۱۱/شوّال/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۲/۰۱ شنبه

صبح قزوین «آریابرزن محمدی» کیست و چه کسانی از نفوذ آکادمیک وی در دانشگاه تهران حمایت می‌کنند؟ + عکس و سند
کد خبر: ۳۳۲۸۱۹ تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۹/۲۹ ساعت: ۱۰:۳۳ ↗ لینک کوتاه

گزارش؛

«آریابرزن محمدی» کیست و چه کسانی از نفوذ آکادمیک وی در دانشگاه تهران حمایت می‌کنند؟ + عکس و سند

به تازگی فردی برای ورود به هیئت علمی دانشگاه تهران اقدام کرده است که سوابق و ارتباطات وی نیاز به بررسی و تامل جدی از سوی مسوولان ذیربط دارد.

«آریابرزن محمدی» کیست و چه کسانی از نفوذ آکادمیک وی در دانشگاه تهران حمایت می‌کنند؟ + عکس و سند
به گزارش سرویس سیاسی  صبح قزوین ، اخیرا اخباری شنیده شده که قرار است فردی به عنوان «عضو هیات علمی» دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران منصوب شود و پشت این انتصاب، طیفی از اساتید وابسته به «جریان مشارکت» و رییس اصلاح‌طلب این دانشکده و حتی در سطح مدیران ارشد دانشگاه تهران قرار دارند. نام این فرد «آریابرزن محمدی» است.

اما آریا برزن محمدی کیست و چه سوابقی دارد؟

آریابرزن محمدی

آریابرزن محمدی، حدودا 42 ساله، متولد کشور کویت است و سابقه 12 سال زندگی در کودکی در این کشور را دارد. او برای تحصیلات دانشگاهی به انگلستان رفت و تحصیلات تکمیلی خود را در دانشگاه «دورهَم» (Dorham) به انجام رسانده است.

محمدی در این دانشگاه، در مرکز مطالعات بین‌المللی و تحت نظارت فردی به نام «انوشیروان احتشامی» آموزش دید. انوشیروان احتشامی، استاد تمام رشته روابط بین‌الملل دانشگاه دورهَم، صاحب کرسی «شیخ ناصر المحمد احمد الصباح»، نخست وزیر پیشین کویت و از اعضای مهم خاندان سلطنتی کویت است.

انوش احتشامی، سمت چپ

مقاله ای از انوش احتشامی در دفاع از سیاست‌های منطقه‌ای عربستان به رهبری بن سلمان

انوشیروان احتشامی سابقه همکاری با «مرکز مطالعات استراتژیک امارات» و «مرکز مطالعات خلیج» سعودی را دارد. [1] او همچنین همکار «گروه بین المللی بحران» (از اندیشکده‌های وابسته به سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا) را دارد. او همچنین عضو «مرکز مطالعات پیشرفته جهان عرب» وابسته به دولت انگلستان واقع در دانشگاه ادینبورگ است. [2] گروه بین المللی بحران همان موسسه‌ای است که از طریق یکی از کارشناسان خود به نام «علی واعظ»، نقش بسیار پررنگی در پذیرفته شدن «برجام» به شکل فعلی توسط تیم مذاکره کننده هسته ای ایران داشت. [3]

یکی از گزارش‌هایی که احتشامی به عنوان نویسنده همکار برای اندیشکده امنیتی «رَند» تهیه کرد

او همچنین تحقیقاتی هم برای «شرکت رَند» (Rand Corporation)، یک موسسه برآورد اطلاعاتی و امنیتی که همکار دستگآه‌های اطلاعاتی آمریکاست نیز همکاری داشته است. رند بنا بر گزارش‌های متواتر منتشر شده، یکی از 5 اندیشکده برتر امنیتی آمریکاست که در کنار مراکزی چون «مرکز بلفر» در دانشگاه هاروارد، خط مشی و سیاست‌ اطلاعاتی و امنیتی در عرصه سیاست خارجی برای حکومت ایالات متحده تدوین می کند.

آریابرزن محمدی شاگرد مستقیم و دست‌پروده احتشامی است و چند مقاله مشترک با یکدیگر در سابقه دارند.

اما خود محمدی، کسی است طبق گزارش‌های رسیده از فعالان دانشجویی و البته سوابق ثبت شده و منتشر شده، یک عنصر به شدت ضدانقلاب و مخالف سرسخت «جمهوری اسلامی» است.

او در سال 88، در زمینه تبلیغات و تحرکات جریان لندن نشین موسوم به «جنبش سبز» بسیار فعال بود و حتی با شادمانی در نوشته‌های خود خبر از آغاز روند فروپاشی نظام می داد.

برای نمونه او در مقاله‌ای با عنوان «شراب نو را در مشکهای نو باید ریخت» که به همراه فردی به نام «ایمان واقفی» برای سایت ضدانقلاب گویا نوشت(22 بهمن 91)، درباره فتنه 88 نوشت:

" باری جنبش سبز نقطه عطفی در تاریخ معاصر است که زمان را به دو قسمت پیشا ۸۸ و پسا ۸۸ تقسیم میکند. سال ۸۸ پایان بالقوه گی های درونی فضای موجود بود. جایی که سیاست های گذشته به پایان خود سلام میکنند. اگر پیشا ۸۸ را تاریخ جهد سوژه های جمعی در بسط و گشایش مرزهای نمادین نظم مسلط بدانیم (به نحوی که محذوفان و مطرودان را دوباره در خود ادغام کند)، خودِ ۸۸ را باید انتهای منطقی این تلاش و پایان نفی نخستین بخوانیم. از این رو پسا ۸۸، نقطه آغاز مرگ نمادین است. جایی که گونه دیگری از سیاست ورزی متولد میشود. سیاستی که نه دل نگران نمادها و ارزشهای نظم موجود، که دل سپار برساختن نوع جدیدی از روابط اجتماعی و خلق فضایی دیگرگون است. سیاستی که به دنبال مَشکی نوست تا که شراب تازه اش را در آن ریزد. این گذار از نظم پیشین به نظم ممکن ما را به فراروی از جنبش سبز دعوت میکند. باید مرگ واقعی را از دالان جنبش سبز دست به دست کرد تا در انتهای آن با واقعیت مرگ خود رو به رو شود. در انتهایِ همین دالان است که مرگ نمادین تازه آغاز میگردد."[4]

در حقیقت او و هم‌قلمش در این مقاله، فتنه‌گران را به «براندازی» نظام تشویق و تشجیع می کنند.

مقاله‌ای از آریابرزن محمدی که جمهوری اسلامی را یک «رژیم اقتدارگرا» و ضدتحزب و غیردموکراتیک می خواند

یا وقتی «محمد نوریزاد» ، فرد سابقا انقلابی که در جریان فتنه 88 یک ضدانقلاب تمام‌عیار شدٰ در 5 سپتامبر 2009، مطلبی با عنوان «هرکه با عقل درافتاد ورافتاد!» نوشت که ارزش پرداختن ندارد، لیکن کامنت همین جناب «آریابرزن محمدی» پای این مطلب، خود گویای تفکرات اوست. آقای محمدی در این کامنت، اصولا تفکر دینی را تفکری «عقب مانده» و «منسوخ» می داند:

نکته مهم دیگر درباره این فرد، همکاری نزدیک او با فردی به نام «امیرحسین جهانشاهی» و سازمان وابسته به او با اسم «موج سبز» است. امیرحسین جهانشاهی، عامل مهم سرویس اطلاعات خارجی رژیم صهیونیستی(موساد)، کسی بود که بر سر ماجرای نفوذ و ضدنفوذ «محمدرضا مدحی» و پخش مستندی در این باره از صدا و سیما با نام «الماسی برای فریب»، نامش در افکار عمومی داخل مطرح شد. جهانشاهی با همکاری فردی به نام «مهرداد خوانساری»، از عوامل قدیمی عربستان سعودی در لندن، قصد داشتند با سرمایه جهانشاهی و هدایت موساد و کمک مالی سعودی، با استفاده از یک شبکه داخلی(که گمان می بردند محمدرضا مدحی سرپل این شبکه خواهد بود) برای سرنگونی جمهوری اسلامی اقدام کنند. [5] جهانشاهی یک مهره آموزش دیده و مهم برای موساد است و حتی بر علیه «اسلام سیاسی» کتاب نوشته است. [6]

امیرحسین جهانشاهی
جهانشاهی در کنار مهرداد خوانساری(راست)

در همین راستا، شبکه تلویزیونی ماهواره‌ای «رها» در لندن توسط جهانشاهی تاسیس شد که تا زمان اعلام انحلال آن توسط جهانشاهی در سال 93، خط تبلیغاتی محور تل آویو-ریاض را پیش می بردند. آریا برزن محمدی، تحلیل گر ثابت این شبکه ضدانقلاب بود. او در تحلیل‌های خود درباره منطقه در این شبکه، مواضع ضد متحدان منطقه‌ای ایران و به طور خاص، حزب‌الله لبنان و دولت بشار اسد را دنبال می کرد و بارها به مواضع منطقه‌ای جمهوری اسلامی (همصدا با دولت ریاض و دولت تل‌آویو) تاخته است. از این لحاظ، او که شاگرد انوش احتشامی در دانشگاه دورهَم است، کاملا راه استاد خود را می رود، چرا که استاد او سال‌هاست که همکاری نزدکی با دولت‌های امارات متحده عربی و عربستان سعودی دارد.

آریابرزن محمدی مهمان همیشگی شبکه ضدانقلاب «رها»

احتشامی همین اخیرا، در واکنش به اظهارات محمد جواد ظریف، جمهوری اسلامی را به "کشتار مردم سوریه» متهم کرده است:

کنایه احتشامی به ظریف و اتهام زنی او به جمهوری اسلامی

اما یک نکته بسیار مهم درباره دانشگاه دورهَم انگلستان وجود دارد.

در بهمن 94 گزارشی در رسانه های داخلی منتشر شد که خبر از یک «پروژه نفوذ» بود.

چنانکه اسناد منتشره «ویکی لیکس» در آن برهه نشان می‌دهد، همکاری‌های آمریکا و انگلیس هم در سال‌های منتهی به سال 2009 به‌رغم تعطیلی ظاهری دفتر همکاری‌های دو کشور ادامه یافت. یکی از این اسناد، سند محرمانه وزارت خارجه آمریکا مربوط به آوریل 2008 است که از سفارت آمریکا در لندن به واشنگتن ارسال شده است.

این سند افشا می‌کند دانشگاه دورهم انگلیس در لفافه فعالیت‌های علمی به وزارت خارجه آمریکا برای جاسوسی از ایران کمک کرده است. دانشگاه دورهم برای این‌که آمریکا را متقاعد به دریافت بودجه 300 هزار پوندی برای کمک به فعالیتهای جاسوسی و تغییرات سیاسی در سطح توده مردم بکند بر ارتباطهایی که با مقامات بلندپایه ایرانی دارد تأکید کرده و افزوده این ارتباطها می‌توانند پوشش سیاسی مناسبی برای این فعالیت فراهم آورند

.

سفارت آمریکا در انگلیس 6 طرح پیشنهادی از کسانی که آن‌ها را مرتبطین ایرانی در لندن خطاب کرده دریافت کرده بود که قرار بود در قالب آن‌ها زمینه‌های کسب اطلاعاتی از فضای سیاسی ایران در سطح توده مردم فراهم شود. دکتر "محمد علی پدرام" و دکتر "انوش احتشامی" افرادی بودند که سفارت آمریکا در انگلیس از آن‌ها به عنوان مرتبطین واشنگتن در لندن یاد می‌کند و طرحهایی در همین راستا ارائه داده‌اند.

اشاره به همکاری دانشگاه دورهم و انوش احتشامی در پروژه مرتبط با سیا

جالب این است که در همین مجموعه اسناد مرتبط با پروژه جاسوسی دانشگاه دورهم، نام حسام‌الدین آشنا، مشاور فرهنگی رییس جمهور و رییس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری هم به عنوان کسی که دانشگاه دورهم روی او برای همکاری حساب کرده، ذکر شده است.

نام آشنا در سند ویکی لیکس درباره پروژه دانشگاه دورهم

البته آشنا در همان زمان انتشار گزارش‌ها، جوابیه‌ای نوشت و مدعی شد که پیوند خوردن او با این پروژه، با هماهنگی دستگاه‌های «نظارتی» بوده است و او قصد داشته یک پروژه «ضد نفوذ» را پیش ببرد. [7]

اما ماجرا وقتی جالب شد که در 10 خرداد 96، غلامحسین محسنی اژه‌ای، سخنگوی دستگاه قضا از این خبر داد که در دفتر مشاور فرهنگی رییس جمهور، حسام‌الدین آشنا، یک جاسوس دستگیر شده است. [8]

حالا یک بار دیگر، نام دانشگاه دورهَم و تلاش یک جریان خاص(که نام افرادی با پرونده مفتوح ضدامنیتی در بین آن ها دیده می‌شود) برای نفوذ به عنوان هیات علمی مهم‌ترین مرکز تدریس علم سیاست در کشور، یعنی دانشکده حقوق و علوم سیاسی تهران مطرح شده است. گفتنی است که آریابرزن محمدی، جز دو یا سه مقاله که با انوشیروان احتشامی ارایه کرده، و کتابی که به عنوان همکار با «مرضیه کوهی» صرفا «ویراستاری» کرده و توسط انتشارات راتلج عرضه شده و سراسر اتهام به جمهوری اسلامی ایران برای ساخت تسلیحات اتمی است، رزومه علمی پرباری هم ندارد که این استخدام را حتی به لحاظ علمی تایید کند.

«سیاست هسته‌ای در آسیا»، مجموعه مقالاتی ضدایرانی است که توسط مرضیه کوهی و آریابرزن محمدی «ویراستاری» شده است

دو مقاله‌ای که محمدی به همراه استاد خود «انوشیروان احتشامی» منتشر کرده است

مراکز آموزش عالی ما در سالیان اخیر، ده‌ها دانشجوی نخبه در مقطع دکترا، با صدها مقاله و کتاب وزین و پربار در حوزه علم سیاست و روابط بین‌الملل تربیت کرده‌اند. باید از مسوولان ذیربط در دانشگاه تهران و وزارت علوم پرسید فردی با چنین سوابق آشکاری در ضدیت با نظام جمهوری اسلامی و بدون داشتن کارنامه علمی پژوهشی چگونه در اولویت استخدامی هیات علمی مهم‌ترین دانشگاه کشور قرار گرفته است؟




انتهای پیام/1404

منبع: مشرق

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان