۰۷/شوّال/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۱/۲۸ سه شنبه

صبح قزوین دعوای دایی و مایلی کهن بی‌تقوایی‌های فوتبال را عیان کرد
کد خبر: ۳۸۳۹۸ تاریخ انتشار: // ساعت: : ↗ لینک کوتاه

یادداشت روز؛

دعوای دایی و مایلی کهن بی‌تقوایی‌های فوتبال را عیان کرد

شرایط فوتبال کشور ما امروز به نقطه ای رسیده که دو مربی مطرح کشور نمی توانند گام اول تربیت را در رابطه با خود بردارند و این عملکردها اثرات ناخوشایندی روی جامعه گذاشته است.

دعوای دایی و مایلی کهن بی‌تقوایی‌های فوتبال را عیان کرد
سرویس ورزشی صبح قزوین؛ در دوره ای نه چندان دور ورزشکارانی داشتیم که برای همه ما مایه افتخار و عزت بودند و با نامشان به ایرانی و مسلمان بون مان فخر می فروختیم و با افتخار آفرینی های آنها اشک شوق در چشم ها حلقه می زد.
تا اینکه دوره ای رسید که خاطرات این بازی های خاطره انگیز با حضور محمد مایلی کهن در نقش مربی و علی دایی در نقش بازیکن ما را به نگرانی عمیقی فرو برد که به جایی نرسیم که دیگر آبی ریخته شده باشد و جمع کردنش فایده ای نداشته باشد.
۲۵۷۸۳۲۴۳۳۷۳۹۹۸۳۲۹۵۱۸ از اوایل سال ۱۳۷۶ بود که این اختلافات رخ نمود و در دوره ای کوتاه حل شد و علی دایی دوباره به تیم ملی که سکاندارش محمد مایلی کهن بود دعوت شد، اما سالیان سال از پشت هم آمدند و رفتند و این مشکلات و اختلافات حل نشد چون دو طرف دعوا، خود را صاحب حق دانسته و کوتاه نمی آمدند و مردم در خوش بینی کاذبی بودند که آری اسطوره های ورزشی کشور آن چنان صاحب فرهنگ و اصالتند که حق مردم را بر حق و نظر خود ارجح می دانند و چه غفلت عظیمی بود.
.
.
.
اما در آن سالها تیم ما همچنان خاطره می ساخت و آب خوش از گلوی مان پایین می رفت، روزگاری بود که که اگر کسی خطی بر می داشت دل دیگری ریش می شد و خط بر می داشت و برای هم سر فدایی می دادیم.
در آن دوران دیگر از عکس های دیجیتال خبری نبود و دل هایمان یکی بود و کنار هم مهربانانه می ایستادیم و عکس یادگاری می گرفتیم تا اینکه زمانها گذشت و در گذر زمان گم شدیم و انگشت ها را به سوی یکدیگر نشانه رفتیم، حال درست و اشتباهش بماند اما رگ های گردنمان متورم شد و بر سر یکدیگر فریاد کشیدیم و خود را علامه دهری دانستیم که برای کسی وفا نکرده است و فقط رسم پهلوانی ها را در خود به یادگار گذاشته است.
nf00217900-1 در این بزرگ بینی هایمان دیگر از دست دادن ها خبری نبود تا کار به جایی رسید که دست بند به دست هم انداختیم در این اوج بزرگ بینی ها دیگر اشک هایمان نیز بر اثر نبود علاقه از هم فاصله گرفتیم بی آنکه بفهمیم مقصر کیست؟ سال هاست که در حوزه فوتبال بی تقوایی هایی صورت گرفته و بعدها به این بی تقوایی ها دامن زده شده و این سوال در اذهان عاشقان فوتبال به صورت علامت سوالی بی جواب شکل گرفته که چه شد که به اینجای کار رسیدیم که مربی و بازیکن با هم می جنگند؟ شرایط فوتبال کشور ما امروز به نقطه ای رسیده که دو مربی مطرح کشور نمی توانند گام اول تربیت را در رابطه با خود بردارند و این عملکردها اثرات ناخوشایندی روی جامعه گذاشته است.
در این میان چه فضای آشفته ای در حوزه ورزشی کشور به وجود آمده که قاضی دادگاه باید کتابچه اش را باز کند و جزای زندان برای یک مربی تعیین کند و از سوی دیگر آقای وزیر ورزش و جوانان از علی دایی شکایت می کند یعنی همه با هم اختلاف پیدا کرده ایم و این یک فضای کاری و با نشاطی نیست که هرکس در آن ساز خودش را می زند.
مرجع عدالت برای رسیدگی به مشکلات لازم است ولی فضای ورزش نباید به این مسائل خلط شده باشد مگر حوزه ورزش برای رسیدگی به مشکلات و اختلاف های موجود اساسنامه ای ندارد که باید در بوق و کرنا کنیم که علی دایی با مایلی کهن و مایلی کهن با علی دایی نمی سازد؟ چرا از دایره ورزش و اخلاق پهلوانی ها پاهایمان را بیرون گذاشته ایم اگر قرار است جامعه ای وساطت کند باید جامعه ورزشی در آن میان در رده اول باشد؛ اما وقتی غرور و منیت به جایی برسد که وساطت کسی را قبول نداشته باشی علاقه مندان خود را از اطرافت پراکنده کرده ای و آنچه می شود که امروز فضای آشفته باز فوتبال ما درگیر آن شده است و باید فقط عرق شرم از پیشانی پاک کنی که آیا این فضای فوتبال یک کشور مسلمان است؟ پس اخلاق و انسانیت کجای این حوزه گرد و خاک می خورد؟ images ما فقط توسعه فیزیکی را یاد گرفته ایم اما توسعه نرم افزاری را گذاشته ایم دم کوزه ای که آبش را بخورد!!! به دنبال بازی حرفه ای هستیم اما اخلاق حرفه ای را دنبال نکرده ایم و برایش جایگاهی تعریف نکرده ایم، امروز فوتبال مملکت ما به اخلاق هایی چون غرور و خودنمایی ها نیازی ندارد و فوتبال از نظر اخلاقی در اوج سقوط است وقتی اسطوره های فوتبال ما با دعوا کارشان به دادگاه می رسد با این اخلاقیات به جایی نخواهیم رسید و مردم با دلی خون از فوتبالی سرد و یخ و هیچی ندار فراری می شوند و به جایی می رسد که استقلال و پرسپولیس ۲ هزار تماشاگر برایش باقی می ماند.
در میان آشوبه این دعواها ما نزدیک ۲۰ سال را از دست داده ایم و حالا که مایلی کهن می خواهد به زندان بیفتد یکی می گوید ما با او به زندان می رویم و دیگری می گوید ما حلش می کنیم، امروز باید به این افرد گفت این مدت کجا بودند؟ امروز ۹۰ درصد کسانی که از یکی از طرفین حمایت می کنند خودشان را در آن جریان می بینند یا برای مطرح کردن خود به میدان این آشوب وارد شده اند و در آن جریان نفعی می برند.
۱۵۸۳۷۵۶۳۰۸-babam-ir اگر مدیران ورزشی ما با بضاعت کم نتوانسته اند از عده پرورش اخلاق این افراد بر بیایند رسالت خود این افراد بیشتر می شود که باید با خودسازی پا در میدان مسابقه ای بگذارند که هزاران چشم نظاره گر آنها می شوند.
و در انتها باید گفت در نهایت بازی غیر اخلاقی که با منش پهلوانی و رسم آزادگی میانه ای نداشت و بی برنده به مقصد رسید یکطرف رضایت داد و دیگری حتی رضایت او را قبول نداشت چون دلها از هم فاصله گرفته بود و اثری از محبت دیده نمی شود که بتواند بر دلها اثرگذار باشد.
حال چه باید کرد که این مشکلات تکرار نشود؟ آیا امکان نداشت که از ابتدا در یک جلسه ای دو نفره این اختلافات مطرح و حل شود؟ وقتی دو طرف نظر کسی را قبول ندارند و منیت ها پا به میدان پهلوانی ها گذاشته اند دیگر نباید امیدی به حمایت ها و اجرا شدن انتظارات مردم داشت.
img634059376689843750 تا زمانی که هر دو طرف این دعوا خود را اسطوره ای می داند که بی خطا پا به میدان گذاشته و حق طلبی می کند نمی توان انتظار داشت این گذشت های آبکی که با واسطه هزاران نفر صورت گرفته به طور یقین آبی بر این آتش زیر خاکستر اختلافات بریزد.
و در این میان آنچه و آنکه به بوته فراموشی سپرده شده حق مردمی است که پشتیبانان و صاحبان اصلی این مرز و بوم هستند که اگر حمایت های همه جانبه آنها در دوره ای نباشد این ورزشکاران ارزش و جایگاهی نخواهند داشت و اما افسوس و صد افسوس که دو نفر از طرفین این دعوای نخواستند درک کنند حق مردمشان این نبود که این جنجال سازی ها را به راه بیندازند و زمینه را برای بقیه فراهم کنند که آری می شود هر دعوای شخصی را به فضای رسانه و در بین مردم کشاند و حق طلبی کرد! ۴۱۴۲_orig واقعا باید تاسف خورد به این اخلاق ورزشی.
.
.
انتهای پیام/۲۰۰۲/خ            

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان