم بدهیم، مردم برای آن صف خواهند کشید!"

سید محمد خاتمی، مهره ای سوخته برای انتخابات!
صبح قزوین: چند مدتی است با فراوان شدن زمزمه هائی از ورود خاتمی به عرصه رقابت انتخابات 92، گوئی در حال تکرار شدن و داشتن ماجراهائی از آمدن و رفتن های یک ماهه و شش روزه سال 87 وی، هستیم.
آن چه از این رفتارهای جبهه اصلاحات مشاهده می شود، عدم اجماع و وحدت و نبود گزینه قابل رای آوری است.
مباحثی که سال 87 برای انتخابات دهم ریاست جمهوری، حامیان اصلاح طلب را سوق داد به سمت تحت فشار قرار دادن رئیس دولت اصلاحات، برای وررود به عرصه ای که خودش با صراحت اعتقاد داشت که توان رقابت با احمدی نژاد را ندارد.
حال معلوم نیست، امسال این دوستان مصر خاتمی، با چه رویکردی او را به میدان انتخابات هدایت می کنند؟ شاید هم جاده صاف کنی برای کاندیداهای احتمالی، پشت صحنه است! آن چه در این نوشتار قابل بررسی است، عملکرد خاتمی به عنوان رئیس جمهور 8 ساله که، زمانی بر مسند قدرت اجرائی کشور تکیه داده بود؛ است، نه بررسی آن چه درون مر کز اصلاح طلبان به عنوان یکی از اضلاع جریانات فعلی برای کسب صندلی پاستور می باشند.
سید محمد خاتمی، از سال 87 تا به امروز به عنوان مهره ای در دستان عده ای از اصلاح طلبان گیر کرده است که نه توان مقاومت و نه گفتن به آن ها را دارد و نه خود را در حدی می بیند که با این تردید های همیشگی در اعمال تصمیم گیری هایش، بتواند مانع شکست مفتضحانه دوستان و حامیانش باشد.
این تفکر قبل از انتخابات دهم با کنار کشیدن او به نفع میر حسین موسوی، مهر تائیدی بر ضعف هایش بود.
اما باید پاسخگوی این سئوال باشیم که درباره ی خاتمی امروز، چه باید گفت؟ اگر رئیس دولت اصلاحات را در سال 87 با معیار عملکرد هشت ساله اش که با کارنامه ضعیفی پاستور را تحویل داده، می سنجیدیم، خاتمی امروز را با نقش اساسی و محوری که در فتنه 88 ایفا کرد، باید بسنجیم! شخصیتی که حکم مهره ی سوخته ای برای اصلاح طلبان را دارد که نه می توانند کنارش بگذارند و نه دست از دامانش بردارند! چرا؟؟؟ چون او را رئیس و پایه گذار اصلاحات می دانند و به قول میر حسن موسوی که در نامه تشکرش از خاتمی به خاطر کناره گیریش داد، می گوید:" شما راه درست را اصلاحات همراه بازگشت به اصول و نیز پیرایش و نو زائی در این مسیر می دانید و اگر مختصات زمانه ایجاب نمی کرد برای تداوم این طریق کسی را مناسب تر از پایه گذار آن نمی دانستم.
" خاتمی 92 را از منظری باید مورد کنکاش قرار داد که از فتنه سال 88 با کارنامه سیاهی، از حمایت سران فتنه گرفته تا ارتباط با سازمان و بنیاد سوروس و رد شدن از خط قرمز های این نظام و رهبری! بیرون آمد.
وی که به قول دوستانش مولود انقلاب است و با شخصیت مسالمت جوئی که دارد، شخصیتش فرای آن است که اگر احساس کند حضورش موجب آشفته شدن فضای انتخابات و تکرار وقایع سال 88 می شود، در انتخابات حضور پیدا کند!" خیلی جالب است، یعنی می آید و اعلام آمادگی برای کاندیداتوری می کند و بعد می کشد کنار و می رود پشت صحنه، برای براندازی نظام برنامه می ریزد؟؟؟ پس چطور تا به امروز مرز بندی مشخصی با سران فتنه و ابراز پشیمانی از براندازی نرمی که برای این کشور در سر داشتند، نکرده است؟ آقای خاتمی، رئیس دولت اصلاحات! پیشتاز و میدان دار فتنه 88، ما از شما سئوال داریم: چه طور کسی که خود را مولود انقلاب و متعلق به خط امام و رهبری می داند و باید با شعار های انقلابی در صحنه بوده و عملکردش گویای ادعاهایش باشد، اجرا کننده کودتای مخملی نافرجام، در کشورش می شود؟ این چرخش صد و هشتاد درجه ای را باید محصول چه بدانیم؟ اگر رهبری نمی کردید، پس دیدار هایتان با جورج سوروس برای چه بود؟ شما همه جا و در تک تک نقشه های اپوزیسیون نشین های داخلی و خارجی که خودتان چون پدری مهربان آن ها را پروراندید، حضور داشتید.
اما فقط در خفا و پشت صحنه! چه مدیریتی می تواند کارآمدتر از این برای اصلاح طلبان باشد؟! چه زیبا گفت، شهید بزرگوار چمران: " شیپور جنگ را دوست دارم، چون وقتی نواخته می شود، سره را از ناسره باز می توان شناخت!" پس چه زیباست این جنگ های انتخاباتی وقتی " یوم تبلی السرائر" می شود! آن چه مسلم است؛ همه سرمایه ی اصلاح طلبان امروز مانند انتخابات قبل، خاتمی است.
در حال حاضر با آمدن عارف؛ کواکبیان، روحانی و جهانگیری و.
.
هنوز هم اصلاح طلبان خاتمی را به عنوان تکیه گاهی می دانند که، برد رای آوری دارد و مانع به حاشیه رفتن و شکست دیگری برایشان خواهد شد.
اما این آقایان مثل این که توجه ندارند که با چه طناب و ریسمان پوسیده ای می خواهند به صندلی پاستور برسند.
آقای خاتمی، شما با چه پرونده ای و چه نکته مثبتی، حال نقش شما در فتنه را می گذاریم کنار! می گوئید تمایل دارم بیایم، اما.
.
.
شما 8 سال سکاندار اجرائی کشور بودید، به گونه ای که در حوزه های اقتصادی، سیاسی، امنیت ملی، فرهنگی و.
.
.
فقط درجا زدید.
در دورانی که توجه به وضعیت معیشتی و اقتصاد مردم و کشور به دست فراموشی سپرده شد و توجه به تولید داخلی، حذف و با این اعتقاد که باید کل تولید کشور را به خارجی ها سپرد و تا وقتی پول برای واردات داریم، نیازی به تقویت پایه های تولید ملی نیست و اساسا تولید ملی " صرف نمی کند!"، کشور را به عقب ماندگی کشاندید.
در حوزه سیاست داخلی با میدان دادن به اپوزیسیون هائی که حال حاضر در آغوش وهابیون جا خوش کرده اند و لندن نشین شده اند، اصلاحات کردید! در حوزه فرهنگ و هنر با آن مهاجرانی ها که از دامان شما به عرصه قدرت رسیدند، پیشانی دین و اعتقادات و اصول زندگی مردم را نشانه رفتید و با مدیریت های " تساهل و تسامح " گونه تان فرهنگ و هنر مردم را بر باد دادید.
در حوزه سیاست خارجی و امنیت ملی آن چنان، بله قربان گویای دنیای غرب شدید که در حیات خلوت پاستور با خفت و خواری دودستی سند تعلیق هسته ای را پذیرفتید.
به گونه ای که جرج بوش با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد، عصبانی شد و گفت: سیاست ما با ایران مطلوب بود، که در حال حاضر متوقف شد! ارزش گذاری ها برای مردم که به فرموده رهبری معظم، ولی نعمت های ما هستند، در دوران شما به گونه ای بود که، رجب علی مزروعی- نماینده ی اصلاح طلب مجلس ششم- می گفت:" در این مملکت اگر مرگ موش هم بدهیم، مردم برای آن صف خواهند کشید!" اگر بخواهیم از بی کیفیتی مدیریت در این 8 ساله بگوئیم، در این نوشتار نمی گنجد و مثنوی هفت من می شود.
حال با این نوع مدیریت و با صحبتی که اعلام کرده اید:" اصول و مبانی اصلاح طلبی تغییر نکرده و همان است که بود!" و عملکردتان در ماجرای فتنه و شکستن حریم ها، چطور رد صلاحیت شدن از سوی شورای نگهبان را شوخی می دانید و معتقدید این نظام آن قدر عقل گرا و منطقی است که هیچ گاه کسی را که 8 سال ریاست جمهوریش را در کارنامه خود دارد، را رد صلاحیت نمی کند!!! حال شما با حمایت های امثال آقای هاشمی رفسنجانی، که در دیدار نوروزی تان به شما پیشنهاد می دهد، مثل ائتلاف 2+1 اصولگرایان، ائتلاف چند نفری اصلاح طلبان را تشکیل دهید، هم نمی توانید نقشی در انتخابات امسال داشته باشید! خیلی جالب است! چطور شما نیمه ی خالی لیوان را می بینید اما نیمه پرش را نه! ای کاش کمی دلتان به حال نظامی که با خون 300 هزار شهید مظلوم بیمه شده، می سوخت و بلندگویی برای حامیان غربی تان نمی شدید.
امام راحل(ره) فرمودند:" قدرت طلبی در هر که باشد، باعث زمین خوردنش می شود و ریشه این قدرت طلبی، از شیطان است.
" بحثی که مردان قدرت به خاطر آن پشت پا به همه چیز، حتی مملکت شان می زنند.
اما نکته ای این مردان پر مدعا آن را دست کم گرفته اند، یا اغلب مواقع به دست فراموشی سپرده می شود؛ این است که توصیه پذیری مردم ایران از سیاسیون اندک است.
ملت ایران با تصمیم سیاسی خود که عموما در رفتار انتخاباتی آن ها مشحون می شود، 34 سال است با همین رویه جلوی انحرافات عمیق را گرفته اند.
ماجرای بنی صدر، دولت لیبرال ها که با آمریکا زد و بند داشت، بیرون راندن منافقین سیاه دل از صحنه ی سیاسی کشور و در همین اواخر به سر انجام رساندن فتنه سال 88.
ملت همیشه در صحنه ی ایران اسلامی، امروز سخنان و رفتارهای سیاستمداران را نه با محک ادعاها و شعارهایشان، بلکه با رصد گذشته و سابقه شان خواهد سنجید و به فرموده بنیانگذار انقلاب که فرمود:" ملاک حال افراد است.
"، با مقایسه گذشته و حال آن ها، رای ارزیابی شده خود را در صندوق خواهند، ریخت.
مردم امروز، خیلی وقت است خاتمی ها را از گردونه ی رای هایشان کنار گذاشته اند.
انتهای پیام/2002/خ

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان