۱۸/رمضان/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۱/۰۹ پنجشنبه

صبح قزوین چرا حضرت زینب(س) می توانست کربلا را زیبا ببیند؟
کد خبر: ۲۹۹۴۸۵ تاریخ انتشار: ۱۳۹۷/۱/۱۳ ساعت: ۱۰:۲۹ ↗ لینک کوتاه

گفتگوی خواندنی با استاد میرباقری درباره حضرت زینب(س)

چرا حضرت زینب(س) می توانست کربلا را زیبا ببیند؟

شاید برای خیلی از ما پیش آمده که همواره در استقامت این بانو متحیر مانده ایم؛ اما پاسخ روشن است و انسان تا در مقام محبت خدای متعال قرار نگرفته باشد، حجاب‌ها از جلوی چشمان او کنار نمی‌رود تا بتواند جمال صنع خدا را مشاهده کند.

چرا حضرت زینب(س) می توانست کربلا را زیبا ببیند؟
به گزارش سرویس فرهنگ وهنر  صبح قزوین ، پس از واقعه عاشورا و شهادت امام حسین(علیه‌السلام) و یاران باوفایش، اسارت خاندان آل الله، حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) منزل به منزل ضمن صیانت از جایگاه امامت امام سجاد(علیه‌السلام) و حمایت از اسرا در مجالس کوفه و شام بر حقانیت قیام سیدالشهدا (علیه‌السلام) تأکید کردند.

اما این بانوی بی قرینه در مجلس شام با کلام نافذ و انقلابی، پرده ای دیگر از جایگاه شخصیتی خویش برداشتند و در پاسخ به ابن زیاد که از ایشان پرسید کَیْفَ رَاَیْتِ صُنْعَ اللهِ بِاَخیکِ؛ کار خدا را با برادرت چگونه دیدی؟ فرمودند: «ما رَاَیْتُ اِلاّ جَمیلا؛ من در کار خدا جز زیبایی ندیدم.»

و این کلام انقلابی، کوبنده ترین پاسخ به دشمنی چون ابن زیاد و آل امیه بود، اما شاید طرح این پرسش که این همه استقامت و ایستادگی زینب(سلام الله علیها) نشات گرفته از چه نیرویی بوده است؛ چندان صحیح نباشد، زیرا ایشان تربیت یافته مکتب وحی و ملازم همیشگی امام خویش بودند.

شاید این پرسش ما را بیشتر به سمت واکاوی جایگاه با عظمت این بانوی بی‌همتا که صبر هم در برابرش به زانو درآمد، سوق دهد.همزمان با روزهایی که کاروان اسرای حسینی رهسپار کربلا و بزرگداشت اربعین حسینی هستند، ویژگی‌های ارزشمند شخصیت حضرت زینب(سلام الله علیها) را در گفت و گو با حجت الاسلام والمسلمین سیدمهدی میرباقری، استاد اخلاق، عرفان و معارف اسلامی و همچنین رئیس فرهنگستان علوم مورد بحث قرار داده ایم که در ادامه می‌خوانید.چرا حضرت زینب(س) می توانست کربلا را زیبا ببیند؟

 جناب استاد میرباقری! یکی از کوبنده‌ترین کلام‌های حضرت زینب(سلام الله علیها) در مجلس شام، این جمله است که فرمودند: «جز زیبایی ندیدم»؛ ایشان با وجود آن همه مصیبت‌های شهادت برادر، برادرزادگان، فرزندان و اصحاب امام حسین(علیه‌السلام) این جمله را گفتند؛ در واکاوی جایگاه شخصیتی این بانوی بزرگ چه ویژگی منحصر به فردی به ارایه این پاسخ منجر شده است؟
در پاسخ به این پرسش باید گریزی به واقعه عاشورا بزنیم، این واقعه عظیم سه چهره دارد، چهره اول کار دشمن است که در زشت‌ترین شکل ممکن صورت گرفت و ما گناهی، جرمی و جنایتی در طول تاریخ بزرگ‌تر از صحنه عاشورا و کاری که دشمنان نبی اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) در عاشورا انجام دادند، نداریم. این چهره مستحق لعن و عذاب و برائت و امثال این هاست. چهره دوم کار حضرت و اصحاب و اهل بیت (علیهم السلام) است که در اوج زیبایی است، یعنی بالاتر از بندگی و وفای به عهد، رضا به قضای الهی، تسلیم بودن به خدا و ولی او که در صحنه عاشورا اتفاق افتاده است. اما چهره سوم عاشورا، تدبیر و ربوبیت خدای متعال است که در متن این حادثه جبهه سیدالشهدا(علیه‌السلام) را پرورش داده و از زیباترین چهره‌های خدای متعال ربوبیت او نسبت به اولیای خداست. 

حال در این ربوبیتی که خدای متعال نسبت به سیدالشهدا(علیه‌السلام) داشته است جمال کار کجاست؟

نخستین نکته وفای امام حسین(علیه‌السلام)، عبادت، رضای ایشان به قضای الهی و صبر و استواری ایشان است. نکته دوم این بود که خدای متعال پس از اینکه سیدالشهدا(علیه‌السلام) با امداد و کمک الهی به عهدشان وفا کردند، برای بار دوم خدای متعال وفا کرد و در این وفای عهد، بهترین ضیافت را برای این امام همام و اهل بیت (علیهم السلام) رقم زد.

ضیافتی به عظمت«یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ * ارْجِعِی إِلَی رَبِّکِ» . اما نکته دیگر نصرت و عظمتی است که خدای متعال به امام حسین(علیه‌السلام) عنایت کرد و با اینکه ظاهرا شکست خوردند، اما دشمن هم می‌دانست که پیروز نشده و ظفر یافته واقعی خاندان عترت هستند. همه این حقایق برای زینب(سلام الله علیها) کافی بود که ایشان جز زیبایی ندیده باشند و در واقع پاسخ ایشان حقانیت قیام سیدالشهدا(علیه‌السلام) را بر همگان روشن کرد.

 اما زینب کبری (سلام الله علیها) که در متن و کانون مصایب کربلا قرار داشتند چگونه این همه زیبایی و جمال الهی را می‌بینند؟
شاید برای خیلی از ما پیش آمده که همواره در استقامت این بانو متحیر مانده ایم؛ اما پاسخ روشن است و انسان تا در مقام محبت خدای متعال قرار نگرفته باشد، حجاب‌ها از جلوی چشمان او کنار نمی‌رود تا بتواند جمال صنع خدا را مشاهده کند. انسان تا در مقام محبت و رضا قرار نگیرد، نمی‌تواند زیبایی کار خدا را در بلا ببیند، بنابراین بر بلا صبر کرده و می‌داند که خدای متعال مهربان است . درک جمال حاصل مقام محبت و رضاست و به اندازه‌ای که انسان در مقام محبت و رضا رفعت پیدا کند. 

حضرت زینب(سلام الله علیها) بانویی هستند که می‌توانند در روز عاشورا در گودی قتلگاه دو جمال را مشاهده کنند، یکی جمال عبودیت سیدالشهدا(علیه‌السلام) و بالاتر از آن جمال ربوبیت خدای متعال را و این مقام خیلی رفیعی در توحید می‌خواهد و رسیدن به این مقام؛ جلوه شخصیتی زینب (سلام الله علیها) است که فرمودند: « ما رأیت الا جمیلا» و این یعنی بانوی بی قرینه اسلام در اوج مقام محبت و رضای الهی است.

 با این حساب صبر و بردباری هم در برابر وجود زینب(سلام الله علیها) سر تعظیم فرود آورد، درست است؟
بله همین طور است و ایشان در حقیقت صبر، ایستادگی و تسلیم رضای خدا بودن را در کربلا و وقایع پس از آن به نمایش گذاشتند و کربلا و قیام عاشورا جلوه گاهی بود تا حقایق دیگری از شخصیت بانوی استقامت در مقابل عصرها و نسل‌ها قرار بگیرد.راستی چه کسی جز حضرت زینب (سلام الله علیها) می‌تواند این همه شهادت‌ها، داغ‌ها و اسارت را به دیده ببیند و دلخون نباشد و نشکند؟

ایشان به استقامت و صبر معنا دادند و این حقیقت برای همه ما به یادگار ماند که گشایش و فرج وعده الهی برای صابران و شکیبایان است.صبر در الگوی رفتاری حضرت زینب(سلام الله علیها) موجب تجلی عزتمندی، آزادگی، حیا، عفت و عظمت در رفتار ایشان است و اگر آن بانو به درجه عصمت صغری نرسیده بودند، هرگز مورد وصیت امام حسین (علیه‌السلام) قرار نمی‌گرفتند و حضرتش پرچم قیام عاشوراییان را به خواهر نمی‌سپردند.

حضرت زینب(علیها السلام) در مجلس ابن زیاد برابر چشمان نامحرمان آن قدر با جلال و عظمت وارد شدند که توجه ابن زیاد را جلب کرد، گویا آن قاتل، از تکبر، حیا، وقار و شجاعت حضرت در مجلس به حیرت آمده باشد لب به سخن گشوده و از هویت ایشان می‌پرسد و براستی چه کسی می‌تواند در لباس اسارت این گونه با جلال وارد مجلس دشمنش شود؟

 و این همه صبر و استقامت برگرفته از کدام وجه نیروی الهی است که در شخصیت زینب(سلام الله علیها) تجلی یافته است؟
نیروی صبر زینب(سلام الله علیها) همان نیرویی است که در وجود مادرشان حضرت زهرا(سلام الله علیها) بود، مادری که بر اثر عبادت فراوان، پاهای مبارکش ورم می‌کرد و ما عین همین عشق به عبادت را در حضرت زینب (سلام الله علیها) نیز شاهدیم. 

چنانکه امام سجاد (علیه‌السلام) در شرح حال عمه ارجمندشان در سفر اسارت می‌فرمایند: «عمه ام زینب(سلام الله علیها) با تمام مصیبت‌هایی که بر ما وارد شده بعد از کربلا تا شام، هیچ گاه نوافل خود را ترک نکرد.» ایشان حتی با مصایب فوق العاده کمرشکن و طاقت فرسای روز دهم محرم و با آن شدت خستگی، نافله نمازشان ترک نشد.

حضرت زینب(سلام الله علیها) در تمامی بلایا و مصایب، با صبر جمیل، ایمانشان را به درجات والای یقین رساندند تا جایی که عظمت مناجات‌های شبانه ایشان مورد عنایت امام زمانشان قرار گرفت و امام حسین( علیه‌السلام) در هنگامه سخت وداع به خواهر فرمودند: «یا اختاه لاتنسینی فی نافلة اللیل؛ خواهرجان مرا در نماز شب خود فراموش نکن»



انتهای پیام/1404

منبع: جهان

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان