یکی از طراحان مد و لباس در قزوین با محکوم به شکست بودن کاری که پشتوانه فکری نداشته و به صورت ضربتی و مناسبتی باشد گفت: عمل ما و تکرار همان برنامه های سالیان گذشته و نوع پوششی که در جامعه دیده می شود تایید کننده شکست برنامه ها و اقدامات بدون پشتوانه فکری است.
*****
فاطمه عادل از طراحان مد و لباس در قزوین در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و هنر صبح قزوین، به بیان آسیب شناسی فرهنگ عفاف و حجاب و عملکرد مسئولان این حوزه پرداخت. آنچه در ذیل آمده نتیجه این گفتگوی صمیمانه است. طرح ساماندهی پوشش اسلامی یا مد لباس اسلامی به کجا انجامید؟ آیا امیدی به آن هست؟ نزدیک به ده سال میشود که طرح ساماندهی پوشش اسلامی یا مد لباس اسلامی با حضور اهالی فرهنگ و هنر، قشر دانشگاهی(اساتید و دانشجویان) در حال اجراست. خوب به یاد دارم که اولین کارگاه پوشش اسلامی در تهران با مشارکت سازمان فرهنگی و هنری شهرداری و انجمن طراحان لباس و پارچه ایران طی یک هفته برگزار شد و اساتید و دانشجویان طراح همگی در یک محل جمع شدند و طی یک مشارکت رقابتی به طراحی و دوخت مانتوی اجتماع بانوان پرداختند. کارگاه و به دنبال آن نمایشگاههای مختلفی در فرهنگسراها، نمایشگاه نیروی انتظامی در مصلای تهران برگزار شد و از آن به بعد همه ساله هم برگزار میشود. قرار بود در این طرح یک اتفاق مهم رخ دهد که متاسفانه در لابهلای این جشنوارهها و نمایشگاهها گم شد و آن شناخت نیروی متخصص و تربیت نیروی متخصص و متفکر در زمینه طراحی لباس با توجه به نیاز جامعه بود. جای بسی شگفتی است که برای برگزاری نمایشگاهها از طرف نهادها و سازمانهای مختلف هزینه های قابل توجهی میشود و در نهایت به دادن جوایزی به چند طرح برتر میان طرح های شرکت کننده بسنده میشود و تمام....و ما فراموش می کنیم که کار اصلی دقیقا از همین جا شروع میشود.
چرا برنامههایی که درحال اجراست بازتاب چندانی در جامعه ندارد؟ پاشنه آشیل عملکرد متولیان عفاف و حجاب را در چه می بینید؟ سوال شما نشان دهنده آن است که تقریبا همه بر این عقیدهاند که این نمایشگاهها و جشنوارهها چندان ثمربخش و قابل بهره وری نبوده و نیست. بنده هم که از همان ابتدا سهمی در برگزاری این نمایشگاهها داشته ام نیز بر همین اعتقادم. از نظر من کاری که پشتوانه فکری نداشته و به صورت ضربتی و مناسبتی باشد محکوم به شکست است. ده سال است که این برنامهها انجام میشود پس چرا ما هنوز از پوشش و مدی که در جامعه وجود دارد گلایه مندیم و می بینیم که هنوز در نقطه شروع ایستادهایم. دلیل و برهان شما برای بیان این گفته چیست؟ اگر کسی این ادعا را قبول نداشته باشد باید در پاسخ بگوییم که عمل ما و تکرار همان برنامههای ده سال پیش و نوع پوششی که در جامعه است این مطلب را تایید می کند. در حقیقت علت همان عدم پشتوانه فکری در انجام چنین کارهایی است. اوضاع در کشورهای دیگر چگونه است؟ چرا برخی برندها در جذب مخاطب موفق ظاهر می شوند و برخی در این کار شکست می خورند؟ تمام برندهای معروف که توانسته اند دنیا را با طرح های خود تسخیر کنند دارای گروه متخصص و محققی هستند که سال ها هزینه و زمان صرف می کنند تا مخاطب خود را شناسایی کنند. منظورم این است که مطالعات روانشناسی و جامعه شناسی انجام میشود تا به درک درستی به روحیات مخاطب خود رسیده و بعد با هوشمندی تمام اقدام به نمایش زیبای آثار و ایجاد سلیقه در جامعه مورد نظر خود می کنند چیزی که ما از آن به عنوان مد نام می بریم. علل استقبال قشر جوان از پوشاک بر پایه روز و مد چیست؟ من فکر می کنم جواب این سوال را تقریبا دادم. وقتی که روحیات و نیازهای جوان ما رصد شده و شناخته شود به راحتی می توانند سلایق و اهداف خودشان را به جوانان عرضه کنند. اولین چیزی که در مورد جوانان تمام دنیا در تمام جوامع دیده میشود این است که یک جوان می خواهد خودش را نمایش دهد. نمایش بدین معنا که به سنی رسیده که می خواهد بگوید من هستم، من حضور دارم، به من هم توجه کنید، مرا هم ببینید. به تبع اولین روحیات و تفکرات انسانی تا حدودی در ظاهر او جلوه گر میشود. این موضوع را باید بپذریم که اگر می خواهیم جلوه و ظاهر دیگری را در جامعه شاهد باشیم باید خیلی عمیق کار کنیم تا مطابق سلیقه نسل جوان پیش رویم. چند درصد از پوشاک امروز موجود در مراکز عرضه لباس را متناسب با سلیقه مخاطب و در عین حال پوشیده و با حجاب می بینید؟ در این مورد نمیتوانم جواب دقیقی به شما بدهم. الان تقریبا بازاری به وجود آمده که همه جور طرح لباسی در آن وجود دارد ولی اینکه آن لباس اسلامی است یا پوشیده و با حجاب باید ابتدا شاخصههایی را تبیین کرد که مثلا در جامعه ما با توجه به ساختار جامعه نگرش مذهبی، روانشناسی، فرهنگی، شاخصهها و مؤلفههای حجاب و پوشش این موارد است سپس بر اساس آن معیارها نظر داد. من لباسی را می بینم که شاید از نظر من پوشش مناسبی در جامعه نیست ولی همان لباس برای شخص دیگری کاملا پوشیده و مناسب به نظر می آید این فاصله و اختلاف سلیقه در جامعه ما خیلی زیاد است. تشویق طراحان لباس ایرانی اسلامی برای ارائه طرح های متناسب با فرهنگ مبتنی بر عفاف و حجاب از چه راه هایی میسر خواهد بود؟ این حضور چه تاثیر و بازخوردی در جامعه خواهد داشت؟ به عقده من باید اولین هدف متولیان عفاف و حجاب تعیین و تبیین شاخصههای لباسی باشد که متناسب با فرهنگ و اعتقادات سرزمین ماست. این شاخص ها را طراحان لباس ما نمی توانند ارائه دهند. دقیقا محل اشتباه ما همین جاست اینکه ما فراخوان طراحی لباس اسلامی می گذاریم و از خیاطان و طراحان می خواهیم که طرح مناسب ارائه دهند و بعد آن لباس ها را وارد بازار کنیم، بعد می بینیم که طرح ها مناسب نیست یا طرح های مناسب تکراری است و ما برای رسیدن به هدف دوباره همین کار و فرایند را تکرار می کنیم. به عقیده من طراح ما از فقدان منبع و سرچشمه ای برای تغذیه فکری رنج می برد منابعی که در آن فلسفه هنر اسلامی، مطالعات، روحیات، جنس، سن، علایق و احساسات شخصی که لباس برایش طراحی میشود و مطالعه جامعه، فرهنگ و مناسباتی که در آن حاکم است را بازگو کند. مسئله ما عدم وجود این منبع است. ما نیازمند شاخص ها و معیارهای مدون هستیم نه طرح های سلیقه ای که از دید یک نفر مناسب و از دید دیگری کاملا متضاد و متناقص است. سال ها پیش در کشور ما کارگاه های هنری وجود داشت که تمام متفکران و هنرمندان در آن گرد هم می آمدند و آثاری را خلق می کردند که همچنان در جهان جاودانه اند منبع الهی و حض هنری و بصری تمام اقشار جامعه بودند. مرکزی که سلایق هنری و حس زیبایی شناسانه مردم را به آرامی تربیت می کرد و ناخودآگاه تفکر زیبا و دید زیبا را به مردم می آموخت. مشکل ما در جامعه فقدان چنین کارگاه و مرکز تفکری است که بتواند فکر زیبا را در تمام وجود ما جلوه گر کند. سخن آخر؟ فکر می کنم اگر به جای صرف هزینه در برگزاری نمایشگاهها و جشنوارههای مختلف و نمایش آثار تکراری، طرح بزرگ پژوهشی برگزار شود تا متخصصین ما در حوزه قوانین اسلامی، فلسفه اسلامی، قوانین علمی و زیبایی شناسی، هنر، روانشناسی و جامعه شناسی مطالعات و دستاوردهای خودشان را ارائه دهند. پس از آن میشود از طراحان لباس خواست با توجه به این منبع غنی فکری و شناخت مخاطب و نیاز جامه لباس مناسب طراحی کنند. انتهای پیام/ ۷۰۰۳
دیدگاه ها