برادرم درباره این موضوع که در صورت حمله متفقین، ارتش ایران بتواند از کاخ سلطنتی دفاع کند تردید داشت.
برادرم نهتنها نگران نتیجه جنگ بود، بلکه متوجه خطری نیز بود که سلطنت را مورد تهدید قرار میداد و این
مهمترین خطری بود که از زمان تاجگذاری به بعد، سلطنت رضاشاه را تهدید میکرد. برادرم درباره این موضوع که در صورت حمله متفقین، ارتش ایران بتواند از کاخ سلطنتی دفاع کند نیز تردید داشت. از این رو، بعد از ظهر همان روز هفتتیری برای من آورد و گفت: «اشرف، این هفتتیر را با خودت داشته باش. اگر نیروهای متفقین وارد تهران شوند و بخواهند ما را دستگیر کنند، چند تیر به طرف آنها شلیک کن و بعد خودت را بکش.» من هفتتیر را گرفتم و قول دادم همان کار را بکنم. [۱]
۱- من و برادرم (خاطرات اشرف پهلوی)، با مقدمه محمود طلوعی، تهران؛ نشر علم، ۱۳۷۵، ص ۹۲
منبع: مشرق
دیدگاه ها