۱۰/شوّال/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۱/۳۱ جمعه

صبح قزوین پارامترهای سبک زندگی اسلامی- ایرانی چیست؟
کد خبر: ۲۹۱۰۰ تاریخ انتشار: // ساعت: : ↗ لینک کوتاه

یادداشت روز؛

پارامترهای سبک زندگی اسلامی- ایرانی چیست؟

سبک زندگی از به هم پیوستگی، تنیدگی و شبکه‌ای بودن عوامل متعددی که بر شیوه زندگی و اقلیم زیستن انسان تأثیر می‌گذارد به وجود آمده است.

پارامترهای سبک زندگی اسلامی- ایرانی چیست؟

صبح قزوین؛

پس از کلید واژه‌های تهاجم، شبیخون و ناتوی فرهنگی، عبرت‌های عاشورا و بحث عوام و خواص، جنبش نرم افزاری، تولید علم و نهضت آزاد اندیشی در آغاز ورود به مرحله چهارم از مراحل پنج گانه 1.
انقلاب اسلامی 2.
نظام اسلامی 3.
دولت اسلامی 4.
جامعه اسلامی 5.
دنیا و تمدن شکوهمند اسلامی هستیم که رهبر حکیم و دوراندیش این انقلاب را به عنوان « سبک و فرهنگ اسلامی- ایرانی » کلید زده‌اند.

سبک زندگی از مفاهیم علوم اجتماعی و مدیریت فرهنگی شکل گرفته است، سبک زندگی از به هم پیوستگی، تنیدگی و شبکه‌ای بودن عوامل متعددی که بر شیوه زندگی و اقلیم زیستن انسان تأثیر می‌گذارد به وجود آمده است.

تقریباً در اکثر تعریف‌های سبک زندگی دو مفهوم را می‌توان یافت که در تعریف سبک زندگی در نظر گرفته شده است؛  اول: مفهوم وحدت و جامعیت‌، دوم مفهوم تمایز و تفارق.

 به این معنی که سبک زندگی به طور نظام مند با هم ارتباط داشته و یک شکل فرهنگی و اجتماعی را پدید می‌آورد.

وجود کلماتی همچون الگو، نظام مندی، کلیت، هویت و تمایز در بیانات رهبر فرزانه انقلاب حاکی از همین مطلب است و به همین دلیل است که امروزه از دو مدل و الگوی متمایز و متفاوت سبک زندگی اسلامی و غربی سخن می‌گوییم.

سبک زندگی در رشته مطالعات فرهنگی به مجموعه رفتارها، مدل‌ها و الگوهای کنشی هر فرد اطلاق می‌شود که معطوف به ابعاد هنجاری، رفتاری و معنایی زندگی اجتماعی او باشد به عبارتی سبک زندکی دلالت بر ماهیت و محتوای روابط تعاملات و کنش‌های اشخاص و آحاد مردم در هر جامعه دارد.

باید دانست که حوزه‌ی مطالعات استراتژیک برخلاف بار لغوی آن که همواره نوعی نگاه کلان را مطرح می‌سازد، در حوزه‌ی فرهنگ تنها بر پایه‌ی مطالعات و بررسی‌های جزئی امکان پذیر است.

بنابراین مجموعه توصیف های ریز و جزئی مبنای تحلیل راهبردی محسوب می‌شوند و پس از آن متغیرهای کلان یا ساختاری را بایستی در این گونه بررسی‌ها وارد و اعمال نمود.

در واقع با به کارگیری مفهوم سبک زندگی و ژرف اندیشی درباره مفهوم آن می‌توان از هنجارهای پنهان که در اذهان، باورها و رفتارهای مردم یک جامعه قابل مشاهده است، سردرآورد و از جهت گیری‌ها و الگوهای موجود یا در حال شکل گیری آتی جامعه، به نحو واقع بینانه‌ای تفسیری به دست داد.

از این رو است که رهبر انقلاب اسلامی در بحث سبک زندگی به مصادیق و سؤالات دقیق و جزئی و عینی ریزشده روی آورده‌اند.
رهبر انقلاب با درک دقیق و درست اندیشی که از واقعیات جامعه ایران دارند مسیر استقراء جهت استنتاجات خود انتخاب نموده‌اند و این مسیری است که غرب را منفعل می‌کند.

آیا واژه و مفهوم «سبک زندگی» اصطلاح دقیقی در علوم اجتماعی است یا اصطلاحی خاص و ترکیبی از معنای دو واژه «زندگی» و «سبک» است؟ آیا این واژه‌ی دو کلمه‌ای، موصوف و صفت است یا مضاف و مضاف الیه؟ آیا یک ترکیب وصفی است یا یک ترکیب اضافی؟ آیا کسانی که از این ترکیب بهره برده‌اند، همگی معنای واحدی را از آن ارائه کرده‌اند؟

شیوه زندگی یا سبک زیستن منعکس کننده‌ی گرایش‌ها، تمایلات، رفتارها، عقاید و ارزش‌های یک فرد یا جامعه است و مجموعه‌ای از طرز تلقی‌ها، عادت‌ها، نگرش‌ها، سلیقه‌ها، معیارهای اخلاقی و سطح اقتصادی، در کنار یکدیگر طرز زندگی کردن فرد یا گروهی را می‌سازند.

رهبر حکیم انقلاب واژه «فرهنگ» را رفتار‌های برخاسته از باورها تعریف نمودند و مشخص می‌شود که چرا ایشان دو واژه فرهنگ و سبک زندگی را در کنار هم استفاده می‌نمایند.

بی شک مواجهه فرهنگ و جامعه ایرانی با فرهنگ و نگرش غربی و مدرن، سبب تحول در سبک زندگی ایرانی شده است و و یک زندگی شبه مدرن با بارقه‌هایی از سنت که در آن وجود دارد، برای جامعه ایرانی رقم زده است.

تاریخ و سنت ایرانی ما سودایی دیگر و نگاهی متفاوت و معترض نسبت به غرب دارد، مشکل این است که در عصر حاضر، تاریخ غربی تمام تاریخ بشر را پوشانده و در همه جا درباره‌ی تاریخ گذشته‌ی بشر به طور کلی با موازین غربی حکم می‌شود.
زمان حال در نگاه غربزدگان عالم دو بخش دارد: یک بخش متجدد و یک بخش درگیر شده با سودای تجدد.

متأسفانه جامعه ایرانی علی رغم مقاومت‌های آگاهانه روحانیت اصیل و مردم دین مدار با بسیاری از رفتارهای غلط، امور هویتی و اشکال سبک زندگی دینی‌اش را وداع کرده و عرصه را برای غرب زدگی فراهم نموده که منجر به تعریف جدیدی از هویت، زندگی، عالم، علم و دین و دینداری گشته است.

سبک زندگی غربی، ظاهر و پوسته جهان متجدد و مدرن و اروپایی است.
آیا می‌خواهیم ظاهر و پوسته را بی توجه به باطن و هسته‌ی آن تغییر دهیم؟ یا آن را به جای باطن بگذاریم و می‌پنداریم که با تغییر ظاهر، آن هم سطحی ترین تغییرها، می‌توان به جنگ باطن رفت و بر آن غلبه پیدا کرد؟

رفتارهای فرهنگی برخاسته از باورها، عقاید و ذهنیت‌هایی است که منشأ و مصدر آن رفتارها و نمادها هستند.

تجمل و ساده زیستی که در عالم دینی و اخلاق اسلامی و در فرهنگ نهج البلاغه جایگاه رفیع و ممتاز دارد، در شهری که قوانین مکانیک و تکنیک و الکترونیک بر تمام شئون آن حاکم است عملی نمی‌شود.
در این وضع می‌توان گفت که چه فایده‌ای دارد که انسان لباس ساده بپوشد و غذای ساده بخورد اما ناگزیر و به ضرورت، آخرین دستاوردهای تکنولوژی را مصرف کند؟! وقتی از ساده زیستی می‌گوییم باید بیندیشیم که چرا ساده زیستی از بین رفته است و موانع آن چیست و چگونه می‌توانیم به آن بازگردیم.

شیوه زندگی غربی در پناه قدرت تکنیک پدید آمده و در تمام سراسر زمین بسط یافته است و بسیار بعید به نظر می‌آید که معنای اخلاقی و دینی فضیلت و پارسایی بتواند در پناه آن دوام بیاورد.

پارسایی به عالمی تعلق دارد و در عالمی می‌شکفد که اسماء حق در حجاب‌های غلیظ و ضخیم پوشیده نشده باشد پس باید به فکر آن حجاب‌ها بود.
شیوه زندگی کنونی وقتی از هم می‌پاشد و راهش بسته می‌شود که سرچشمه پدید آمدنش پیدا آید؛ پس به فکر باطن این شیوه زندگی باشیم و اصل و فرع و ظاهر و باطن را با هم در نیامیزیم.

اگر شیوه زندگی ظاهر است و هر باطنی ظاهری دارد پس قدر مسلم این است که شیوه پارسایی و پرهیزکاری و اخلاق مداری شیوه غالب و ظاهر عالم متجدد و مدرن خداستیز نمی‌تواند باشد.

بنابراین در کنار پرداختن به ظاهر سبک زندگی باید به سراغ جان (اخلاق و افکار) انسان رفت و آن جا را آباد کرد که اگر چنین شد، سبک زندگی نیز آباد خواهد شد.

تغییر در جامعه از کجا شروع می‌شود؟ لایه عینی و سطحی؟ سبک زندگی، نگرش، اندیشه، اخلاق، یا اعتقادات، کدام یک؟ عوامل اصلی تعیین کننده‌ی سبک زندگی کدام‌اند؟ از منظر دین، محور و عامل اصل تغییر در سبک زندگی چیست؟ آیا می‌توان مدل‌های مختلف سبک زندگی را با هم جمع نمود؟

گاه در خیابان‌های شهرهای بزرگ می‌چرخیم و گاه بر نقشه‌ی راه اشراف میابیم.
در موضوعی نظیر سبک زندگی نیز کثرت عوامل مؤثر و دخیل آن قدر زیاد است که عمری هم در بررسی آن صرف کنیم باز عواملی از قلم خواهد افتاد.

برای آشنایی با شهر، چرخیدن در خیابان‌ها مفید است اما کسی که سودای تغییر در نقشه شهر را در سر می‌پروراند، نمی‌تواند عمر خود را صرف خیابان گردی کند.
او به فهم طرحی کلان از شهر محتاج است.

در بین کوچه و پس کوچه‌های بی شمار سبک زندگی، باید بتوانیم گذرگاه‌های اصلی و گلوگاه‌های شهر را تشخیص دهیم این‌ها را گفتم تا وقتی می‌پرسیم سبک زندگی را کدام عوامل تعیین می‌کنند از فهرست کردن هزاران عامل خودداری کنیم.

در میان هزاران نیرویی که در جهت‌های مختلف بر یک نقطه وارد می‌شوند، چند نیروی محوری وجود دارد که برآیندشان جهت اصلی را تعیین می‌کند و رفته رفته ریز نیروها را با خود هم جهت می‌سازد.

این از نظر فیزیکی درست نیست اما نیروهای جوامع انسانی را حکمی دیگر است این نیروها کدامند؟ نقشه راه ترسیم از سوی رهبر حکیم انقلاب مبنای کار ما خواهد بود.

به امید آن که با پیروی از فرمایشات رهبر فرزانه انقلاب سبک و شیوه زندگی اسلامی داشته باشیم.

نویسنده: محسن خسروی

انتهای پیام/2002/خ

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان