۱۹/رمضان/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۱/۱۰ جمعه

صبح قزوین تا به امروز هیچ مسئولی به دیدن ما نیامده بود
کد خبر: ۳۱۲۴ تاریخ انتشار: // ساعت: : ↗ لینک کوتاه

مادر شهید ابراهیم محمد زاده:

تا به امروز هیچ مسئولی به دیدن ما نیامده بود

سروان ربیعی فرمانده حوزه امام خمینی(ره) بخش محمدیه و همکارانش با خانواده شهید ابراهیم محمد زاده دیدار و گفت وگویی انجام دادند.

تا به امروز هیچ مسئولی به دیدن ما نیامده بود
به گزارش صبح قزوین، در این دیدار مادر شهید با اشاره به این که پدر شهید چهار سال پس از شهادت فرزندش از دنیا رفت، گفت: ما کبریت میانی هستیم که زیر نظر طالقان هست.
شهید ابراهیم محمد زاده دومین فرزند از 5 فرزند خانواده بود که به عضویت سپاه پاسداران استان در آمد.
شغل او قبل از عضویت در سپاه گچ کاری بوده است.
مادر شهید افزود: شهید قبل از شهادتش ازدواج کرده بود وعروسی اش را در همین جا گرفتیم و وقتی شهید شد، یک پسر داشت.
بعد از شهادت ایشان، فرزندش وقتی خیلی کوچک بود از دنیا رفت و همسرش با برادر شهید ازدواج کرد و در حال حاضر در هشتگرد زندگی می کنند.
ابراهیم محمد زاده در دارخوین یا فکه به شهادت رسیده است.
وقتی شهید شد، آوردیم در همین روستا دفن کردیم.
روستای کبریت میان دارای 7 خانواده شهید است که از این 7 شهید مطهر، یکی در شهرک حصارخروان و دوتن در این روستا و بقیه در گلزار شهدای قزوین دفن هستند.
مادر شهید محمدزاده درباره حمایت بنیاد شهید اظهار داشت: بعد از شهادت پسرم، در زمان جنگ به دیدار امام خمینی(ره) رفتیم و فقط یکبار خیلی سال پیش مرا به مشهد برده اند.
تا به امروز هیچ مکان زیارتی دیگری را از طرف بنیاد شهید نرفته ام و تا الان هیچ پاسدار و هیچ مسئولی به دیدن ما نیامده است.
وی با بیان این که بقیه فرزندان من ازدواج کرده اند و به مناطق دیگر رفته اند ابراز داشت: ابراهیم پسر خوب و شوخ طبعی بود.
خیلی با دقت و منظم بود.
اهل اذیت و آزار نبود و در دوران مجردیش در تهران کار می کرد.
خواهرش یک روز پیش از خواب بلند شد و گفت: مادر در خواب دیدم که ابراهیم شهید شده است.
من هم جهت سلامتی ابراهیم در جبهه یک کاسه گندم برای پرندگان نذر کردم.
اما دعای ابراهیم برای شهید شدنش از نذر من بیشتر اثر داشت.
شهید محمد زاده از مادرش خواسته بود که برای شهید شدنش گریه نکند و می گوید در غیر این صورت مدیون من هستید و به خاطر رضایت مادرش وصیت می کند که به جای بهشت زهرا ی قزوین در روستا دفن شود.
در پایان کشاورز دوست شهید خاطره ای از ایام قبل از انقلاب سال 57 بیان داشت که، زمانی برای کار با شهید به تهران رفته بودم و سر ساختمان 18 طبقه کار می کردیم.
شهید محمدزاده برای رفتن به طبقه دهم از بالابر استفاده کرد و به طبقه 9 رسید.
به او گفتم که بالا بر خراب است و از آن استفاده نکند ولی او با وسیله بالا رفت و هنوز در طبقه دهم از بالابر پیاده نشده بود که مسئول بالابر که پائین ساختمان بود دکمه پائین آمدن بالابر را می زند.
ابراهیم از طبقه دوازدهم به پائین پرتاب می شود که به لطف خدا به کمک یکی از دوستان در بالکن طبقه هشتم بود و یک دست بر ستون عمود و با دست دیگر به صورت معجزه آسایی ابراهیم را در بین زمین و آسمان گرفت.
این ماجرا روی من خیلی تاثیر گذاشت که خدای متعال چقدر به ابراهیم توجه دارد.
انتهای پیام/2002/خ

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان