۰۹/رمضان/۱۴۴۵

-

۱۴۰۲/۱۲/۲۹ سه شنبه

صبح قزوین سینماگران از آتش افروزی میان زنان و شوهران چگونه نان در می‌آورند +تصاویر
کد خبر: ۲۶۹۳۳۰ تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۹/۲۲ ساعت: ۱۶:۴۵ ↗ لینک کوتاه

درباره فیلم «آذر» نیکی کریمی؛

سینماگران از آتش افروزی میان زنان و شوهران چگونه نان در می‌آورند +تصاویر

آیا فمینیست‌ها خبر ندارند که ریاست زن در خانواده چه مشکلات روانی به بار می‌آورد؟ چگونه پسران را زن صفت و دختران را قلدر و خشن، بار می‌آورد؟ چرا هنوز برخی اصرار دارند که باید به تقابل میان زن و مرد پرد

سینماگران از آتش افروزی میان زنان و شوهران چگونه نان در می‌آورند +تصاویر
به گزارش سرویس فرهنگ وهنر  صبح قزوین ، فیلم آذر به کارگردانی محمد حمزه‌ای، از هشتم آذر در سینماهای کشور اکران شده است. خانم نیکی کریمی، تهیه کننده فیلم، بازیگر نقش اول آن و بازنویس فیلمنامه است.فیلم آذر، نخستین ساختۀ محمد حمزه‌ای در سینما است، یک شروع ناموفق به لحاظ فیلمنامه ضعیف برای کارگردانی که رشتۀ سینما خوانده و فیلم‌های کوتاه فراوانی ساخته است.

خلاصه داستان

امیر (حمیدرضا آذرنگ) شوهر آذر (نیکی کریمی) برای نجات خودش، همسرش را بدنام می‌کند.

مختصری درباره عوامل فیلم

  محمد حمزه‌ای متولد ۱۳۵۹ دانش‌آموختۀ کارگردانی سینما تاکنون قریب ۲۰ فیلم کوتاه و تلویزیونی ساخته و فیلم آذر، نخستین تجربۀ او در سینما محسوب می‌شود. تله فیلم «حبیب آقا» با بازی سجاد افشاریان، یکی از آثار تحسین‌شدۀ او در تلویزیون است. برخی از فیلم‌های کوتاه حمزه‌ای نیز جوایزی را نصیب خود کرده‌اند از جمله: «دور یا نزدیک» با بازی الهام کردا، «طبق عادت همیشگی» با بازی ستاره اسکندری.

نیکی کریمی، بازیگری را در سال ۱۳۶۸ با فیلم‌های وسوسه و عروس آغاز کرد و برای سال‌ها نقش اول بسیاری از فیلم‌ها شد. او تاکنون در ۶۰ فیلم بازی داشته است. کریمی سپس به حیطۀ کارگردانی وارد شد و از سال ۱۳۸۳ تاکنون، چهار فیلم سینمایی را کارگردانی کرده است که شیفت شب (۱۳۹۳) پراقبال‌ترین آنها بوده است. او تهیه کنندگی شیفت شب نیز بود. فیلم آذر، دومین تجربۀ او در حیطۀ تهیه کنندگی به حساب می‌آید.

احسان بیگلری نویسندۀ فیلمنامۀ آذر است که از مشورت همسرش پریسا هاشم‌پور نیز مدد گرفته است. بیگلری با فیلم تحسین شدۀ برادرم خسرو (۱۳۹۴) شروعی خوب در کارنامۀ خود رقم زد، فیلمی که نویسنده و کارگردانی آن را بر عهده داشت.

نقد و نظر

فیلم آذر، موضوعی تکراری و آزاردهنده دارد. مضامین فمینیستی مستتر در فیلم که در مرحلۀ بازنویسی فیلمنامه توسط نیکی کریمی افزوده شده‌اند مشکل اصلی فیلم است. اصولاً فیلم‌هایی که مضمون و محتوا در آنها غلبه دارد اثر قابل توجهی از کار در نمی‌آیند. هر چقدر هم کارگردان ــ همچون محمد حمزه‌ای ــ تلاش مضاعفی صورت دهد اما باز هم به دلیل مضمون‌های شعاری و نخ‌نما شده، فیلم به موفقیت نخواهد رسید. بدین لحاظ، فیلم آذر یک فیلم تلف‌شده به حساب می‌آید که از قضا تهیه کننده‌اش آن را به انحطاط کشانده است.

الف. مضمون فمینیستی

 نیکی کریمی قبل از نمایش فیلمش در جشنوارۀ فجر، طی مصاحبه‌ای گفته بود که فیلم آذر دربارۀ «حقوق زنان» است. مانده بودم که مگر چیزی از حقوق زنان مانده است که حضرات فمینست چند فیلم برایش نساخته باشند. بعد از تماشای فیلم، معلوم شد که مقصود ایشان، حق زنان در موتورسواری و اشتغال به شغل شریف پیک موتوری است! آذر (نیکی کریمی) بعد از به زندان افتادن همسرش، سعی دارد رستورانشان را دایر کند و خودش به ناچار غذاهای سفارشی را به منزل مشتریان می‌رساند؛

چون قافیه تنگ آید

شاعر به جفنگ آید

 در این بیست سال که از دوم خرداد ۱۳۷۶ می‌گذرد، دیگر حقی از مردان نمانده که زنان فمینیست آن را برای خود نکرده باشند؛ حق حضانت فرزندان، حق اشتغال، دریافت مهریه به نرخ روز (که مخالف فتاوای مراجع دین است) و غیره. حتی حق طلاق هم که مطابق شرع به دست شوهر بود در سال ۱۳۸۱ در مجلس ششم از دست مردان خارج شده، به قضات سپرده شد. زنان بسیاری در سال‌های اخیر، به عنوان قاضی در دادگاه‌های خانواده مشغول به کار شده‌اند که سلایق فمینیستی خود را به راحتی نفوذ می‌دهند. در حالیکه شارع مقدس، زنان را از قضاوت و قیادت و امامت نهی فرموده است.

همان خداوندی که زن را با این خصوصیات و شرایط آفریده، خودش سبک زندگی‌ او و محدودۀ حقوق و تکالیفش را معین کرده است. و یکی از آنها، چگونگی نشستن بر مرکب است. در حدیثی از امام باقر(ع) آمده است که نشستن زنان بر مرکب روا نیست مگر در سفر و به وقت ضرورت.[۱]و اصولاً به همین علت بود که زنان طبق سنت اسلامی، بر کجاوه می‌نشستند.

برای حق‌جویانی که به دنبال دستورات خدای تعالی هستند ذکر این همه جزئیات در دین، شوق‌آور خواهد بود. اما از قضا، همین دقایق و ظرایف دین مبارک اسلام است که کفر فمینیست‌ها را درآورده. تاریک‌اندیشان اصولاً از همین جزئیات دین است که خشمگین می‌شوند. چون حقوق همۀ افراد در آن، واضح و معین‌ است. و این حقایق نورانی، به اصحاب تاریکی عرصۀ جولان نمی‌دهد.

واقعاً تعجب می‌کنیم از فمینیست‌هایی که معتقدند حقوق زن و مرد با هم برابرند اما خودشان دائماً در جناح زنان می‌ایستند. آیا تا به حال شنیده‌اید که موضوع فیلم یا کتابی، «حقوق مردان» باشد؟! آیا فمینیست‌ها خبر ندارند که ریاست زن در خانواده چه مشکلات روانی به بار می‌آورد؟ چگونه پسران را زن صفت و دختران را قلدر و خشن، بار می‌آورد؟ چرا هنوز برخی اصرار دارند که باید به تقابل میان زن و مرد پرداخت؟ چگونه است که نان برخی‌ها، از آتش‌افروزی میان زن و شوهرها درمی‌آید؟!

خانم نیکی کریمی دانش‌آموختۀ مکتب تهمینه میلانی و فیلم دو زن (۱۳۷۶) است. او همواره یک پای سینمای فمینیستی در ایران بوده‌ و در اغلب آثار اینچنینی، نقش داشته‌ است. مثلاً در دو سال پیاپی، در دو فیلم بازی کرده که حضانت کودک را به نفع زنان مصادره کرده‌اند؛ یعنی فیلم‌های هزاران زن مثل من (رضا کریمی/ ۱۳۸۰) و واکنش پنجم (تهمینه میلانی/ ۱۳۸۱). نتیجه این فیلم‌ها آن شد که مجلس اصلاحاتچی ششم در همان سال‌ها، سن حضانت فرزندان پسر از سوی مادر را، از دو سال به هفت سال افزایش داد! چیزی که آشکارا با قوانین مترقی اسلام در تضاد است.

به نظر فمینست‌ها، یک مرد وقتی مرد است که مدافع حقوق زنان باشد! وگرنه باید همچون زنان، ضعیف‌النفس تصویر شود، صدایش نازک شود و به دیگران التماس نماید. آنگونه که در فیلم‌های تهمینه میلانی می‌بینیم و شخصیت امیر (حمیدرضا آذرنگ) در فیلم آذر نیز مطابق همین الگو تصویر شده است.

یادم هست که فروردین ۱۳۹۰ در ضمن مصاحبه‌ای با تهمینه میلانی، به او می‌گفتم که این جنگ‌های زن و شوهری که شما در فیلم‌هایتان به راه انداخته‌اید، به همجنسگرایی ختم می‌شود. چون هر کدام از طرفین، به این نتیجه می‌رسد که طرف مقابل نمی‌تواند او را بفهمد پس باید با همجنس خود روی آورد! به همین خاطر است که جنبش همجنس‌خواهی که در دهۀ ۱۹۷۰ میلادی در غرب در اقلیت بود امروزه در آن کشورها به اکثریت رسیده است.

خیلی واضح است که سازندگان فیلم آذر، از همه‌گونه آزادی زنان دفاع می‌کنند، از موتور سواری تا کشف حجاب. سکانس جشن تکلیف در مدرسۀ دخترانه را به یاد آورید که چطور سخنان معلم و حجاب و سن تکلیف آشکارا تمسخر می‌شود. نیکی کریمی در کنفرانس خبری فیلم مدعی شد که فیلم آذر، فمینیستی نیست. او البته دروغ می‌گوید. اندیشه‌ای که از برابری زن و مرد حرف بزند، حتماً فمینیستی است. آرزوی فمینست‌ها این است که در همه کار، همچون مردان باشند و کارهای مردانه بکنند، مانند موتورسواری آذر در این فیلم. نمی‌توان گفت که آذر در غیاب شوهرش، مجبور شده پیک موتوری رستوران خود شود. چون ما در نمای افتتاحیۀ فیلم، آذر را می‌بینیم که بر موتور می‌نشیند. مضافاً که انجام این کار متوقف بر او نبود و مثلاً کارگر مرد رستوران آن را انجام دهد. فمینیست‌های افراطی، به برابری با مردان نیز قانع نیستند و جز به تسلط بر مردان رضایت نمی‌دهند. فمینیسم افراطی را می‌توان در آثار بهرام بیضایی و تهمینه میلانی و نیکی کریمی مشاهده کرد.

ب. گره‌افکنی‌های مضحک

سه فیلم نخست نیکی کریمی به سبب اندیشه‌های فمینیستی‌ای که به فیلم بار شده‌اند، شکست خوردند و حتی منتقدان نیز از آنها استقبال نکردند. کریمی در فیلم چهارمش (شیفت شب) با آوردن آقای علی اصغری به عنوان همکار فیلمنامه‌نویس، توانست مقداری از چارچوب بستۀ ذهن خود خارج شود. اما متأسفانه در فیلم آذر باز هم ایشان به همان تجربه‌های شکست‌خوردۀ خود رجوع کرده و آزموده را برای چندمین بار می‌آزماید. در بازنویسی فیلمنامۀ آذر، اگرچه باز هم علی اصغری با خانم کریمی همکاری کرده اما سایۀ سرد خانم کریمی هنوز بر فیلم، سنگینی می‌کند. اغلاط فیلمنامه را واضحاً باید به حساب نیکی کریمی گذاشت. و اگر حضور احسان بیگلری و علی اصغری نبود، حتی همین سطح ناچیز از مقبولیت نیز نصیب فیلم نمی‌شد.

 قتل رخ‌داده در فیلم، آنقدر مضحک است که فقط در تخیل مغشوش یک فمینیست می‌تواند رخ دهد.  یادم هست که تماشاگران در جشنوارۀ فجر، به طور ناخواسته و دسته‌جمعی صدایشان را به نشانۀ اعتراض‌ بلند کردند؛ صداهایی که حتماً به گوش عوامل فیلم رسید و کنفرانس مطبوعاتی را نیز تحث تأثیر قرار داد. ایراد دیگر فیلم، در اشکال حقوقی آن است. چنین واقعه‌ای، به «قصاص نفس» منتهی نمی‌شود. چون «قتلِ خطَئی» بوده است و نه قتل عمد. «قتل عمد» آن است که قاتل در کشتن طرف مقابل، «عمد» داشته باشد اما اگر فقط قصد ضرب و شتم داشته و ناخوسته به قتل منجر شده باشد آنگاه قتل، از نوع خطئی است و فقط بایست دیه پرداخت شود.

علت عداوت عمو (فرید سجادی حسینی) با آذر، چندان روشن نیست. ظاهراً فیلمنامه دارای ارجاعات فرامتنی است که در فیلم به درستی تبیین نشده‌اند. عمو را احتمالاً بایست نمایندۀ طیف سنتی جامعه دانست. اما حتی برای این حد از ارجاع هم لازم است تا نشانه‌هایی در فیلم وجود داشته باشند.

ج. ژانر فلاکت

 در سینمای ایران دو فقره ژانر، ابداع شده‌اند که در سینمای کشورهای دیگر، مشابهی ندارند. نخست ژانر مقاومت (دفاع مقدس) که نوع جدیدی از فیلمسازی را به سینمای جهان عرضه کرده است. فیلمساز شاخص این ژانر، ابراهیم حاتمی‌کیا است. و از سمت دیگر، ژانر فلاکت است که نوع وطن‌فروشی و سیاه‌نمایی را از ایران به جهان صادر می‌کند. فیلمسازان شاخص در این ژانر، بسیارند. نمونۀ بین المللی آنها، جعفر پناهی است. و کارگردانی همچون فریدون جیرانی نیز فیلم‌های وطنی همین ژانر را می‌سازد. فیلم آذر را نیز می‌توان در همین مقوله دسته‌بندی کرد.



انتهای پیام/1404

منبع: مشرق

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان