به گزارش سرویس سیاسی
صبح قزوین ، خبر ارسال نامهای که «محمدباقر قالیباف»، شهردار سابق تهران و فرمانده اسبق ناجا، به تازگی برای حل مشکلات اقتصادی کشور به سران 3 قوه نوشته است؛ موجی از ابراز انزجار و مخالفت را در ستاد مشترک دولت و اصلاحطلبان برانگیخته است.
مقامات دولتی موضعگیریهای عجیبی نسبت به این نامه داشتهاند.
«حسامالدین آشنا» در یک توییت از قالیباف خواسته است که محتوای نامه خود را منتشر کند! و محمود واعظی، رئیس دفتر رئیسجمهور از چنین نامهای ابراز بیاطلاعی کرده است.
«علی صوفی»، فعال اصلاحطلب نیز در مصاحبهای که به نظر میرسد به بهانه ارسال همین نامه انجام شده است، با اشاره به انگیزههای احتمالی قالیباف از طرح گفتمانی تحت عنوان نواصولگرایی به امتداد (ارگان رسانهای حزب اتحاد ملت) گفت:
قالیباف تاکنون در سه دوره از انتخابات به عنوان کاندیدا حضور داشته و اگر بنای شرکت مجدد در انتخابات ۱۴۰۰ یا معرفی چهرههایی برای انتخابات مجلس آتی در ذهن دارد، به نگرش جدی به مطالبات مردم نیاز دارد.
او همچنین تصریح میکند:
تاکنون سابقه نداشته که فردی به عنوان کاندیدای ناموفق در چند دوره انتخابات، بتواند سرانجام روشنی در این عرصه برای خود دست و پا کند و نهایتا بعید به نظر میرسد که بتوانیم شاهد موفقیت شهردار اسبق اصولگرایان در ردای کاندیداتوری ریاست جمهوری باشیم. به نظر میرسد که قالیباف شانس خوبی در این عرصه ندارد، مگر اینکه شاهد اقدامات موج سوارانه و استفاده از نقاط ضعف دولت کنونی برای کارزار انتخابات از سوی وی باشیم. البته نهایتا اعتقاد من بر این است که همه این اما و اگرها، بیشتر مبتنی بر وهم و خیال است تا اقدامی در راستای واقعیات سیاسی جامعه کشورمان.
خبرآنلاین هم در گزارشی که به نظر میرسد بیربط به نامه قالیباف نیست، ضمن بیان کنایههایی به طرح مسئله نواصولگرایی توسط قالیباف گفته است:
سه دوره ناکامی در انتخابات ریاست جمهوری یک حقیقت را در گوش قالیباف فریاد میزند و آن خداحافظی با آرمان ریاست جمهوری است. هرچند به نظر می رسد خودش هم کم کم به این باور رسیده است که نمی تواند مرد اول خیابان پاستور باشد اما این دلیل نمیشود که به نفر اول بهارستان شدن فکر نکند. در راستای همین رویاپردازی ها است که با نگاه به مهلت دوساله تا انتخابات مجلس فکر رهبری اصولگرایان برای رسیدن به کرسیهای خانه ملت او و برخی نزدیکانش را رها نمی کند و همه برنامه ریزی ها برای تحقق این آرمان حتی در تاروپود عکس های اینستاگرامیاش موج می زند.
گزارش خبرآنلاین میافزاید:
قالیباف که گویا دوران علی لاریجانی را برای مجلس تمام شده می داند رویای رئیس قوه مقننه شدن بعد از او را در سر می پروراند و از امروز به دنبال هموار کردن راه برای رسیدن به ساختمان هرمی شکل بهارستان است اما از انجایی که سایه سنگین رقیب همتیمش یعنی ابراهیم رئیسی و محسن رضایی بر سر آن سنگینی میکند هیچ بعید نیست قالیباف در این موضوع هم ناکام بماند.[1]
یورونیوز، رسانه بعدی است که با اشاره به نامه قالیباف به سران قوا نوشته است:
با وجود این که جزئیات بیشتری از این نامه منتشر نشده، اما با توجه به شناختی که از شخصیت سیاسی محمدباقر قالیباف وجود دارد، به نظر میرسد او پیشنهاداتی در خصوص تغییرات و اصلاحات ناگهانی و در جهت آنچه که او «مدیریت جهادی» مینامد، ارائه کرده باشد. ضمن این که با نزدیکتر شدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی (اسفند سال ۹۸) تحریکات بازیگران سیاسی که مدتی در سکوت سپری کردهاند افزایش خواهد یافت.
روزنامه اصلاحطلب آرمان امروز هم در یادداشتی کوتاه با اینهمانی نامه قالیباف برای رفع مشکلات کشور با نامهها و مواضع عجیب احمدینژاد، در تیتر مطلب خود نوشته است: «قالیباف با احمدینژاد همسفر شد»![2]
گفتنیست، رسانهها گزارش دادهاند که قالیباف انتشار محتوای نامه خود را منوط به صلاحدید سران قوا کرده است.
*صدالبته اظهار نظر موافقان و مخالفان یک چهره سیاسی و اجرایی امر مذمومی نیست و هرکس حق دارد از جایگاه خود، له یا علیه چهرههای سیاسی و اجرایی اظهار نظر کند.
اما این منطق واضح، بایدهای سادهای هم دارد...
مثلا اعضای ستاد مشترک دولت _ اصلاحطلبان و رسانههای آنها در حالی به موضعگیری و بیتفاوتی علیه نامه قالیباف میپردازند که خود بهتر از همه میدانند تجربه پیشرفت معجزهآسای تهران در 12 سال شهرداری قالیباف، غیر قابل انکار است و آنها هم بدون قالیباف یا کسی شبیه به او توانایی تکرار چنین کارنامهای در عرصههای مختلف را ندارند.
آنها همچنین به روشنی میدانند که هرکس (نه لزوما قالیباف) با تفکر جهادی بر سکانداری امور قرار بگیرد، همین مشکلات روزمره فعلی نیز تمام خواهند شد و فضای روانی کشور از تنش دور میشود.
اما اینکه چرا این دو اصل واضح که قید «انتفاع مردم» نیز در آن محرز و مشخص است؛ در نزد دولت و اصلاحطلبان به مسلخ برده و فدای مخالفتهای آنها با موجودیتی به نام «محمدباقر قالیباف» میشود جای سؤال و تأمل دارد.
این در حالیستکه برخی تحلیلگران معتقدند علت این مخالفت برخی چهرههای خاص با کسی مثل قالیباف آن است که اگر تفکر مدیریت جهادی بر دولت حاکم شود، دیگر هیچ جایی برای سیاستبازی و فراهم آوردن بهانههایی برای صحبت کردن از «فردای براندازی» وجود نخواهد داشت چون عمده مشکلات کشور با مدیریت جهادی رفع میشود.
از دیگر بایدهای منطق اشاره شده این است که اظهارات و مواضع عام اصلاحطلبان گویا شامل همه هست جز قالیباف...
مثلا در روزهایی که احمدینژاد خواستار استعفای رئیسجمهور روحانی شده بود؛ اصلاحطلبان ضمن بیان نظرات خود در این باره؛ اما کراراً تصریح داشتند که احمدینژاد حق صحبت کردن دارد و باید حرفش را بزند و قس علی هذا.
اما گویا قالیباف از این روشنفکری مستثنی است و یک قالیباف خوب از نظر آنها یک «قالیباف ساکتشده» است.
گفتنیست، قالیباف پیش از این در مصاحبهای اعلام کرده بود که از جمله رئوس راهکارهای رفع مشکلات کشور را «دیدن موفقیتها» و «دوری از یأس و ناامیدی» میداند.
انتهای پیام/1404
منبع: مشرق
دیدگاه ها