به گزارش سرویس سیاسی
صبح قزوین ، شامگاه دوشنبه 7 خردادماه، تعدادی از سینماگران با انتشار پستی مشترک از تصویر کارت دعوت ضیافت افطاری رئیسجمهور، در صفحات اینستاگرام خود، اعلام کردند به میهمانی افطاری حسن روحانی نمیروند.
پرویز پرستویی، فاطمه گودرزی، مهناز افشار، شهره سلطانی، برزو ارجمند، بهاره رهنما، علی جلیلوند، وحید جلیلوند، امیرحسین رستمی، حمیدرضا آذرنگ، شیلا خداداد، مازیار میری، سپیده گلچین، بهار ارجمند، سارا بهرامی، امیر سیدزاده، مریم بوبانی، فلور نظری، مریم دوستی، احسان کرمی، پرستو گلستانی، آناهیتا همتی، مهرناز دبیرزاده، مجتبی نجفیثانی و رامین اوحدی ازجمله سینماگرانی بودند که به دعوت رئیسجمهور جواب رد دادند. این هنرمندان در نوشتههای خود با هشتگ «ما به افطاری نخواهیم رفت»، دلایل عدم حضور خود در این مراسم را وجود مشکلات اقتصادی و اجتماعی در کشور و عدم رسیدگی به آنها عنوان کردند.
اما ادعای دلسوزی این چهرههای شناخته شده برای وضعیت اقتصادی مردم در حالی است که آنها هنگام دریافت دستمزدهای میلیاردی خود از اموال عمومی در پروژههای سینمایی و رسانهای هیچگاه به اوضاع اقتصادی مردم فکر هم نمیکردند و تنها به فکر منافع خود بودند.
گفتنی است اواخر سال گذشته به هنگام انتشار بودجه رسمی سال 97 در میان انبوهی از هدفگذاریهای غلط اقتصادی در این بودجه که منجر به شکاف طبقاتی و بیعدالتی میشد، این چهرهها تنها نگران افزایش عوارض خروج از کشور و بالا رفتن هزینه سفرهای تفریحیشان به خارج از کشور بودند.
این اتفاقات بار دیگر نشان میدهد برای بخشی از این جماعت مشکلات اقتصادی کشور و مردم تنها بهانهای است برای خودنمایی و بیشتر دیده شدن. آنها برای چند لایک بیشتر روحانی را به جای 1400 در 1397 رها کردند.
از سوی دیگر، نکته اساسی اینجاست که چرا برخی از هنرمندان و سلبریتیها نمیخواهند مسوولیت حمایتشان از یک کاندید خاص در انتخابات ریاست جمهوری را بپذیرند؟ کسانی که یکی از گروههای مرجع و تأثیرگذار روی انتخاب مردم هستند. چرا نمیخواهند مسوولیت کشاندن مردم به این انتخاب را بپذیرند و در کمتر از یک سال از این موضع شانه خالی میکنند؟ تا این اندازه که به رییس جمهوری منتخبی که خودشان روزی سنگ او را به سینه میزدند بیاعتنایی کنند و دعوت او را نپذیرند. آیا اتاق فکر اصلاحات تصمیم گرفته از روحانی عبور کند و هنرمندان بهعنوان جادهصافکن این تصمیم انتخاب شدهاند؟ آیا این حرکت نیز دستوری بوده و در راستای استفاده ابزاری همیشگی از سلبریتیها برای اهداف سیاسی است؟ حرکتهای هماهنگ از این قبیل و فرافکنی و عدم پاسخگویی در زمان معلوم شدن بیفایده بودن این حرکتها برای مردم، اتفاق تازهای نیست. این دست حرکتها همیشه در حساسترین شرایط چه معنا و چه تحلیلی میتواند داشته باشد؟
برای یک ملت بزرگ و متمدن هیچ دردی بالاتر از این نیست که رئیس جمهورش به جای حضور در عمق توده ها به سطح سلبریتیها روی بیاورد و به جای نشستن و برخاستن مناسبتی با گروههایی از توده مردم به درون شهرت پیشگان نفوذ کند اما ناگهان همین شهرت پیشگان بعضا وطن فروش به بهانههایی که دشمنان ملت میتراشند، دعوت او را پس بزنند تا رئیس جمهور منتخب ملت را تحقیر کنند! چه دردی بالاتر از اینکه افرادی سطحی اندیش و کم سواد به اسم بازیگر سینما با روحیات ضد دینی و ضد وطنی که حتی حاضر به تولد فرزندشان در ایران نیستند با تحقیر رئیس جمهور دعوت افطاری او را رد کنند و برای او خط و نشان بکشند؟!
حادثه انصراف جمعی از عمدتا بازیگران سینما از افطاری رئیس جمهور، یک بازی باخت-باخت بود. باخت اول آنجاست که رئیس جمهور بازیگر بدنامی را که برای وطن فروشان رسمی و حامیان تحریم ملت ایران، پیام شادی می فرستد و با کمک او برای تولد فرزندش در خارج از «ایران» به امریکا میرود و شهرتش به واسطه نیمشباهتی است که به یک خواننده پیش از انقلاب دارد، به افطاری دعوت میکند و باخت دوم آنجاست که همین بازیگر هتاک به نظام که با همه دولتهای چپ و راست، رابطه خوبی داشته و سبیلش هم چرب شده است، بهانه مردم را میکند و افطاری را نمیپذیرد.
سلبریتی ها تا یک سال پیش سفره مردم را چرب می دیدند و امسال چنان در سفره خالی مردم دمیدند که گویی دولت حتی پول یک چلو مرغ ساده را هم ندارد. وقتی جامعه دینی بود و منزلتها عرفی شد، توقعی جز این نمیشود داشت که منشأ تولید شخصیت، علم و یک عمر تلاش طاقت فرسا نباشد بلکه محصول حال و حول باشد.
اين برخورد با رئيسجمهور درس عبرتي است براي كساني كه روي محبوبيت بازيگران براي رسيدن به اهداف سياسي حساب باز كردهاند. حال ميشود از روي مواضع به اصطلاح سياسي برخي هنرمندان متوجه شد كه آنها حتي در درك سادهترين مسائل سياسي هم با مشكلات اساسي روبهرو هستند و نبايد از آن جماعت چيزي بيشتر از حفظ كردن ديالوگ و نقش بازي كردن جلوي دوربين خواست وگرنه مسئله ميتواند به فاجعه منجر شود!
در همین حال، برخي از كاربران شبكههاي اجتماعي اين رفتار گروهي از هنرمندان را «عوام فريبي» ناميده و از آن انتقاد كردهاند. به نظر اين كاربران هنرمنداني كه امروز براي نگراني از وضعيت بد اقتصادي مردم مراسم افطاري را نميروند چرا در زمان انتخابات رياست جمهوري در ميتينگهاي تبليغاتي حضور پررنگي داشته اند! يك كاربر فضاي مجازي، مينويسد: «عوام فريبي بسه! اين سلبريتيها كه دعوت افطاري روحاني رو رد كردند ريخت و پاش انتخاباتي ايشون رو نميديدن؟ تو اون ميتينگها حضور نداشتن؟ دختر مظلوم وزير و نميشناختن؟اون موقع فقر نبود يا چي؟ آها يادم اومد، اون زمان دفاع از فقرا رو عوام فريبي و پوپوليستي ميدونستن!»
ژستهاي منتقدانه در برخورد با مهماني رئيسجمهور و بيان مواضع عجيب از سوي برخي از چهرههاي سينما كه به مدد فضاي رسانهاي چهره شدهاند، نشان ميدهد جامعه چقدر از عرفي شدن روابط اجتماعي آسيب ميبيند به حدي كه زير سؤال بردن نظام قضايي و قوه مجريه كشور از سوي چند بازيگر دست چندم سينما، حركتي مردمي عنوان ميشود!
انتهای پیام/1404
منبع: جهان
دیدگاه ها