افزایش طلاق و کاهش ازدواج، فاجعه ی انسانی و اجتماعی در جهان امروزی!

صبح قزوین؛ طلاق، همواره یکی از چالش‌برانگیزترین مسائل پیش روی جوامع بشری بوده است؛ این روزها در بیشتر نقاط جهان در کنار کاهش تمایل به ازدواج، با افزایش آمار طلاق روبه‌رو هستیم.
افزایش آمار طلاق؛ یعنی افزایش زنان و مردان مجردی که طعم زناشویی و زندگی مشترک را چشیده‌اند و به ناگهان از آن محروم شده‌اند.
افزایش آمار طلاق یعنی زن‌های بی‌سرپرست و رهاشده که از حمایت‌های اجتماعی برخوردار نیستند.
افزایش آمار طلاق یعنی مدت‌ها تجربه احساس اندوه یا شکست‌خوردگی در یک خانواده و یک جامعه که کارآیی آنها را به شکل قابل توجهی کاهش می‌دهد.
افزایش آمار طلاق یعنی کودکانی که میان پدر و مادری جدا از هم، دست به دست می‌شوند یا هیچ‌کدام از والدین آنها را نمی‌خواهند.
در ادامه گزارشی از وضعیت طلاق در برخی کشورهای جهان ترتیب داده شده است.
    ابوالفضل امیردیوانی محقق و نویسنده در این خصوص  به خبرنگار صبح قزوین می گوید: طلاق به عنوان پدیده‌ای که باعث جدایی میان دو نفر می‌شود، امری مشترک در همه جوامع است؛ اما پیامدهای آن در همه جای دنیا یکسان نیست.
وی می افزاید: مسیر زندگی زنان پس از طلاق را رویکرد جامعه به این پدیده و قوانین و حقوق آن مشخص می‌کند.
فرهنگ مردم، آداب و سنن مذهبی و اجتماعی و قوانین حقوقی، شرایط خاصی برای طلاق در کشور‌ها پدید آورده است.
این محقق و نویسنده اظهارمی کند: طبق آمارهای موجود، تعداد طلاق‌ها در اين كشور، بيشترين كاهش را در مجموع دو دهه اخير داشته است و در نقطه مقابل، آمار ازدواج در اين كشور در حال رشد است.
آمار طلاق در استرالیا  برخلاف بسیاری جوامع، روبه کاهش است وی ادامه می دهد: در بيشتر جوامع، آمار طلاق در اواخر قرن بيست و يكم، روبه افزايش گذاشته، ولي در استراليا اين روند معكوس است.
امیردیوانی می گوید: آنچه باعث موفقیت این کشور است، مراجعه بسیار زوج ها برای مشاوره پیش از ازدواج است.
    وی عنوان می کند: يكي از مهم‌ترين مسائل در يك پرونده طلاق در قانون استراليا، اطمينان از نگهداري مناسب (عاطفي و مالي) از فرزند يا فرزندان زن و شوهر پس از انجام پروسه طلاق است.
دادگاه همچنين مي‌تواند شرايط جديدي را تنظيم كرده و عملاً شرايط نگهداري از فرزند را اصلاح كند.
وی خاطرنشان می کند: آمار طلاق در كانادا 44 درصد در سال است؛ يعني بيش از يك مورد از هر سه ازدواج در سال، به طلاق مي‌انجامد.
امیردیوانی اظهارمی کند: براي ارائه درخواست طلاق در دادگاه‌هاي كانادا، به طور معمول سه دليل بدرفتاري، زنا و جدا زندگي كردن براي يك سال؛ ارائه مي شود.
وی ادامه می دهد: اين جدا زندگي كردن مي‌تواند در يك خانه اما در اتاق‌هاي جداگانه اتفاق افتاده باشد.
در اين ميان جدا زندگي كردن براي يك سال، دليل اصلي طلاق در كاناداست.
در نقطه مقابل اثبات بدرفتاري يا زنا در دادگاه روندي نسبتاً مشكل و پرهزينه است.
در نروژ به طور معمول تقریباً با همه درخواست‌های طلاق  موافقت می‌شود این گزارش می افزاید: در خصوص طلاق در نروژ نیز به طور معمول تقریباً با همه درخواست‌های طلاق در نروژ موافقت می‌شود، اما اگر دادگاهی در مواردی نادر حکم طلاق را صادر نکند به این دلیل است که زوجین رابطه زناشویی خود را قطع نکرده یا از سر گرفته باشند.
در چنین مواردی دادگاه حکم زندگی جداگانه زوجین را به جای طلاق صادر خواهد کرد.
در مجموع در همه موارد مربوط به طلاق؛ شامل حضانت فرزند، نفقه، تقسیم وسایل زندگی و اموال کسب‌شده پس از آغاز زندگی مشترک؛ توافق دوجانبه زوجین که تسلیم دادگاه شود، می‌تواند پایه تصمیم قاضی و به‌طور کامل مورد تأیید وی قرار گیرد.
    براساس این گزارش، در سالهای اخیر، طلاق در چین رشد بالایی داشته است و مهمترین دلایل آن شامل رشد ارتباطات اجتماعی، برخی تأثیرات منفی رشد سریع اقتصادی بر ارزش‌های انسان‌ها و تغییر در دیدگاه زنان و تغییر قانون طلاق در این کشور است.
پدر و مادر پس از طلاق هم حقوق و مسئولیت‌هایشان در قبال پرورش فرزندان را برعهده خواهند داشت.
اگر پس از طلاق مسئولیت نگهداری از فرزندان به تنها یکی از والدین واگذار شود، همسر سابق وی باید بخشی یا کل هزینه‌های نگهداری از فرزندان را بپردازد.
از مهمترین دلایل طلاق در مالزی بی‌وفایی همسر، بی‌رنگ شدن عشق میان دو نفر و مشکلات عاطفی می باشد.
علاوه بر این مصرف موادمخدر، اختلاف با اعضای خانواده همسر، مشکلات ارتباطی، ازدواج در سن بسیار پایین و مشکلات شغلی نیز مطرح است.
با وجودی که مالزی از نظر اجتماعی یکی از مدرن‌ترین کشورهای اسلامی ‌است، اما فعالان حقوق زنان در این کشور معتقدند بسیاری از حقوق زنان در خانواده، زیر پا گذاشته می‌شود.
این فعالان اجتماعی معتقدند که اوضاع در مالزی روبه بدتر شدن می‌رود، زیرا سیاست‌مداران و احزاب سیاسی سعی می‌کنند با اجرای قوانین سخت‌گیرانه‌تر و تبعیض‌آمیز اجتماعی و خانوادگی، بخش محافظه‌کار جامعه مالزی را جذب خود کنند.
برای درخواست طلاق در مالزی باید دست‌کم دو سال از تاریخ ازدواج رسمی ‌زوجین گذشته باشد.
البته یک قاضی می‌تواند پرونده طلاقی را پیش از پایان دوره دو ساله پس از ازدواج مورد بررسی قرار دهد، اما برای این منظور باید یک مورد استثنایی یا مشکل دردسرساز جدی برای فرد درخواست‌کننده طلاق وجود داشته باشد.
بی ثباتی و لگد مال شدن ارزش های انسانی علت افزایش طلاق در جواع غربی سید منوچهر دبیرسیاقی محقق و نویسنده در گفت و گو با خبرنگار سرویس اجتماعی صبح قزوین اظهارمی کند: گرچه طلاق چه از نظر مذهبی و چه عرفی در نهایت آخرین راه حل معضلات و اختلافات لاینحل زندگی زناشویی است از اینکه در کشورهای غربی آمار طلاق بالا و آمار ازدواج پایین است، این خود یک نشانه و گواهی دیگر از روند بی ثباتی و لگد مال شدن ارزش های انسانی و بی توجهی به مسایل عاطفی و احساسات انسانی در ساختار اجتماعی و در نتیجه عقب رفتگی جوامع غربی است.
وی می افزاید: در کشورهای غربی نظیر سوئد برای رهایی از قید و بندهای اداری در ازدواج رسمی، ازدواج های غیررسمی موقتی، آخر هفته ای و همزیستی رایج شده که زوج ها به سهولت می توانند از یکدیگر جدا شوند؛ ولی واگذاری سرپرستی فرزند یا فرزندان به عهده ی دادگاه و یا مقامات ذیربط اجتماعی است.
    دبیرسیاقی اظهارمی کند: در این کشورها عمدتا(98درصد) نگهداری بچه ها پس از جدایی به عهده ی زنان واگذار می شود و به همین علت فشار روحی و جسمی و اغلب عاطفی زیادی به زنان وارد می شود، چرا که سه شغله شده، هم باید برای امرار معاش در بیرون کار کنند، هم به کارهای خانه و خرید برسند و هم از بچه ها نگهداری و به وضعشان برسند.
وی ادامه می دهد: رقابت های اغلب شدید در سرکار و در جذب همسر و یا دوست مرد و بروز بودن از نظر مد و حفظ ظاهر، جو زندگی را برای زنان دشوارتر می کند که اغلب منجر به متوسل شدن به مشروبات الکلی، استفاده از داروهای آرام بخش و در برخی موارد اعتیاد، خودکشی یا افسردگی می شود، به خصوص در جوی که ارتباطات خانوادگی، فامیلی، قومی و محلی به کلی کمرنگ و یا قطع شده است.
اختصاص بالاترین آمار طلاق  به آمریکا و  پایین ترین آمار ازدواج  در کشور سوئد دبیرسیاقی خاطرنشان می کند: آمریکا بالاترین آمار طلاق و کشور سوئد پایین ترین آمار ازدواج را در دنیا دارد که روند روبه رشدی دارند.
وی ادامه می دهد: خطر اینکه ازدواج ها به طلاق منجر می شود در آمریکا50 درصد و در سوئد 40درصد است همچنین در سوئد 56درصد نوزادان در خارج از ازدواج های رسمی متولد می شوند در حالی که این رقم در آمریکا35 درصد است.
      دبیرسیاقی عنوان می کند: آمار طلاق در آمریکا 73 درصد و در سوئد 64درصد است(البته در سوئد جدایی ها در ازدواج های غیر رسمی در آمار منظور نمی شود)، در کانادا 45 درصد و در فرانسه 43 درصد و در استرالیا40 درصد است.
وی اظهارمی کند: ژاپن بالاترین تعداد زنان مجرد بین 20-40 سال را بعد از کشورهای اسکاندیناوی و قبل از آمریکا دارد که 80درصد آنها با والدین خود زندگی می کنند.
هتدوستان با 1/1 درصد طلاق، کشوری با کمترین آمار طلاق در جهان است دبیرسیاقی می افزاید: در رده بندی 20 کشوربا بالاترین آمار طلاق، کشورهای اروپایی، به علاوه ی آمریکا؛ روسیه و بلاروس قرار دارند.
هتدوستان با 1/1 درصد طلاق، کشوری با کمترین آمار طلاق در جهان است.
سید سیف الدین سید موسوی عضو هیئت مدیره موسسه پیام آوران مهر و امید  به خبرنگار سرویس اجتماعی صبح قزوین اظهار می کند: طلاق در جوامع غرب به صورت روابط پنهانی رواج دارد و روابط بین زن و مرد اگر آشکارنباشد با توجه به اینکه کسی ندیده است اشکالی ندارد.
    وی می افزاید: در جامعه غیرغربی و جوامع آسیای جنوب شرقی مسئله طلاق بیشتر از ایران است و در هند معتقدند وقتی کسی می میرد همسرش هم باید بمیرد و با وی بسوزد و در واقع طلاق را بسیار بد می دانند.
موسوی اظهار می کند: در تبت موضوعی به نام طلاق وجود ندارد ولی تعداد زنان نصف مردان است و هر دو مرد یک زن دارد.
وی ادامه می دهد: بهترین روش را اسلام ارائه نموده است .
طلاق عبارت از دارویی است که وقتی کارد به استخوان می رسد از آن استفاده می شود و حتی در سوره نفاق و طلاق خداوند توصیه نموده است که تا حد ممکن طلاق صورت نگیرد و بر روی سرنوشت فرزندان طلاق تاکید شده است.
موسوی تصریح می کند: اسلام با مهربانی و لطف و اندیشه و خرد برای حل کردن معضلات و طلاق پیش رفته است.
وی اظهار می کند: انسانی که نفس به نفس، روزها و تمام لحظات عمر با شما زندگی نموده و خانه و آشیانه را ساخته و صاحب فرزندی است به چه جرأت و با کدام منطق و خرد به دلیل مسائل نفسانی همسرش را از خود جدا می کند.
طلاق در کشورهای دیگر به سهولت انجام می شود و به دلیل مقید نبودن به ارزشهای اسلامی امری عادی است موسوی می افزاید: طلاق اگر چه در اسلام مشروع است ولی بسیار تلخ است و مانند سم کشنده ای است که به وجود انسان تزریق می شود و انسان را فاسد می کند.
وی می گوید: در لحظه جدایی و زمانی که کارد به استخوان رسیده است باید با عطوفت این اقدام صورت بگیرد تا احساس کدورت و دشمنی بین دو نفر نباشد.
    موسوی اظهار می کند: در دستورات روانشناسی نیز تاکید شده زنان را تشویق و توصیه به طلاق نکنید و باید به وسیله گفتار درمانی مشکلات زوجین حل شود.
وی خاطرنشان می کند: جوانان باید به امر ازدواج آگاه شوند و ضروری است دختران و پسران را در دوران مختلف زندگی با وظایفشان به خوبی آشنا کنیم چرا که در غیر این صورت عدم آشنایی سرآغاز مشکلات بعدی آنها در زندگی است.
موسوی ادامه می دهد: جدایی و طلاق در کشورهای دیگر به سهولت انجام می شود و به دلیل مقید نبودن به ارزشهای اسلامی امری عادی است  همچنین به همین دلیل معمولا در آمار لحاظ نمی شود.
براساس این گزارش می توان نتیجه گرفت؛ مقایسه آمار طلاق در کشورهای مختلف، بدون در نظر گرفتن شرایط هر جامعه، نمی‌تواند درست باشد.
مثلاً در جامعه‌ای که لذت‌گرایی و تمتع آنی و مادی حکم‌فرماست، روابط نیز سست و بی‌پایه‌اند.
در چنین جامعه‌ای، ازدواج، پیوندی مقدس نیست و طلاق نیز به تبع آن کمتر پدیده‌ای مذموم به شمار می‌آید.
شکی نیست که در برخی از جوامع و از جمله ایران برای ادامه زندگی پس از طلاق، شرایط دشواری به‌ویژه برای زنان به وجود می‌آید.
اینکه تبعات طلاق ممکن است برای بسیاری از زنان نامطلوب و ناخوش‌آیند باشد، قابل انکار نیست؛ اما بعضاً طلاق راه‌حل مناسبی برای پایان دادن به زندگی زناشویی عاری از تفاهم یا زندگی توأم با مشکلات روحی، روانی، جسمانی و ناسازگاری و نظایر آن است.
    طلاق امروزه به یکی از بزرگترین معظلات اجتماعی در سطح جهان بدل شده است.
در کشورهای مختلف دلایل بسیار زیادی برای این امر مطرح شده است.
مشکلات مالی ، عدم وفاداری زوجین به یکدیگر ، استفاده از مواد مخدر و یا مشروبات الکلی از جمله دلایل طلاق در بسیاری از کشورها است.
یکی از روش هایی که در حل مسائل طلاق روزبه روز بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد توسل به نوعی داوری و مشاوره به جای دعوی حقوقی برای رسیدن به توافق در مسائل مربوط به کودکان و مسائل مالی پس از جدایی است که با درگیری و هزینه کمتر، حفظ حریم شخصی افراد و نوعی مصالحه به همان نتایج می رسد.
انتهای پیام/3007/خ