کارشناس حقوقی امور بین المللی گفت: کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر، توافقی نیست که به اهمالکاری بخورد و حقوق مردم ایران پایمال شود.
در این خصوص در فضای مجازی کاربران نظرات متفاوتی دارند و هرکس بر اساس برخی اطلاعات صحیح و برخی نیز بر اساس اطلاعات غیر صحیح نظرات متفاوتی میدهند؛ در این خصوص با دکتر سید مهدی جلالی شاد دکترای حقوق بینالملل که تز دکتری او به دریای خزر اختصاص داشته است به گفتگو نشستیم تا در این خصوص اطلاعات بیشتری به دست آوریم.
صبح توس: در خصوص دریاچه اطلاعات اولیه را بفرمایید.
جلالی: مهمترین و اولین نکتهای که باید در بحث دریاچه خزر رعایت شود این است که مردم ایران بدانند که در نقشههای بینالمللی علاوه بر «Caspian sea» واژه «Caspian lake» بهکاررفته است که به معنی دریاچه خزر است؛ لذا این اولین و مهمترین نکتهای است که باید رعایت شود؛ متأسفانه این اشتباه در مسئولان، مردم و بسیاری از افراد بهاشتباه گفتهشده و از دریا استفاده میشود.
دریاچه کاسپین نه دریای خزر
این درواقع اولین قدم است و حداقل معنی و اصالت آن برای خودمان مشخص شود، همچنین باید این بخش را دریاچه بدانیم زیرا در حقیقت دریاچه کاسپین نام دارد.
همچنین در مأخذ قدیمی یونان باستان نام این پهنه آبی را دریای کاسپی ها، دریای شیرکانی، دریای آلبانی و در منابع لاتین هم اسامی آنها ذکرشده است؛ اگر ریشهیابی کنیم این واژهها را متوجه میشویم که این کلمات ریشههای فارسی دارند.
دریاچه خزر شامل کنوانسیون دریاها نیست/ درآمد ها باید به صورت مساوی تقسیم شود
این خطهی کاسپین شامل کنوانسیون دریاها که نوشته سال 1980 است نبوده و از آن تبعیت نمیکند اگر ما آن را دریاچه حساب بکنیم، اگر این بخش مهم دریاچه باشد درواقع نظام حقوقی آن تغییر میکند و باید توسط کشورهایی که با این خطه مهم ساحل و مرزدارند تعیین شود و همچنین درآمدهای آن مشاع و مساوی به مالکین اصلی آن تعلق میگیرد.
صبح توس: درصد بندیهایی که اکنون در فضای مجازی مطرح است چطور؟
آن چیزی که اکنون مطرح است، یعنی درصد بندیهایی که در حال حاضر بیان میشوند غلط است و شایعه ای بیش نیست؛ دقیقاً برعکس آن است و برای هیچکدام از مردم ایران پذیرفته نیست، مردمی که برای یک وجب از خاک خود هزاران جوان داده است بههیچوجه این را قبول نمیکند.
مرز بندی دریاچه خزر شایعه ای بیش نیست
بحث مهم بعدی که باید مطرح شود موضوع کاسپین است، این نام برگرفته از اقوام ایرانی و پارسها هستند که از دو قوم کاسی ها و پینیها است؛ اگر این نام را به انگلیسی در گوگل نیز جستجو کنیم همین موضوع بهصراحت و با نام "کاسپین" مطرحشده است و این موضوع یعنی این دریا از گذشته متعلق به ایرانیها بوده است.
در موضوع بحث نامگذاری دریا به نام کاسپین در تمام رسانهها اشاره به قطعنامه 1921 و همچنین قطعنامه 1940 میشود و دعوا را بر سر فرمول خط منصف است اما باید عرض کنم قبل از هر بحث و دعوایی بایستی به تاریخچه اولیه آن برگردیم و آن را بررسی کنیم؛ شما ادعا میکنید که صاحب یک ملک هستید، یا باید یک سند ارائه کنیم، در حقوق بینالملل نیز نیازمند همین اسناد تاریخی هستیم.
صبح توس: پس چرا اکنون نامی که بین خود ما ایرانیها مشهور است همان "دریای خزر" است؟
ما متأسفانه با غفلت فرهنگی خودمان نام دریاچه را به نام اقوام متوحشی به نام خزرها نامگذاری کردیم، خزرها درواقع یک اقوام متوحشی بودند که سالها بهصورت مداوم به ایران حمله میکردند و رفتهرفته بهغلط نام این تغییر کرد.
در خصوص تاریخچه دریاچه کاسپین از قرن پنجم قبل از میلاد مسیح تا قرن هفتم بعد از میلاد این دریاچه تحت سیطره امپراتوریهای بزرگ ایرانی بوده است، از قرن هفتم تا قرن یازدهم که ظهور سلسله خزرها هست، تحت سیطره حکومتهای محلی بود که در جنگها و تعاملات متفاوت باعث تغییر حاکمیت مطلق حکومتهای ایرانی میشد.
بعدها در قرن هشتم روسها با توافق خزریها از طریق رود ولگا اقدام به غارت حکومتهای ایرانی میپرداختند اما طی جنگهای 20 ساله شکستهای پیدرپی را تجربه کردند. در سال 910 روسها بازهم با توافق خزرها به سواحل جنوبی ایران حمله کردند و بسیاری را کشتند و صنایع و اموال و بسیاری از زنان و کودکان را به بردگی بردند، البته این حمله با هماهنگی و پرداخت باج به خزریها بود و ضرر آن فقط به مردم ایران میرسید، زیرا خزریها اصالتاً ایرانی نبودند.
بعدها با حمله مغول و اقتدار آنها این دریاچه به زیر سلطه سلسله تیموریان آمد، بعد از تیموریان نیز حکومتهای محلی کنترل دریاچه خزر را در اختیار خود قراردادند و بلافاصله با ظهور سلسله قدرتمند صفویان دریاچه کاسپین در اختیار کامل ایرانیان قرار گرفت، یعنی همین چند صدسال اخیر بود.
صبح توس: پس یعنی باقدرت سلسله صفویه ایران مجدداً به منافع خود دستیافت؟
بله دقیقاً. بعدها روسها با حکومت پترکبیر به ایران گروهی را اعزام کردند تا با شاه سلطان حسین و دربار او ملاقات کنند تا با بهانه تنظیم مفاد تجاری از استحکامات و نیروهای نظامی ایران اطلاعات کسب کنند، در همین زمان در سال 1722 پترکبیر بعد از حمله افغانها به ایران از این فرصت استفاده کرده و شهرهای باکو، دربند و رشت را به تصرف خود درآورد.
در سپتامبر 1723 در سنپیترزبورگ در عهدنامهای میان شاهطهماسب دوم پسر شاه سلطان حسین و پترکبیر، به جهت حمایت روسها از این شاه ایالتهای باکو و رشت و گیلان و مازندران به روسها واگذار شد، در ادامه چنین وضعی در سال 1724 بهموجب توافقی میان پترکبیر و دولت عثمانی، توافق شد روسها ایالتهای آذربایجان و عثمانیان هم همدان و کرمانشاه را تصرف کنند.
در سال 1729 در توافقی میان روسها و افغانها، رشت و قسمتهای دیگری از ساحل کاسپین به روسها واگذار شد، اما با ظهور نادرشاه افشار و قدرتنمایی او در سرکوب افغانها، روسها مجبور شدند طی توافق 1732 از متصرفات خود خارجشده و آنها را مجدداً به ایران واگذار کنند.
صبح توس: عهدنامه گلستان و ترکمانچای کجای این تاریخ پرفراز و نشیب است؟
اوضاع در این زمان به نفع ایران بود، از سال 1803 تا 1828 جنگهای عظیمی میان ایرانیان و روسها اتفاق افتاد، این بازه زمانی شامل اتفاقات مهم بینالمللی است که موجب به نوشتن عهدنامه گلستان میشود، و عهدنامه ترکمانچای در سال 1828 میلادی حقوق ایران در دریای کاسپین محدود میشود بهطوریکه طبق اصل هشتم عهدنامه ترکمانچای ایران از داشتن کشتیرانی محروم و روسها با داشتن حق انحصاری در این دریاچه میشوند،لذا در این زمان ایران تنها میتواند کشتیهای تجاری داشته باشد و روسها خود را مسئول امنیت دریاچه خزر میدانستند.
قرارداد1921 و تقسیم 50 درصدی دریاچه میان ایران و روسها
ادعایی که روسها اکنون هم دارند که به بهانه مقابله با دزدان دریایی داعیهداری میکنند؛ در ادامه در سال 1921 قراردادی بین ایران و روسها به نام دوستی منعقد شد که طبق مفاد اولیه آن محدودیتهای مصرح در عهدنامه گلستان و ترکمانچای در مورد منع ایران جهت داشتن کشتیهای جنگی لغو میشود و طبق ماده 11 این قرارداد هردو کشور از حقوق مساوی در کشتیرانی تحت لوای پرچمهای خود بهرهمند میشوند
در ادامه برای دریاچه کاسپین، قرارداد 1940 و بعدازآن نیز فرمول خط منصف اجرا میشود، همچنین در توافقنامه باکو بحث حاکمیت کشورها امضا میشود، جلوگیری از دولتهای غیر ساحلی امضا میشود.
صبح توس: بعدازآن انقلاب وضعیت کاسپین چه طور میشود؟
فرمول خط منصف در سال 80 و 81 روسیه با قزاقستان و بعدازآن روسیه با آذربایجان طی یک پروتکل دوجانبهای که امضا کردند بااتصال دو سر نقاط ساحلی دو کشور عملاً 27 درصد سهم دریا را سهم قزاقستان و 19 درصد از آن روسیه بوده است درحالیکه پیش از آن در معاهده 1921 نزدیک به 50 درصد از سهم ایران از دریاچه کاسپین بوده است.
در آن زمان که این معاهدهها امضاشده است، تنها دو کشور ایران و جماهیر شوروی وجود داشتهاند، بعدازآن که جماهیر شوروی فروپاشیده شد، کشورهای آن به 4 کشور روسیه، قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان تقسیم شدند و در اینطرف تنها کشور ایران بود؛ حال مشخص است که بعد از نابودی شوروی سهم 50 درصدی او باید بین همین 4 کشور تقسیم شود و سهم ایران نیز همان 50 درصد بماند.
در بدبینانهترین حالت سهم ایران از کاسپین 20 درصد است
در بدبینانهترین حالتی که ما بخواهیم خاک کشور خود را بفروشیم به فرض اگر بخواهیم توافقنامه 1921 و 1940 را نادیده بگیریم سهم جمهوری اسلامی 20 درصد میشود زیرا دریاچه است و 5 کشور هستیم و باید به هرکدام 20 درصد برسد اما این درحالیکه است که هنوز هم توافق 1921 و 1940 نافذ است و باید اجرایی شود و کشور ما نباید متضرر شود.
زمان مناسبی برای احقاق حقوق دریاچه کاسپین نیست
البته یک نظر دیگر نیز وجود دارد که اکنونکه جمهوری اسلامی در وضعیت فشار اقتصادی و دیپلماسی است زمان مناسبی برای احقاق حقوق دریاچه کاسپین نیست و باید بحثهای دیپلماتیک را به آینده واگذار کنیم و ما باید تحت یک عقلانیت سیاسی زمان بخریم برای شرایط بهتری که در آینده پیش میآید و در آن زمان به احقاق حقوق خود برسیم.
صبح توس: اهمیت تقسیم بندی دریاچه کاسپین در چیست؟
در کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر حقوق ایران پایمال نشده است
منابع موجود در دریای خزر آن مقداری که پیشبینی میشود حدود 50 میلیارد بشکه نفت بهصورت قطعی ثبتشده است و بعدازآن حدود 9 تریلیون مترمکعب گاز ثبتشده است؛ از سوی دیگر منابع عظیم خاویاری موجود در دریای خزر آن را به یک معدن الماس تبدیل کرده است، لذا کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر، توافقی نیست که به اهمالکاری بخورد و حقوق مردم ایران پایمال شود.
انتهای پیام/1404
دیدگاه ها