صبح قزوین ؛______ حیدر ولیزاده.
در روزهای اخیر نشست خبری حجت الاسلام سید ناصر قوامی، رئیس شورای اصلاح طلبان قزوین با اصحاب رسانه برگزار شد، این نشست خبری که با عنوان ناگفتههای رئیس شورای اصلاح طلبان برگزار شد و انتظار میرفت که حرفهای به مراتب واضح تر و قابل ملموس تری گفته شود به نشستی مشابه با بقیه نشستها تبدیل شد با این وجود در این نشست سخنانی از سوی حجت الاسلام قوامی مطرح شد که قابل تامل است.
از رئیس اسمی شورای اصلاح طلبان تا تقابل شیخین! یکی از نکات پرتکراری که در سخنان قوامی وجود داشت این بود که وی هیچ نقشی در جابجایی اشخاص در سمتهای مختلف و مدیران ندارد، قوامی این گونه میگوید که «بنده هیچ نقشی در جابجایی مدیران در استان ندارم، صادقانه به شما بگویم، دخالتی هم در عزل و نصب مدیران ندارم و نقشی هم ندارم» با توجه به این که وی از لحاظ سمت شخص اول اصلاحات در استان است گویا بیشتر رئیس اسمی است و وزنههای "قدرت" و "جابجایی" را باید در دیگر اشخاص جریان اصلاح طلبی قزوین جست و جو کرد.
قوامی همچنین در زمینه عزل و نصبها میگوید «چرا من باید دخالت کنم؟ اگر از من مشورت بگیرد من مشورت میدهم اما اگر نخواهند دخالتی نمیکنم، اخیرا شخصی میخواست برای آموزش پرورش منصوب شود اما نظر ما این نبود؛ نظر ما این بود که شخص شایسته دیگری است اما ما در امر دخالت نکردیم چراکه دولت وجود دارد و او باید انتخاب کند که چه کسی صلاح است و استاندار هم یک ماهی مقاومت کرد اما در نهایت تسلیم شد و آن آقا منصوب شد.»
این عبارت شاید صورت نیمه آشکار همان ناگفتههایی باشد که قرار بود در این نشست بیان شود ولی گویا اتفاقات پشت صحنه نشست را آشکار کرد، نکته ای که در این جا مهم است این است که شیخ ناصر قوامی به شدت از بی توجهی در عزل و نصبها شکایت دارد و این امر می تواند بیانگر اختلاف شدید بین شیخین باشد.
اختلاف در بین اصلاح طلبان شورای شهر قزوین
گویا این اختلافها و تقابل قدرتها محدود به شیخین نیست و در تمام بدنه جریان اصلاح طلبی استان رسوخ کرده است و اختلاف بین اعضای شورای شهر قزوین میتواند نمودی از تقابل و اختلاف قدرتها باشد، به همین دلیل است که حجت الاسلام قوامی اعضای اصلاح طلب شورای شهر را به انسجام دعوت میکند و در این زمینه میگوید «از فراکسیون اصلاح طلبان در شورای شهر تقاضا میکنم که برای پیشبرد کارهای مردم انسجام بیشتری داشته باشند.» هر چندی وی این اختلاف را تکذیب میکند ولی دعوت به انسجام معنایی جز وجود تفرقه، تقابل و اختلاف ندارد.
از گفتههای قوامی میتوان اینگونه برداشت کرد که اختلافات در جریان اصلاح طلبی بسیار وسیع تر شده و حتی در بین نمایندگان اصلاح طلب استان قزوین در مجلس نیز علنی شده است.
اصلاح طلبان استان که سال 94 برای پیروزی سه اصلاح طلب استان در انتخابات مجلس جشن و شادی برگزار کردند امروز در دام اختلاف خودساخته گرفتار شده اند و مانند قوامی معتقد هستند که «نمایندگان در استان هم موفق عمل نکردند ضمن اینکه چهارنفر باهم متحد نیستند.»
راه نجات در یک جریان اختلافی
قوامی در بخشی از صحبتهای خود این چنین میگوید که «راه نجات کشور اصلاحات است» معلوم نیست جریانی که صفر تا صد آن را اختلاف تشکیل میدهد و تقابل قدرت در آن آشکار است و هنوز تعریف معینی برای آن وجود ندارد و لیستهای انتخاباتی آن نه بر اساس شایسته سالاری است بلکه بر اساس زر و زور است چگونه میتواند خود را نجات دهنده کشور بداند در حالی که دولت کنونی که حاصل "تَکرار" این جریان نیز است، کوچکترین روزنه ای برای نجات این کشور باز نکرده است و حتی قوامی و سایر سرنشینان کشتی اصلاحات تاکید بر حمایت از آن را دارند و کوچکترین انتقاد از آن را روا نمیدانند.
شیخ قوامی التزام شاید، اعتقاد هرگز
ناصر قوامی که از نمایندگان سرشناس مجلس معروف ششم بود به مانند بسیاری از اصلاح طلبان، میانه چندانی با قانون اساسی ندارد، وی در این زمینه میگوید «قانون اساسی ما اشکالات اساسی دارد اما تا مادامی که این قانون است خودم را ملزم میدانم که به آن عمل کنم و همه آحاد مردم هم وظیفه دارند که به این قانون عمل کنند.»
از سخنان قوامی چنین برمیآید که وی تنها ملتزم به این قانون است و اعتقادی به آن ندارد و حتی قدم اول در اصلاحات را منوط به اصلاح قانون اساسی میداند که میتوان آن را در راستای تئوری فتح سنگر به سنگر حجاریان دانست.
پذیرش ولایت فقیه به عنوان جزئی از قانون
علیرغم اختلاف اصلاح طلبان در موارد بسیاری اکثرا در یک موضوع توافق دارند و آن هم معتقد نبودن به اصل ولایت فقیه است، چیزی که شیخ بی قدرت اصلاحات قزوین به آن این چنین اذعان دارد و میگوید «ولایت فقیه در قانون اساسی آمده و نمیتوان انکار کرد و هم اکنون بهتر از آیت الله خامنهای برای رهبری نداریم اما اشکالاتی هم است.»
در این عبارت دو نکته مهم وجود دارد اول این که ولایت فقیه به دلیل این که در قانون اساسی وجود دارد قابل انکار نیست و در واقع از نظر وی هیچ پشتوانه دینی ندارد و دوم این که مقام معظم رهبری همچنان که شایستگی رهبری دارد اشکالاتی را نیز دارد! البته حجت الاسلام قوامی که به امام جمعه متحصنین مجلس ششم شهرت دارد سابقه طولانی در تقابل با ولایت فقیه دارد.
از دولت حمایت کنید ولی مقصر اصلاح طلبها نیستند!
در حالی که اکثریت سبد رای روحانی با "تَکرار" و رای اصلاح طلبان پر شد و بدون رای اصلاح طلبان قطعا روحانی، رئیس جمهور نمیشد، قوامی اعتقاد دارد که نباید اصلاح طلبان را در مورد اقدامات و انفعال دولت مقصر دانست.
وی میگوید؛ «همه کاسه و کوزهها را بر سر اصلاح طلبان میشکنید در حالی که نه رئیس جمهور و نه وزرایش اصلاح طلب هستند.» با این وجود قوامی همچنان مردم را به حمایت از دولت دعوت میکند که مشابه سخنان سایر سران اصلاحات است.
قوامی در یک فرار رو به جلو دولت را نیز وارث مشکلات اقتصادی نمیداند و آن را حاصل اختلال در فعالیتهای دولت میداند.
شورای نگهبان و رهبری همه کاره است
ناصر قوامی حتی شورای نگهبان را نیز از زیر تیغ انتقادات خود میگذراند و معتقد است که شورای نگهبان و رهبری همه کاره مملکت هستند و ادعا میکند نمایندگان هیچ نقشی در کلان مملکت ندارند و دوباره این وضعیت را به ساختار قانون ارجاع میدهد.
تاج زاده، معیار اصلاح طلبی!!
شیخ قوامی معتقد است که مکانیزمی مانند شورای نگهبان در جریان اصلاحات برای سنجش میزان اصلاح طلبی اشخاص وجود ندارد و صرف اعلام و ادعا برای اصلاح طلب بودن کفایت میکند، قوامی در ادامه معیاری هم برای اصلاح طلبی قائل میشود و میگوید که «بعضی از افراد مثل آقای تاجزاده را صددرصد میدانیم که واقعا اصلاح طلب است».
در این ادعا دو نکته وجود دارد اول این که اگر یک منافق هم ادعای اصلاح طلبی داشته باشد جزئی از این جریان است و مشابه آن نیز در فتنه 88 دیده شد و دوم اینکه برخلاف فرمایشات ائمه معصومین که باید معیار شناخت یک عقیده و جریان نزدیکی و دوری از حق و باطل باشد، معیار شناخت جریانها، اشخاص قرار میگیرد، در واقع هر چه تاج زاده تر باشید اصلاح طلب تر هستید!
فراکسیون امید ریشه ندارد!!
حجت الاسلام قوامی که گویا از همه گله دارد و حتی فراکسیون امیدی را که حاصل دسترنج قوامیهاست قبول نمیکند و بنای آن را بیریشگی میداند، وی در این زمینه میگوید «(در مجلس) فراکسیون امید را تشکیل دادند که یک چیز بیریشه و بیاساس است و پایگاه اجتماعی آن معلوم نیست چگونه میتوانم از این نمایندگان رضایت داشته باشم.»
در نظام فکری رئیس شورای اصلاحطلبان قزوین گویی تمامی اصالتها به اصلاح طلب بودن بازمیگردد و معلوم نیست که چرا وی و اصلاح طلبان دیگر که از رکنهای اساسی شکل گیری دولت و مجلس فعلی هستند زمانی که با ناکارایی آنها روبرو میشوند از بار مسئولیت شانه خالی میکنند؟!
انتهای پیام/2002
دیدگاه ها