شاید اگر فرزند برخیها در ایران در حالت ابهام از دنیا نمیرفتند و یکی از ۱۷ هزار شهید ترور در ایران بودند، امروز جرأت نمیکردند که دستدردست منافقین بگذارند.
تصور کنید جوانی از خانه بیرون میرود و از او هیچ نمیماند الا یک کفش و یک کعبین پا! حالا تصور کنید که کسی که این بلا را بر سر این جوان آورده، درباره نفی خشونت و علیه تروریسم حرف بزند! چه احساسی خواهید داشت اگر بدانید توئیت ابتدای متن متعلق به مریم رجوی، سرکرده منافقین است؟ گروهکی که جوانان و مردان و زنانی را به خشونتآمیزترین شکل ممکن از ما گرفت.
تصور کنید، فردی وابسته به گروهکی، فردی بیگناه را در دادسرای تهران به شهادت میرساند و سپس خودکشی میکند و رسانه رجویها عامل انتحاری را «مجاهد قهرمان، محمدکاظم افجهای، نخستین شهید مقدس عملیات فدایی مجاهدین» میخواند! چه احساسی نسبت به این به اصطلاح «مجاهدین» خواهید داشت؟
اما توئیت رجوی یک مصداق درست دارد! حق با شماست خانم رجوی! ما یکی از بازوان تروریسم را صادر کردیم و آن خود شما بودید! ما شما را به مهدتان، فرانسهی حامی تروریسم صادر کردیم! و شما را به مفتضحانهترین شکل ممکن از کشور بیرون راندیم تا بروید و دست جبارترین و دیکتاتورترین فرد سیاسی منطقه را ببوسید و او در جواب دمتکان دادنتان یک زندان به شما هدیه کند در بیابان!
روزنامه نیویورکتایمز چه زیبا نوشته بود در سال 2003 که:«در سال 1986 که فرانسه ارتباطاتش را با (امام)خمینی آغاز کرد، رجوی و وابستگانش را با لگد از کشورش بیرون کرد و به آغوش صدام حسین فرستاد! و صدام چندسالی از حضور آنها در عراق استقبال کرد.» نیویورکتایمز از عبارت Kick out استفاده میکند که معنی آن لگد انداختن یا به تعبیر بهتر، همان اردنگی خودمان است!(بخوانید) این است سزای پشتکنندگان به ملت خود!
حالا تمام اروپا برای رجوی به یک زندان بزرگ تبدیل شده است. او از اروپا خارج نمیشود و به طور منظم نشستهایی را با نمایندگان اتحادیه اروپا دارد؛ نمایندگانی که احتمالا ادعای طرفداریشان از حقوق بشر گوش فلک را کر کرده است. وقتی تروریستهای داعش به مجلس شورای اسلامی و حرم امام خمینی(ره) حمله کردند، مادر(و ایضا خواهرِ) تروریستها بیانیهای صادر کرد و گفت:«رفتار داعش به طور واضحی به سود ایران است تا از این فرصت برای غلبه بر حوادث بینالمللی استفاده کند. ایران تلاش میکند که جای قربانی و قاتل را عوض کند!»
رجوی درست میگوید و نمیگوید! رفتار داعش در مجلس شورای اسلامی و حرم امام به همه ما یادآوری کرد که ما در ایران، داعش داشتیم وقتی که هنوز آمریکاییها داعش را بوجود نیاورده بودند! این یادآوری برای ما فرصتی بود تا بیشتر از قبل بدانیم که اشک تمساحهای شما باورکردنی نیستند؛ تا از این پس، اگر نطقی کردید، تصویر آن کعبین پا را به خاطر بیاوریم و لعنت بفرستیم به هرچه روسری آبی و بنفش است!
اما این که رجوی میگوید ایران تلاش میکند که جای قربانی و قاتل را عوض کند، پربیراه نیست؛ با این اصلاحیه که به جای «ایران» باید عبارت «برخی در ایران» را بگذاریم. متأسفانه برخی در ایران که در مقامات بالای نظام قرار دارند، در ایام انتخابات و برای جلب آراء ناچیز طرفداران کمشمار منافقین در ایران، تلاش کردند تا رجویها را تطهیر کنند و این ننگ تا ابد بر پیشانیشان خواهد ماند. مبارکشان باشد آراء همپالکیهای رجوی!
شاید اگر فرزند برخیها در ایران در حالت ابهام از دنیا نمیرفتند و یکی از 17 هزار شهید ترور در ایران بودند، امروز جرأت نمیکردند که دستدردست منافقین بگذارند برای مقاصد سیاسی کوتاهمدتشان.
حالا یکی از جنایتکارترین زنان تاریخ، به لطف کمحافظههای سیاسی و البته ابلهان(!) گاهی خنجرش را زمین میگذارد و قلم به دست میگیرد و کتاب مینویسد! «زنان علیه بنیادگرایی»! کتابی که وضعیت بدِ زنان گرفتار در بنیادگرایی ایران را به تصویر میکشد! یکی به خانم رجوی آمار زنانی را که در لیست آن 17 هزار شهید ترور در ایران هستند، برساند.
زنان و بنیادگرایی؟! منافقین واقعا فراموش کردهاند که بنیادگراترین فرقه سیاسی ایران، متعلق به منافقین بود؟ و فراموش کردهاند که در اردوگاه اشرف چه بر سر زنان آمده است؟ دیدهبانهای حقوق بشر فقط دوربینهایشان را به سمت جمهوری اسلامی گرفتهاند؟ یا قطبنمای شرف، کمی سر مبارکشان را به سمت جنایتکاران تاریخ هم میگرداند؟
پیروان مادر ترور ایران، چهار سال قبل مقاله رجوی را در رسانههای آمریکا خواندند که به گزارش حقوق بشری بانکیمون دبیرکل سازمان ملل استناد کرده بود که جنابشان بعد از این که یک لیوان خونِ سرد نوزادان غزه را در کافیشاپ سازمان ملل(خلل) نوش جان فرموده بودند، خاطرشان مکدر شده از اعدامها در ایران! بله بله! اعدام بد است و ترور خوب است! تو چه بشری هستی بانکیمون؟! و تو چه موجودی هستی رجوی؟!
نوشته است:«برای غلبه بر بحران کنونی و نجات منطقه از خونریزی و تخریب بیشتر توسط بنیادگرایان اسلامی یک رویکرد تازه ضروری است: شکست دادن تروریسم و افراطگرایی در منطقه و خارج شدن رژیم ایران و شبهنظامیان آن از عراق!» کجای کارید؟ ما در شکست دادن تروریسم در ایران به واسطه اعدام جنایتکاران شما، گامهای استواری برداشتهایم، خاطرتان هست؟
به دنبال شکست دادن تروریسم هستید؟ بسمالله! بروید و همه با هم در کابینه اسرائیل عملیات انتحاری انجام دهید و از آن بالا شاهد باشید که منطقه به چه جای امنی تبدیل خواهد شد بدون حضور شما و سگهای هار اسرائیلی!
از عراق خارج شویم؟! ما درک میکنیم که جای اردوگاه اشرف هنوز درد میکند اما شرمندهایم، به کوری چشم شما ارتباطمان با عراق و سوریه خوب است و به دعوت خودشان در این کشورها حضور پیدا کردهایم؛ شما به دعوت چه کسانی به فرانسه رفتید؟ و به دعوت چه کسانی به عراق؟ راستی چه شد که از عراق خارج شدید؟ آموزههای فرقهایتان را به خاطر دارید؟ شما اگر به خاطر ندارید رجعتکنندگان به ایران از اردوگاه اشرف برایمان گفتهاند و کتابها نوشتهاند!
و بگذار سایت «آمازون» برای کتاب رجوی تبلیغ کند؛ شاید طوطیهای سخنگو و میمونهای جنگلهای آمازون مستفیض شدند از این کتاب طنز!
به دستاندرکاران سایت آمازون پیشنهاد میکنم که تبلیغ «ماجرای نیمروز» را هم کنار صفحه تبلیغ کتاب خانم رجوی بگذارند و به همپالکیهای رجوی و برخی از سیاسیون هم پیشنهاد میکنم که یک ساعت-و نه بیشتر- تصویر چهره خونآلود شهید صیاد شیرازی یا همان کعبین پا را به عنوان تصویر پروفایلشان انتخاب کنند لااقل به دادخواهی یک «ایرانی کشتهشده!» شاید رگ ملیگراییشان کمی-فقط کمی!- جنبید.
انتهای پیام/1404
منبع: دانا
دیدگاه ها